۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

کشاورزی درایالت فارس در1879-1878 ( بخش پایانی)

مالکیت زمین درکازرون خصوصی است. اگر خود مالک بخواهد زمین را کشت کند باید برای یک گاو زمین، 1000 پوند [ تقریبا 450 کیلوگرم] بذرگندم و 1000 پوند هم بذر جو تدارک ببیند و برای شخم و بذر پاشی هم 14 قران هزینه کند. او باید 11درصد محصول را به دولت بپردازد و 20 درصد دیگر هم به خرمن کار که باید همه کارهای برداشت محصول و حمل آن به انبارهای مالک را انجام بدهد. برای خرمن کوبی و برای جداکردن دانه ذرت هم به ترتیب 2 درصد و 4 درصد بپردازد. اگر کسی غیر از مالک، زمین را کشت کند باید 9 درصد محصول را به جای رانت به او بپردازد و 14 درصد دیگر هم سهم مالیات دولت است . دیگر هزینه ها نیز به قراری است که در بالا آمده است.
کشتکاران کازرون دو گروه اند. یعنی رعیت پادشاه و غیر رعیت ها. رعیت پادشاه همیشه از سوی دیگران تحقیر شده و در مقایسه با دیگران از سوی دولت مورد بهره کشی بیشتر قرار می گیرد. کشتکاران رعیت نه فقط به دولت مالیات بیشتری می پردازند بلکه باید مالیات را نه به صورت جنسی بلکه نقدی بپردازند و قیمت گذاری هم معمولا 30 درصد بیشتر از قیمت بازار است. او هم چنین مجبور است هرگاه که ضروری باشد مقدار مشخصی کاه هم به ماموران دولتی بدهد.
یک رعیت وقتی زمینی را می کارد که متعلق به خود اوست، باید 15.5 درصد محصولا را به نقد آنهم باهمان اضافه بهائی که به آن اشاره شد به دولت بپردازد. رعیت بیچاره حدودا سالی 60 قران به دولت می پردازد. گروه دیگری از رعایا هستند که مجبورند بخشی از محصولاتی که دولت به عنوان مالیات جمع می کند را به 30 درصد بیشتر از قیمت بازار خریداری نمایند. یک رعیت ثروتمند هم کاملا در سلطه دولت است و سالی حدودا 1000 قران از او می گیرند. برحست موقعیت قیمت یک گاو زمین 100 تا 600 قران است. برای شروع کشت هزینه ای معادل 15 تومان ضروری است.
یک گاونر 50 قران
بذر 60 قران
کارگر 14 قران
کاه و تخم پنبه 16 قران
دیگر نیازها 10 قران
وقتی 4 گاو زمین یا بیشتر کشت شود، رعیت یک الاغ هم دارد. در منطقه کازرون برای کشت یک گاو زمین، 2000 پوند بذر گندم ( حدودا 900 کیلوگرم) لازم است.
درپیوند با کشت بهاره، دولت بین رعیت و غیر رعیت تفاوتی نمی گذارد. کشت بهاره همیشه با مشارکت مالکین آب و کشتکاران صورت می گیرد که در آن آب و زمین از آن مالک است و کشتگر هم ابزارها، بذر و نیروی کار را تدارک می بیند.
اگرمالک آب، مالک زمین نباشد، مالکان زمین با میل و اشتیاق اجازه می دهند تا برروی زمین شان بطور مجانی کشت بهاره بشود چون کشت بهاره به کود زیادی نیازمند است و استفاده از کود حاصل خیزی زمین را افزایش می دهد. زمان لازم برای کشت بهاره حدودا 7 ماه است و این اقلام کشت می شود. تنباکو، هندوانه، خربزه، سبزیجات، پنبه، کنجد، حبوبات، برنج، باقلا. از این محصولات دولت 20 درصد ارزش را مالیات می گیرد. 12 درصدش را صاحب آب می پردازد و 8 درصدش نیز سهم تولید کننده است. آن چه می ماند بین مالک و تولید کننده به تساوی تقسیم می شود.
شرابط کشت برنج و باقلا با بقیه تفاوت دارد و این گونه است.
پس از برداشت محصول، تولید کننده به اندازه بذری که استفاده کرده از خرمن کنار می گذارد. بقیه به تساوی بین او و مالک آب تقسیم می شود و مالیات دولت به وسیله مالک آب پرداخت می شود. اگر مالک آب، رعیت باشد که سه پنجم سهمش را به دولت می پردازد و اگر رعیت نباشد، که نصف محصول سهم دولت است. تولید کننده از سهم خویش چیزی به عنوان مالیات دولتی نمی پردازد. درهمه موارد سهم دولتی باید به هزینه تولیدکننده به انبارهای دولتی حمل شوند.
بهای محصولات در کازرون به این قرار است.
گندم 40-60 سنت به ازای هر من کازرون
جو 25-30 سنت به ازای هر من کازرون
باقلا 50-80 سنت به ازای هر من کازرون
کنجد 70-100 سنت به ازای هر من کازرون
لپه هندی 15-20 سنت به ازای هر من کازرون
پنبه 2.5-3 قران به ازای هر من کازرون
برنج 50-80 سنت به ازای هر من کازرون
هزینه زندگی یک تولید کننده رعیت در کازرون که یک زن و دو فرزند داشته باشد در سال ده تومان است. محصول گندم و جو در سالهای خوب 10 تا 12 برابر بذر و در سالهای بد 3 یا 4 برابر بذر است. دریک سال بد، محصول برنج 25 برابر بذر و در سالهای خوب 60 برابر بذر است. پنبه نیز 10 برابر بذر در سال خوب و 5 برابر بذر در سالهای بد محصول می دهد.
آبیاری در کازرون عمدتا بوسیله قنات انجام می گیرد و آبی که به دست می آید حتی از زمین هائی که درتملک مالک قنات نباشد هم حق عبور مجانی دارد. حتی اگر صاحب قنات نخواهد کشت بهاره انجام بدهد، هم چنان از سوی دولت موظف به پرداخت مالیات هائی است که از کشتگران بهاره اخذ می شود.
زمین در کازرون یک سال درمیان کشت می شود. بخشی که به صورت آیش باقی می ماند را شخم می زنند. باغات در کازرون هیچ مالیاتی به دولت نمی پردازند.
در تولید تریاک در کازرون، مالک زمین بذر و هزینه های کشت را تامین می کند و رعیت هم همه کارها را تا برداشت محصول انجام می دهد. برای برداشت محصول، مالک برای تیغ زدن به پاپی و گرفتن شیره تریاک به هر کارگر روزی یک قران مزد می دهد. پس آن گاه محصول به تساوی بین رعیت و زمین دار تقسیم می شود. دولت از کشت تریاک در کازرون اصلا مالیات نمی گیرد.درفارس زمین های زیادی وجود دارد با آب فراوان که به خاطر رشد دائمی علف های انبوه ولی به بهای بیچاره شدن رعیت و مالک که مجبور به اقامت دائمی در این مناطق هستند، کشت نمی شود. بخش قابل توجهی از آب درایران تلف می شود چون آب برای این که به زمینی امن برسد باید مسافت طولانی طی نماید و به خاطر خرابی راه آب که به خاطر شرایط اجتماعی موجود اغلب از دسترس رعیت به دور است، و نمی تواند از محدوده روستا برای تعمیر این خرابی ها بیرون برود.
زمین های حاصل خیز زیادی وجود دارد که به خاطر نزدیکی به جاده اصلی کشت نمی شود. چون هیچ روستائی دراین وضعیت روی خوش نخواهد دید و نمی تواند پیشرفت کند. چون از مسافرت های آزاردهنده ماموران دولتی در امان نخواهدماند. بعلاوه، سرقت و راهزنی ایل ها هم در طول سفرشان از این شاهراهها هم هست.

0 نظر: