۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

چگونه TTIPتیپ قواعد بازی را تغییر داده است.

شراکت ترانس اتلانتیک تجارت و سرمایه گذاری 
الی ما او هگن
TTIPتیپ چیست؟ اگرشما در اتحادیه  اروپا کار و زندگی می کنید که این پرسش مهمی برای شماست. این پرسشی که درمیان ما هم کمترکسی می تواند به آن جواب بدهد.
تیپ- TIIPوTransatlantic Trade and Investment Partnership یعنی شراکت بین المللی درباره تجارت و سرمایه گذاری- یعنی یک قراردادخیلی جامع درباره تجارت آزاد و سرمایه گذاری که درحال حاضر ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا درباره اش مخفیانه مذاکره می کنند. تیپ با کاستن از میزان تعرفه و کمتر کردن موانع تنظیماتی قراراست تجارت بین دو کشور را ساده تر کند. براساس نوشته روزنامه تلگراف، این بزرگترین توافق تجاری در نوع خود است که بریک چهارم تجارت جهان اثر خواهد داشت. 
با این وصف هیچ کس نمی داندکه تیپ با اتحادیه اروپا چه خواهد کرد چون وافعا یک توافق تجاری خیلی عجیبی است.  نه فقط دو طرفی که دارند مذاکره می کنند از نظر اقتصادی بسیار بزرگ اند بلکه ماهیت این توانق هم به گفته مرکز پژوهش های سیاست های اروپائی « بیشتر شبیه به توافق تنظیماتی همه جا گیر است که با بعضی از عناصر یک توافق تجاری کلاسیک قاطی شده است» . در نتیجه خیلی دشوار است بگوئیم پی آمدهایش چه خواهد بود.
آنها که مدافع تیپ هستند می گویند که درنتیجه آن تولید ناخالص داخلی بیشتر می شود. یک بررسی بوسیله ژوزف فرانکوئی و همکارانش نشان داد که تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا تا 2027 درمقایسه با سناریوی بدون تیپ فقط 0.5 درصد افزایش خواهد یافت. با این وصف درعمل این نرخ افزایش یعنی این که برای یک خانوار 4 نفره میزان افزایش درآمدسالانه 545 یورو یا 600 دلار خواهد بود که برسطح زندگی تاثیر ناچیزی خواهد داشت. بررسی دیگری که در مدرسه اقتصاد لندن  انجام گرفت نتیجه گرفت « دلایل کمی وجود دارد فکر کنیم فصل مربوط به سرمایه گذاری درتوافق بین امریکا و اتحادیه اروپا برای بریتانیامنافع اقتصادی قابل توجهی خواهد داشت»
دربرابر ریسک تیپ البته منافع بسیار ناچیزی ممکن است به دست آید که یکی از آنها « قرار حل اختلاف بین دولت و سرمایه گذار» است- یا ISDS که درواقع یک حقوق ویژه است که فقط کسانی که دست به سرمایه گذاری دریک کشور دیگر می زنند می توانند از آن استفاده کرده و قوانین ، مقررات ساختار حقوقی و  اداری و یا هرتصمیم دیگر دولت ها را به چالش بطلبند.  ISDS به مالکان خارجی دارائی ها امکان می دهد از دادگاههای محلی و یا از مقررات اداری، جلسات مسئولان شهری ( همه آنچه که مالکان دارائی بومی از آن استفاده می کنند) شانه خالی نموده و از دست دولت محلی برای غرامت درمقابل گروهی از« حکمای» خصوصی شکایت نمایند. درواقع ISDS یک دادگاه سری است که اجازه می دهدیک کمپانی خصوصی ازیک دولت شکایت کند اگر فکر می کند که آن دولت به سود او لطمه زده است.
آن چه که از سوی ISDS مورد چالش قرار می گیرد هرروزه گسترش پیدا می کند و شامل حوزه هائی می شود که برا ی حمایت از سلامت عمومی و بهداشت محیط زیست ایجاد شده بودند. اگر بنگاه خصوصی برنده شود که همه ما مالیات دهندگان باید هزینه اش را بپردازیم و این جا استیناف هم امکان پذیر نیست.
از نظر نظری اگر دولت شما قانونی را وضع کند برای بهداشت و امنیت بهتر که اجرای شان هزینه داشته باشد، بنگاههای خارجی که در کشورشما سرمایه گذاری کرده اند می توانند از دولت به خاطر کاهش سود خود شکایت کنند. اگر بنگاه برنده شود که هزینه اش از مالیات شما پرداخت خواهد شد. اززمان ظهور ISDS درپایان 2012 در60 درصد موارد دولت ها مجبورشدندکه هزینه ای بپردازند.
وبسایتی که برای توفف ISDS فعالیت می کند به نمونه بنگاه انرژی غول پیکر سوئدی به نام وتنفال اشاره کرده است که درحال حاضر از دولت آلمان به خاطر ترک برنامه انرژی هسته ای اش شکایت کرده و تقاضای 3.7 میلیاردیورو- 4 میلیارددلار- غرامت کرده است.
نظر به این که بسیاری از مقررات در امریکا به مراتب گل وگشادتر است تا در اتحادیه اروپا خطر تیپ در نتیجه بسیار روشن است. بنگاههای امریکائی می توانند با استفاده از ISDS مقررات اتحادیه اروپا را به چالش بگیرند که برای حمایت از عموم و محیط زیست تدوین شده اند و از دولتهای اروپائی تقاضای غرامت کرده و سودشان را بیشینه نمایند.
براساس وب سایت مبارز Patients4NHS8درصد از بنگاههای امریکائی که دراتحادیه اروپا ( عمدتا در اروپای مرکزی و شرقی) فعالیت دارندتحت پوشش ISDS قراردارند و تا به همین جا بااستفاده از ISDS بیش از 30 میلیارددلار تقاضای غرامت کرده اند. اگر ISDS هم درتیپ قراربگیرد 92 درصد بقیه بنگاههای امریکائی هم می توانند از ISDS استفاده کنند.
اگر تیپ شامل ISDS بشود این قرارداد به سرمایه گذارانی که درامریکا ثبت شده اند این حق را خواهد داد که از دولت های اتحادیه اروپا تقاضای غرامت بکنند اگرآنها سیاست هائی اجرا بکنند که به نفع عموم باشد- باری مثل خدمات بهداشت همگانی- که ممکن است باعث کاهش سود بشود. درواقع دربریتانیا این واهمه وجود دارد که تیپ درعمل باعث خصوصی سازی خدمات بهداشت ملی بشود چون براین اساس ارایه این خدمات باید به بازارهای خصوصی باز شود.
War on Want به شماری از «موانع مقرراتی» دراتحادیه اروپا که ممکن است روی سود اثر منفی داشته باشدولی به نفع مردم است اشاره کرد که حالا با تیپ احتمالا حذف خواهند شد. این مقررات از جمله شامل مقرراتی در حمایت از کارگران، استاندارد غذائی- از جمله برای رفاه حیوانات و GM ( که مقرراتش در امریکا بسیار دست و دل بازتراست)و قانون گزاری هائی درباره حفاظت از محیط زیست می باشد. دولت امریکا رسما اعلام کرده است که اگر تیپ تصویب شود مقررات مربوط به استاندارد مواد غذائی را نشانه خواهد رفت. یکی از نتایج  احتمالی این است که فروش مواد غذائی GMدراتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت.
اگرچه بدون تردید پی آمدهای تیپ خیلی چشمگیر خواهد بود ولی جامعه مدنی از مباحث مربوط به آن عملا کنار گذاشته شده اند. از سوی دیگربنگاههای بین المللی در موارد مکرر توانستند بخش تجارت اتحادیه اروپا را لابی کنند. برای نمونه درحالی که 560 جلسه برای تدارک این مذاکرات برگزارشد، 520 جلسه لابی ایست های بخش تجاری بودند و تنها در 26 جلسه- یعنی تنها 4 درصد- گروه های منافع عمومی مشارکت داشتند.
پس به این حساب تیپ چیست؟ یک قرارتجاری مخفی که بنگاههای خصوصی و سیاستمداران در حال تدوین اش هستند که برهمه چیز تاثیر خواهد داشت از میوه ای که می خرید تا دکتری که درصورت مریضی به او مراجعه می کنید
بطور کلی چیزی غیر از خرابکاری اقتصادی نیست و شهروندان اتحادیه اروپا باید با آن مخالفت نمایند.


0 نظر: