۱۳۸۷ آبان ۲۲, چهارشنبه

مسئولیت گریزی تا کی و تا کجا؟

وقتی این خبر را در تابناک خواندم دروغ چرا، به واقع فشار خونم بالا رفت و کمی حرص خوردم که این مردم را چه می شود که حتی به منافع خودشان هم این گونه بی توجه و دربرابرش مسئولیت گریزند. البته که می توان یقه رئیس جمهور را گرفت و یا اگر آدم مقیم خارج باشد، می تواند دق و دلش را سرجمهوری اسلامی هم خالی بکند. ولی این مشکل نه رفع می شود و نه سرشکستگی ناشی از آن کمتر می شود. داستان ساده است، در طول 7 ماه، 1.355.463 تخلف رانندگی در بزرگ راههای ایران از سوی پلیس ثبت شده است. از تعدادی که ثبت نشده است می گذرم چون اگر بخواهم فرض کنم که مثلا از هر دو تخلف، یکی فقط ثبت می شود، فشار خونم بیشتر بالا می رود. پس فرض می کنم که هیچ اتفاق دیگری نمی افتد- یعنی همین است و بیش از این نیست. رشوه ای داده نمی شود که تخلف ثبت نشود! بیهوده برای من خط و نشان نکشید، منهم می دانم که این پیش گزاره ام شکمی است، ولی آرزو برما جوانان قدیم عیب نیست.
باری، این می شود، روزی 6454 و ساعتی 269 و دقیقه ای 5 تخلف ثبت شده.
در همین خبر می خوانیم که در 6 ماه گذشته، 13068 نفر در تصادف رانندگی کشته شده اند، این هم می شود روزی 73 نفر و اگر همین تعداد در 6 ماه دوم هم اتفاق بیفتد، مرگ و میر سالیانه می شود 26136 نفر- همین طور سردستی درانگلیس که حداقل 5 برابر ایران اتوموبیل در آن است، سالی 2500 نفر در جاده ها تلف می شوند و روزو هفته ای نیست که رانندگان را به خاطر این اتلاف بیهوده زندگی ملامت و سرزنش نکنند و برای کاستن از آن سیاست پردازی نشود! تلفات جاده های ایران، بیش از ده برابر است و اگر تعداد تلفات را به نسبت تعداد اتوموبیل بسنجیم، وضعیت درایران به واقع خیلی بیشتر آبروریزانه می شود.
درسال گذشته، درایران، 417000 تصادف داشتیم که این هم می شود، روزی 1158 فقره و بالاخره، در 7 ماه گذشته، 99000 اتوموبیل به خاطر تخلفات رانندگی در جاده ها توقیف شده اند که این هم می شودر روزی 471 اتوموبیل. درباره ترکیب سنی کسانی که در این تصادفات کشته می شوند اطلاعی نداریم ازهزینه های انسانی و درد ورنجی که خیلی ها می برند، می گذرم ولی اگرارزش آن چه که یک نفر در طول سال تولید می کند، مثلا معاذل 6000 دلار باشد و بطور متوسط هم، فرض کنیم که نصف این تعداد کسانی که به خاطر هیچ و پوچ تلف می شوند، برای 20 سال دیگر توان کاری داشته باشند و ارزش تولیدات سالانه شان هم درهمین حد بماند، می دانید هزینه « اقتصادی» این تعدادی که کشته می شوند، حدودا چه میزان می شود!
1568160000 دلار یا به حساب دلار در بازارامروز تهران،
1594818700000 تومان- یعنی
یک تریلیون و پانصد و نود و چهار میلیارد و هشتصد و هیجده میلیون و هفتصد هزار تومان....
هزینه کفن و دفن و قبرهای چندین میلیونی- در جائی خواندم که برای دفن شاعر درگذشته طاهره صفارزاده، 400 میلیون تومان پول قبر طلب کرده بودند!- را هم اضافه کنید تا شناخت بهتری از میزان هزینه داشته باشیم!
یعنی شما می فرمائید با همه ادعاهای بیخودی و به واقع خنده داری که در باره خودمان داریم، از دست ما هیچ کاری بر نمی آید که برای کاستن از این هزینه بکنیم! یا این که آ.آ.آ. تا قبر فقط چارقدم فاصله ....همه چیز زیر سر انگلیسی هاست!!!

0 نظر: