۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

برای افزایش تورم چه بکنیم؟

آقای عبدالرضای داوری در « سودمندی کاهش سود» در کیهان 25 اردبیهشت (پنجشنبه) پس از اندکی بد وبیراه به « حلقه های فکری نزدیک به اجماع واشنگتنی» و به « نئولیبرال های اقتصادی» آورده است که : «همه كسانی كه دستی از دور بر آتش تولید- چه تولید صنعتی و چه تولید كشاورزی- دارند به خوبی دریافته اند كه «تولید» بدون اتكاء به «تسهیلات بانكی» امری دشوار و در مواردی ناممكن است و وابستگی تولیدكنندگان به تسهیلات بانكی امری رایج و بدیهی است. در چنین شرایطی كاهش نرخ سود بانكی به كاهش هزینه های تولید و طبیعتا كاهش قیمت نهایی محصولات خواهد انجامید كه خود كاهش نرخ تورم را به همراه خواهد داشت.» و بعد به دنبالش آورده است «بدیهی است نرخ بهره كه در صنعت و همه بخش های مولد اقتصادی به عنوان «هزینه تامین مالی» معرفی می شود، هرچه بالاتر رود، هزینه تمام شده هر واحد محصول را بالاتر خواهد برد و در نتیجه به بالارفتن قیمت كالای تولیدی برای مصرف كننده منجر می شود كه سرجمع آن در سطح بازار به عنوان افزایش تورم بروز می نماید.»
سئوالی که برای من پیش آمده است این که اگر این رابطه ای که ایشان از آن سخن می گویند درست است، چرا آقای احمدی نژاد دستور داده است که فقط 2% از این هزینه های پدرسوخته کم بشود؟ آیا بهتر نبود که ایشان دستور می دادند که نرخ بهره به طور مطلق از اقتصاد حذف بشود چون در آن صورت اگر ادعای شان درست باشد، هزینه تمام شده و قیمت کالای تولیدی آن قدر پائین خواهد آمد که حتی بعید نیست میزان تورم در ایران منفی هم بشود! البته در همین نوشته ادعا کرده است که «در سال 2007، آمریكا و اتحادیه اروپایی برای مقابله با بروز تورم بالا، نرخ سودهای بانكی را در سه مرحله كاهش داده اند و باز هم در تلاش هستند تا این روند را در سال جاری نیز ادامه دهند» البته آقای داوری چیزی به گوشش خورده است ولی نمی داند که چرا دراین جوامعی که نرخ تورم شان با 50% افزایش امسال شده است 3%، ازنرخ بهره کاسته اند. حالا بماند که در انگلیس و دیگر اعضای دراتحادیه اروپا با همه این کاستن ها هنوز نرخ بهره از نرخ تورم بیشتر است. کاستن از نرخ بهره، دروجه عمده برای کمک به بخش مسکن بود که در این جوامع گرفتار بحران شده است. کما این که دیروز رئیس بانک مرکزی انگلیس که درباره مخاطرات اقتصادی آینده به مردم گزارش می داد از احتمال افزایش نرخ تورم در یک سال آینده به 3.7% خبر داد و مفسران اقتصادی هم امروز بطور متفق القول گفته و نوشته اند که فرایند کاستن از نرخ بهره- به همین دلیل- متوقف شده است. یعنی با همین افزایش کمتر از 2 درصد بر نرخ تورم، کاستن از نرخ بهره، آن هم به قصد و هدف دیگری، نه آن گونه که آقای داوری به غلط ادعا می کند، سیاست اشتباهی می شود که دنبال نخواهد شد. و اما در ایران عزیز، به غیر ازمردم عادی که کمرشان دارد زیربار افزایش قیمت ها خرد می شود، دولت و مدافعانش درباره بهتر شدن وضع معیشت همین مردم خرده فرمایش می کنند و اگرچه با عشوه و ناز، وجود تورم را می پذیرندولی مثل همه تاریخ مان، دربرابر مصیبتی که برسرمردم آورده و می آوردند مسئولیتی قبول نمی کنند. وزیر بازرگانی هم از « تورم وارداتی» سخن می گوید و دیگران هم، ولی روشن نیست که چراست و چگونه است که احتمالا به غیر از زیمبابوه که یک رئیس جمهور آنتیک ومادام العمر دارد، تورم ایران از بقیه کشورهای جهان بیشتر است. معترضه بگویم که در گزارش بین المللی اخیر ایران چهارم یا پنجم بود ولی ا زهمه سو خبر داریم که در یک سال گذشته تورم درایران به همت سیاست های شیر یا خطی دولت مهر ورز به واقع « رونق» گرفته است و بعید نمی دانم که الان بعد از زیمبابوه، ما باشیم با تورمی که عملا از کنترل خارج شده است. باز گفتن این قصه بماند برای فرصتی دیگر، ولی باید گفت و به صدای بلند هم گفت که اگربانک مرکزی جمهوری اسلامی دربرابر این اقدام سخیف آقای احمدی نژادباقاطعیت نیایستد، تردید نداشته باشید که نه فقط تورم از این هم بیشتر خواهد شد بلکه، قیمت و اجاره مسکن از آن چه که هست هم فراتر خواهد رفت. نمی دانم خنده دار است و یا گریه آور که آن وقت همین آقای احمدی نژاد ادعا می کند که « تصمیمات اقتصادی دولت بسیار بسیار عالمانه اند».
اگر علم این است! خدایا ملت شریف ایران را از «علم» این نوع « دوستان» حفظ بفرما! این ملت خودش می داند با دشمنانش چگونه مقابله کند!

0 نظر: