۱۳۸۶ بهمن ۱۲, جمعه

درباره علل موفقیت یک بنگاه در بازار-2

دانش سازمانی:
دریادداشت پیشین از « دانش سازمانی» سخن گفته بودم. در این جا اجازه بدهید کمی در باره اش توضیح بدهم.
بطور کلی، همه بنگاهها دانش سازمانی دارند. منظورم در اینجا این است که مثلا یک بانک درباره بانکداری می داند و یک شرکت تولید کننده لباس ورزشی درباره لباس ورزشی دانش دارد. به عنوان یک قاعده کلی، آن چه یک بانک در باره بانکداری می داند به واقع دانش کارمندان بانک در باره بانکداری است که در ضمن همان دانشی است که کارمندان بانک های دیگر در باره بانکداری دارند. ولی منظوزم از « دانش سازمانی» در نوشته پیشین و به عنوان یکی از عوامل موفقیت بنگاه، قائم به بنگاه است و از مجموعه جبری دانش کارمندان آن بنگاه بیشتر است و آنچه هائی است که در اختیار بنگاههای دیگر قرارندارد. به عنوان نمونه، یک شرکت بیمه را در نظر بگیرید که درارزیابی یک ریسک ویژه، آمار و دانش ویژه ای جمع آوری کرده است که نه متعلق به گروه کوچکی از کارمندان آن شرکت، بلکه متعلق به کل شرکت است. خوب، درمقایسه با دیگر شرکت های بیمه، در این شرکت مورد نظر، درارزیابی این ریسک ویژه « دانش سازمانی» ایجاد شده است که به این شرکت بیمه یک قابلیت خاص می دهد که توان رقابتی اش را درارزیابی این ریسک خاص، بیشتر می کند. زمانی که این دانش منحصر به فرد بوده، بطور کامل دراختیار بنگاه باشد، و به بازاری که حجم زیادی دارد هم مربوط شود، دراین حالت، امتیازات رقابتی بیشتری نصیب بنگاه صاحب آن دانش خواهد شد.

0 نظر: