۱۳۸۴ آبان ۸, یکشنبه

ماو این رجال کودک آزار ما:

آورده اند که فرخ خان امین الدوله که نماینده دولت ایران در کنفرانس پاریس بود در بچگی از غلام بچگان دربار فتح علی شاه قاجار بود. ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، قبل از این که به دستورجانشین فتح علی شاه، محمد شاه، خفه شود، در باره اش نوشت:
دنباله

زنگ تفریح:

فکر کردم بد نیست چند کلمه ای برای رفع خستگی شما بنویسم. چه چیزی بهتر از شماری از حکایت های تاریخی خودما.
دنباله

۱۳۸۴ آبان ۴, چهارشنبه

شهرتک پران:

دوستانی که می دانند که من گاه و بیگاه ناپرهیزی کرده و چیزهائی به عنوان « شعر» می نویسم، به من خرده گرفته اند که چرا درنیاک شعر منتشر نمی کنم. می خواستم نیاک فقط محملی باشد برای انتشار یادداشتهائی که گاه و بیگاه می نویسم. حالا که یک سال دیگر بر عمرم اضافه شده است شاید ضرری ندارد که شعری هم بگذارم. بیش از دو سال پیش که ازآخرین سفرم به ایران بر می گشتم این «شعر» را در طول توقف یک روزه ام در بحرین نوشتم.

شهر تك پران

تهران:
ای شهر دل گرفتة زندانی
ای شهر تن فروش
ای شهر بد نفس، كه نفس هایت، دود است و گازوئیل
من از چه روست، كه در میان كوچه های غرق دودة تو
این همه شادم و سرخوشم؟
مانند كاه،
مثل پرم كه وزن ندارد.
متن کامل شعر

۱۳۸۴ آبان ۳, سه‌شنبه

ما و این « کرمهای انترنتی ما» و یکی دو نکته دیگر:

نمی دانم ما را چه می شود؟ سال 2005 هم دارد خرده خرده به آخر می رسد ولی ما هنوز که هنوز است از پیش مقدمات این دوره و زمانه بی خبریم و یا تجاهل می کنیم. انترنت که قراراست وسیله ای برای تسهیل مبادله اطلاعات باشد در میان ما به صورت وسیله ای برای دق ودل خالی کردن در آمده است. کم نیستند کسانی که ظاهرا کار دیگری ندارند به غیر از این که در این وبلاگشهر بی در وپیکر پیدایشان بشود وبرای عده ای از سوی دیگرانی دیگر کامنت بگذارند. در این کامنت گذاشتن ها نیز هیچ اصول اخلاقی و مذهبی و یا سیاسی نیز وجود ندارد که شایسته رعایت کردن باشد....
متن کامل

۱۳۸۴ آبان ۱, یکشنبه

تاملاتی درباب سرمایه داری، طبقه ،تحلیل طبقاتی

نوشتة: امیر
امیر عزیز در پیوند با یادداشت من مطلبی نوشته است که می خوانید. از امیر ممنونم که اجازه داد این مطلب را در نیاک منتشر کنم.
ا.س.
«از طبقه و تحلیل طبقاتی چه درکی داریم؟ آیا فروپاشی « سوسیالیسم واقعا موجود» نشان نداده است که این مقوله ها دیگر فقط به درد بررسی های تاریخی می خورند؟ آیا تنها با لغو مالکیت خصوصی، می توان به جامعه ای غیر طبقاتی رسید؟ از سوی دیگر، آیا جامعه ای تقسیم شده به طبقات می تواند جامعه ای « عدالت محور» باشد؟»احمد سیف
نظام سرمایه داری، در بینش مارکسی، نظامی است دوپاره. دوپارگی این نظام از مساله مالکیت خصوصی بر ابزار تولید نشات می
گیرد. این دوپارگی خود را در وجود دو طبقه کارگر و سرمایه دار عریان می کند. در هرمنوتیک مارکسی از جامعه، این دوپارگی تنها ازطریق الغای مالکیت خصوصی بر وسایل تولید است که رفع می شود. الغای مالکیت خصوصی بر وسایل تولید پیشدرآمد انحلال طبقات است و بستر گذار به پایان تاریخ مارکسی، یعنی گذار به جامعه آرمانی کمونیستی. این دوپارگی تنها امر مادی نیست. بلکه خود را در دوپارگی میان عین و ذهن نیز نشان می دهد. به بیانی، تعریف مارکس از طبقه حاوی دو جنبه است:
متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۲۸, پنجشنبه

دربارة طبقه

از طبقه و تحلیل طبقاتی چه درکی داریم؟ آیا فروپاشی « سوسیالیسم واقعا موجود» نشان نداده است که این مقوله ها دیگر فقط به درد بررسی های تاریخی می خورند؟ آیا تنها با لغو مالکیت خصوصی، می توان به جامعه ای غیر طبقاتی رسید؟ از سوی دیگر، آیا جامعه ای تقسیم شده به طبقات می تواند جامعه ای « عدالت محور» باشد؟ اگر به این مسایل علاقمندید پس لطفا یادداشت ضمیمه را بخوانید.

۱۳۸۴ مهر ۲۶, سه‌شنبه

خلق و خوی ما ایرانی ها:

راوی گرامی با قلم شیرین اش، به مسایل تلخی اشاره کرده ودراین نوشته، پرسش های شیرافکنی مطرح نموده است که اگرچه پرسش هائی اساسی اند ولی پاسخ سرراست و ساده ای ندارند. بخشی از این پرسش ها را به روایت خودش از زندگی هم ربط داده است. و چقدر خوب است که کسانی چون همین راوی را هم داریم که با وجود این همه ستم که بر او رفته است، به صورت یک « قربانی» در نمی آید. نه تنها یک قربانی نیست بلکه کسی است که به واقع برای هم چو منی که به جای خود، کم هم ادعا ندارم، به واقع افتخاری است که با چنین انسانی هم زمانه و هم زبان شده ام.
متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۲۳, شنبه

« زنانه کردن فقر» دیگر چه حرف مزخرفی است که در باره اش نوشته ای!

بنده خدائی به من ایمیل زده است که « زنانه کردن فقر» دیگر چه حرف مزخرفی است که در باره اش نوشته ای!
اگرچه این ایمیل امضاء ندارد ولی روشن است که « آقائی» لطف کرده و آن را برای من فرستاده است. با این امید که این نوشته را بخواند می خواهم در باره این « حرف مزخرف» اندکی بیشتر توضیح بدهم.
متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۲۰, چهارشنبه

جهانی کردن، کار خانگی و بهره کشی طبقاتی از زنان

با احترام: برای فرناز سیفی

جهانی کردن چه پی آمدهائی برای کار خانگی داشته وچه تاثیراتی بر رفاه زنان گذاشته است؟ پی آمد مشارکت بیشتر زنان در بازار کار چه بوده است؟ در این اقتصاد « جهانی کرده» چه کسانی کار خانگی را انجام می دهند؟ آیا این تقاضای رو به رشد برای کارگران خانگی می تواند بخشی از فرایند زنانه کردن فقر باشد؟
متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۱۹, سه‌شنبه

شکنجه

نویسنده: احمد زاهدی لنگرودی
شکنجه برای مردم میهن ما، کلامی تلخ و آشناست. بسیاری از عزیزترین فرزندان این آب و خاک در طول تاریخ به وسیله وحشیانه ترین شکنجه ها ازبین رفته اند. شکنجه بههر شکلی که باشد، عملی ضد انسانی است.متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۱۸, دوشنبه

ایران و سازمان تجارت جهانی

اگرچه تقاضای عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی 21 بار وتو شد ولی سرانجام، قرار شد ایران به این سازمان بپیوندد. کم نیستند کسانی که این عضویت را نه فقط یک پیروزی بزرگ برای ایران بلکه نتیجه اش را برای اقتصاد ایران « شکوفائی ورونق» می دانند. من با این نتیجه گیری موافق نیستم. به گمان من، اگر تغییرات بسیار اساسی در ساختار اقتصادی وسیاسی ایران پیش نیاید عضویت ایران در این سازمان یک فاجعه تمام عیار خواهد بود که هزینه اصلی این فاجعه را نیز مردم و بطور مشخص طبقه کارگر و زحمت کشان ایران خواهند پرداخت متن کامل

کارم از گریه گذشته ست به آن می خندم!!!

شانس آوردم این روزها در تهران نیستم. در مطلبی که لینک اش را به دست داده ام آمده است، که «سالمندان و بیماران قلبی در خانه بمانند» و بعلاوه، « کودکان و بزرگسالان فعال و تمامی بیماران قلبی و تنفسی از فعالیت در هوای آزاد به ویژه نقاط پر تردد و محدوده مرکزی شهر به شدت خودداری کنند .»
پدرجان، خوب بنویس شهر تعطیل شد. من نمی دانم غیر ازآن چه که در این « لیست» آمده است، دیگر کی باقی می ماند؟

۱۳۸۴ مهر ۱۷, یکشنبه

نئولیبرالیسم و دموکراسی

اغلب ادعا می شود كه دموكراسي نتيجة طبيعی نظام سرمايه سالاريست و اين دو به طور نزديكی به يكديگر مربوط و وابسته اند. وارسيدن اين رابطة‌ مفروض به ويژه در شرايط كنونی اهميتی دوچندان يافته است چون در ايران و كشورهای مشابه، شماری از انديشمندان و فرهيختگان جامعه ادعا می كنند كه برای رسيدن به جامعه ای دموكراتيك، بايد با در پيش گرفتن استراتژی تعديل ساختاري، دولت از زندگی اقتصادی جامعه به مقدار زيادی حذف شود متن کامل

نئولیبرالیسم و جامعه مدنی

سرخورده و نااميد از پی آمدهای اقتصادی برنامه های نئولیبرالی، مدافعان اين برنامة قتل عام اقتصادی به ترفند تازه ای رو كرده اند. اگرچه مستقيما و علنا چنين نمی گويند، ولی ادعای رسيدن به « دموكراسي» و «جامعة باز و مدنی» برای مشروعيت بخشيدن به هزينه های اقتصادی كه بايد از سوی اكثريت شهروندان برای انجام اين رفرمها پرداخت شود، ضروری و اجتناب ناپذيرشده است. به سخن ديگر، به نظر من، اين ادعا نه نشانة يك احتمال عملی بلكه دقيقا بيانگر نياز مدافعان اين ديدگاه در عرصة نظری برای يافتن يك راه گريز از اين مخمصه ی جدی اقتصادی است. متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۱۵, جمعه

اقتصاد اطلاعات(3)

بطور كلی « اطلاعات » به دو صورت بر رویهم انباشت می شود
:- بر مبنای تجربه و در عمل. در این جاما با تعریفی عام و احتمالا عامیانه از « اطلاعات » روبرو هستیم . ....
-در نتیجة تحقیق و پژوهش. من در اینجا تحقیق و پژوهش را به معنای گسترده آن در نظرگرفته ام .
پرسش اساسی این است که آیا می توان تولید اطلاعات را به دست نیروهای بازار سپرد؟
نظریه اقتصادی غالب - اقتصاد نئوکلاسیکها- اگر چه در حیطه نظری براین ادعاست که چنین کاری باعث می شود تا رفاه اجتماعی به حداکثر نرسد ولی درواقعیت، دقیقا همین کار را می کند. متن کامل

۱۳۸۴ مهر ۱۲, سه‌شنبه

نگاهی به اقتصاد اطلاعات (2)

برای اینكه بتوانیم به این سئوال پاسخ بدهیم، لازم است در نظر داشته باشیم كه بر اساس اقتصاد نئو كلاسیكهاكه در واقع زیر بنای نظری این استراتژی است ، رفاه جامعه و قتی قیمت كالاها معادل هزینه تولید نهائی آنها باشد، به حداكثر می رسد . به سخن دیگر لازمة بهینه سازی ، برابری قیمت با هزینه تولید نها ئی است . پیشتر اما گفتیم كه هزینة تولید نهائی « اطلاعات » برابر صفر است . پس اگر قرار است رفاه جامعه به حداكثر برسد، قیمت « اطلاعات » باید برابر با هزینة تولید نهائی آن، یعنی می بایست برابر صفر باشد . لازم نیست آدم اقتصاد خوانده باشد تا بداند در این چنین وضعیتی بخش خصوصی كه تنها در فكر سود جوئی است، كوچكترین علاقه ای به تولید و توزیع« اطلاعات » نخواهد داشت . این نیز بی گمان درست است كه اگر « اطلاعات » تولید و توزیع نشود، رفاه جامعه به شدت كاهش می یابد . پس تا به همین جا روشن شد آنچه كه بر مبنای اقتصاد نئوكلاسیكها باید به حداكثر سازی رفاه جامعه منجر شود، در عمل به عكس آن دگرسان می شود و رفاه جامعه را كاهش می دهد .
احتمال دوم این است كه با تثبیت حق مالكیت بر « اطلاعات » ، این كالای عمومی را به صورت یك كالای خصوصی دگرسان كرد . با مقدماتی كه در پیش گفتیم می دانیم كه در آن صورت عرضه كنندة « اطلاعات » موقعیتی انحصاری خواهد یافت . این نیز گفتن دارد كه قیمت درخواستی عرضه كنندگان انحصاری همیشه از هزینة تولید نهائی كالائی كه عرضه می كنند بیشتر است . بر اساس اقتصاد نئوكلاسیكها ، رفاه جامعه در نتیجة وجود عرضه كنندگان انحصاری لطمه خواهد خورد وبه مقدار حداكثر نخواهد رسید .
تا به همین جا روشن شد كه اگر می پذیریم كه « اطلاعات » یك كالای عمومی است و اگر در فكر حداكثر سازی رفاه جامعه هم هستیم، پس نمی توانیم و نباید تولید و توزیع آن را به بخش خصوصی واگذاریم. ایجاد مقررات و قوانین مربوط به « حق ثبت » و « كپی رایت » و غیره هم اگرچه مسئله قیمت گذاری « اطلاعات » را به نفع عرضه كنندگان حل می كند ولی موجب پیدایش انحصارات ودر نیتجه باعث كاهش رفاه جامعه می شود . پس هرچه كه جذابیت خصوصی سازی باشد، تولید و توزیع « اطلاعات » ، حتی بر مبنای اقتصاد نئوكلاسیكها می بایست كماكان در محدودة فعالیت های عمومی، دولتی، باقی بماند . و اما:
شماری از اقتصاد دانان راه سومی هم پیشنهاد می كنند . به نظر ایشان اگر چه « اطلاعات » را می توان به تعداد كثیری از متقاضیان بدون هیچ گونه هزینه اضافی تولید فروخت ولی در عین حال، قیمت مطلوب « اطلاعات » وقتی به دست آمدنی است كه در اختیار تعداد كمتری قرار بگیرد. یعنی هر چه تعداد متقاضیان و استفاده كنندگان هم زمان « اطلاعات » بیشتر باشد، متقاضیان بهای كمتر برای آن خواهند پرداخت . استفاده گسترده از « اطلاعات » امكان بالقوه بهره مندی از آن را كاهش می دهد و این كاهش در قیمت بازار آن منعكس می شود . برای جلوگیری از این مشكل بهتر است كه عرضه كننده و مصرف كنندة « اطلاعات » در هم ادغام شوند . به سخن دیگر، با درونی كردن كل پروسه (Internalization) عرضه كننده ریسك خریدار را به گردن می گیرد، و خود از این كالای واسطه ای در فرایند تولید استفاده می كند . درونی كردن همانند ایجاد حق مالكیت، مشكل قیمت گذاری را حل می كند ولی مقوله انحصار كماكان باقی می ماند به همین دلیل، این راهبرد پیشنهادی كاهش رفاه جامعه را جبران نمی كند .
گذشته از تاثیر سوء بر رفاه جامعه دلایل دیگری هم در تآئید واگذاری تهیه و توزیع « اطلاعات » به بخش عمومی وجود دارد . به گوشه هائی به اختصار می پردازم .
ادامه دارد...

۱۳۸۴ مهر ۱۱, دوشنبه

نگاهی به اقتصاد اطلاعات

امروزه به هركجا كه سر می زنید از « اطلاعات » و از « عصر انفورماتیك » سخن می گویند . هركسی به نحوی می كوشد كه به قافله بپیوندد و « اطلاعات » بهتر و مناسب تری كسب كند . شماری حتی ادعا می كنند كه اقتصادهای سوسیالیستی به خاطر عدم موفقیت در برآوردن این نیاز سقوط كردند. همل و پرا هالد بر این باورند :
« صنایع موجود - آموزش ، بهداشت ، حمل و نقل ، بانكداری، چاپ، خدمات ارتباطی، موسسات داروئی، خرده فروشی و غیره بطرز اساسی دگرگون خواهند شد. اتوموبیل هائی با سیستم كنترل خودكار كه تصادف نخواهد كرد، كتابهای الكترونیكی و برنامه های كامپیوتری آموزشی شخصی، انجام عمل جراحی از راه دور كه بوسیله رباتها كنترل می شود، كنترل بیماری از طریق تعویض ژن ... شماری از امكاناتی است كه در آینده به ظهور خواهد رسید»[i]
نشریه اكونومیست از سوی دیگر بر این اعتقاد است كه با « همه ادعاهای عجیب و غریبی كه می شود، واقعیت این است كه مدیران منطقی همیشه به مهارت های رویهم انباشت شدة كارگران خود اهمیت زیادی می دادند» . و اضافه می كند كه در سالهای 1930 در شركت امریكائی جنرال موتور« مجموعه ای از مدیران عمومی » وجود داشتند كه كارشان « جمع آوری اطلاعات در سطح كارخانه و از بازار بود كه سپس از آن اطلاعات برای تخصیص منابع استفاده می كردند»[ii]. دانینگ ولی با قاطعیت اعلام كرده است كه ازنظر او چیزی كاملا جدید در حال اتفاق افتادن است كه باعث شده شركت های جهانی با یكدیگر دست به همكاری های زیادی بزنند[iii].
هرچه كه واقعیت امر باشد از دونوع اطلاعات می توان سخن گفت :
- نوع اول اطلاعاتی است كه می تواند به صورت تكنیك های جدید دگرسان شده و باعث دگرگونی ساختار بازار شود. نتیجه این نوع اطلاعات نوآوری و اختراع است كه باید به سرعت تجارتی شود. این نوع اطلاعات درنهایت كالائی است كه در وهله اول باید تولید شود. پس آنگاه به عنوان یك كالای واسطه، در فرایند تولید كالائی دیگر به « مصرف » برسد . یا به سخن دیگر به كار گرفته شود.
- نوع دوم اطلاعاتی است كه وجود دارد ولی باید جمع آوری شود تا در مرحله بعدی مورد استفاده قرار بگیرد. كوشش برای درك ارجحیت های مصرف كنندگان ، یافتن عرضه كنندگان قابل اعتماد مواد اولیه از این نوع اطلاعات هستند. تردیدی نیست كه اطلاعات بیشتر از این نوع باعث كاهش ریسك تولید وبازرگانی می شود و شانس موفقیت در بازار را افزایش می دهد ولی از نظر ماهیت با اطلاعات نوع اول تفاوت دارد.
در این نوشته توجه من به اطلاعات نوع اول است. در خصوص این نوع اطلاعات وقتی به مقوله تولید و توزیع آن می پردازیم انبوهی از مشكلات و مصائب سر بر می زنند كه بررسی آنها و درك درست از این مشكلات برای تدارك و تضمین وجود این كالای واسطه اهمیتی حیاتی دارد .
بی گمان نادرست خواهد بود اگر « اطلاعات » را یك كالای واسطه مثل دیگر كالاهای واسطه ای در نظر بگیریم .
و اما، ویژگی « اطلاعات » در چیست ؟ به اختصار به جنبه ها ئی ازاین ویژگی اشاره می كنم .
- لازمة فعال بودن بازاری كه در آن « اطلاعات » خرید و فروش می شود این است كه خریداران ، متقاضیان ، در بارة آنچه كه طالبند ، حداقل آگاهی را داشته باشند و به همین دلیل آماده باشند تا بهای درخواستی ، قیمت« اطلاعات » را بپردازند .
- حداقل آگاهی مصرف كنندة « اطلاعات » بدیلش را در این می یا بد كه عرضه كنندة « اطلاعات » همة آگاهی را در كنترل دارد و بهمین دلیل می تواند از موقعیتی انحصاری بهره مند شود .
- بر خلاف بازارهای دیگر كه مصرف كننده می تواند با وارسی و بازرسی كالای مورد مبادله از كیفیت آن با خبر شود، در این بازار چنین امكانی وجود ندارد . از همین رو این امكان جدی وجود دارد كه پس از تكمیل مبادله ، بر مصرف كننده روشن شود كه كالای خریداری شده ، « اطلاعات » به دست آمده ، مطلوب و مفید نیست .
- در اغلب بازارها وقتی مصرف كننده خود را در چنین وضعیتی می یابد، می تواند كالای خریداری شده را به فروشنده عودت داده و بهای پرداختی را دریافت دارد . چنین امری در بازار « اطلاعات » امكان ناپذیر است . خصلت عمده و اساسی این بازار برگشت ناپذیر بودن عرضه است .
- خریدار « اطلاعات » مشروط به اینكه «اطلاعات » نامطلوبی نخریده باشد به صورت رقیب فروشندة « اطلاعات » در می آید . چنین وضعیتی در هیچ بازار دیگری وجود ندارد .
- كالای خریداری شده، « اطلاعات » می تواند در موارد متعدد به شكل و صورت متفاوت مورد استفاده خریدار قرار بگیرد . یعنی كاربرد « اطلاعات » گوناگون است . آنچه بی گمان درست است اینكه خریدار حق فروش مجدد آنچه را كه خریده است، ندارد. این نكته حتی در مواردی كه « اطلاعات » خریداری شده نامطلوب است هم صادق می باشد .
- اگرچه فرایند تولین این نوع اطلاعات بسیار پرهزینه است ولی در عین حال این نوع « اطلاعات » همه مختصات یك كالای عمومی (Public Good ) را خود نهفته دارد . یعنی استفاده هم زمان از آن بوسیله مصرف كنندگان متعدد امكان پذیر است و بعلاوه مصرف « اطلاعات » بوسیله مصرف كنندگان متعدد هزینة اضافی در بر ندارد. به سخن دیگر، هزینة تولید نهائی « اطلاعات » برابر صفر است .
با این مقدمات ، پرسش این است كه بازار این كالائی كه هرروزة اهمیت روزافزون تری می یابد ، یعنی « اطلاعات » چگونه بازاری باید باشد ؟
آیا می توان بحث ها ئی كه در حمایت از خصوصی سازی وواگذاری فعالیت ها به بخش خصوصی می شود را به بازار « اطلاعات » هم تعمیم داد ؟
بقیه اش را در پست بعدی بخوانید.
[i] همل ، ه و پراهالد، س.ك. : رقابت براي آينده ، انتشاراتي مدرسه بازرگاني هاروارد ، 1994، ص 28-27
[ii] اكونوميست ، 11نوامبر 1995، ص 107
[iii] دانينگ ، جان : جهاني شدن بازرگاني ، 1993، فصل سوم