tag:blogger.com,1999:blog-85262512024-03-07T21:34:58.193+03:30نیاک - یادداشتهای احمدسیفاحمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.comBlogger1023125tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-24998251952852657402017-05-09T05:51:00.003+04:302017-05-09T05:51:45.151+04:30<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><b>الزایمر سیاست پردازان
درایران:<o:p></o:p></b></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">این حضراتی که درایران نامزد
مقام ریاست جمهوری شده اند، به تحقیق همه شان از من کم سن و سال ترند ولی نمی دانم
چرا به بیماری فراموشی یا الزایمر دچار شده اند و ظاهرا براین تصور باطل هستند که
انگار ما هم الزایمر گرفته ایم. نمی دانم به الزایمرشان مربوط است یا علت دیگری
دارد که اغلب هم همین طور الله بختکی پرت و پلا هم می گویند و لطیفه می پراکنند.
به نظر من اگر برپرت و پلاگوئی درا یران عزیز مالیات وضع شود، تردید ندارم که در
وقت کوتاهی کسری بودجه دولت فخیمه تامین مالی خواهد شد. ولی از تازه ترین لطیفه آقای میرسلیم «</span><span lang="AR-SA" style="color: #333333;">هیات دولت ما را </span><span lang="FA" style="color: #333333; mso-bidi-language: FA;">۸۰</span><span lang="AR-SA" style="color: #333333;"> میلیون
ایرانی تشکیل خواهند داد» خوب این حرف مزخرف درعمل یعنی چی! <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="color: #333333;">اولا بخش عمده ای از این 80 میلیون
کودکان هستند که طبق قانون نمی توانند جزو هیات دولت یا نهادی شبیه به آن باشند.
نمی دانم چه تعدادی هم هستند که با این نظام مخالف اند و اگر درزندان نباشند،
طبیعتا علاقه ای ندارند جزو این هیات دولتی باشند. پیش شرط دیگری هم گذاشته اند که
متوسط سنی هیات دولت نباید از 50 سال بیشتر باشد. البته واضح و مبرهن است که این
فرمایش که هیات دولت ایشان را 80 میلیون ایرانی تشکیل خواهند داد حرف مفتی بود که
همین طور الله بختکی زده شد. درباره نقد و انتقاد هم درهمین برنامه تلویزیونی
فرمایش کرده اند. البته بد نیست به جناب میرسلیم یادآوری کنیم که اگرشما گرفتار
فراموشی شده اند ما که جزو « هیات دولت» شما هستیم به یاد داریم که درزمان وزارت
ارشاد چه دسته گلی به سرآزادی زده بودید. لطفا اگر با ماصادق نیستید حداقل اندکی
با خودتان صادق باشید. حالا که دارم از الزایمر سیاست پردازان ایرانی سخن می گویم
اشاره کنم که وقتی این دو سه تا سخن رانی تازه آقای روحانی را خواندم مجبور شدم
بیش از یک بار بخوانم که آیا این روحانی همان روحانی است که زمانی خواستار شده بود
که « مخالفان» را در مراسم نماز جمعه داربزنند تا تاثیرش بیشتر باشد. یا اندکی به
زمانه کنونی ما نزدیک تر، جناب روحانی اگر شما الزایمر گرفته اید ما یادمان هست که
در عکس العمل به قضایای کوی دانشگاه و یورش به دانشجویان شما چه مواضع مشعشعی
گرفته بودید. بالاغیرتا اندکی تخفیف بدهید.... به قول خود شما هم آزادی خجالت
خواهد کشید و هم حقیقت.... <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="color: #333333;">فکر نکنید درفرنگ جاخوش کرده ام و
برای سیاست پردازان گرامی ایران تکه می گیرم. آقای قالیباف هم الزایمر گرفته است
یادتان هست چه سخن رانی غرائی در مخالفت با واردات البسه ایتالیائی کرد و بعد عکس
خودش با لباس گرم ایتالیائی درسایت ها منتشر شد. اگر آدم الزایمر نگرفته باشد یادش
می رود که چه لباس گرمی دارد! آقای رئیسی هم انگار الزایمر گرفته و یادش رفته است
که درصدر یکی از امپراطوری های اقتصادی ایران نشسته که صنارهم مالیات نمی دهد ولی
دراهواز فرمایش می کند «</span><span lang="AR-SA" style="background: white;">من از شما می</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span></span><span lang="AR-SA" style="background: white;">پرسم
امکان جلوگیری از فرار مالیاتی وجود دار دیا ندارد؟ مگر می</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span></span><span lang="AR-SA" style="background: white;">شود نداشته باشد. به یک سامانه جامع نیاز داریم که کاملا شفاف</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span></span><span lang="AR-SA" style="background: white;">سازی کند و هیچ کس نتواند فرار
مالیاتی کند. شما مدام به کاسب بیچاره می</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span></span><span lang="AR-SA" style="background: white;">گویید ارزش افزوده. اما آن یقه سفید که فرار مالیاتی می</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span></span><span lang="AR-SA" style="background: white;">کند، یک قران مالیات پرداخت نمی</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span></span><span lang="AR-SA" style="background: white;">کند</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="background: white;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>.</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="background: white;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>»<o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="background: white;">والله چه عرض کنم!
جناب کاری که آستان قدس می کند اسمش « فرارمالیاتی» است و سامانه جامع و غیر جامع
هم نیاز ندارد. روشن و بدیهی است. این که ادعا می کنید مالیات نمی دهیم ولی خرج
محرومان می کنیم.... خدا شاهد است قصدم اهانت و بی احترامی نیست ولی می گویم
خرخودتانید! آیا برای دیگران هم این حق را قائل هستید که مالیات ندهند و هرطور که
خودشان صلاح می دانند عمل کنند یا این که این حق ویژه آستان قدس است....وجود حق
ویژه می خواهد درایران باشد یا در کره مریخ، ولی سراز رانت خواری در می آورد که
داستانش بماند برای فرصتی دیگر....</span><span dir="LTR" style="color: #333333;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-46884536286876080472017-04-29T14:56:00.000+04:302017-04-29T14:56:56.561+04:30<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">مبحث شیرین «هدفمندکردن یارانه ها» درایران:بخش پایانی</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">چرا در برخورد به دنیای واقعی، باید از «تعادل رقابتی» فراتر رفت؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">پیش گزاره نظری « تعادل رقابتی» وجود بازارهای رقابت کامل است ولی درواقعیت زندگی، بازاری با این مشخصات وجود ندارد. فهرست وار به چند عامل که موجب غیر کامل بودن رقابت دربازارها می شود، اشاره می کنم. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">-<span class="Apple-tab-span" style="white-space: pre;"> </span>کمبود اطلاعات، به خصوص اطلاعات از سوی مصرف-کنندگان.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">-<span class="Apple-tab-span" style="white-space: pre;"> </span>شماره محدود تولیدکنندگان</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">-<span class="Apple-tab-span" style="white-space: pre;"> </span>وجود «کالاهای عمومی»، برای نمونه دفاع ملی، پلیس، چراغهای خیابانها</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">-<span class="Apple-tab-span" style="white-space: pre;"> </span>عملکرد ناقص قانون قرارداد و ضعف قوانین مربوط به مالکیت خصوصی درایران</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">پیشتر دیدیم که اگر در بازار «تعادل رقابتی» وجود داشته باشد، پرداخت یارانه¬ها، توجیه اقتصادی ندارد. ولی اگر بازار در این وضعیت نباشد، آیا می¬شود درباره پرداخت یارانه همین گونه نتیجه¬گیری کرد؟ پاسخ به این سئوال، حتی درعرصه¬ی نظری هم منفی است. زمینه نظری این نتیجه گیری را لیپسی و لنکستر ، دربیش از 50 سال پیش به دست داده¬اند که در بازاری که در آن نقائص زیادی وجود دارد برطرف¬کردن یک نقص ضرورتا به بیشتر شدن رفاه اجتماعی منجر نمی¬شود. بدنیست به یک مثال توجه کنیم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">فرض کنید که در بازار با وضعیت انحصاری روبرو هستیم و تنها یک تولیدکننده وجود دارد. به تجربه می¬دانیم که دراین چنین بازاری تعادل در سطحی پائین¬تر از «تعادل رقابتی» اتفاق می¬افتد و قیمت فرآورده نیز از هزینه تولید آن بیشتر است. دراین شرایط اگر با پرداخت یارانه، مصرف این فرآورده افزایش یابد، افزایش مصرف- تقاضا- می¬تواند تعادل بازار را به سمت و سوی یک «تعادل رقابتی» سوق دهد. یعنی اگرسطح مناسبی از یارانه انتخاب شود، می¬توان تعادل بازار را درراستای رسیدن به یک «تعادل رقابتی» متحول کرد که موجب افزایش رفاه اجتماعی خواهدشد. البته گفتن دارد که افزایش رفاه باید با هزینه یارانه¬ها مقایسه شود. به سخن دیگر، شیوه تامین مالی یارانه¬ها دراینجا اهمیت پیدا می¬کند. اگر برای تامین مالی یارانه¬ها دولت برمالیات¬ها بیفزاید، ارزیابی درستی و نادرستی این سیاست بدون مقایسه هزینه این مالیات¬ها با افزایش رفاه اجتماعی ممکن نیست.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">حتی دراین¬جا نیز، می¬توان از پی¬آمد دیگری سخن گفت. یعنی اگراین مالیات¬ستانی از ثروتمندان انجام بگیرد و نظامی ایجاد شود که بیشترین یارانه¬ها به دهک¬های پائین درآمدی پرداخت شود، در آن صورت، استفاده از یارانه به واقع شیوه¬ای برای توزیع درآمد هم هست (مثالی که می¬توانم ارایه بدهم نظام بهداشت ملی در انگلستان است که اگرچه هزینه¬اش از مالیات ها تامین می¬شود ولی استفاده از این خدمات برای همگان- حتی کسانی که اصلا مالیاتی هم نمی¬پردازند- رایگان است. به سخن دیگر دراین جا 100درصد یارانه پرداخت می¬شود). البته به شکل و شیوه¬های مختلفی می-توان برای رسیدن به این هدف کوشید. هم می¬توان به شیوه¬ای که دولت انجام داده است، از خانواده¬ها اطلاعات گرفت که به گمان من، برای این کار شیوه مناسبی نیست. تازگی¬ها در جائی خواندم که اگر درست به خاطرم مانده باشد، 50% از کسانی که آن فرمها را پُر کرده اند اطلاعات نادرست داده¬اند. و یا می¬توان، اقلام یارانه¬ای را به گونه¬ای انتخاب نمود که بیشتر مورد مصرف دهک¬های فقیرتر جامعه قرار می¬گیرد. به عنوان نمونه، و به گمان من اگر درایران، نفت مصرفی با یارانه به متقاضیان ارایه شود، به احتمال زیاد بخش عمده-ای از این اهداف توزیعی به دست خواهد آمد- چون احتمال زیادی دارد که متقاضیان اصلی مصرف نفت درایران امروز، دهک¬های پائینی درآمدی باشند. گذشته از مطلوبیت عدالت و نابرابری¬های کمتر، توزیع برابرتر درآمد و ثروت علاوه بر پی¬آمدهای اجتماعی و سیاسی، پی-آمدهای مثبت و مفید اقتصادی هم دارد. درجائی مثالی خواندم که به نظرم دراین جا بسیار مناسب است. فرض کنید که چند تنی دریک مسابقه دو شرکت می¬کنند و قرار هم براین است که هر کس که اول می¬شود، جایزه قابل توجهی بگیرد. فرض کنید که در میان شرکت کنندگان یک تن از دیگران برتر است ولی بقیه به واقع هم-توان¬اند و در ضمن می¬دانند که درمقایسه با این یک تن، شانس زیادی برای موفقیت ندارند. اگر قرار براین باشد که آن کس که برنده می¬شود یک میلیون دلار بگیرد ولی نفرات بعدی چیزی دریافت نکنند، به احتمال زیاد، میزان سعی و کوشش دیگران- به غیر از آن دونده ممتاز- میزان مناسبی نخواهد بود چون می¬دانند که در برابر این دونده ممتاز احتمال موفقیت¬شان بسیار ناچیز است و در ضمن، دوم شدن و آخرشدن نیز تفاوتی در اصل قضیه نمی¬دهد. به سخن دیگر، کل سعی و کوششی که در این مسابقه¬ی دو می¬شود، به یقین در سطح بهینه نخواهد بود. حالا وضعیتی را مجسم کنید که قرار براین می¬شود که همان یک میلیون دلار به این صورت توزیع شود. نفر اول، 600 هزار دلار جایزه می¬گیرد و نفر دوم هم 300 هزار دلار و نفر سوم هم 100 هزار دلار. بدون تردید، به غیر از این دونده ممتاز، کوشش دیگران برای این که سهمی از این جوایز داشته باشند، به حداکثر می¬رسد. نه فقط دیگران سعی می¬کنند بهتر بدوند بلکه حتی فشار روی دونده¬ی ممتاز هم برای این که حتما برنده شود، افزایش می¬یابد و در نتیجه، کل کوشش بیشتر می¬شود. به عبارت دیگر، توزیع برابرتر «جایزه» موجب می¬شود که رقابت بیشتر شده و میزان کوشش شرکت¬کنندگان هم بیشتر بشود. می¬شود از همین استعاره در اداره¬ی اقتصاد یک کشور هم استفاده کرد، یعنی توزیع برابرتر درآمدها و ثروت، عملکرد عوامل اقتصادی را بهبود می¬بخشد و نتیجه نهائی را به نقطه بهینه نزدیک¬تر می¬کند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">یک نگاه کینزی هم به یارانه وجود دارد. با توجه به تعیین¬کننده بودن تقاضای کل در اقتصاد درنگاه کینزی، می¬توان از یارانه برای افزودن بر تقاضای کل هم استفاده کرد. در نتیجه، می¬توان به اشاره گفت و گذشت که حذف یارانه دراین نگرش، می¬تواند به کاهش تقاضای کل و در نتیجه، کاهش فعالیت¬های اقتصادی منجر شود. البته، این جا هم باید به شیوه تامین مالی یارانه¬ها توجه کرد و پی¬آمدهایش را در بررسی پی¬آمدها در نظر گرفت. یعنی اگرمنبع تامین مالی یارانه¬ها، مالیات باشد، طبیعتا، با حذف یارانه¬ها، میزان مالیات¬ها هم قاعدتا باید کاهش یابد و در آن صورت، کاستن از مالیات¬ها می¬تواند مشوق فعالیت¬های بیشتر اقتصادی باشد. با این همه، کم اتفاق می¬افتد که لغو یارانه¬ها با کاستن از مالیات¬ها نیز همراه بشود. یعنی اگر بخواهیم این دیدگاه کینزی را ادامه بدهیم، با حذف یارانه دراقتصاد، تقاضای کل احتمالا کاهش می¬یابد و پی¬آمدهایش با کاهش مالیات جبران نمی¬شود. براین مبنا، کاستن از یارانه¬ها، در شرایطی حتی می¬تواند باعث افزایش بیکاری در اقتصاد بشود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">در این که با حذف یارانه¬ها قیمت¬ها افزایش خواهد یافت، اختلاف نظری وجود ندارد. یعنی همه مکاتب اقتصادی براین نکته اتفاقِ نظر دارند و از آن گذشته، یکی از دلایل اصلی حذف یارانه¬ها هم این است که قیمت فرآورده¬ها به طور مصنوعی درسطح پائین حفظ می-شود. به افزایش قیمت¬ها خواهم پرداخت ولی، اگر افزایش قیمت¬ها راست باشد که هست و اگراحتمال افزودن بر بیکاری هم- براساس دیدگاه کینزی- واقعیت داشته باشد، درآن صورت، احتمال پیدایش استگفلیشن- تورم توام با رکود – ناشی از حذف یارانه¬ها را باید جدی گرفت. البته توجه دارید در اقتصاد ایران که حتی قبل از اجرای این قانون هم با این مصیبت روبروست، طبیعتا این مشکلات بیشتر و بیشتر خواهد شد. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">واما چه میزان تورم بیشتر خواهیم داشت؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">با توجه به قانونی که به تصویب رسیده است، قرار شد در مرحله اول ودر 9ماه باقی¬مانده¬ی سال، دولت 20هزار میلیاردتومان یارانه¬ها را حذف کند. 50% این مبلغ صرف پرداخت یارانه نقدی می¬شود. 20% هم سهم دولت بود و 30% بقیه هم قرار بود برای کمک به تولیدکنندگان مورد استفاده قرار بگیرد. البته طبق قانون دولت باید 23% هم مالیات به خزانه¬داری کل بپردازد که با توافقاتی که انجام گرفته قرار شد دولت از پرداخت این مالیات معاف باشد. دولت و مدافعان هدفمندکردنِ یارانه ها هروقت که حرف می¬زنند تنها روی یک وجه تاکید می¬کنند که وقتی دولت 50% این میزان پول را بین خانوارها تقسیم کرد، خوب «درآمدشان» بیشتر می¬شود که فی-نفسه حرف درستی است ولی آن چه که باید به آن پرداخت این که برای این که دولت این میزان درآمد داشته باشد، قیمت¬ها به چه میزان باید افزایش یابد و پی¬آمد این افزایش قیمت¬ها بر روی رفاه مردم چیست؟ اجازه بدهید بخشی از اسناد موجود رادراین راستا مرور کنم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">آقای احمدی نژاد درباره «هدفمندکردنِ یارانه¬ها» می¬گوید «این قانون باعث كاهش مصرف انرژی نیز میشود كه برای مثال خانوادهای اگر 100 لیتر بنزین مصرف میكند اگر قیمتها تغییر كند 20 هزار تومان بیشتر باید بپردازد كه دولت به ازای آن 25 هزار تومان به خودش میدهد و آن فرد برای صرفهجویی به جای 100 لیتر از 90 لیتر استفاده میكند. حال اگر آن فرد از 100 لیتر به 90 لیتر مصرف خود را كاهش دهد كل كشور سود میبرد چرا كه آن 10 لیتر در كیسه دولت و وزارت نفت باقی میماند كه این مقدار پول باعث ایجاد كارخانه و سرمایهگذاریهای گسترده برای پیشرفت كشور میشود» </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">فعلا به این کار ندارم که منطق اقتصادی آقای احمدی دراینجا به شدت می¬لنگد چون اگر قرار باشد منِ مصرف¬کننده در ازای 20 هزار تومان هزینه¬ی اضافی 25 هزارتومان «درآمد» اضافی داشته باشم، خوب میزان مصرف من وقتی درآمد بیشتری دارم افزایش خواهد داشت، نه این که کاهش می¬یابد. ولی نکته بدیهی¬تر این است که ضرب و تقسیم آقای احمدی نژاد هم به نظر نادرست می¬آید اگر قرار است منِ مصرف¬کننده 20 هزار تومان بیشتر بپردازم، اگرتوجه داشته باشید که دولت قرار است تنها 50% از درآمدها را به صورت یارانه نقدی بپردازد، آن وقت، آقای احمدی نژاد از کجا 25 هزارتومان را می-آورد که به من نوعی بدهد؟ نکته دوم دراین¬باره اندکی گیج¬کننده¬تر است. اگرچه آقای احمدی نژاد به ازای 20هزارتومان درآمد 25 هزارتومان برای دولت «هزینه» تراشیده است ولی درعین حال با درآمدهای حاصل از همان 20 هزارتومان ها قراراست شق¬القمر هم بکند و کارخانه هم بسازد. یعنی: «اگر 30 درصد 120 هزار میلیارد تومان را محاسبه كنیم معادل 36 هزار میلیارد تومان میشود كه با توجه به این مقدار میتوانیم آن را به 36 میلیارد دلار تبدیل كنیم كه {با} 36 میلیارد دلار سالانه 360 كارخانه 100 میلیون دلاری میتوان ساخت». البته توجه دارید که آقای احمدی نژاد و حامیان ایشان هیچ¬گاه توضیح نداده¬اند که دولت این 120هزارمیلیارد تومان را از کجا می¬آورد ولی حالا نظرشان این است که اگر 30 درصد آن را حذف کنیم که می¬شود 36هزارمیلیاردتومان، با آن می¬شود سالانه 360 کارخانه 100 میلیون دلاری ساخت. انشاالله مبارک باشد ولی ظاهرا توجه ندارند که براساس آمارهائی که خودشان داده¬اند، هزینه¬های دولت هم برای این که درآمدشان 36هزار میلیاردتومان بشود، 45هزارمیلیاردتومان بیشتر خواهد شد. یعنی دولت براساس محاسبات خود ایشان 9 هزار میلیاردتومان کسری دارد نه این که پولی در ته دیگ مانده باشد تا با آن بشود کارخانه¬ای هم ساخت.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">آقای احمدی نژاد در برنامه¬ی تلویزیونی گفت که اگر درآمد دولت از محل اجرای این قانون، ۲۰ هزار میلیارد تومان باشد، دولت بین ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان ماهانه میتواند به مردم یارانه نقدی بدهد، اما اگر درآمد دولت تا ۴۰ هزار میلیارد تومان افزایش یابد، دولت میتواند بین ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان یارانه نقدی پرداخت کند. و بعد خواستار شد که اجرا یا عدم اجرای این قانون با همه¬پرسی مشخص شود .</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">اگرچه روشن نیست که به چه تعداد از ایرانیان قرار است این یارانه-ها پرداخت شود ولی اگر براساس خوشه¬بندی خود دولت فرض کنیم که دو خوشه¬ی اول به این دلیل که زیر خط فقر زندگی می¬کنند، این یارانه نقدی را دریافت می کنند، درآن صورت دولت باید به 47 میلیون نفر یارانه نقدی بدهد. همین که این عدد روشن می¬شود، کل محاسبات آقای احمدی نژاد درهم می¬ریزد و روشن می¬شود که ایشان باز چیزی گفته¬اند برای این که چیزی گفته باشند. یعنی حتی اگر درآمد دولت از منبع حذف یارانه¬ها 40هزار میلیاردتومان باشد، طبق قانون دولت تنها می¬تواند 20 هزار میلیاردتومان آن را صرف پرداخت یارانه نقدی بکند. درحالی که کل هزینه پرداخت 60 هزارتومان به هر نفر، درسال 33هزار و 840 میلیاردتومان می¬شود که از پولی که دولت طبق قانون می¬تواند توزیغ نماید 13 هزار و 840 میلیاردتومان بیشتر است. و اگرحد بالا را در نظر بگیریم و آقای احمدی نژاد بخواهد به هر نفر 70 هزار تومان بپردازد، کل هزینه سالیانه 39هزار و 480 میلیارد تومان می¬شود که تقریبا دو برابر پولی است که در اختیار دولت است. یعنی آقای احمدی نژاد نه فقط اقتصادش خراب است بلکه ظاهرا ریاضیات¬¬اش هم تعریفی ندارد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">برای این که فکر نکنید دارم درباره دولت «سیاه¬نمائی» می¬کنم، اضافه می¬کنم که ارقامی که درباره¬ی قانون کنونی هم می¬دهد نادرست است. یعنی اگر قانون کنونی اجرا شود دولت درسال اول 10 هزار میلیاردتومان برای توزیع نقدی پول خواهد داشت و اگر این پول را بین 47 میلیون نفر تقسیم کنید، سهم ماهیانه¬شان می¬شود 17730 تومان نه 30 تا 50 هزار تومانی که آقای احمدی نژاد مدعی می¬شود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">و اما به نظر می¬رسد آقای احمدی نژاد و مشاورانش دراین مضحکه-ی «هدفمندکردنِ یارانه¬ها» اگرچه به یک طرف معادله توجه می¬کنند که اگر درآمدشان بیشتر بشود دولت هم می¬تواند به دریافت¬کنندگانِ یارانه¬ی نقدی، وجه بیشتری بپردازد ولی از وارسیدن پی¬آمدهای رسیدن به این درآمدهای بیشتر – یعنی این که قیمت¬ها باید بیشتر افزایش یابد تا این درآمدهای اضافی به دست آید- غفلت می¬کنند. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;"><br /></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">معترضه: در اینجا خواندم که آقای احمدی نژاد از یارانه گرفتن 60 میلیون نفر حرف زده است. با توجه به این رقم، گاف آقای احمدی نژاد بسیار بزرگتر می¬شود. یعنی اگر بخواهد ماهی 70 هزارتومان به آنها بپردازد دولت به بیش از 50 هزار و 400 میلیاردتومان نیازمند است و برای این که این درآمد به دست آید، باید اندکی کمتر از 124هزارمیلیاردتومان یارانه حذف شوند تا باتوجه به مالیاتی که باید به خزانه پرداخت شود و 50% که می¬تواند صرف این کار بشود، این مبلغ در ته دیگ باقی بماند . و اما اجازه بدهید کمی هم از تورم ناشی از این قانون خدمت شما عرض بکنم.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">آقای میرتاج الدینی معاون پارلمانی آقای احمدی نژاد دریک بحث و گفتگوی رادیویی ازجمله فرمودند: «قانون هدفمندسازی یارانهها یا به عبارت بهتر قانون عدالتمندکردن یارانهها، قانونی است که شامل یک مجموعه است. این طور نیست که یک مورد را اضافه کنند بقیه موارد را منتظر باشند. مثلاً به بنزین دست بزنند به گازوئیل دست نزنند، آب را تغییر دهند، برق را دست نزنند. خیر. همه اینها یک مجموعه است. طبق قانون عمل میکند و وقتی هم این کار را انجام میدهند که قبلاً حسابهای مردم باز شده باشد و حداقل دو ماه یارانه نقدی به حساب مردم واریز شده باشد[تاکید را اضافه کرده ام] و کمی بعد می¬افزاید «ما میگوییم اگر تورمی برای مردم میآید در صورتی این شکننده است که قدرت خرید مردم هم پایین بیاید. شما حساب کنید، من یک رقمی را روشن بگویم، فرض کنید یک خانواده 5 نفره در ماه برای ایشان 150 تا 200هزار تومان [ماهی 30 تا 40 هزار تومان برای هرنفر] از درآمد یارانهها به حسابشان واریز شود، این هم دو ماهه واریز خواهد شد، یعنی در دو ماه می¬شود 300 هزار تا 400 هزار تومان». فعلا به این نکته کار ندارم که ارقام جناب معاون ساختگی است یعنی قرار نیست به هرفرد بین 30 تا 40 هزارتومان یارانه نقدی بدهند. ولی مهم نیست از این دروغ هم می¬گذریم. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;"> فرض کنیم قرار است به دو خوشه¬ی اول که براساس محاسبات دولت زیر خط فقر زندگی می¬کنند یارانه¬ی نقدی داده شود. با توجه به رقمی که آقای تاج الدینی به دست می¬دهد دولت باید ۲۸۲۰ میلیاردتومان تا ۳۷۶۰میلیاردتومان را برای همان دوماهی که قرار است از قبل به حسابها واریز شود بودجه داشته باشد. سئوال اول- این مقدار پول قراراست از کدام منبع تامین بشود؟ چون توجه داشته باشید که قبل از واریز این پول قرار نیست هیچ قیمتی تغییر کند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">دوم نظر به این که تنها ۵۰٪ درآمدها می¬تواند به صورت یارانه نقدی توزیع شود بودجه سالانه لازم هم بین ۱۶۹۲۰ میلیاردتومان و ۲۲۵۶۰ میلیاردتومان خواهد بود. لازم به گفتن است که برای این که دولت بتواند این میزان را صرف یارانه نقدی بکند کل یارانه¬ای که باید حذف شود 45120 میلیاردتومان است. اگرمالیات را هم در نظر داشته باشیم، دولت باید نزدیک به 55.5 هزار میلیاردتومان کسبِ درآمد کند. درحالی که می¬دانیم قانونی که مجلس تصویب و شورای نگهبان تائید کرده است، به دولت اجازه می¬دهد که درسال اول حداکثر 20 هزارمیلیاردتومان یارانه¬ها را حذف کنند، یعنی کل پولی که دولت برای توزیع دارد- حالا بهرشکلی که توزیع بکنند، تنها 10 هزارمیلیاردتومان است. سوم فرض کنیم که دولت به قانون مجلس بی¬توجهی کرده و همان طور که تقاضا کرده است، سعی کند 40 هزارمیلیاردتومان درآمد کسب کند. برای رسیدن به ۴۰ هزارمیلیاردتومان درآمد باید ۴۹.۲ هزار میلیاردتومان یارانه حذف شود- طبق قانون دولت موظف است 23% مالیات هم به خزانه داری کل بپردازد. برای رسیدن به این میزان درآمد قیمت¬ها به چه میزان باید افزایش یابد؟ </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">قبل از آن ولی اجازه بدهید که زمینه¬ای به دست بدهم از وضعیت فقر درایران تا بعد برسیم به وارسی چگونگی کسب این میزان درآمد با حذف یارانه¬ها و تورم احتمالی ناشی از آن. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">علی دهقان کیا می¬گوید که در شرایط امروز ایران برای مصرف 2300 کالری روزانه- میانگین جهانی- 3650 تومان لازم است. اگراین فرد عضوی از یک خانواده¬ی 6 نفره باشد هزینه¬ی غذای روزانه¬ی این خانوار می¬شود روزی 21900 تومان و ماهی هم 657 هزارتومان . اگرچه این رقم بیشتر است ولی فرض می¬کنیم که حداقل هزینه¬های غیرغذائی برای این خانوار 6 نفره هم 30% این میزان باشد، در آن صورت درآمد لازم برای این که این خانوار حداقل¬های لازم را داشته باشد- یعنی زیر خط فقر نباشد- بیش از 854 هزارتومان در ماه می-شود.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">سئوال: چند درصدایرانی¬ها درآمدشان از این میزان بیشتر است؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">ازاطلاعاتی که خود دولت منتشرکرده است خبر داریم که درخوشه-های پیشنهادی دولت خانواده 6 نفره، خوشه اول درآمدشان کمتر از 473 هزار تومان است و تعدادشان هم 30 میلیون نفر است. خانواده 6 نفره خوشه دوم هم درآمدشان درماه بیشتر از 473 هزارتومان ولی کمتر از 788 هزارتومان است و تعدادشان هم اندکی بیشتر از 17 میلیون نفر می¬باشد . اگر از این نکته صرفنظر کنیم که حتی سقف بالائی درآمد در این خوشه هم بیش از 8% کسری دارد ولی روشن می¬شود که تعداد کسانی که زیر خط فقر زندگی می¬کنند بیش از 47 میلیون نفر می¬شود و اگر کل جمعیت هم 70 میلیون نفر باشد این رقم می¬شود بیش از 67%!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">و اما برگردیم به تقاضای آقای احمدی نژاد از مجلس. خوب اگرقرار باشد 49.2 هزارمیلیاردتومان از یارانه حذف شود، پس چه می¬شود کرد؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">برمبنای فروش روزی 50 میلیون لیتر بنزین به 6 برابرقیمت کنونی- یعنی لیتری 600 تومان- و روزی هم 80 لیتر گازوئیل به ده برابر قیمت کنونی- یعنی لیتری 160تومان- کل درآمد دولت از این دو منبع 15622میلیاردتومان خواهد بود که هنوز 33578میلیاردتومان کسری دارد. اگرهمه جمعیت ایران- یعنی 70 میلیون نفر- از زن و مردو شیرخوار، برج¬نشین شهری و روستانشین هر نفر سالی 479685تومان- یعنی ماهی 39974 تومان برای آن چه که از دولت می¬گیرند و یا دربازاربا یارانه خریداری می کنند- اضافه بپردازند آن وقت این «دولتِ مهرورز» می¬تواند به 51.8 میلیون نفر از این 70 میلیون نفر ماهی 32175تومان یارانه نقدی هدفمندشده بدهد که تازه برای همین تعداد هم 7799تومان درماه کمتر از آن اضافه¬ای است که می¬پردازند. البته باید توجه داشت که من دیگر به وارسیدن پی-آمدهای 6 برابر شدن بهای بنزین و 10 برابرشدن هزینه گازوئیل و ماهی 39974 تومان اضافه سرانه¬ای که باید پرداخت شود - تا این ارقام مورد توجه آقای احمدی نژاد به دست بیاید- نپرداخته¬ام. البته به شیوه¬ی دیگری هم می¬توان این شکاف را پُر کرد. براساس آمارهای دولت می¬دانیم که شماره مشترکین برق و گاز درایران هم 25 میلیون واحداست . برای پرکردن این شکافِ درآمدی، این واحدها باید سالی 1343120تومان- یا ماهی 111927تومان- بیشتر برای مصرف برق و گاز خود بپردازند. به این ترتیب، مشاهده می¬کنید که حتی رقم پرداختی- براساس ارقامی که آقای احمدی نژاد می-خواهد- برای جبران هزینه¬های اضافی برق و گاز هم کفایت نمی¬کند. اگر میانگین را برای هر اشتراک برق و گاز سه نفر فرض کنیم - درحالی که نزدیک به 20 میلیون نفر هیچ یارانه¬ای دریافت نخواهند کرد ولی باید همه این اضافات را بپردازند ولی حتی برای کسانی که مشمول الطاف دولتی می¬شوند - یارانه نقدی دولت برای پوشش صورتحساب اضافه برق و گاز، ماهی 5134 تومان کسری دارد. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">نمی¬دانم خنده¬دار است یا گریه¬آور که براساس وضعیتی این چنین، آقای احمدی نژاد لاف در غریبی می¬زند که «من به نمایندگان در مجلس نیز گفتم اگر این طرح بدون مانع و مشکل و در یک سازوکار روان اجرا شود به شما تضمین می¬دهم ظرف سه سال آینده یک بیکار و یک فقیر در کشور پیدا نشود». </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">من از ایران دور هستم و دستم به جائی بند نیست و نمی¬دانم قبل از این «انقلاب» اقتصادی، خانوارها برای برق و گاز چه میزان می-پردازند ولی همان طور که مشاهده می¬کنید:</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">قرار هست که قیمت بنزین را 6 برابر بکنند. قیمت گازوئیل را هم 10 برابر افزایش بدهند و تازه به این جا برسند که هزینه برق و گاز هم باید برای مشترکین سالی 1343120 تومان – یعنی ماهی 111927تومان- بیشتر بکنند و وقتی این کار را کردند آن وقت، می شوند «اقتصاد اول منطقه»!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">به دو نکته دیگر هم باید بپردازم. دراین اقتصادی که یک تصویر کلی از آن را به شما ارائه داده¬ام آقایان نشسته¬اند و میزان حداقل مزد را نیز تعیین کرده¬اند. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">«حداقل مزد» بنا به تعریف باید به میزانی باشد که برای تامین حداقل نیازهای زندگی کفایت بکند. دردنیای امروز کمتر کشوری را می¬شناسیم که قوانینی در راستای تعیین حداقل مزد نداشته باشد. ناگفته روشن است که در جوامع گوناگون، میزان حداقل مزد درسطوح مختلف تعیین می¬شود. اگرچه میزان این حداقل با شیوه-های محتلف اندازه¬گیری می شود ولی آن چه که در همه کشورها صادق است این نکته می¬باشد که این میزان باید به حدی باشد که برای تامین حداقل نیازهای زندگی کفایت بکند. در ایران اگرچه شیوه اندازه¬گیری حداقل مزد ناروشن است ولی در خبرها آمده است که با 15% افزایش حداقل مزد کارگران درسال 1389 به 303 هزار و 48 تومان رسید . اولین پرسشی که باید به آن پاسخ داد این که آیا این میزان برای تامین مالی حداقل نیازهای زندگی کفایت می¬کند یا خیر؟ برای پاسخگوئی به این پرسش، اولین نکته¬ای که جلب توجه می¬کند این نکته هست که اگر چه قرار است بخشی از یارانه¬ها- که هنوز به درستی از میزانش بی خبریم- درسال جاری حذف شود و طبیعتا میزان تورم هم در اقتصاد افزایش خواهد یافت، ولی دولت، دراین وارسیدن حداقل مزد کارگران میزان تورم را تنها 11 درصد محاسبه کرده است. دبير سابق كانون عالي شوراي اسلامي كار كشور، معتقد است که سال آینده سال فقر و گرسنگی کارگران خواهد بود چون به اعتقاد او، حداقل مزد برای یک خانوار 4 نفره باید 526 هزارتومان باشد که حداقل مزد تعیین شده بوسیله دولت از این میزان تقریبا 74 درصد کمتر است . یکی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران می گوید که اگرچه دولت میزان حداقل مزد را براساس تورم 11 درصدی افزایش داده است ولی برآوردهای موجود حاکیست که تنها از هدفمندکردن یارانه ها تورم 37 درصد افزایش خواهد یافت . نائب رئیس مجلس شورای اسلامی کمی خوشبینانه¬تر معتقد است که تورم سال آینده 25 درصد خواهد بود و با این حساب تردیدی نیست که میزان تورم سال آینده دراین محاسبات کم برآورد شده است. همان گونه که پیشتر گفته شدآن چه که ناروشن است شیوه محاسبه میزان حداقل مزد درایران است و ازآن مهم¬تر، رابطه اش با خط فقر هم ناروشن است. اگرچه تا جائی که خبر دارم دولت یک خط فقر رسمی اعلام نکرده است ولی براساس اطلاعاتی که پیشتر به دست داده¬ام برای این که یک خانواده 4 نفره گرفتار فقر غذائی نباشد، هزینه روزانه شان 14هزار و 600 تومان و هزینه ماهانه هم 438 هزار تومان خواهد بود. برای هزینه¬های غیرغذائی هم اگر30% به این هزینه¬ها بیفزائیم، میزان حداقل- برای این که این خانوار از یک حداقل ممکن برخوردارباشد، ماهی 569 هزارو400تومان خواهد بود. درمقایسه با این حداقل لازم، حداقل مزد تعیین شده از سوی دولت فقط نیمی از این هزینه ها راتامین می¬کند و روشن نیست که با این میزان کمبود، زندگی کارگران چگونه باید بگذرد؟ به عبارت دیگر، این حداقل تعیین شده، ماهی 266 هزار و 352 تومان، یعنی روزی 8879 تومان کسری دارد. درصورتی که حذف یارانه¬ها هم اتفاق بیفتد، تردیدی نیست که فشارهای تورمی قابل توجهی ایجاد خواهد شد و میزان کمبود و کسری از آن چه دراین جا آمده است بسیار بیشتر خواهد بود. جالب توجه این که درجلسه شورای عالی کار، کارفرمایان با توجه به ادعای دولت که تورم سال آینده 11.3 درصد خواهد بود، اعلام کرده بودند که «اگر بحث افزایش بیش از10درصد حداقل دستمزد 89 کارگران درنشست سه جانبه مطرح شود، جلسه را ترک خواهند کرد» . اگرچه درخصوص هدفمندکردن یارانه¬ها بین دولت و مجلس هنوز اختلاف نظر وجود دارد ولی ادعای مدافعان هدفمندکردن یارانه¬ها درایران این است که اگر این قانون اجرائی شود وضعیت اکثریت بهبود می¬یابد و طبیعتا بر روی زندگی کارگرانی که حداقل مزد را دریافت می¬نمایند تاثیر مثبت خواهدداشت. به اعتقاد من این ادعا نادرست است و در صورت اجراشدن این قانون وضعیت این کارگران بسیار اسفناک¬ترخواهدشد. اگر اختلاف دولت و مجلس حل شود که احتمالش زیاد است، در سال اول قرار است دولت 20هزار میلیاردتومان از یارانه¬ها را حذف کرده و 50% آن را به صورت یارانه نقدی بین 61 میلیون نفر تقسیم نماید. دو نکته دراین جا باید مورد توجه قرار بگیرد. اول این که برای این که دولت بتواند این میزان درآمد را به دست بیاورد ضروری است که روزی 50 میلیون لیتر بنزین را به قیمت 600تومان بفروشد یعنی قیمت بنزین باید 6 برابر شود. و اگر روزی 80 میلیون لیتر گازوئیل را هم لیتری 150 تومان بفروشد- یعنی قیمت آن ده برابر افزایش ¬یابد- کل درآمد دولت از این دو منبع سالی 15هزار 330 میلیارد تومان می¬شود که هنوز 4هزار و 670 میلیاردتومان کسری دارد. برای این که این کسری تامین مالی شود لازم است که 25 میلیون مشترک برق و گاز هم ماهی نزدیک به 16 هزار تومان اضافه بپردازند تا دولت بتواند به 61 میلیون نفری که براساس آمارگیری خانوار مشخص کرده است، ماهی 13661 تومان یارانه¬ی نقدی بدهد. به سخن دیگر، پیشتر گفتیم که یک خانوار 4 نفره برای تامین حداقل زندگی خویش با توجه به میزان حداقل مزد تعیین شده از سوی دولت ماهی بیش از 266 هزارتومان کسری دارد ولی اکنون با اجرائی شدن این قانون- حتی با نادیده¬گرفتن پی¬آمدهای تورمی 6برابرشدن بهای بنزین و ده برابرشدن قیمت گازوئیل، یک خانوار 4 نفره، ماهی 54هزارو644 تومان یارانه نقدی خواهد گرفت. یعنی حتی با نادیده گرفتن تورمی که حتما افزایش خواهد یافت، هنوز 227 هزارتومان در ماه کسری درآمد وجود دارد. از سوی دیگر، برخلاف آمارهای دولت درباره تورم، علی دهقان¬کیا عضو هیئت مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران می¬گوید که از طریق کمیته¬های بررسی مزد 28 استان به این نتیجه رسیده¬اند که فقط در بخش مربوط به مواد غذائی، 33 کالا نسبت به سال گذشته افزایش قیمت داشته و میانگین افزایش هم 33.7 درصد بوده است. به عبارت دیگر، آن چه که احتمال بسیار بیشتری دارد این که وضعیت زندگی کارگران از آن چه که هست بسیار ناگوارتر خواهد شد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">و اما ازمیزان تورم، اگرمسایل را دنبال کرده باشید حتما متوجه شده-اید که با اوضاعی که درایران شاهدیم «قانون هدفمندکردن یارانه¬ها» رفته رفته دارد اندکی زیادی مضحک می¬شود؛ حتما مدتی پیشتر نامه های ردوبدل شده میان آقای احمدی نژاد و آقای لاریجانی را خوانده¬اید. احمدی نژاد بدون این که سخن¬اش ابهامی داشته باشد درباره قانون مصوبه مجلس که به تائید شورای نگهبان هم رسیده است- می¬گوید «{این قانون مجبس} مشکلات فراوان برای مردم اعم از تولیدکننده و مصرف¬کننده ایجاد مینماید و صدمات جبران-ناپذیری به اقتصاد کشور وارد میکند» . آقای لاریجانی نیز کوتاه نمی¬آید ضمن دفاع از قانون مصوبه بطور غیرمستقیم احمدی نژاد را به مسئولیت¬گریزی متهم می¬کند که صحبت از افزایش ۲۰درصدی قیمت¬ها نیست که اثری نداشته باشد بلکه «بحث چندبرابرشدن قیمتهاست که طبعا آثار تغییر رفتار مصرفی را در بر خواهد داشت» . و بعد به واقع دست احمدی نژاد را می¬گذارد در پوست گردو که با پیش¬بینی تورم و نرخ رشد برای دو سناریو به مجلس بیائید. من حدس می¬زنم که خودشان هم می¬دانند که چنین نخواهد شد و اکنون می¬دانیم که چنین هم نشد. البته درباره چند برابرشدن قیمت¬ها -که در نامه آقای لاریجانی آمده که مربوط به همین قانون فعلی است که تصویب شده است - اطلاعات بیشتری نداریم. ولی اگر قرار باشد درآمدهای دولت از ۲۰ هزار میلیاردتومان به ۴۰ هزارمیلیاردتومان افزایش یابد، طبیعتا افزایش قیمت بسیار بیشتری در راه خواهد بود که از میزانش فعلا خبری نداریم. سیر و سیاحت دراین دنیای مجازی دست اندرکاران امور دولتی به گیجی بیشتر دامن می-زند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره¬ی تورم حاصل از اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها در کشور گفت: اگر این طرح با اعتبار 40 هزار میلیارد تومانی اجرا شود، حداکثر 15 درصد تورم از این محل پیش¬بینی می¬شود ولی از سوی دیگر می¬دانیم که كارشناسان اقتصادي تورم ناشي از هدفمندكردن يارانه¬ها را به تنهايي37 درصد پيش¬بيني كردهاند . در این راستا صندوق بينالمللی پول با انتشار گزارشی اعلام کرد: نرخ تورم در سال 1389 حتی با فرض افزایش تدریجی قیمت انرژی سه برابر خواهد شد و از حدود 9 درصد به 32 درصد خواهد رسید. این در حالی است که معلوم نیست میزان جهش تورميدر صورت افزایش یکباره قیمتهای انرژی چقدر خواهد بود . به عبارت دیگر، حتی اگر از این جهش تورمی صرفنظر کنیم، تورم 23 درصد بیشتر خواهد شد. حسن خسته بند، نماينده مردم بندرانزلي در مجلس شوراي اسلامي هم با بيان اينکه در ابتداي اجراي اين طرح در کوتاه مدت شاهد تورم 15 تا 50 درصدي خواهيم بود، می¬گوید: اين مشکل در درازمدت نتايج خوبي براي تمامي جامعه در برخواهد داشت ممکن است نظر این نماینده درست باشد ولی چرا دوسرِ برآوردش از تورم احتمالی، این همه با یک دیگر اختلاف دارند!؟ </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">به ادعای آقای توکلی – رئیس مرکز پژوهش¬ها و نماینده در مجلس اسلامی – مرکزپژوهش¬ها با فرض گزینه لایحه دولت این تورم اضافه بر تورم موجود را 6/59 درصد محاسبه نموده است که رقم قابل توجهی است . معاون پارلمانی رییس جمهور در حاشیه¬ی جلسه شورای اداری استان قزوین به خبرنگار واحد مرکزی خبر گفت: دولت نگران تـورم نـاشی از اجرای قانون هدفمندکـردن یارانه¬ها نیست چرا که دولت با بازتوزیع یارانه¬ها در جامعه، بسته¬های سیاستی خاصی را برای کنترل تورم در نظر گرفته است . او البته درباره¬ی این بسته¬های سیاستی اص توضیحی نداد. سخنگوي طرح تحول اقتصادي نیز گفت: طرح تحول اقتصادي فقط 12 درصد به تورم موجود اضافه مي¬کند. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">آقای باهنر –نایب رئیس مجلس- می¬گوید اگر 20 هزار میلیارد تومان تعیین شده- یعنی اگر مجلس بر قانون مصوبه خویش اصرار بورزد و تقاضای آقای احمدی نژاد برای افزایش آن به 40 هزارمیلیاردتومان را یک بار دیگر رد کند- درست خرج شود تورم ناشی از اجرای لایحه هدفمندکردن یارانه ها بیش از 10 تا 15 درصد نخواهد بود. ایشان توضیح نمی¬دهد که اگر این مبلغ به دو برابر افزایش یابد، آیا میزان تورم ناشی از آن هم دو برابر خواهد شد یا این که شاهد افزایش بیشتری خواهیم بود؟ ولی از همه جالب¬تر اظهار نظر مرتضی تمدن استاندار تهران است. او هرگونه ادعا مبنی بر تورم¬زا بودن قانون هدفمندسازی یارانهها را رد کرده است و می¬گوید: بدترین تهمتی که به طرح هدفمندسازی یارانه ها وارد می¬شود تورم زا بودن آن است، وقتی یارانه ها بازپرداخت می¬شود و به مسیر صحیح خود هدایت می¬شود ضد تورم نیز هست . البته منظور آقای تمدن از «مسیر صحیح» روشن نیست. ایشان گویا توی باغ نیستند! البته آقای استاندار تهران به خاطر حفظ موقعیت خود لازم دیده¬اند چنین اظهار نظری هم بکنند: میزان تورم ناشی از اجرای این قانون منفی خواهد بود!</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">ولی از سوی دیگر فعالان بخش خصوصی نیز به شدت نگران شده-اند. براساس اولين طرح نظرسنجي از فعالان بخش خصوصي کشور 100 درصد از پاسخ دهندگان بر اين عقيده¬اند که با اجرايي شدن اين لايحه، تورم افزايش بسيار زيادي را تجربه خواهد کرد. ولی این عده رقمی را ارائه نداده¬اند . درواقع ما نمی¬دانیم که منظور از «افزایش بسیار زیاد تورم» به چه میزان است؟</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">اما سرانجام نگاهی به دیدگاه علیرضا محجوب - که از همان ابتدا از مخالفان سرسخت این طرح بود – بیندازیم. او چندی قبل پیشی¬بینی کرده بود که تورم ناشی از این طرح سه رقمی خواهد شد . بنابراین، اولیای امور براین باور هستند که با طرح «هدفمندکردن یارانه¬ها»، اقتصاد ایران از تورم منفی تا تورم سه رقمی را تجربه خواهد کرد! باید منتظر ماند و دید. اکنون ولی می دانیم که تورم چیزی نمانده است که درایران از کنترل خارج شود و همه وعده ها و وعیدهای احمدی نژاد و دیگرمدافعان طرح هدفمند کردن یارانه ها بی پایه و پوچ از کار درآمده اند.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">برای این که تا حدودی روشن شود که چه برسراقتصاد ایران آورده اند، اجازه بدهید درباره تاثیر این سیاست بربخش خدمات بهداشتی درایران نکاتی را به عرض برسانم. قبل از آن ولی باید به نکته جالب و درعین حال عجیبی اشاره کنم که گمان نمی کنم درشرایط امروز جهان بتوان به غیر از ایران کشوری را یافت که سیاست پردازان و قدرتمندانش چپ و راست به لیبرالیسم و نئولیبرالیسم و سرمایه داری بدو بیراه بگویند و در عین حال، برای اجرای راست روانه ترین سیاست های نئولیبرالی که درصورت موفقیت قرار است باعث گسترش مناسبات سرمایه داری دراین جامعه بشود همه امکانات مملکتی را بسیج کرده باشند. فهرست وعده هائی که می دهند هم تمامی ندارد. قراراست تا سه سال دیگر- درصورت اجرای همین سیاست ها- نه فقیر داشته باشیم و نه بیکار و نه این که کسی بی خانه و به اصطلاح اجازه نشین باشد. اگرچه قراربود که پس از واقعی کردن قیمت ها- یعنی افزایش آنها- مصرف هم واقعی بشود- یعنی کاهش یابد- ولی دراین موردهم اطلاعات ضد و نقیض می دهند. از یک سو می گویند حالا که خیابان ها خلوت نشده- یعنی هم چنان راه بندان است و مشکلات دیگر ناشی از آن - لابد « قاچاق بنزین» کاهش یافته است . ولی درجای دیگر، ادعا براین است که ضایعات نان « تک رقمی» شده است . همه اینها را – با این فرض که امیدوارم واقعیت داشته باشند- به فال نیک می گیرم. البته این نکته را هم اضافه کنم که اگرچه روزو هفته ای نیست که از کاهش قیمت ها- پس از هدفمند کردن یارانه ها- خبر ندهند- ولی بانک مرکزی درعین حال از افزایش نرخ تورم خبر می دهد وروشن نمی شود اگر قیمت ها دراغلب موارد سیر نزولی داشته اند، پس این تورم ملعون – به گفته بانک مرکزی- دیگر چرا افزایش یافته است؟ و اما، آن چه که دراین میان به آن توجه کافی نمی شود بحرانی است که دربخش بهداشت ایران سرباز کرده است و همه شواهد حاکی از آن است که این بحران درنتیجه حذف یارانه ها، تشدید خواهد شد. به عنوان نمونه، به آن چه که به آن توجه کافی نمی شود این ادعای یک نماینده مجلس است که «بیش از 2.5 میلیون خانواده در کشور برای تامین هزینه های درمان عضو بیمار خانواده شان باید خانه و زندگی خود را حراج کنند» . و از سوی دیگر به گفته دبیرانجمن بهداشت ایران، «مطالعات اولیه نشان داده که با اجرای این قانون تعرفه های بیمارستانی به ویژه در بخش خصوصی حداقل سه تا پنج برابر افزایش مییابد».</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">درادامه همین خبر دراین سایت حامی دولت یک کارگزار انترنتی این کامنت را به جا گذاشته است که به خوبی نشان دهنده بحرانی بودن وضعیت برای این دست بیماران است. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">«با سلام. همسر من ار مهر 88 تا کنون هر 21 روز باید داروی هرسپتین و زومتا و جمرار استفاده مینموده که هزینه هرسپتین و زومتا هر 21 روز 4 میلیون تومان بوده و تمام مدارک آن موجود است و بیمه یک ریال آن را نداده و نمیدهد و ما برای حفظ جان همسرم منزل خود را به طور قولنامه ای به یکی از دوستان فروخته ایم و حتی در آذر 88 با خانم وزیر بهداشت ملاقات داشتم که پس از ارسال مدارک برای آنها در قبال 28 میلیون فاکتوری که برایشان فرستادم نهاد ریاست جمهوری فقط 2 میلیون کمک نموده و دیگر خانه که نداریم و پول منزل هم دارد ته میکشد و نمیدانم چه باید بکنم. »</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">از سوی دیگر، تردیدی نیست که با افزایش چشمگیر هزینه ها ، تقاضا برای این خدمات به اجبار کاهش خواهد یافت و درنتیجه با افزایش بیکاری درمیان پرسنل بیمارستان و بهداشت روبرو خواهیم شد. ناگفته روشن است که پی آمد دیگر این افزایش هزینه ها هم تعطیلی شماری از مراکز ارایه دهنده این خدمات خواهد بود که به نوبه بیکاری پزشکان و متخصصان و پیراپزشکان را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر، آن چه که هم چنان مورد تقاضا خواهد بود خدمات اضطراری و اورژانس است. یعنی مردم عادی و معمولی تا موقعی که بیماری شدید و حاد نداشته باشند از معالجه بیماری اجتناب خواهند کرد. به سخن دیگر سطح سلامت و بهداشت مردم درمجموع لطمه خورده و اکثریتی که قادر به پرداخت این هزینه های اضافی نیستند، از نظر سلامت و بهداشت در وضعیت بسیارنامساعدی قرارخواهند گرفت. </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">با توجه به توزیع نابرابر درآمد و ثروت که متاسفانه هرساله نابرابرتر می شود البته که اقلیتی نه فقط قادر به پرداخت این هزینه ها هستند بلکه محتمل است که گروه های فوق تخصصی گران قیمت برای این اقشارتشکیل شود که در کنار خدمات بهداشتی، خدمات بهداشت تزئینی – جراحی های پلاستیک- هم ارایه نماید. به عبارت دیگر، ارایه خدمات درمانی و بهداشتی هم متاثر از ترکیب طبقاتی یک جامعه نابرابر، طبقاتی ونابرابرشود. از سوی دیگر خبر داریم که دانش پزشکی پیش گیری درایران به نسبت ضعیف است و حتی اکثریت مردم- متاسفانه یا به موارد و اصول سلامت جسم و جان آشنائی کافی ندارند و یا به آن بی توجه اند- هم تنها زمانی برای درمان اقدام می کنند که وضعیت به واقع حساس و مخاطره آمیز باشد. البته اگربا آموزش در طب پیشگیری، بتوان اندکی از گسترش بیماری ها جلوگیری کرد شاید بتوان فشارهای ناشی از افزایش هزینه های درمانی را اندکی کاهش داد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">برای حل این مسایل، یا می توان به شیوه ای که درانگلستان وجود دارد یک نظام بهداشت ملی ایجاد کرد که هزینه هایش از مالیات های عمومی پرداخت می شود و همه مردم را مستقل از درآمد آنها پوشش می دهد و خدمات درمانی مجانی ارایه می شود و یا می توان درراستای ایجاد یک نظام بهداشتی امریکائی- بیمه – اقدام نمود که افزاد موظف اند برای خدمات بهداشتی مورد نیاز خود، بیمه های بهداشتی خریداری نمایند. البته برای جلوگیری از افزایش بی رویه بیمه بهداشتی که می تواند از دسترس بعضی ها که درآمد های پائین دارند به دور باشد، دولت می تواند به شکل و شیوه های مختلف مساعدت کند. شبیه به همین قانون « هدفمند کردن یارانه ها» می توان قوانین مشابهی تدوین کرد که حق بیمه خانوارهائی را که درآمدپائینی دارند از سوی دولت پرداخت می شود و درمورد دیگر اقشار درآمدی هم اگردولت بخواهد به مردم مساعدت کند می تواند درپرداخت حق بیمه به نسبت های مختلف مشارکت نماید. البته آقای احمدی نژاد درباره پیش بینی وضعیت اقشاری که تحت پوشش بیمه نیستند، مثل بسیار وعده های دیگر وعده داده است که «ما منابع را برای کسانی که تحت پوشش بیمه نیستند، کنار گذاشته ایم که چگونگی انجام آن اعلام می شود. بر همین اساس همه افراد را تحت پوشش بیمه درمانی عمومی و تامین اجتماعی در خواهیم آورد».</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">بد نیست یاداوری کنم که براساس قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار بود تا پایان سال 1388 سهم درمانی افراد به 30 درصد و سهم دولت به 70 درصد برسد. متاسفانه نه فقط این موضوع تحقق نیافته بلکه حالت عکس به خود گرفته است. یعنی هرچه که از سهم دولت کاسته می شود به همان نسبت سهم افراد افزایش می یابد. به قرار اطلاع دولت آقای احمدی نژاد طرح بیمه ایرانیان را ایجاد کرده است که ایرانی ها می توانند با عضویت درآن خود را مشمول این بیمه بکنند و براساس این طرح، پرداخت حق بیمه به تساوی بین افرادو دولت تقسیم خواهد شد. البته کسانی که از موسسات و نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد و سازمان بهزیستی معرفی نامه داشته از پرداخت سهم افراد معاف خواهند شد.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">اگرچه به گفته دبیرانجمن بهداشت ایران انتظار می رود هزینه تعرفه های بیمارستانی سه تا پنج برابر افزایش یابد ولی معاون وزیر بهداشت معتقد است که اگرچه در حال حاضر« نمی توان افزایش قطعی هزینه های بخش درمان را پس از هدفمندی مشخص کرد با این حال، انتظار داریم افزایش هزینه ها منجر به افزایش 40 درصدی تعرفه ها در نظام سلامت شود» . معاون وزیربهداشت معتقد است که نه فقط در بخش دولتی بلکه در بخش خصوصی هم انتظار می رود که افزایش تعرفه ها بیشتر از 40 درصد نباشد که با ادعای دبیر انجمن بهداشت ایران اختلاف چشمگیر دارد و در عین حال افزوده است که درقانون برنامه پنجم پیش بینی های لازم برای ایجاد یک نظام جامع ارایه خدمات سلامت و درمان به عمل آمده است</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;"> او هم چنین مدعی شده است که « با این وجود انتظار داریم از محل درآمد هدفمندی یارانه ها و افزایش سهم دولت در پرداخت حق بیمه مردم، تمام این هزینه ها جبران شود و امیدواریم با این تمهیدات، مردم از جیب خود، افزایش هزینه های درمان را پرداخت نکنند». البته رئیس سازمان نظام پزشکی از افزایش 60 درصدی تعرفه ها خبر می دهد </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">با آن چه از این دولت فخیمه می دانیم و مشاهده می کنیم، من یکی بعید می دانم که به وعده وفا کنند، اگرچه امیدوارم که دیدگاه من اشتباه بوده باشد. نکته مهم این است که اگربه این وعده معاون وزیر وفا نشود و تعرفه ها هم فقط 40% افزایش باید، پرداخت این اضافات برای اکثریت مردمی که حقوق و درآمدهای شان به این اندازه افزایش نیافته است، از همیشه دشوارتر خواهد شد. البته این خبر ناخوش را هم داریم که به گفته وزیر کار و امور اجتماعی نظر به اینکه با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها کارگران از اقشاری هستند که بیشترین مزایا را از اجرای این قانون می گیرند، و «به واسطه جلوگیری از افزایش تورم و قیمتها بعید است حقوق و دستمزد کارگران در سال آینده بالا برود» .</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">دیگرهزینه ها به کنار، اگرفقط همین یک مورد « تحقق» یابد در آن صورت روشن نیست کارگرانی که حقوق شان افزایش نیافته است این هزینه های اضافه را چگونه باید بپردازند؟ </span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">- به جای نتیجه گیری:</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif; font-size: large;">به طور خلاصه، به گمان من آن چه که تحت عنوان این قانون درایران به اجرا گذاشته خواهد شد کوششی است از سوی دولت تا بحران مالی خود را از کیسه¬ی شهروندان، و به خصوص کارگران و زحمت-کشان، تامین و حل کند. بدین سان، به گمان من، درپی آمداجرای این سیاست، ما شاهد گسترش فقر و بیکاری بیشتری خواهیم بود.این که دقیقا تا چه میزان تورم بیشتر خواهد شد، فعلا روشن نیست. ولی سالی که نکوست از بهارش پیداست. هنوز قانون را به مرحله¬ی اجرا نگذاشته¬اند که شاهد افزایش سرسام¬آور قیمت¬های گوشت، حبوبات، سبزیجات، میوه¬جات و لبنیات هستیم. من براین باور هستم که احتمال فراروئیدن این وضعیت به آنچه که معمولا از آن تحت عنوان «شورش¬های تعدیل ساختاری» نامیده می¬شود بسیار زیاد است. بی¬شک وظیفه عمده و اساسی نیروهای پیشرو افشا و روشنگری درباره¬ی این قانون مضحک است و برای مبارزه علیه این قانون باید دست به سازمان¬دهی زد. برای این منظور، ارایه¬ی یک بدیل اقتصادی ضرورتی حیاتی دارد. اما این بدیل کدام است؟ به نظرمن این نکته مقوله¬ای است که به آن توجه کافی نشده و باید بدان پرداخت.</span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-33091236329065300842017-04-29T05:53:00.000+04:302017-04-29T06:43:20.383+04:30<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="WordSection1">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">مبحث شیرین «هدفمندکردن
یارانه ها»</span></b><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><b><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span></b><b><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">درایران:<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">قبل از هرچیز این نکته
را بگویم که من دراین نوشتار، برسر این که نظام اقتصادی ایده آل ایران چه باید
باشد و با نظام موجود چه تفاوتهائی دارد، بحث نمیکنم. این مقوله خودش میتواند
موضوع چند و چندین مقاله و پژوهش دیگر باشد. بدون این که وارد جزئیات بشوم من نظرم
این است که ساختار اقتصادی ایران به واقع نوعی «فئودالیسم شهری» است که شیوه غالب
مازادستانی درآن رانتخواری است و موقعیت طبقه کارگر هم دراین اقتصاد از نظر بی حق
و حقوقی به وضعیت سرف درنظام فئودالی بی شباهت نیست. با این همه اغلب کسانی که
درباره این نظام نظر میدهند آن را یک نظام سرمایه داری می خوانند. هرچه که مختصات
اساسی این نظام باشد، واقعیت این است که پس از یکی دوسال کش وقوس سرانجام روشن شد
که دولت کنونی تصمیم گرفته است که یارانه ها
را به قول خودشان «هدفمند» کنند و موضوع این نوشتار هم به واقع بررسی قانون هدفمند
کردن یارانه ها</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> ,</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> و پیآمدهایش بر روی زندگی شهروندان ایرانی
است. قبل از آن ولی اجازه بدهید زمینه ای به دست بدهم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">- <b>پیش درآمد</b><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">پس از کلی تبلیغ و اطلاع رسانی
قطره چکانی سرانجام روشن شد که آن چه که آقای احمدی نژاد، جراحی بزرگ اقتصادی می نامید،
در وجه عمده هدفمند کردن یارانه ها و در تازه ترین شکلش ، به واقع حذف یارانه ها
بود. قراربراین بود که این برنامه دریک دوره 5 ساله اجرائی شود ولی آقای احمدی
نژاد به شوک تراپی رو کرده است و خیال دارد درفاصله بسیار کوتاه تری این برنامه را
تمام کند. مرحله اول به پایان رسیده است ولی مرحله دوم فعلا به تاخیر افتاده است.
تا به همین جا شماری به دفاع از آن برخاسته و عده ای دیگر هم درباره پیآمدهای
نامطلوب اش هشدار داده اند. البته برخلاف هشدارهای مکرر اقتصاددانان، به تازگی شماری
از دولتمردان هم تورم افسار گسیخته را کشف کرده اند و حتی به ادعای آقای توکلی،
تورم به نارمک هم رسیده است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">این که تا به همین جا پی
آمدهایش چه بوده اند به گمان من به بهترین صورت در این کامنت درسایت الف- وابسته
به آقای توکلی- آمده است:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">«</span><span lang="AR-SA" style="color: #303030; font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">بنده به عنوان یک کارمند معمولی دیگر توان گرانی بیش از این را
ندارم (توان گرانی موجود را هم ندارم) . در حال حاضر قرض پشت قرض. یک دفعه بین
مردم جای پول یارانه سیانور توزیع کنید چند خاصیت داره:<br />
اولا" یارانه بگیرها کم می شوند. ثانیا" از میزان بیکاری جامعه کم میشه.
ثالثا" درآمد سرانه ملی افزایش پیدا می کنه و در نهایت خود مردم هم راحت می
شوند. فقط تورم در نرخ قبر به وجود می آد که یک کاریش می کنیم»<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn1" name="_ednref1" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: #303030; font-size: 11pt;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><br clear="all" style="mso-break-type: section-break; page-break-before: auto;" />
</span>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">قبل از هرچیز بگویم و
بگذرم که این برنامه قبل از آن که دست پخت سیاست پردازان داخلی ایران باشد</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">یا اینکه نتیجه رایزنی احمدی نژاد با اقتصاددانان بوده
باشد – که البته این گونه ادعا میشود- به واقع برنامه ای است سابقه دار که به
خصوص دراین چند ماه گذشته با توجه به بالارفتن قیمت نفت و بطور کلی با توجه به
تورم فزایندهای که دراقتصاد جهانی نمودار گشته، باز به جریان افتاده است. خلاصه
روایت این است که بنزین و گازوئیل و اقلام دیگر با یارانه موجب میشود که مصرفشان
بیشتر از «حد تعادلی» باشد، و زیادی تقاضا برای این کالاها- که از جمله به خاطر
ارزانی مصنوعی قیمت آنهاست- قیمت نفت را دراقتصاد جهانی افزایش داده است. پس برای
جلوگیری از رشد بیشتر تورم باید قیمت بنزین و گازوئیل ودیگر اقلام یارانه ای را
«شفاف» و «واقعی» کنیم. و البته که راهش این است که یارانه دیگر پرداخت نشود.</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> با تحولاتی که اخیرا در
ایران پیش آمده است، به نظر میرسد که دولت به واقع با یک شمشیر دو لبه ای روبرو
شده است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">از سوئی، کلی در این باره
تبلیغ کرده و حتی احمدی نژاد هم وعده
پرداخت ماهی 50 تا 70 هزارتومان به هرنفر را داده بود که در حال حاضر،
دربهترین حالت به ماهی 20 هزار تومان و حتی کمتر کاهش یافته است. بعلاوه وعده
احمدی نژاد پرداخت یارانه نقدی به حدودا 85% از جمعیت ایران بود که بعید است در حال
حاضر چنین رقمی مد نظر باشد. از سوی دیگر، به خصوص با سقوط بهای نفت و افزایش
وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی در این سالها، توان مالی دولت
درپرداخت این یارانه ها- مستقل از شکل پرداخت آن- به شدت کاهش یافته است. یعنی،
دولت به نظر می رسد به جائی رسیده است که به واقع قادر به پرداخت یارانه- به شکل و
صورتی که تاکنون انجام می گرفته است، نخواهد بود. من معتقدم<span style="color: red;"> </span>که شکل پرداخت، با تحولاتی که دربازار جهانی نفت پیش
آمده ، اهمیت ثانوی یافته است و نکته اساسی، کاستن از تعهدات و بار مالی دولت است.
این سرانجام به باور من، هدف اصلی و عمده اجرای این برنامه اقتصادی درایران است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> پیش ازآن که به بررسی آنچه که درایران می گذرد
ببردازم مفید است که خلاصه ای از چگونگی برخورد به مقوله یارانه ها دراقتصاد دیگر
کشورها ارایه بدهم. نشریه <a href="http://www.economist.com/finance/displaystory.cfm?story_id=1145315">اکونومیست</a>
دراین راستا نوشت که نصف جمعیت جهان از مواد سوختنی با یارانه استفاده می کنند و
حدودا یک چهارم بنزین در بازار جهان به کمتر از قیمت بازار به فروش میرسد. در29
ماه مه 2008 بنزین درآلمان از بقیه کشورها گرانتر بود و ارزانترین بنزین هم در
ونزوئلا به فروش میرفت. با وجود افزایش قیمت بنزین در آمریکا در یک سال گذشته ولی
همچنان، بهای بنزین در آمریکا از نصف قیمت بنزین در آلمان هم کمتر بود. به گفته
اکونومیست، افزایش قیمت جهانی و کوشش برای تثبیت قیمت داخلی باعث شده است که منابع
بیشتری برای یارانه ضروری باشد و «محدودیتهای بودجه ای بعضی از دولتها را مجبور
کرده است که قیمتهای داخلی را افزایش بدهند» ( درواقع بخشی از یارانه ها را حذف
کنند) و بعد ادامه میدهد که در 24 مه، دولت اندونزی قیمت بنزین را 30درصد افزایش
داد و چند روز بعد از آن هم دولت تایوان، بهای بنزین را 13% و دولت سیریلانکا هم 24 درصد بر قیمت بنزین
افزوده است. جالب است که در همین مقاله اکونومیست می خوانیم که مالزی اگرچه یکی از
حکومت هائی است که «بیشترین یارانه بنزین» را می پردازد- یعنی رقمی معادل 7% تولید
ناخالص داخلی- ولی درضمن درمیان 32 کشور نوظهور «کمترین میزان تورم» را دارد<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn2" name="_ednref2" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[2]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<div style="text-align: right;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">بحث به این صورت پیش می رود
که بالارفتن قیمت نفت خام دربازارهای جهانی، باید باعث کاهش تقاضا برای بنزین بشود
ولی اگر قیمت داخلی بنزین تحت کنترل باشد و افزایش نیابد، مصرف اش در سطح بالا باقی
میماند و درنتیجه، تقاضای بالا برای بنزین باقیمانده و به صورت تقاضای بیشتر
برای نفت در میآید که در نتیجهی آن قیمت نفت خام، بیشتر افزایش می یابد. در هندوستان،
اگرچه بهای بنزین از آمریکا بیشتر است ولی قیمت گازوئیل در آنجا حدودا 40 درصد
ارزانتر از آمریکاست و کاری که دولت می کند به جای پرداخت یارانه ی مستقیم به
کمپانی های نفتی، اوراق قرضه میدهد که حدودا معادل 2-3 درصد تولید ناخالص داخلی
میباشد. درابتدای سال 2008 بهای بنزین در چین و آمریکا برابر بود ولی در 6 ماه
گذشته، بهای بنزین در آمریکا 33% افزایش یافت ولی درچین قیمت اش ثابت ماند.<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">به گفته نشریه اکونومیست
دولتها از افزایش قیمت بنزین واهمه دارند که بعید نیست به ناآرامیهای اجتماعی
منجر شود ولی پرداخت یارانه به گفته نویسنده شیوه کارآمدی نیست. و بعد اشاره می کند
به پژوهشی که صندوق بین المللی پول در 5 کشور انجام داده است، که نمیدانیم کدام
کشورها هستند ولی نتیجه گیری اش این است که بطور متوسط 20% غنی ترین بخش جمعیت،
42% یارانه مواد سوختی را میگیرند ولی سهم 20% فقیرترین بخش جمعیت هم از این
یارانه ها، تنها ده درصد است. نویسنده نه این که مدافع «هدفمندکردن» یارانه ها
باشد بلکه ادعایش این است که اگر از این منابع در آموزش، بهداشت، و زیربناها صرف
شود، این خدمات به نفع فقرا خواهد بود و از آن مهمتر، قیمتهای بالاتر باعت میشود
که مصرف جهانی نفت پائین آمده و درنتیجه، قیمت نفت هم در بازار ها سقوط نماید.
همین جا البته به عنوان معترضه بگویم و بگذرم که درهمین چند ماه گذشته که هنوز این
سیاستها به مرحله اجرائی نرسیده اند، شاهد سقوط چشمگیر بهای نفت در بازارهای
جهانی بوده ایم که احتمالا به این معناست که آن افزایش خارق العاده بهای نفت در تابستان
گذشته نه نتیجه تغییر در تقاضا یا عرضه نفت، بلکه عمدتا به خاطر سرریز شدن سرمایه های
سفته بازانه به بازارهای نفتی بود که درکنارِ خشکیدن منبع این سرمایه ها، بهای نفت
هم به صورت کنونی اش درآمد (البته از پی آمد رکود اقتصادی نباید غفلت نمود) . به
عبارت دیگر دارم بر این نکته تاکید می کنم که ادعای وجود رابطه بین یارانه بنزین و
بالارفتن قیمت نفت خام نه تنها ثابت نشده است بلکه شدیدا با آن چه که دربازارنفت
اتفاق افتاد، مورد سوء ظن و تردید قرار گرفت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><a href="http://www.nytimes.com/2008/06/04/business/worldbusiness/04iht-rtrcol05.1.13452490.html?_r=2">نیویورک
تایمز</a><span style="color: red;"> </span>عمدتا بر موقعیت چین تمرکز می کند و
معتقد است که وقتی مواد سوختنی به قیمتی کمتر از قیمت واقعی عرضه می شود، نتیجه
«تشویق مصرف و ممانعت ازاستفاده از منابع دیگر سوختی» است و از آن گذشته، به گفته
این نشریه، چون مبنای محاسبه قیمت نفت در مبادلات داخلی پائینتر از قیمت واقعی اش
در بازارهای جهان است، نتیجه این که تقاضا برای اتوموبیل، مواد شیمیائی هم افزایش
می یابد و بعید نیست «به یک وضعیت تورمی در اقتصاد منجر شود». اگر یارانه مواد
سوختنی افزایش یابد، «سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت کاهش خواهد یافت» و از آن
مهمتر، اگر وضعیت مالی دولت به واقع ناهنجار شود، فشار بیشتری برروی پول ملی-
یوان- وارد خواهد شد. بطور کلی، پرداخت یارانه به مواد سوختی در کشورهای درحال
توسعه، باعث ایجاد تورم در کشورهای پیشرفته و کتمان تورم در کشورهائی می شود که از
این یارانه ها استفاده میکنند. اگرچین بتواند قیمت مواد سوختی را «واقعی» کند،
نرخ تورمش به احتمال زیاد حداقل 15% خواهد شد و از سوی دیگر، «اگرچین نتواند
یارانه ها را حذف نموده تقاضای خود را کاهش بدهد، پیآمدهایش برای جهان بسیار مهم اند»<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn3" name="_ednref3" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[3]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">اگراین شیوه استدلال را
پی گیری کنیم به این جا خواهیم رسید که هرچه که تعداد بیشتری از کشورها از یارانه
استفاده نمایند، تاثیر بالارفتن قیمت نفت برروی تقاضا کمتر میشود و هرچه که
بگذرد، منابع مالی بیشتری برای این کار لازم خواهد شد و نتیجه این که، دولتها
احتمالا به جائی خواهند رسید که راهی به غیر از حذف یارانه ها نخواهند داشت. بطور
کلی تا اواسط ماه مه، تایوان، سریلانکا، بنگلادش، هندوستان و مالزی یا قیمتها را
افزایش دادند یا اعلام کردند که بزودی این کار را خواهند کرد. برعکسِ وضعیتی که در
چین وجود دارد، دراندونزی دولت مردم را متقاعد کرده است که یارانه مواد سوختی
بیشتر به نفع ثروتمندان است تا فقرا، و بعلاوه 1.5 میلیارد دلار بودجه برای پرداخت
یارانه نقدی کنار گذاشته است که به عقیده بعضی از ناظران، دلیل اساسی اش، این است
تا «کاستن از یارانه ها از نظر سیاسی قابل قبول بشود». در پیوند با این پرسش که
هزینه یارانه را کدام گروه می پردازد، جواب این است که «اکثرکشورهای آسیائی با چاپ
پول این هزینه ها را میپردازند». یکی از مشکلات پرداخت یارانه این است که دولت
قادر به کنترل بخش مصرفی بودجه نیست و نظر نویسنده همانند نویسنده اکونومیست این
است که اگر چین و هندوستان از یارانه ها بکاهند میتوانند در آموزش و زیرساختها
بیشتر سرمایه گذاری بکنند. پیش بینی موجود درباره کشورهای آسیائی این است که با
کاهش ارزش پولی ملی، کاستن از یارانه ها سر از تورم خیلی جدی درخواهد آورد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">در 7 ژوئن به گزارش رویترز
با خبرمیشویم که سام بودمن، وزیر انرژی آمریکا درسفری به ژاپن اعلام کرد که کنترل
بیشتر بازار نفت، برای کنترل قیمت نفت کارساز نخواهد بود و از کشورها خواست که
یارانه مواد سوختی را لغو کرده و حذف نمایند. شماری از حقوقدانان آمریکائی البته
معتقدند که سفته بازان در بازار نفت خرابکاری می کنند و بهتر است تا براین بازار
نظارت بیشتری صورت بگیرد ولی بودمن میگوید «ما این مسئله را بررسی کردیم و نتیجه
گرفتیم که متاسفانه این موضوعی نیست که نیازی به کنترل و نظارت بیشتر بربازار
داشته باشد»<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn4" name="_ednref4" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[4]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>.
البته او بیشتر توضیح نداد ولی امروز دیگر میدانیم که داستان سفته بازان بازار
های نفتی به احتمال زیاد درست بود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><a href="http://www.telegraph.co.uk/money/main.jhtml?xml=/money/2008/05/29/ccoil229.xml">دیلی
تلگراف</a> در 30 مه 2008 گزارش کرد که با وجود ناآرامیهای اجتماعی،
دولت مصر قیمت بنزین را 40 درصد افزایش داد. درسیریلانکا قیمت بنزین 25% بالا رفت.
درهندوستان نیز به گفته خانم سرینیواسان، وزیر انرژی «وضعیت خیلی بحرانی شده است و
باید جلوی سقوط را بگیریم». دراندونزی قیمت بنزین 33% افزایش یافت و میزان افزایش
درتایوان هم 20 د رصد بود. مالزی هم وعده داده است که یارانه ها را کاهش بدهد. چین
تنها کشوری است که تاکنون دربرابر این موج مقاومت می کند<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn5" name="_ednref5" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[5]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">همیش مک رائو در<a href="http://www.independent.co.uk/news/business/comment/hamish-mcrae/hamish-mcrae-crude-prices-may-have-peaked-but-developing-countries-hold-the-key-835874.html">ایندیپندنت</a>
29 مه حرف مهمی می زند مبنی براین که اگرچه قیمت نفت ممکن است به حداکثر رسیده
باشد ولی کلید حل نفت در دست کشورهای در حال توسعه است. جالب این که نقش سفته
بازان را دربازار انکار نمیکند و می نویسد «در بعضی موارد، یک عامل سفته بازی هم
وجود داشته که قیمت کالاها را ورای اساس اقتصادی آن کالاها افزایش داده است»<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">در<a href="http://anewz.blogspot.com/2008/06/pakistan-budget-slashes-food-oil.html">اینجا</a>
میخوانیم که پاکستان می خواهد با حذف یارانه مواد سوختی، مواد غذائی و کود شیمیائی
کسری بودجه و کسری تجارتی خود را تحت کنترل دربیاورد. نوید کامار وزیر خصوصی سازی
دریک مصاحبه تلویزیونی گفت که «دراین بودجه کوشش شده تا به جای پرداخت یارانه به
همگی، یارانه ها رابرای پرداخت به فقیرترین بخش جمعیت هدفمند کنیم». نکته جالب این
که اگرچه بودجه دفاعی قرار است افزایش یابد، ولی میزان یارانه ها قرار است از
407.48 میلیارد روپیه به 295.2 میلیارد روپیه کاهش یابد<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn6" name="_ednref6" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[6]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">دراین <a href="http://www.iht.com/articles/2008/06/04/business/fuel.php?page=1">گزارش</a>
می خوانیم که اتفاقا قیمت بنزین در هندوستان از آمریکا بیشتر است. درمالزی هم قرار
شده است که دولت به دارندگان اتوموبیلهائی که اندازه موتورشان از 2 لیتر کمتر
باشد، سالی 200 دلار و به دارندگان موتورسیکلت نیز سالی 40 دلار یارانه نقدی بدهد<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn7" name="_ednref7" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[7]</span></span><!--[endif]--></span></span></a></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">جف ویل در این <a href="http://www.jeffvail.net/2008/06/eliminating-subsidies-wont-solve-oil.html">مقاله
</a>اگرچه می پذیرد که وضعیت کنونی نمیتواند پایدار باشد ولی کاستن از یارانه را
راه حل این مشکل نمیداند. او میگوید فرض کنید که یارانه را 30% کاهش بدهیم، ولی
این که تقاضا به چه میزان کاهش خواهد یافت، جواب سرراستی ندارد. وقتی با کاهش
یارانه قیمت بنزین، به عنوان مثال، 30 درصد بالا میرود، شماری از مصرف کنندگان
بطور کلی قادر به مصرف بنزین با قیمتهای تازه نیستند و عملا از بازار حذف می شوند.
ولی شماری دیگر، حالا یا به خاطر ثروتی که دارند و یا اهمیت حیاتی که بنزین در زندگیشان
دارد، به مصرف بنزین ادامه خواهند داد ولی اکثریت مصرف کنندگان دریک موقعیت
بینابینی هستند و نتیجه ای که ویل میگیرد این است که 30 درصد کاهش یارانه به کاهش
30% تقاضا منجر نخواهد شد<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn8" name="_ednref8" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[8]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. و
اما سئوال بعدی این است که وقتی دولت ازمیزان یارانه می کاهد، باپولی که صرفه جوئی
خواهد شد، چه خواهد کرد؟ پیوسته با این پرسش، این هم مهم است بدانیم که شیوه هزینه کردن
این منابعی که با کاهش یارانه صرفه جوئی شده است، برتقاضا برای بنزین چگونه است.
آن چه که تقریبا، حتمی است این که تقاضای تازه ای که پیشتر وجود نداشته برای بنزین
ایجاد خواهد شد. مباحثی که وجود دارد برسر این میزان است یعنی دراین که تقاضا برای
بنزین در این مثال بالا، بیشتر خواهد شد تردیدی نیست ولی برسر این که چه میزان
تقاضا بالا خواهد رفت، بحث و جدل وجود دارد. البته میتوان به اشاره گفت و گذشت که
براساس نگرش بازارگرایان، بدی پرداخت یارانه در این است که نظام بازار را مختل میکند
و به این ترتیب، وقتی که این یارانه کمتر بشود و یا بطور کلی حذف شود، نظام بازار
قرار است بهتر عمل کند و از جمله به خاطر بهتر عمل کردن نظام بازار میزان رشد
اقتصادی قرار است بیشتر بشود. ناگفته روشن است که رشد اقتصادیِ بیشتر، بیشتر شدن
تقاضا برای بنزین را به دنبال خواهد داشت. البته میتوان گمانه زنی کرد که مثلا
دولت این منابع صرفه جوئی شده را بطور مستقیم هزینه نمیکند بلکه از آن برای کاستن
از میزان مالیاتی که مردم میپردازند بهره خواهد گرفت. پائین آمدن مالیات، درآمد
بعد از مالیات را افزایش خواهد داد و نتیجه اش افزایش مصرف دراقتصاد خواهد بود. به
این ترتیب، حتی بعید نیست که در میانمدت و دردرازمدت، با افزایش تقاضا برای بنزین
روبرو بشویم. از زاویه دیگری میتوان به همین مقوله پرداخت. یعنی روایت هدفمندکردن
یارانه ها را در نظر بگیرید. از مشکلات عملی اش میگذرم و فرض میکنم که درایران
دولت فخیمه توانسته سیستمی ابداع نماید که یارانه بنزین و یا دیگر یارانه ها در
وجه عمده به اقشار و طبقات فقیر و نیازمند جامعه برسد و ثروتمندان از برخورداری از
این یارانه ها حذف بشوند. خوب انشاالله مبارک باشد. ولی، ثروتمندانی که از این
یارانه نقدی بهرهمند نمی شوند، به احتمال زیاد، بعید است که تقاضای خود برای بنزین را کاهش بدهند. از سوی
دیگر، ولی اقشار و طبقات فقیر که اکنون طبق ادعای مدافعان این سیاستها از میزان
بیشتری از یارانه ها بطور نقدی بهره مند میشوند، احتمال زیادی دارد که برتقاضایشان
برای بنزین بیفزایند. یعنی در نهایت، به اصطلاح هدفمندکردن یارانه ها، به احتمال
زیاد بعید نیست به وضعیتی فرابروید که مصرف بنزین دراقتصاد ایران، به جای کاهش
افزایش یابد. البته اگر این چنین بشود، تازه روشن نیست درشرایطی که وجود دارد و
میزان دلارهای نفتی بیشتر و بیشتر آب میرود، دلارهای نفتی بیشتری که باید صرف
واردات مقدار بیشتری بنزین بشود از کجا خواهد آمد؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="color: blue; font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><a href="http://theonlinecitizen.com/2008/05/subsidies-cannot-solve-problems-mm-lee/">نخست
وزیر</a></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> سنگاپور هم دردفاع از حذف یارانه ها حرفهای
جالب اگر نگویم خنده دار میزند که پرداخت یارانه گسترده در اروپا باعث شده که
«نرخ رشد» اقتصادشان پائین باشد و آنها در این تله گرفتار بشوند و همانند شاه
مرحوم میگوید که اروپائیها به این دلیل انگیزه ای برای کار و برای پیشرفت
ندارند. البته او وظیفه دولت میداندکه تضمین کند- حالا روشن نیست چگونه- که
«همگان کار با درآمد بالا دارند و اگر حقوق کسی از یک حداقلی که برای یک زندگی
معمولی لازم است کمتر باشد، دولت از طریق </span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">workfare </span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> مساعدت خواهد کرد»<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn9" name="_ednref9" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[9]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. من
که راستش، تفاوت این پرداختها با پرداخت یارانه به صورت نقدی را متوجه نمیشوم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">البته درشرایط کنونی، با
سقوط بهای نفت بعید نیست که از سوئی این فشارها برای حذف یارانه ها کاهش یابد ولی
در عین حال، درخصوص کشورهائی چون ایران، همین عامل، یعنی کاهش بهای نفت، امکانات
مالی دولت برای پرداخت نقدی یا غیرنقدی یارانه ها را به شدت کاهش میدهد. به این
ترتیب، به احتمال زیاد تنها راهی که میماند، حذف یارانه ها بدون این پرداختهای
نقدی به دهکهای فقیر است. اگر این چنین بشود، به احتمال زیاد، کشورهای درگیر
اجرای این سیاست، در کنار مشکلات اقتصادی، با پیچیدگیهای سیاسی هم روبرو خواهند
شد و شورشهای خیابانی اجتناب ناپذیر خواهد شد. واقعیت این است که اگر ادعای
دولتمردان درباره میزان یارانه های پرداختی راست باشد، حذف یارانه ها، موجب افزایش
چشمگیر قیمتها شده و درشرایطی که با رکود جهانی، وضع اقتصادی اکثریت مردم تعریفی
ندارد، بحران سیاسی را به بحران مالی و اقتصادی این دولتها می افزاید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">- پیش زمینه نظری
«هدفمندکردن» یارانه ها:<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">به مقوله هدفمندکردن
یارانه ها میتوان در دو سطح پرداخت. یکی این که درعرصه نظری میتوان این نکته را
وارسید که آیا پرداخت یارانه ها درست است یا این که موجب اغتشاش درعملکرد نیروهای
بازار میشود؟ این تازه خودش پرسش دیگری را پیش می کشد که آیا شما موافق سپردن همه
چیز به دست نیروهای بازار هستید یا خیر؟ به عبارت دیگر وقتی این مباحث را پیش می کشید،
باید پذیرفته باشید که نظام بازار، نظامی ایده آل است و توزیع محصولات و حتی
تصمیمات لازم درباره تخصیص منابع باید از طریق مکانیسم بازار انجام بگیرد. چون
دراین نگرش قیمتها قراراست علامت دهی بکنند، طبیعتا، این قیمتها باید قیمت واقعی
باشند. و از همین رو، بودن یا نبودن یارانه ها مهم میشود. یعنی اگر یارانه ها
پرداخت شوند، قیمتها «واقعی» نیست و به همین خاطر، علامت دهی این ساختار هم مطلوب
نخواهد بود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">البته درکنار این پیشگزاره
باید چند فرض دیگر هم بکنید.</span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">بازار- برا ی این که
کارش را درست انجام بدهد- باید بازار رقابتی باشد. یعنی هیچیک از عوامل اقتصادی
نباید در موقعیتی باشند که بتوانند روی قیمت و یا میزان کالای موجود تاثیر تعیین کننده
بگذارند. </span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">وقتی قرارباشد که
تصمیمات اقتصادی با علامت دهی بازار انجام بگیرد، طبیعتا دولت هم نمیتواند
دراقتصاد دست بالا را داشته باشد. یعنی باید فعالان اقتصادی در وضعیتی باشند که
خودشان براساس اطلاعاتی که از بازار کسب می کنند، تصمیم بگیرند که در کجا سرمایه گذاری
بکنند و به چه میزان سرمایه گذاری بکنند!</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">چه تولید بکنند یا نکنند و به چه میزان تولید بکنند! و
البته که باید به اندازه کافی احساس امنیت هم بکنند تا بتوانند به این علامات پاسخ
شایسته بدهند.</span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">ناگفته روشن است که اگر
این الگو را قبول داشته باشید البته که باید یارانه ها حذف شود تا نیروهای بازار
بدون این مداخلات عمل بکنند. البته همینجا بگویم که با همه ادعاهائی که در ایران
میشود مقوله حذف یارانه ها بخشی از یک مجموعه سیاستهاست که دراین 25 سال گذشته
سازمانهای بین المللی مثل صندوق بین المللی پول و بانک جهانی اجرائی کردنشان را
از کشورهای درحال توسعه طلب میکرده اند، پیشتر به نمونه هائی از اجرای همین سیاست
در دیگر کشورها اشاره کرده ام. یعنی دارم براین نکته تاکید می کنم که اجرای همین
بخش ازاین مجموعه سیاستها اگر با غفلت از دیگرسیاستهای این مجموعه همراه باشد،
به هیچ یک از آن اهداف ادعائی نخواهدرسید (حالا بماند که من عقیده ندارم که این
مجموعه هم حتی وقتی همه اجزایش را پیاده می کنید، آش دهن سوزی باشد و به این
ادعاها برسد). ولی حداقل برای این که بار این سیاستها جور بشود بد نیست به اجزای
دیگر آن هم اشاره بکنم. حوزه های دیگر سیاست پردازی شامل سیاستهای خصوصی سازی
اموال دولتی، رهاسازیها بازارها و آزادسازی تجارت خارجی است. و اما نگرش منطقی تر
به مقوله «هدفمندکردن» یارانه ها درایران به اعتقاد من این است که باید با توجه به
مختصات اقتصاد و سیاست ایران به آن پرداخت. یعنی می خواهم بگویم که برخلاف بعضی از
همکاران که دیده ام درایران عمدتا بحث را درعرصه نظری مطرح می کنند من نظرم این
است که باید با توجه به مختصات اقتصاد ایران به آن پرداخت. وقتی شما این مختصات را
در نظر می گیرید، به گمان من پایه های استدلال کسانی که حتی درعرصه نظری خواهان
اجرای آن در ایران هستند فرو میریزد. اگر قرار است توزیع فرآوردهها و تخصیص
منابع دراقتصاد به دست نیروهای بازار سپرده شود، در آن صورت برای این که اجرای این
سیاست به اهداف ادعائی خود برسد باید خیلی کارهای دیگر هم انجام بگیرد. قانون
قرارداد، قانون انحصار، و رفع موانع موجود برسر سرمایه گذاری و خصوصی سازی و ایجاد
بازارهای رقابتی از جمله کارهائی است که باید قبل از اجرای این قانون انجام بگیرد
تا با اجرای این سیاست دراقتصاد بتوان به اهداف ادعائی آن دست یافت . و چون این
زمینه سازی ها انجام نگرفته است و قرار هم نیست درایران انجام بگیرد من با اجرای تنها
یک بخش از این مجموعه سیاستها درشرایط کنونی ایران مخالف ام. از جمله دلایل من
این است که حتی درعرصه نظری هم اگر این پیش شرطها وجود نداشته باشد، به این وعده های عجیب و غریبی که میدهند، وفا
نخواهد شد- یعنی نمی تواند که بشود. مثلا
فرض کنید که حتی درصورت اجرای آن، شرایط برای سرمایه گذاری درایران فراهم شود. خوب
بازار پول و سرمایه که درایران از مداخلات نه همیشه مفید دولت رها نیست. نرخ بهره
در این اقتصاد از بالا تعیین می شود و حتی کم اتفاق نمی افتد که اعطای تسهیلات
بانکی هم به فرموده صورت می گیرد. همین طور است وضعیت نرخ ارز و قیمت در خیلی از
بازارهای دیگر. خصوصی سازی – وقتی که به درستی انجام می گیرد، پیآمدهای مطلوبی
برای اکثریت مردم ندارد تا چه رسد به آن چه که در ایران تحت این عنوان انجام می گیرد.
آن چه که تحت این عنوان</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">درایران صورت میگیرد به گمان من، یک فریب کاری اقتصادی
بیشتر نیست که واحدها را از انحصاردولتی به دست انحصارات نه دولتی و نه خصوصی
واگذارمی کنند (بنگرید به نمونه مخابرات). آن چه درایران دراین سالها انجام گرفنه
نه خصوصی سازی که درواقع پادگانی کردن اقتصاد است که بخش های عمده و اساسی اقتصاد
درکنترل سپاه پاسداران درآمده است. به این موضوع باید به جای خویش پرداخته شود. البته خبر داریم یکی از نکاتی که روی آن زیاد
چکشکاری میشود این ادعاست که یارانه ها بطور عادلانه توزیع نمیشوند و به همین
دلیل «دولت مهرورز» کنونی میخواهد این یارانه ها را «هدفمند» کند. همین جا بگویم
و بگذرم که ادعائی که دراغلب موارد می کنند- در پیوند با یارانه ها- هیچ گونه
مبنای نظری استواری ندارد یا اگر به طور دیگری بگویم برفرضیاتی استواراست که قابل
اثبات نیستند. مثلا شما یارانه نان و یا بنزین را درنظر بگیرید. اصلا معلوم نیست
که با چه شیوه ای اندازه گرفته اند که یارانه نان یا بنزین بطور غیرعادلانه ای
توزیع می شود؟ درایران شما تا همین یکی دوسال پیش، 7 میلیون اتومبیل داشتید که
حدودا 90 درصد آن پیکان و پراید بودند که گمان نمی کنم اتوموبیل موردعلاقه
ثروتمندان باشند! یا همین طور در خصوص نان، من به واقع نمیدانم برچه اساسی ادعا
می شود که توزیع یارانه نان غیرعادلانه است! یعنی روشن نیست چگونه محاسبه کرده اند
که اغنیاء از یارانه بیشتری برخوردار می شوند؟ البته که مصرف نان درایران زیاد است
ولی دلیل اش به عقیده من این نیست که چون نان ارزان است پس مردم زیاد نان می خورند،
بلکه نظرم این است که زیادی مصرف نان به واقع بازتاب گسترش فقر در ایران است. یعنی
وقتی نمی توان گوشت و ماهی و مرغ خورد و همینطور برنج هم هرهفته گرانتر می شود
خانواده ها چاره ای ندارند غیر از این که مصرف نان را بیشتر بکنند. با این وصف،
ممکن است این سئوال پیش بیاید که پس چرا دولت براجرای این طرح این همه تاکید دارد؟
چرا آقای احمدی نژاد این همه برای تصویب این لایحه کوشش کرده است و حتی پای آقای
خامنه ای را هم به میان کشاندند و برای چند ماهی مجلس و دولت با یک دیگر کشاکش
داشتند؟ اکنون هم درزمان بازبینی این یادداشت ( آوریل 2012) اختلافات دولت و مجلس
نه فقط علنی شده است بلکه کار به تهدید علنی از سوی لاریجانی و نامه نگاری احمدی
نژاد به شورای نگهبان و حتی مداخله مستقیم آقای <a href="http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=128233">خامنه ای</a> منجر شده است که
مثل همیشه موضعی دوپهلو اتحاذ کرده اند که مددکار هیچ یک از طرفین این دعوا نیست و
تنها می تواند شرایط را بحرانی تر بکند<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_edn10" name="_ednref10" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt;">[10]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">به نظر من علت اصلی کوشش دولت برای اجرای
این قانون به احتمال خیلی زیاد آن مسایلی نیست که برای عموم مطرح می شود!</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> بعضی از ادعاهائی که میشود به واقع مسخره اند. فقط همین مانده که سردرد و کمردرد مردم هم با
هدفمندکردن یارانه ها رفع شود (یکی از شاهدی که میتوانم خدمت شما ارایه بدهیم طرح
سردار محسن رضائی بود که اگرچه جزئیاتش منتشر نشده بود ولی ایشان وعده داده بودند
که اگرطرح ایشان مورد توافق قرار بگیرد بعد از 5 سال، هم بهداشت در کشور مجانی
خواهد شد و هم مشکلات بیکاری و تورم و
مسکن حل می شود!). این گونه وعده ها نماد همان چیزی است که درضربالمثلها به آن
وعده های سرخرمن می گوئیم. با این همه، عمده ترین دلیلی که ارایه می شود تصحیح
عملکرد بازار است. </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">ولی</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> من قبول ندارم که این دولت </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">معتقد و یا </span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">نگران ایجاد یک اقتصاد
بازارگرا درایران باشد- چون واقعیت این است</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> </span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">هربار که آقای احمدی نژاد
فرصتی پیدا می کند چند تا بدو بیراه به اقتصاد بازار میدهد. از آن گذشته، درهمین
4-5 سال گذشته شواهد متعددی داریم که سیاستهای دولت به روشنی برای محدود کردن
دایره فعالیت بخش خصوصی درایران عمل کرده است (برای مثال بنگرید به سهام عدالت- که
اگرچه آن را بخشی از فرایند «خصوصی سازی» حساب می کنند ولی مدیریت آن واحدها قرار
است هم چنان دردست دولت باقی بماند).</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> یا
مثلا نگاه کنید به «خصوصی سازی»هائی که می کنند که همه چیز هست غیر از کوششی برای
کوچک کردن بخش دولت و رها کردن مدیریت واحدها ازمداخلات دولت (نمونه واگذاری
مخابرات و یا شرکت صدرا).</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> با این حساب، من فکر میکنم
دلیل اصلی این است که دولت با خاصه خرجیهائی که کرده و میکند کسری بودجه قابل
توجهی پیدا کرده است و طبیعتا در این شرایط که بدهی دولت به بانکها</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">افزایش چشمگیری داشته
و همین طور به شرکتهای داروسازی بدهی کلان دارد و همین طور به سازمان بیمه
اجتماعی و از سوی دیگر، با همه شعارهائی که می دهند خودشان هم می دانند که وضع بخش
نفت در اقتصاد ایران چندان رضایتبخش نیست. از آن گذشته، اوضاع بین المللی نفت هم
قرار نیست دستخوش تحولات اساسی بشود و آن گونه که در مقطعی ساده لوحانه ادعا میشد نفت به بشکهای
200 دلار برسد. درآن صورت، لازم است دولت
برای خودش یک منبع درآمدی پیدا بکند</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> که به
تمام وابسته به نفت نباشد</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">
تا کسری بودجه آن از کنترل خارج نشود. از سوی دیگر، من فکر میکنم که دولت همچنین
میخواهد علاوه بر کنترل سیاسی بر زندگی مردم یک کنترل غیر مستقیم اقتصادی هم
داشته باشد. به عبارت دیگر، همان طور که آقای عبدی هم گفته اند دولت میکوشد
«مادرخرج» بشود و نظامی ایجاد بکند که طبق قانون «همگان» از نظر مالی به دولت
وابسته بشوند. چون خبر دارید که طبق قانون قرار است به همه ایرانیها یارانه نقدی
پرداخت شود ولی تبصره هائی گذاشته اند که دولت بتواند- اگرضروری دید- به بعضی ها
بیشتر یارانه نقدی بدهد. ناگفته روشن است که همان طور که از عنوان این قانون هم
روشن است اگر مراد</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> به واقع</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">
«هدفمند»کردن باشد خوب طبیعتا، یک عده ای از دریافت یارانه های نقدی باید حذف شوند.
این روزها برسراجرای مرحله دوم، برای مردم پیامک فرستادند و از بعضی ها خواسته اند
که خودشان یارانه نقدی نخواهند. به نظرمن این بازی خطرناکی است که این دولت شروع
کرده است. چون خودشان هم میدانند که با حذف یارانه ها تورم چشمگیری پیش خواهد
آمد- مضافا این که سرمایه گذاریهای لازم برای بروزکردن کارخانجات تولیدی درایران
صورت نگرفته است و بطور کلی هزینه تولید درایران به خاطر کهنگی و فرسودگی ماشین آلات
و هزار و یک عامل دیگر</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">- ازجمله سوءمدیریت
دولت-</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> بالاست و در نتیجه تورم چشمگیر به یک معنا
اجتناب ناپذیر خواهد بود. من حتی بعید نمیدانم که درپس پرده برنامه دیگری درجریان
باشد. به نظر من دولت و یا مشاوران این دولت براین باورند که اگر بتوانند با
هرمیزان درآمدی که ایجاد می کنند، به دو یا
سه میلیون نفر یارانه نقدی قابل توجه بدهند، با این دو یا سه میلیون نفر میتوا</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">نند</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> بقیه جمعیت را کنترل کنند-
به عبارتی همان کاری که از زمان انتخابات کذائی ریاست جمهوری کرده بودند. ولی این
بازی به گمان من بازی خطرناکی است. چون حذف یارانه ها و به خصوص گران کردن بنزین و
برق و گاز وضعیت ناهنجار تولیدات داخلی را به مراتب ناهنجارتر می کند و افزایش
بیکاری که همین الان هم مشکل بسیار جدی است</span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;"> با تعمیق و گسترش بحران بخش تولیدی اقتصاد</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">
بسیار جدیتر خواهد شد و بعید می دانم که پرداخت یارانه نقدی مددکار باشد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">و اما مشکل در کجاست؟ به اعتقاد من مشکل
دراین است که حتی در چارچوب اقتصاد سرمایه داری هم سَر و دُم این سیاستها با هم جمع نمی شود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">اگرچه رسما و علنا زمینه
اقتصادی این نتیجه گیریها اعلام نمیشود ولی دیدگاه اقتصادی که از حذف یارانهها،
بهبود وضعیت شهروندان را نتیجه می گیرد، براین پیش گزاره استوار است که بر بازارها،
رقابت کامل حکمفرماست و البته که دراین نوع بازارها، مداخله دولت به هرشکل و
صورتی، باعث کاستن از رفاه و یا کاستن از کارآئی خواهد شد. درعرصه نظری، دراین
شرایط، نه تنها یک «تعادل رقابتی» به دست میآید که این تعادل کارآمد هم هست. منظورم از کارآمدی هم
دراینجا این است که هم اندازه «کیک ملی»- تولید ناخالص داخلی- به حداکثر میرسد و
هم در کنار آن «رفاه اجتماعی». دراین دنیای «تعادل رقابتی»، البته که دولت نمی تواند
و نباید نقش زیادی داشته باشد و اگر بخواهد مداخله نموده و یا به مداخله ادامه
بدهد، نتیجه اش، کوچکترشدن «کیک ملی» و به تبع آن کمترشدن رفاه عمومی است. چگونه
این نتیجه به دست میآید؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">دراین شرایط- یعنی در
شرایط«تعادل رقابتی»- قیمت هر فرآورده با هزینه تولید آن برابر است. دراینجا،
هزینه تولید علاوه برهزینه های مستقیم و غیرمستقیم تولید، شامل یک حداقل سود لازم
هم هست که «کارآفرینان» را به ادامه کار مشوق باشد. اگر در این شرایط، بطور دستوری
قیمت فرآورده کاهش یابد، کاهش قیمت موجب میشود تا مقادیر مورد تقاضا افزایش یافته
و از میزانی که با «تعادل رقابتی» همخوانی دارد بیشتر بشود. نظر به این که
در«تعادل رقابتی» برای حداکثرکردن رفاه اجتماعی، قیمت باید با هزینه تولید برابر
باشد، کاهش دستوری قیمت موجب میشود تا قیمت به واقع از هزینه تولید کمتر باشد. و
البته که تداوم تولید وقتی که قیمت از هزینه تولید کمتر است، منطق اقتصادی اش می لنگد.
از سوی دیگر، این نکته هم درست است که هرگونه کاهشی در تقاضا در مقایسه با میزان
تقاضای همخوان با «تعادل رقابتی» موجب میشود
که قیمت فرآورده از هزینه تولید آن بیشتر باشد. به این ترتیب، اگر این وضعیت تغییر
نکند، رفاه اجتماعی نیز حداکثر نخواهدشد. از سوی دیگر، نظر به این که قیمت هم بیان
پولی ارزشی است که عوامل اقتصادی برای فرآورده ها قائلاند، در این شرایط، یعنی
وقتی که قیمت فرآورده از هزینه تولیدش بیشتر باشد، افزایش تولید- وقتی که اقتصاد
در«تعادل رقابتی» قرار ندارد- موجب میشود تا رفاه اجتماعی افزایش یابد و در راستای
حداکثرشدن تغییر نماید. یعنی میخواهم بگویم که وقتی این پیش گزاره «تعادل رقابتی»
را در نظر می گیریم، هم فراتر رفتن از آن برای اقتصاد هزینه دارد و هم درسطحی
پائینتر از آن عمل کردن پی آمدهای منفی برروی رفاه اجتماعی خواهد داشت.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">به این ترتیب، درحیطه
نظری تردیدی نیست که اگر اقتصاد درشرایط رقابت کامل و یا «تعادل رقابتی» باشد،
پرداخت یارانه- مستقل از شکل پرداخت- با
کاستن از قیمت، میزان مورد تقاضا را بیشتر از میزان همخوان با «تعادل رقابتی»
افزایش میدهد و به همین دلیل و از این دیدگاه، توجیه اقتصادی ندارد. دلیل ا ش هم
این است که در این شرایط، پرداختن یارانه رفاه اجتماعی را کاهش میدهد. و احتمالا
با این استدلال است که بانک جهانی معتقد است که پرداخت یارانه باعث تخصیص نادرست
منابع شده و به همین دلیل، موجب کاهش رفاه اجتماعی میشود. حتی اگراین مباحث درست
هم باشند، پس باید به دنبال حذف یارانه ها بود نه هدفمندکردنِ آنها- چون
هدفمندکردن تنها شکل پرداخت یارانه را تغییر میدهد و اگراین حضرات به این مباحث
خودشان باور دارند که تغییر درشکل پرداخت نباید باعث تغییرات جدی در تصمیم گیری
عوامل اقتصادی بشود! ولی پرسش این است که پس چرا می خواهند این کار را بکنند؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">و اما از آن مهمتر، سئوال
اصلی و اساسی این است که آیا در دنیای واقعی، این شرایط وجود دارد یا خیر؟ اگرپاسخ
به این پرسش منفی باشد، که هست آیا درست است که با الگوهای درس نامه ای، که
دربهترین حالت، میتوانند تنها راهنمای عمل باشند، برای دنیای واقعی که فاقد این
شرایط است، سیاست پردازی کرد یا خیر؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 11.0pt; line-height: 150%;">چرا در برخورد به دنیای
واقعی، باید از «تعادل رقابتی» فراتر رفت؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: tahoma, sans-serif;"><span style="font-size: 14.6667px;">ادامه دارد....</span></span></div>
<div>
<!--[if !supportEndnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<br />
<div id="edn1">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref1" name="_edn1" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://alef.ir/vdcj8vevtuqeiyz.fsfu.html?151023<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn2">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref2" name="_edn2" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[2]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.economist.com/business-finance/displaystory.cfm?story_id=1145315<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn3">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref3" name="_edn3" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[3]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.nytimes.com/2008/06/04/business/worldbusiness/04iht-rtrcol05.1.13452490.html?_r=1<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn4">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref4" name="_edn4" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[4]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.reuters.com/article/idUST26810220080607?feedType=RSS&feedName=topNews<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn5">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref5" name="_edn5" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[5]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.telegraph.co.uk/finance/newsbysector/energy/2790738/Asian-countries-begin-to-burst-the-oil-bubble.html<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn6">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref6" name="_edn6" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[6]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://anewz.blogspot.com/2008/06/pakistan-budget-slashes-food-oil.html<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn7">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref7" name="_edn7" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[7]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.nytimes.com/2008/06/04/business/worldbusiness/04iht-fuel.1.13456212.html?_r=1<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn8">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref8" name="_edn8" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[8]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.jeffvail.net/2008/06/eliminating-subsidies-wont-solve-oil.html<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn9">
<div class="MsoNormal" style="line-height: 150%; text-align: justify;">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref9" name="_edn9" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 12.0pt;">[9]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://theonlinecitizen.com/2008/05/subsidies-cannot-solve-problems-mm-lee/<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn10">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref10" name="_edn10" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[10]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=128233<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn11">
<div class="MsoEndnoteText" style="text-align: justify;">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref11" name="_edn11" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[11]</span></span><!--[endif]--></span></a> R.G. Lipsey, K. Lancaster: “ The General Theory of
the Second Best”, in, Review of Economic Studies, No. 24, 1956, pp. 11-32<o:p></o:p></div>
</div>
<div id="edn12">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref12" name="_edn12" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 9.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 9pt;">[12]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 9.0pt;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; font-size: 9.0pt;"><span dir="RTL"></span> البته می توان این پیش گزاره بازار انحصاری را
حتی کنار گذاشت. فقط کافی است فرض کنیم که بربازار رقابت کامل حکمفرما نیست و به
همین دلیل، شرایط لازم برای رسیدن به یک « تعادل رقابتی» وجود ندارد.<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn13">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref13" name="_edn13" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[13]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://jahannews.com/vdcdo90fjyt0z56.2a2y.html<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn14">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref14" name="_edn14" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[14]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.mardomak.us/news/ahmadi_nejad_on_economic_referendum/<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn15">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref15" name="_edn15" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[15]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://khabaronline.ir/news-50324.aspx<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn16">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref16" name="_edn16" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[16]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://rajanews.com/detail.asp?id=47390<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn17">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref17" name="_edn17" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[17]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.tehrooz.com/1388/12/1/TehranEmrooz/274/Page/7/TehranEmrooz_274_7.pdf<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn18">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref18" name="_edn18" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[18]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=15061<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn19">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref19" name="_edn19" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[19]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=15067<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn20">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref20" name="_edn20" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[20]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=14861<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn21">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref21" name="_edn21" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[21]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=113225<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn22">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref22" name="_edn22" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[22]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=113245<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn23">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref23" name="_edn23" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[23]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=113244<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn24">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref24" name="_edn24" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[24]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.fararu.com/vdcjtvex.uqethzsffu.html<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn25">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref25" name="_edn25" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[25]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1050851<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn26">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref26" name="_edn26" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[26]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://khabaronline.ir/news-52604.aspx<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn27">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref27" name="_edn27" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[27]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://khabaronline.ir/news-52666.aspx<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn28">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref28" name="_edn28" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[28]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1058859<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn29">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref29" name="_edn29" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[29]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=114042<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn30">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref30" name="_edn30" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[30]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=201074<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn31">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref31" name="_edn31" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[31]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.mardomsalari.com/TEMPLATE1/News.aspx?NID=66782<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn32">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref32" name="_edn32" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[32]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.khabaronline.ir/news-20777.aspx<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn33">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref33" name="_edn33" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[33]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://zahedanpress.com/content/view/497/36/<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn34">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref34" name="_edn34" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[34]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1388&month=12&day=22&id=48316<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn35">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref35" name="_edn35" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[35]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.econews.ir/fa/NewsContent.aspx?id=125592<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn36">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref36" name="_edn36" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[36]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.mardomsalari.com/Template1/News.aspx?NID=69477<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn37">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref37" name="_edn37" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[37]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://rahekargarlinkdooni.wordpress.com/2009/10/25/yaran-3/<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn38">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref38" name="_edn38" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[38]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://khabaronline.ir/news-127435.aspx">http://khabaronline.ir/news-127435.aspx</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn39">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref39" name="_edn39" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[39]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://www.tabnak.ir/fa/news/146367/">http://www.tabnak.ir/fa/news/146367/</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn40">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref40" name="_edn40" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[40]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://www.fardanews.com/fa/news/136065">http://www.fardanews.com/fa/news/136065</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn41">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref41" name="_edn41" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[41]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://khabaronline.ir/news-128489.aspx">http://khabaronline.ir/news-128489.aspx</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn42">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref42" name="_edn42" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[42]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=179334">http://www.ilna.ir/newsText.aspx?ID=179334</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn43">
<div class="MsoEndnoteText">
<a href="file:///E:/my%20own%20writings%20in%20farsi/%D9%87%D8%AF%D9%81%D9%85%D9%86%D8%AF%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%20%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D9%87%D8%A7.doc#_ednref43" name="_edn43" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: "times new roman" , "serif"; font-size: 10.0pt;">[43]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://www.tabnak.ir/fa/news/147396/">http://www.tabnak.ir/fa/news/147396/</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-59371622372057699192016-07-05T06:03:00.001+04:302016-07-05T06:05:56.380+04:30<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: 0.0001pt; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">دریادداشت قبلی در فیسبوک گفتم که آقایان درایران برای ایجاد « بازارثانویه رهن» غش و ریسه می روند و خودشان هم کتمان نمی کنند یکی از اهداف ایجاد این بازار این است که « منابع مالی» بیشتری برای وام دادن به این بازار جلب شود. وارد جزئیات نمی شوم ولی برای « تحریک» بازار مسکن که قراراست به نوبه باعث « تحریک» بازارهای دیگر بشود!!خوب، اگر قراراست منابع مالی بیشتری وارد این بازاربشود نا گفته روشن است که این منابع باید « وام» داده شوند... این هم یک یادداشت قدیمی که وقتی که « وام دهندگان» به یک دیگر دست به « رقابـ می زنند در این بازار(ع) چه ممکن است پیش بیاید.... </span></b></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: 0.0001pt; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><br /></span></b></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: 0.0001pt; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">درباره
بحران مالی سرمایه داری<o:p></o:p></span></b></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: 0.0001pt; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: 0.0001pt; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">درکتاب
تئوری عمومی اشتغال کینز نشان داد چگونه اقتصاد سرمایه داری می تواند در حال رکود
بماندو اشتغال کامل در آن به دست نیاید. آن چه دراین کتاب به روشنی توضیح داده نشد
این بود که حالت رکودی چگونه و چرا آغاز می شود. بخش عمده ای از مباحث بعدی میان
اقتصاددانان پیرو کینز برچگونگی استفاده
از سیاست ها و ابزارهای پولی و مالی برای ایجاد ثبات دراقتصاد درمقابل یک شوک خارجی صرف شد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">به گمان
من علت این سهل انگاری این بود که کینز و کینزگراها اگرچه به بررسی سرمایه داری
پرداختند ولی از وارسیدن پول و بخش پولی دراقتصاد غفلت کردند. پول و بخش پولی
ومالی در سرمایه داری نقش مهمی دارند و این نقش در گذرسالها و به ویژه باتوجه به
دگرگونی ها و تحولات صورت گرفته هم مهم ترشده است و هم پیچیده تر.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">ابزارهای
تازه ای ابداع شده اند و شیوه های تازه تری بکار گرفته می شوند و نتیجه این که بخش
پولی و مالی اقتصادسرمایه داری از همیشه مهم تر شده است. نکته ای که به خصوص دراین
تحولات پولی اهمیت دارد این که مقداری پول براساس این وعده که درآینده آن پول با
اضافاتی باز می گردد، ارایه می شود. به سخن دیگر با رشد این دست مبادلات فرایند
تولید ارزش دراقتصادسرمایه داری که باید از فرایند کار بگذرد دگرسان شده است.
درمراحل اولیه، پولی که ردوبدل می شود دراصل وامی است که که صرف تامین مالی خرید
کالاهای سرمایه ای می شود. به عنوان مثال آنچه درایجاد کارخانه ها هزینه می شود و
یا به صورت ماشین آلات بیشتر و یاتازه تر در می آید. اگر کارها براساس برنامه پیش
رود، درنتیجه این نوع وام ستانی برای وام ستان یک جریان درآمدی ایجاد می شود که به
او امکان می دهد تا اصل وفرع پولی را که وام گرفته است بپردازد. باید یادآوری کنم
چون آینده سرشار از بی اطمینانی است البته ممکن است این پی آمدهای مثبت به دست
نیاید درنتیجه از همان ابتدای کار فعالان اقتصادی دراین دست مبادلات باید برای دست
زدن به معاملات قماری آمادگی داشته باشند و دراقتصاد سرمایه داری هم بخش عمده این
فعالیت های قماری از طریق بانکها صورت می گیرد. البته درکنار بانکها موسسات
پولی مالی دیگری هم داریم که دراین دست
فعالیت ها با بانکها رقابت می کنند. وقتی اوضاع اقتصادی « خوب» است تمایل وام
دهندگان به خطر پذیری بیشتر می شود ودرعین حال عوامل اقتصادی نیز تمایل بیشتری به
وام ستانی دارند تا با سرمایه گذاری بیشتر بتوانند از شرایط مساعدی که وجود دارد
بهره مند شوند. درواقع بانکها و موسسات مالی دیگر دروام دهی به رقابت می پردازند.
رقابت بین این دو شرایط دسترسی به وام را ساده تر و کم خرج تر می کند و درنتیجه
سرمایه گذاری افزایش می یابد. افزایش سرمایه گذاری باعث می شود سود شرکت ها بیشتر
شود و بهای سهامشان دربازار بالا برود. نتیجه این که جسارت متقاضیان دروام ستانی
بیشتر می شود و هم آمادگی و تمایل بانکها و موسسات مالی دیگر درارایه تسهیلات
مالی. اگرچه در یک زمانی یک شوک خارجی ممکن است موجب بیشتر شدن وام ستانی بشود ولی
نیروی محرکه موثر و همیشگی افزایش وام ستانی فشارهای رقابتی موجود دربازار است. دارم براین نکته
تاکید می کنم که در هر دوره ثبات اقتصادی با افزایش وام ستانی روبرو می شویم که
اگرچه درابتدا زیاد نیست- چون ذهنیت عوامل اقتصادی هنوز از بحران بیش از ثبات
اقتصادی متاثر است – ولی رفته رفته این فرایند سرعت می گیرد.</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">دوره
ثبات اقتصادی تداوم زیادی ندارد. سفته بازان و قماربازان بازارهای پولی و مالی
شرایط را برای رشد سرمایه گذاری آماده می کنند و همین رقابت بیشتر است که سرانجام
به صورت بحران اقتصادی در می آید. به سخن دیگر ریشه بحران یا بی ثباتی دردوره ثبات
اقتصادی است. عاملان اقتصادی فعال دربازارهای پولی دردوره اول به کسانی وام می
دهند که با استفاده از این وامها برای خود یک جریان درآمدی یا جریان بیشتر درآمدی
ایجاد می کنند. فرض کنید کارخانه دار وام می گیرد و با از استفاده از آن نه فقط بر
ظرفیت تولیدی خود می افزایدکه ماشین آلات را بروز می کند. به سخن دیگر وام ستان با
درآمد اضافه ای که برای خود ایجاد می کند دربازپرداخت اصل وفرع مشکلی ندارد. روایت
ولی به این جا ختم نمی شود. بازیگران بازارهای پولی و مالی دررقابت با یک دیگر
بیشتر و بیشتر وام می دهندو درنتیجه وام گیرندگان دوراندیش- کسانی که با استفاده
از وام برای خود جریان درآمدی ایجاد می کنند- ته می کشند. وام دهندگان در رقابت با
یک دیگر، حالا دیگر به کسانی وام می دهند که اگرچه دربازپرداخت فرع مشکلی
ندارندولی بازپرداخت اصل به پی آمدفعالیت های سفته بازانه ای که به آن دست زده اند
بستگی دارد. برخلاف گروه اول وام گیرندگان سفته باز برای خویش جریان درآمدی ایجاد
نمی کنند ولی اگر خوب « بازی» کرده باشند بعید نیست درآمد قابل توجهی داشته باشند
که درآن صورت اصل وام پرداخت می شود و مسئله ای پیش نمی آید. اگر این گونه نشود که
جریان بهمن واره وام به کار می افتد. یعنی سفته بازان بدهکار با وام ستانی بیشتر
می کوشند شانس و اقبال خود را یک باردیگر بیازمایند. رقابت در بازارهای پولی و
مالی ادامه می یابد و سرانجام وام گیرندگان سفته باز هم اشباع می شوندیعنی از این
جماعت هم کسی نمانده است که وام نگرفته باشد. اینجا دیگر به سربزنگاه می رسیم.
دررقابت با یک دیگروبا دیگر موسسات پولی و مالی به کسانی وام می دهند که حتی برای
پرداخت فرع هم گرفتاری دارند. دراین نوع وام دهی ها وقتی سررسید پرداخت ها می
رسدفرع براصل بدهی اضافه می شود. این جا دیگر واردمحدوده وامهای « پونزی» شده ایم.
بازپرداخت شان بستگی دارد به این که وام گیرنده منبع جدید درآمدی پیدا کرده باشد.
ای نوع وامها دربخش مسکن فراوان اند. دردوره رونق اقتصادی بهای مسکن و زمین افزایش
می یابد و این افزایش از دو سو بروام دهی اثر می گذارد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpFirst" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Tahoma;">-<span style="font-family: "times new roman"; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">وام گیری آسان تر
می شود چون انبوه سازان، خانه هائی که قراراست بسازند را به عنوان وثیقه وام ارایه
می دهند. حتی پیش آمده است که وام دهنده پرداخت بهره را تا زمان پایان یک پروژه
انبوه سازی و فروش خانه های ساخته شده به تعویق بیندازد. دراین جا اعتقاد این است
که از فروش واحدها هم اصل را می توان پرداخت و هم فرع را و البته که پیش می آید که
قبل از پایان پروژه بازار می شکند و یا فروش واحدهای تمام شده به دست انداز می
افتد و یا به قیمتی که انتظار می رود به فروش نمی رسد. اینجاست که بحران آغاز می
شود.</span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpLast" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span dir="RTL"></span><span style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Tahoma;">-<span style="font-family: "times new roman"; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> <span lang="FA">با افزایش بهای خانه صاحبان خانه
ها هم براین گمان اند که «ثروتمندتر» شده اند و درنتیجه افزایش مصرف حتی با وام
ستانی « معقول» به نظر می رسد. اگرچه این احساس درمورد اقلیتی که دراین بخش به
دادوستد مستغلات مشغولند ممکن است صادق باشد ولی اکثریتی که خانه را برای سکونت
خود وخانواده می خرند ازچنین امکانی برخوردارنیستندودرموردایشان این رفتار نشانه
وجود« توهم پولی<a href="file:///E:/New%20book%20on%20capitalism/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%86%D9%82%D8%AF%20%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C.docx#_ftn1" name="_ftnref1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 115%;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>»
است. ولی آنها هم با وثیقه گذاری خانه ای که قیمت اش افزایش یافته وام بیشتری می
گیرند و اگرچه قسط ماهیانه شان بیشتر می شود ولی میزان درآمدشان ثابت مانده است و
درعمل تنها شیوه ادامه این الگو وام ستانی بیشتر است. یعنی حتی فرع هم با وام ستانی بیشتر تامین مالی
می شود.</span></span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">پیش شرط
ادامه وامهای پونزی تداوم افزایش قیمت مسکن است که به عنوان وثیقه مورد استفاده
قرارگرفته است. عمده ترین ضعف اقتصاد وقتی به این جا می رسیم شکنندگی آن است. یعنی
دارم به این نکته اشاره می کنم که حتی اگرکوچکترین شوک بیرونی به نظام وارد شود
همه تار وپودش از هم می پاشد. ممکن است مستقل از آن چه در بخش مسکن می گذرد،
فشارهای تورمی در اقتصاد بیشتر شود و بانک مرکزی برای کنترل آن نرخ بهره را افزایش
دهد. ممکن است بیکاری دراقتصاد افزایش یابد و شماری از کسانی که وام گرفته اند از
کار بیکار بشوند. در آن صورت بخش هائی ازبدهکاران قادربه پرداخت اقساط خود نیستند.
درآن صورت بانکها و موسسات مالی مسکن هم این خانه ها و آپارتمان ها را ضبط کرده و
سعی می کنند در بازار به فروش برسانند. با پیدایش اولین نشانه های بحران بعید نیست
که شماری از وام دهندگان از میزان وامی که می دهند بکاهند. و یا خواهان بازپرداخت
بدهی ها بشوند. ممکن است بعضی از وام گیرندگان که اوضاع را نامناسب می بینند بکوشند
با فروش مسکن یا زمین، خود را اززیربار بدهی خلاص نمایند. نتیجه نهائی این که وقتی
به اینجا می رسیم فرایند سقوط قیمت خانه و مسکن آغاز می شود( درنتیجه افزایش عرضه
خانه هائی که به دلایل مختلف برای فروش عرضه می شود) و هرچه که میزان سقوط بیشتر
می شود وامهای بیشتری به صورت وامهای « سمی» در می آید. یعنی تعداد کسانی که قیمت
بازار خانه شان- که درواقع وثیقه وامی است که گرفته اند- از میزان بدهی شان کمتر
می شود بیشتر و بیشتر می شود. وقتی بطورروزافزونی تعداد بیشتری از وام گیرندگان
ورشکست می شوند نتیجه اش نهایتا به صورت ورشکستگی بانکها وموسسات مالی درمی آید.
اینجا دیگر غول بحران از بطری بیرون آمده است.</span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">خلاصه کنم. بطور
کلی می توان از دو نظام سخن گفت:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpFirst" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 54.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l1 level1 lfo2; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Tahoma;">1.<span style="font-family: "times new roman"; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">نظامی که بروام دهی
ووام ستانی درآن نظارت می شود و شیوه مصرف وام به صورتی است که برای وام گیرنده یک
جریان درآمدی برای بازپرداخت اصل وفرع بدهی ایجاد می شود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 54.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l1 level1 lfo2; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Tahoma;">2.<span style="font-family: "times new roman"; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">نظامی که فاقد
این نظام نظارتی است و درآن عوامل اقتصادی می کوشند منافع خویش رابه حداکثر
برسانند. این کوشش همگانی برای حداکثر سازی سود است که اگرچه در سطح فردی عقلائی
است ولی در کلیت خویش به صورت « عقلانیتی غیر عقلائی» درمی آید و کل نظام اقتصادی
را بی ثبات می کند. </span><span dir="LTR" style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpLast" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="font-family: "tahoma" , "sans-serif"; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> <span lang="FA">
<o:p></o:p></span></span></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<br />
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText">
<a href="file:///E:/New%20book%20on%20capitalism/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%86%D9%82%D8%AF%20%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "calibri" , "sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 115%;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></a> <span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "arial" , "sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">به جای </span>money illusion<span dir="RTL"></span><span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "arial" , "sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><span dir="RTL"></span>
گذاشته ام. <o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-78812642790501264642015-12-09T06:26:00.002+03:302015-12-09T06:26:49.844+03:30«تروریسم» واژه ای غیر قابل تعریف<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">جان ویتبک<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">جهان غرب درعکس العمل به
تیراندازی « تروریستی» در پاریس با حالتی شبیه به دستپاچگی عکس العمل نشان داد و
بلافاصله بر خشونت مرگ بارش در خاورمیانه افزود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اسرائیل هم دربرخورد به حملات
انتحاری کودکان امیدباخته فلسطینی که تنها سلاح شان چاقو ویا قیچی است ازیک موج
تازه « تروریسم» سخن می گوید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">دراین « فرایند تازه صلح» برای
سوریه، اردن این ماموریت دشوار را پذیرفته است تا مشخص کند از میان گروههای متعدد
مسلح درسوریه کدام شان « تروریست» اند و در نتیجه نباید دراین فرایند مشارکت
نمایند بلکه باید بمب برسرشان ریخت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">امریکائی ها هم شدیدا درگیر
بحث و جدل اند که آیا تازه ترین حلقه از زنجیره ای از خشونت های داخلی با سلاح گرم
که بوسیله یک زوج مسلمان انجام گرفته آیا یک عمل « تروریستی» بود یا خیر.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">درسپتامبر 2005 درشصتمین جلسه
سازمان ملل 191 کشورعضو نتوانستند برسرتعریف « تروریسم» توافق کنند. بعضی از
ناظران حتی تعجب کرده گفته بودند چه شد که «حتی» برسر یک تعریف ازآن هم توافقی
حاصل نشد. به گمان من کسی نباید تعجب کند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">تعریفی که از سوی رئیس سازمان
ملل متحد درآن موقع کوفی عنان به عنوان تعریف « تروریسم» پیشنهاد شد، این بود « <b><i>هر
عملی که باعث مرگ یا زخمی شدن شهروندان عادی و غیر نظامی ها بشود، به خاطر طبیعت
خود یا درچارچوبی که انجام می گیرد جمعیتی را آزاربدهد و یا یک دولت و یا یک بنگاه
بین المللی را مجبوربه انجام یا عدم انجام کاری بکند</i></b>».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">بی گمان تعریف معقولی به نظر
می رسد. ولی آن را دوباره بخوانید و درباره اش اندکی اندیشه کنید. احتمالش به نظر
شما چقدر است که آمریکا هیچ گاه اجازه بدهد که « تروریسم» را به این صورت تعریف
نمایند؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">به عنوان شروع، اگر این تعریف
پذیرفته می شد، و اگر جورج دبلیو بوش و تونی بلر درست می گفتند وقتی در موارد مکرر
گفتند که انگیزه پشت حملات 11 سپتامبر یا بمب گذاری لندن در 2005 این بود« که آنها
از آزادی ما نفرت دارند» یا اشکال دیگری از انگیزه های بیمارگونه برای کشتن
بیگناهان – تنها به این خاطر که کسی را کشته باشند- درآن صورت واژه « تروریسم» را
نمی شد به درستی به این حوادث اطلاق کرد. برای این که بتوان از این انگ استفاده
کرد بوش و بلر باید اعتراف می کردند که انگیزه شان درواقع اساسا سیاسی بود- یعنی
آزار جمعیت وواداشتن دولتها به انجام تغییرات اساسی در سیاست های خود درخاورمیانه.
بعلاوه این تعریف پیشنهادی قرارنیست فقط به عملیات « بخش غیر دولتی» محدود شود. از
آن گذشته نه فقط به خشونت با فن آوری پائین ضعفا که به خشونت با فن آوری بالای
قدرتمندان- که همیشه هم مخرب تر و هم کشنده تر بوده است- هم کاربرددارد. اگر این
تعریف پیشنهادی را بپذیریم حملاتی که به واحد سربازان امریکائی دربیروت و
درالخوباردرسالهای 1983 و 1996 و همین طور به کشتی یو اس اس کول در بندر عدن
در2000 شد و همین طور همه حملاتی که به نیروهای نظامی امریکا و اسرائیل
درافغانستان، عراق، فلسطین و جاهای دیگر می شود دیگر عملیات « تروریستی» نیستند.
به عوض استفاده از دو بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی به وضوع در این تعریف «
تروریسم» جا می گیرد. درواقع در قرن 21 دولتهای امریکا و اسرائیل به یقین عمده
ترین عمل کنندگان به « تروریسم» هستند.
حتی اگر این تعریف پیشنهادی پذیرفته می شد خود سازمان ملل درطول 12 سال بین دو جنگ با عراق باید یک
سازمان « تروریستی» شناخته شود. چگونه می توان نام دیگری برآن نهاد وقتی به رژیم «نسل
کشانه» تحریمها علیه عراق می نگریم ( به اصطلاح دو برنامه « بشردوستانه » سازمان
ملل در عراق) که براساس برآوردهای یونیسف تا 1996 باعث مرگ نیم میلیون کودک عراقی
کمتر از 5 سال شد با این وصف به اصرارامریکا، و انگلیس با وجود این که از این
آمارها در« چارچوب» خاص آن اطلاع کامل
داشتند تا زمان اشغال عراق در 2003 ادامه یافت. « هدف» بیان شده این تحریم های مرگ
بار به وضوح « آزارجمعیت و اجبار دولت به انجام یا جلوگیری از انجام یک عمل بود»-
یعنی بطور مشخض کنار گذاشتن « سلاح کشتار جمعی» که عراق فاقد آن بود .<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">واژه « تروریسم» همیشه یک انگ
ذهنی بود و مقبولیت و فایده این واژه برای کسانی که از آن استفاده یا سوء استفاده
می کنند درواقع همین وجه ذهنی آن است. تا جائی که دنیا به توافق برسد که خوب چیست
و شیطان کدام است، حق چیست و ناحق کدام و عدالت چیست و بی عدالتی کدام است به نظر
غیر ممکن می آید که جهان برای تعریفی دقیق و از نظر حقوقی قابل اجرا که کدام
عملیات همیشه، درهمه شرایط و به هردلیل و مستقل از این که چه کسی به آن دست می
زند، غیر قابل توجیه، غیر قابل قبول و جنایت کارانه است به توافق برسد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">با این همه « تروریسم» درگردهم
آئی 2005 سازمان ملل متحد به خود رها نشد. درآن چه که گزارش بی بی سی یک پیروزی
بزرگ خواند تونی بلر توانست شورای امنیت را متقاعد نماید که به اتفاق آرا تصویب
کنند که همه دولتها باید قوانین لازم را ازمجالس خود بگذرانند که « تحریک و تشویق
به تروریسم» جرم است. از آن جائی که هر دولتی آزاد است « تروریسم» را هر طوری که
دوست دارد تعریف کند، درعمل می تواند هررفتار و ایده ای را که دولت دوست ندارد به
هیبت یک دیو درآورد درحالی که « تشویق»
درواقع همان « تبلیغ» است. اگر این قطع نامه کوچکترین ربطی به مباحث داشت
این بود که یک مشروعیت بین المللی برای این روند جهانی ( حتی درکشورهائی چون
بریتانیاو ایالات متحده امریکا که سطح بالائی از آزادی مدنی دارند) محدود کردن
آزادی بیان ( حتی جرم شناخته شدنش) و درراستای حرکت به سوی جوامع تمامیت خواه ایجاد
کرد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">درواقع رسیدن به اتفاق آرا در تصویب این قطع نامه دشوار
نبود. مردم ممکن است برسر این که « تروریسم» چیست نتوانند توافق کنند ولی هرچه که
هست، سیاستمداران به آسانی تشخیص می دهند که این مخاطره آمیز است اگر درمخالفت با
این ابلیس نهائی ضعف نشان بدهند و باید دولت ها را متقاعد کرد تا توافق کنند چگونه
منتقدان و مخالفان خود را هر طور که صلاح
می دانند، خفه کنند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">واژه « تروریسم» باعث بیشتر
شدن درک ما هم نمی شود. اندیشیدن و مجادله عقلائی را خفه می کند و اغلب برای توجیه
رفتار غیر قانونی و یا غیر اخلاقی خود مورد استفاده و یا سوء استفاده قرار می گیرد.
شاید به جای گردهم آئی بین المللی برای این که ببینم این واژه ای که اندکی زیادی
مورد استفاده قرار می گیرد یعنی چی، احتمالا سازنده تر بود اگر ده سال پیش و یا
حتی همین اکنون به دنبال یک گرد هم آئی بین المللی باشیم تا دولت ها، مسئولان
دولتی، و رسانه ها را مجبورکند که بطور کامل از این واژه استفاده نکنند و بطور
عقلائی روی طبیعت و علل رفتار های خشونت بار تمرکز کنند چه از سوی ضعفا و چه از
سوی قدرتمندان و کوشش برای کاستن از این رفتارهای خشونت بار و برای معکوس کردن
روند رو به رشد کنونی به سمت دورتسلسل جهانی که آزادی کمتر و واهمه بیشتری دارد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اصل مطلب را دراین لینک
بخوانید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<a href="http://www.counterpunch.org/2015/12/07/terrorism-the-indefinable-word/"><span dir="LTR">http://www.counterpunch.org/2015/12/07/terrorism-the-indefinable-word</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>/</span></a><span lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-53183130956691345792015-12-07T05:33:00.001+03:302015-12-07T05:33:24.278+03:30کنفرانس وحدت یا کنفرانس پراکندگی[1]<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;"><b><span lang="FA">رابرت
فیسک</span></b><span lang="FA"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">اواخر این ماه هرکس که با رئیس
جمهور سوریه بشارالاسد مخالف باشد به ریاض
دعوت می شود. بایک استثنای مهم، نمایندگانی از داعش در آنجا نخواهند بود.<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">به گفته مطبوعات تحت کنترل
دولت درعربستان سعودی حداقل 65 « شخصیت مخالف» قراراست تا قبل ازمذاکرات صلح چند
جانبه درباره سوریه درسال آینده به هدفی دست نیافتنی- وحدت اعراب- برسند. ولی کل قضیه بعید نیست همانند 70000 جنگجویان «
میانه روی» دیوید کامرون گیج کننده باشد. به ما اطمینان می دهند که از سوی «
مخالفان مسلح» هم نمایندگانی حضور خواهند داشت. ولی این مخالفان مسلح کیان
اند؟ آیا قصابان و فرقه گرایان وابسته به
القاعده تحت عنوان جبهه النصرت که از سوی منابعی درقطر تامین مالی می شوند به
عنوان « میانه روهای» تازه حضور خواهند داشت؟ و سپس با « ارتش آزاد سوریه» که در
عمل وجود ندارد روبرو هستیم که به یقین آماده است تا به ریاض برود- حتی اگربخواهد
موجودیت خود را ثابت کند <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">آیا کردها حضور خواهند داشت؟
ترکها که وقت بیشتری صرف بمباران آنها می کنند تا هر گروه دیگر حتما موافقت
نخواهند کرد. ایرانی ها تا به همین جا خشم خود را بیان داشته اند و مدعی شده اند
که کنفرانس سعودی باعث شکست مذاکرات بین المللی دروین خواهد شد. وزیر امورخارجه
امریکا جان کری ولی با کنفرانس سعودی موافقت کرده است. چرا باید واشنگتن با یک
برنامه ای که یکی از متحدان « میانه رو»ی امریکا- عربستان سعودی- تهیه دیده مخالفت
کند؟ ولی همان طور که نمایندگان مجلس در انگلیس اکنون دیگر می دانند همه چیز بستگی
دارد به این که منظورتان از «میانه رو» چیست؟<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">بیچاره آلمانی ها که قرارشد
1200 سرباز ، یک کشتی جنگی، و هواپیماهای جاسوسی – درنقش بطور جدی بدون درگیری
مستقیم در جنگ- به جنگ سوریه بفرستند. دیروز البته نفس نفس زنان اعلام کردند که «
درکوشش برای حل درگیری های منطقه عربستان سعودی یک شریک تعیین کننده است». یک
ادعای ضروری ولی خیلی پرسش برانگیز به خصوص پس از این که بخش خدمات امنیتی خارجی
آلمان شدیدا به وزیر امورخارجه عربستان سعودی- محمد بن سلمان- به خاطر مداخله خون بارش
در یمن تاخته است. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">« یک سیاست غیر قابل کنترل
مداخله» چیزی است که بخش خدمات امنیتی خارجی آلمان بمباران شورشیان شیعه هوتی را
از سوی عربستان سعودی تصویر کرده است با این ادعا که شاهزاده و پدرش – سلطان تازه
سلمان- می خواهند خود را به عنوان « رهبران دنیای عرب» معرفی نمایند. کار آژانش
امنیتی آلمان- به گفته سخنگوی وزارت امورخارجه- این است که « به درخواست دولت
برایش اطلاعات تهیه کند» نه این که « بخواهد اطلاعات در اختیار روزنامه نگاران
بگذارد». این نکته ها به این معناست که ارزیابی آژانس امنیتی خارجی ازنقش عربستان
سعودی درست بوده ولی متاسفانه به دست کسانی رسیده که نباید می رسید. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">و بالاخره می رسیم به داعش.
نظر به این که سنت وهابی فرقه گرائی آنها و خشونت شان دقیقا همان ایمان وهابی است
که اساس نظرگاه عربستان سعودی در باره مذهب سنی است و نظر به این که بخش غالب
منابع مالی این فرقه از سوی عربستان سعودی تامین می شود باید پرسید که چه کسی
دیدگاه منحصربفرد، ناب، و خشونت بار داعش را در کنفرانس ریاض نمایندگی خواهد کرد؟<o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">تردیدی نیست که درمقایسه با
دیگر گروه های مخالف که درریاض مشارکت خواهند داشت، آنها سرسخت ترین مخالفان رژیم
اسد هستند. تمایلشان به سرزدن نباید باعث شود در کنفرانس شرکت نکنند، حداقل به این
دلیل که جبهه النصرت که در ریاض حضور خواهد داشت جلادهائی که گردن می زنند دارد. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">بطور کلی این باید کنفرانس
جالبی باشد. 20 عضو ار « ائتلاف» پاره پاره سوریه قراراست شرکت کنند به اضافه 7
عضو از داخل سوریه. ائتلاف ملی سوریه می گوید « رهبران تجارتی و مذهبی» درریاض
خواهند بود. سفیر عربستان سعودی در سازمان ملل متحد، عبدالله الموالیمی تاکید دارد
که « نمایندگان همه گروه های مخالفین» حضور خواهند داشت. به یقین این یعنی همه به
استثنای کسانی که پذیرش شان باعث دستپاچگی زیادی عربستان سعودی خواهد شد. جوانان
عضو داعش- اگر دعوت شوند- می توانند از موزه تازه ای که قراراست در ریاض احداث
شود- عمدتا برای بنیان گذار باوروهابی که آنها این همه صادقانه به آن باور دارند
بازدیدنمایند. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">اصل یادداشت را در این لینک
بخوانید. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="right" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;"><a href="https://zcomm.org/znetarticle/saudi-arabias-unity-summit-will-only-highlight-arab-disunity"><span dir="LTR">https://zcomm.org/znetarticle/saudi-arabias-unity-summit-will-only-highlight-arab-disunity</span></a><span lang="FA"><o:p></o:p></span></span></div>
<div align="right" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">/<o:p></o:p></span></span></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;"><br clear="all" />
</span><hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///E:/Imperialism/%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%20%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA%20%DB%8C%D8%A7%20%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%20%D9%BE%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="line-height: 150%;"><span style="font-family: Times, Times New Roman, serif;">[1]</span></span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR"> </span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> عنوان این یادداشت از من
است. ا.س.</span><span lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-51339751607141522202015-12-05T05:39:00.001+03:302015-12-05T05:39:03.372+03:30امپریالیسم عریان مداخلات بشردوستانه<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">اجامو
باراکا<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">شماری از منتقدان من از چپ و
راست دربرخورد به مقاله من « سوریه و رسوائی مداخلات بشردوستانه»<a href="file:///H:/Imperialism/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85%20%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87.docx#_ftn1" name="_ftnref1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>آن را محکومیت نسنجیده و غیر
ضروری سیاستی دانسته اند که ابزار ضروری را در اختیار جامعه بین المللی می گذارد
تا ازحقوق بشر حمایت کرده و جان های بی گناه را نجات بدهد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">ولی تصمیم اخیر دولت اوباما
برای افزودن برریسک در سوریه با درگیری بیشتر و مستقیم نظامی تز اولیه مرا تائید
کرده است که مداخلات بشردوستانه اتفاقا ربطی به مسائل بشر ندارد و درواقع یک ابزار
تبلیغاتی است که « به دولت امریکا پوشش کامل ایدئولوژیک و منطقی درونی می دهد تا به عنوان « ژاندارم» جهانی نظام
سرمایه داری به کارش ادامه بدهد».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">بنگرید به درامای مدیریت شده
ای که هفته گذشته در واشنگتن شاهدش بودیم وقتی قرارشد سیاست تازه امریکا درسوریه
اعلام شود. دریک بازسازی غیر واقعی از
فرایندی که به جنگ غیر قانونی درعراق منجر شداین روشن شد که درحالی همگان منتظر
بودند تا نتایج جلسات اعضای ارشد دولت اوباما اعلام شود که گفته می شد درحال بحث
در باره مرحله بعدی سیاست امریکا در سوریه هستند، فهمیدیم که اتقاقا تصمیم به این
که بطور مستقیم در جنگ داخلی سوریه مداخله کنیم چند هفته پیش گرفته شده است. به
این ترتیب جلسه هفته گذشته در واقع یک تاتر سیاسی بود تا دولت امریکا « یافته هایش»
را درباره استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیائی اعلام کند . همان طور که یکی از
مسئولان گفت سلاح شیمیائی « توجیه تازه ای برای مداخله» فراهم کرده است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">بابازنگری درباره فریب « سلاح
کشتارجمعی» دولت امریکا « تائید کرد» که نیروهای سوری از سلاح شیمیائی استفاده
کرده اند که باعث مرگ بیش از 100 تن از 90000 هزارتنی شد که دراین درگیری ها کشته
شده اند. یدون هیچ سند و هیچ تائیدیه از سوی مقامات مستقل،دولت اعلام کرده است که
خود را موظف می داند تا بطور مستقیم دراین درگیری ها شرکت نماید برای این که مردم
سوریه را از دست حکومت آدم کش شان نجات بدهد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">ولی بطور چشمگیری بخش عمده ای
از مردم امریکا تا به حال این طرح تازه دولت را باورنکرده اند. احتمالا به خاطر
سخت گیری های اخیر دولت روی روزنامه ها برخلاف وضعیتی که قبل از حمله به عراق وجود
داشت این روزنامه ها بصورت مبلغان خیلی جدی مواضع دولتی درنیامده اند. احتمالا تا
حدودی توضیح می دهد که چرا بعضی از روزنامه های جریان اصلی درامریکا حداقلی از
اطلاعات و تحلیل درگیری سوریه را اجازه می دهند تا به مردم امریکا از یک نظرگاه
انتقادی عرضه شود. می توانم به اطلاعاتی اشاره کنم که اگرجه دراختیار مردم بقیه
دنیا هست ولی درامریکا این چنین نبود. برای مثال این واقعیت که اکثریت مردم سوریه
از جمله اکثریت مسلمانان سنی- از دولت حمایت می کنند چون از فتاتیک های مذهبی که
برای « رهائی» اینها وارد کشور شده اند واهمه دارند. به جای این که کشتار روزافزون
مردم دراین درگیری را به حساب عملیات آدمکشانه دولت سوریه بگذارند، بعضی روزنامه
ها شواهدی ارایه داده اند که سربازان دولت سوریه و مردم عادی هوادار دولت درواقع
43.2% از کسانی هستند که کشته شده اند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">یک خبر کوچک دیگر که نشان دهنده
تغییر کوچکی است در شیوه اطلاع رسانی درگیری سوریه به مردم امریکا اتفاق افتاده این
که اخیرا نیویورک تایمز نتایج یک نظرپرسی شدیدا انتقادی از مواضع دولت امریکا
درباره سوریه را منتشر کرده است. درنوشته ای که همراه آن منتشر شد آمده است که
رئیس جمهور اوباما هیچ گونه استراتژی کلی برای سوریه و برای خاورمیانه ندارد و
درواقع قربانی تله های تبلیغاتی شده است که « به رهبران خارجی می گوئیم که باید
بروید( بدون این که هیچ طرحی دردست باشد که آنها را به این کار مجبوربکنید) تا
کشیدن خط قرمز درباره استفاده از سلاح شیمیائی و بعد اجبار به عمل کردن به تهدید».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اگرچه این خوب است که رسانه
های جریان اصلی دورنمای انتقادی داشته باشند ولی این اشتباه است اگر گمان کنیم که
دولت هیچ استراتژی مشخصی در باره سوریه با اهداف مشخص ندارد. پی آمد بیان این که
دولت هیچ برنامه ای درسوریه ندارد و شعاردهی نادرست ولی معصومانه آنها را به تله
انداخته که تصمیم به عمل بگیرند یک ادعای شناخته شده ای است درباره بی آزاری ومعصومیت که لیبرالها اغلب چنین ادعائی دارند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">فراتر از این که در تله شعاردهی
گیر افتاده باشد دولت اوباما از همان ابتدای بحران سوریه آگاهانه و بطور منظم دست
به مانور زد تا واقعیت ها را به شیوه ای در بیاورد که به نفع اهداف استراتژیک اش
باشد. هدف هم معلوم است تغییر توازن قوا درمنطقه علیه ایران از طریق تسلیم یا
نابودی دولت سوریه. وقتی فرصتی پیش آمد، این هدف استراتژیک بود که متاثراز موقعیت
استراتژیک امنیت ملی امریکا درمنطقه خاورمیانه از سوی دولت اوباما با موفقیت تمام
به صورت دامن زدن به جنگ داخلی در سوریه درآمد. آن چه که نوشته نیویورک تایمز قاطی
کرده است این که تصمیم گیری های تاکتیکی را درشرایط دائما در حال تغییر- برای نمونه
تسلیح علنی شورشیان- با « نبودن استراتژی» یکی گرفته است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListBulletCxSpFirst" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: none; tab-stops: 36.0pt; text-align: justify; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">امریکا
یک فرصت استراتژیکی یافت تا طرح خود را برای تغییر رژیم درسوریه با استفاده
ازافسانه هائی که درباره بهارعربی گفته می شود به اجرا دربیاورد. جنگ « موفقیت
آمیز» غربی ها در لیبی، و البته که برگ
انجیرایدئولوژیکی مداخلات بشردوستانه هم هست.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListBulletCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: none; tab-stops: 36.0pt; text-align: justify; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"> متاسفانه فعالان ضد جنگ، ضد امپریالیسم، و حقوق
بشر نتوانستند استراتژی موثری برای مقابله با این جنگ طلبی ها تدوین نمایند. در
نتیجه امروز با وضعیتی روبروهستیم که دولت اوباما نه فقط شیوه های تازه ای برای
فریب مردم در پیش گرفته تا از جنگ حمایت بکنند، بلکه برای گیج کردن بیشتر مخالفان
نمایشنامه تازه ای تحت عنوان مداخلات بشردوستانه هم به آن اضافه کرده است. به جای
این که از خطر فوری- مثل این ادعای مسخره که صدام حسین ممکن است سلاح کشتار جمعی
به القاعده بدهد- حرف بزنند، درمورد سوریه ضرورت مداخله تنها « بشردوستانه» است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListBulletCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: none; tab-stops: 36.0pt; text-align: justify; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">به
همین دلیل است که ارجحیت فعالان ضد جنگ، ضد امپریالیسم و حقوق بشر درامریکا مقابله
با کوشش های دولت برای طبیعی جلوه دادن جنگ است با کنار زدن پوشش اخلاقی اش یعنی
مداخلات بشر دوستانه و افشای واقعیت زشت امپریالیستی اش. هیچ گروه دیگری غیر از ما
نمی تواند این کار را بکند. همان طور که در قصه ها می خوانیم امپراطوری که باور
کرده بود بهترین لباس را پوشیده است و هیچ یک ازرعیت هایش هم جرئت نداشتند به
حقیقتی که با چشمهای خویش می دیدند- عریانی امپراطور- اعتراف کنند. حالا شده وضعیت
ما باید با قاطعیت اعلام کنیم که اگرچه درجهان در پوشش افسانه مداخلات بشردوستانه
می گردند ولی امپریالیسم در واقع عریان است و این عریانی هم زشت و دل ناپسند است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListBulletCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: none; tab-stops: 36.0pt; text-align: justify; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">این
مقاله در ژوئن 2013 منتشرشده است. اصل مقاله را به انگلیسی در لینک زیر بخوانید. <o:p></o:p></span></div>
<div align="right" class="MsoListBulletCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<a href="http://www.globalresearch.ca/the-empires-new-clothes-the-naked-imperialism-of-humanitarian-intervention/5339577"><span dir="LTR">http://www.globalresearch.ca/the-empires-new-clothes-the-naked-imperialism-of-humanitarian-intervention/5339577</span></a><span lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
<div align="right" class="MsoListBulletCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="right" class="MsoListBulletCxSpLast" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-left: 0cm; text-indent: 0cm; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText">
<a href="file:///H:/Imperialism/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85%20%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%B4%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></a>
http://www.counterpunch.org/2013/06/04/syria-and-the-sham-of-humanitarian-intervention/<span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-70522680792192797242015-12-02T04:10:00.001+03:302015-12-02T04:10:12.277+03:30مشکل بمباران داعش<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">پاتریک
کوبرن<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">برنامه دیوید کامرون برای
پیوستن به جنگ در سوریه نگران کننده است، و سرشار است از توهم درباره موقعیت سیاسی
و نظامی که درواقعیت وجود دارد. یک دعوتی است برای تکرار شکست های پیشین در عراق،
افغانستان، و لیبی بابرآورد غلط از توانائی و امکانات دوستان و دشمنان دراین
درگیری.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">آقای کامرون تصویری به دست می
دهد از آن چه در سوریه و عراق می گذرد که درواقع منعکس کننده خواسته های دولت او
است. یعنی درواقع آن چه دولت او می خواهد. اگر او و دیگرانی که مسئول اجرای سیاست
بریتانیا هستند به واقع به این گفته ها باور دارند باید شاهد یک غافلگیری زشتی
باشیم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">این مهم است بدانیم که پس از
5432 حمله هوائی بوسیله امریکا و متحدانش که در360 موردش بمب افکن های انگلیسی هم
مشارکت داشتند، آیا داعش درعراق قوی تر شده است یا ضعیف تر. نیروی هوائی انگلیس
1600 ماموریت انجام داده است که نشان می دهد هدف گیری نیروهای چریکی ازآسمان چقدر
دشوار است و ناگفته روشن است همین مشکلات در سوریه هم وجود خواهد داشت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">آقای کامرون می گوید با حمایت
نیروی هوائی کشورهای عضو ائتلاف، نیروهای عراقی پیشروی داعش را متوقف کرده « 30
درصد سرزمین عراق را باز پس گرفته اند». در واقعیت وضع به مراتب بدتر است. داعش
رمادی – پایتخت منطقه انبار را درماه مه تصرف کرد و با وجود حمایت چشمگیر نیروی
هوائی امریکا ارتش عراق را بیرون رانده است. مناطقی که داعش از دست داده درمقایسه
با موصل و سواحل فرات مناطق حاشیه ای هستند. پرقدرت ترین نیروی ضد داعش در عراق
نیروهای میلیشای شیعه هستند که از سوی ایران حمایت می شوند و البته نیروهای کشورهای
ائتلافی از آنها حمایت نمی کنند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">درسوریه متحدان ما قراراست
مخالفان مسلحی باشند که به اصطلاح هم با دولت اسد می جنگندو هم با داعش. این
نیروها عمدتا در سلطه سازمان وابسته به القاعده، جبهه النصرت و احرار الشم – که یک
گروه سنی است که با جبهه النصرت متحد شده است. یک جائی که نیروهای « میانه رو»
اندکی قدرت داشتند در جنوب بود که یک حمله به شدت تبلیغ شده « طوفان جنوبی» را
انجام دادند که اتفاقا در آن شکست خوردند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">توضیحات آقای کامرون در باره
استراتژی اش با اشاره به «میانه روها» که کاملا آگاهانه آنها را مشخص نمی کند بیان
می شود، چون وجودشان دربهترین حالت چندان روشن نیست. این بسیار مددکار بود اگر
چنین گروهی وجود می داشت ولی متاسفانه وجود ندارد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">دولت آقای کامرون به نظر نمی
رسد درنظر گرفته باشد که دارد دریک جنگ داخلی بسیار پیچیده و بسیار خون بار مداخله
می کند. این پیش باوری وجود دارد که اگرقرارشد اسد برود، یک دولت گذار سوری تشکیل
می شود که مورد قبول همه سوری ها خواهد بود. یک سناریوی محتمل تر ولی این است که
کنار رفتن اسد باعث می شود نهاد دولت ازبین برود و شاهد پیروزی داعش و برقراری خلافت
خواهیم شد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">بریتانیا احتمالا حداقل
نیروهای نظامی را درجنگ علیه داعش خواهد داشت ولی نباید بدون داشتن دانش کافی از
میدان های نبرد وارد این جنگ خطرناک شود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اصل مطلب را دراین لینک
بخوانید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://www.counterpunch.org/2015/11/30/nasty-surprises-the-problem-with-bombing-isis/">http://www.counterpunch.org/2015/11/30/nasty-surprises-the-problem-with-bombing-isis<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL" lang="FA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>/</span></a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-27875878985544808262015-12-01T03:33:00.003+03:302015-12-01T03:33:44.301+03:30صعود امپریالیسم آلمان<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">فلوریان
زولمن<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA"><br /></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">در31 اوت 2014 دولت آلمان
تصمیم گرفت درحمایت از مبارزه شان با داعش برای کردهای شمال عراق اسلحه بفرستد.
این اولین باراست که پس از جنگ جهانی دوم آلمان رسما به یک منطقه ای که در آن
درگیری نظامی وجود دارد اسلحه فرستاده است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">درواقع مردم آلمان درباره
درگیری آلمان در مسائل جهانی به ویژه درپیوند با سیاست های نظامی بسیار محتاط
هستند. براساس نظرسنجی ای که از سوی اداره امورخارجه فدرال همراه با موسسه کوربر
صورت گرفته 60 درصد از مردم آلمان با « درگیری» بیشتر آلمان درمسائل جهانی مخالف اند
و تنها 37 با آن موافق اند. ازآن مهم ترتنها 13 درصد ماموریت نظامی را به عنوان یک
وسیله اعمال سیاست خارجی مطلوب قبول دارند. با این وصف در کنفرانس امنیتی مونیخ در
ژانویه 2014 وزیر دفاع آلمان ارسلا ون درلیون بر« مسئولیت آلمان برای درگیرشدن» درمسائل
بین المللی تاکید کرد. درگیری دواقع اسم رمزی است برای افزودن برظرفیت تهاجمی ارتش
آلمان. به این ترتیب نشریه معروف دار
اشپیگل می نویسد که ون درلیون بطور فعال « به نظر می رسد موضع پیشین آلمان در باره
عدم تمایل به اعزام نیروی نظامی را شل تر کرده است» اضافه می کند که این تغییر سیاست باعث « خشنودی خیلی ها» در آلمان
خواهد شد. آنها که ازتغییر سیاست خارجی آلمان خوشحال اند عمدتا از نخبگان هستند.
وزیر امور خارجه آلمان فرانک والتر حتی به « شکاف عمیقی» که بین مردم آلمان و
نخبگان سیاست خارجی وجود دارد اعتراف کرده و گفت باید این شکاف کمتر شود. تغییر
کنونی سیاست خارجی می تواند با هدف نخبگان آلمان برای پیشبرد منابع اقتصادی و ژئو پولیتیک
خوددرخاورمیانه و جاهای دیگرهم خوانی داشته باشد. اغلب مداخلات نظامی درآینده به
نظر می رسد از این تمایلات امپریالیستی منتج شده باشد. جمعیت آلمان، که از گذشته
نازیسم و طاعون نظامی گری آگاه هستند، با این طرح سیاست پردازی موافق نیستند. این
عدم توافق را پروفسوربازنشسته محسن مسرت از دانشگاه اسنابروک درآلمان در </span><span dir="LTR">MRZine</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> به این صورت توضیح داده است: « به ویژه از ابتدای امسال نخبگان
سیاسی آلمان خواستار « مسئولیت بیشتر» در سیاست جهانی بودند. به این منظور آنها می
خواهند همه محدودیت های موجود برسرراه انتقال سلاح به مناطق درگیر جنگ و همین طور
موانع پارلمانی برای به اصطلاح مداخلات بشردوستانه کاهش یابد. از آن موقع تا کنون
کوشش زیادی شد تا هرگونه مخالفت اخلاقی از ذهنیت جمعی آلمانی ها حذف شود تا
بتوانند بدون هرگونه محدودیتی در درگیری های نظامی جهانی مشارکت نمایند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">نظامی کردن سیاست خارجی آلمان
به 1990 برمی گردد، یعنی وحدت دو آلمان که حاکمیت کامل آلمان را برقرارکرد. از آن
موقع تا کنون، به نظر می رسد بین احزاب اصلی( به استثنای دای لینک) توافقی صورت
گرفته که باید نیروی نظامی آلمان را بیشتر کرد و همسوو هم خوان با ناتو، سیاست
خارجی تهاجم آمیزی در پیش گرفت.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">براساس یک پژوهش که بوسیله
میبریت برهم، کریستین کوخ، وارنرروف و پیتر استروتینسکی انجام گرفت از 1990 ارتش
آلمان در35 « فعالیت» خارجی مشارکت کرده است. برای مثال می توان اشاره کرد به
مشارکت آلمان در جنگ کوسوا در 1999، ( بمباران یوگسلاوی سابق بوسیله ناتو که اولین
ماموریت جنگی ارتش آلمان از جنگ دوم جهانی به این سوبود) و درجنگ افغانستان در
2001 ( پس از 2002 جزو نیروهای کمک های امنیتی بین المللی شد). برخلاف باور عمومی
آلمان در جنگ 2003 عراق هم مشارکت کرد. درحالی که صدراعظم آلمان در آن زمان،
گرهارد شرودر درگیری مستقیم نظامی را درمراحل اولیه « عملیات» رد کرد ولی دولت اش
جنگ را تائید کرده بود. آلمان برای نیروهای امریکائی حمایت های لجستکی زیادی تدارک
دید 80 درصد همه نقل و انتقالات نظامی امریکا از فرودگاههای آلمان آغاز شد که
بوسیله نیروهای آلمان اداره می شدند. بعلاوه، نیروهای امنیتی آلمان به همراه نیروی
نظامی امریکا و آژانس دفاعی امنیتی درعراق همکاری داشتند. پس از جنگ عراق، ارتش
آلمان به پلیس و ارتش عراق آموزش می دادند. به این ترتیب بود که دادگاه فدرال در
لاپزیک در 2005 نتیجه گرفت که دولت آلمان درطول جنگ عراق بی طرف نبوده است. همان
طور که حقوق دان فقید مایکل مندل متذکر شد، جنگ کوسوا در1999، جنگ افغانستان در
2001 و جنگ عراق در 2003 هم علیه قوانین بین المللی انجام گرفتند. آن چه عبرت آموز
است این که آلمانی ها بعید نیست در فعالیت های نظامی مشارکت کرده باشند که بسیار
شبیه به آن چه هائی که نازی ها را به دادگاه نورنبرگ کشانده است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">درمطبوعات رسمی آلمان و در
میان محافل آکادمیک پی آمدهای اخلاقی و حقوقی نظامی گری آلمان و صعود سیاست خارجی
امپریالیستی به اندازه کافی مورد بحث قرارنگرفته است. درواقع سیاست خارجی
امپریالیستی درپوشش انگ های فریب کارانه ای چون « امنیت» و « دفاع» کتمان شده اند.
به یک تعبیر اورولی فعالیت های نظامی در خارج از آلمان اغلب به عنوان « حفظ صلح» و
« ساختن صلح» طبقه بندی می شوند. با این همه میبریت برهم، کریستین کوخ، وارنرروف و
پیتر استروتینسکی دربررسی شان اشاره می
کنند که سیاست « دفاعی» آلمان معنای تازه ای پیدا کرده است. این امنیت درباره
امنیت انرژی و منابع طبیعی و اهداف ژئوپولیتیک و حفظ برتری اقتصادی کشورهای جهان
اول دربرابر رقابت رو به رشد کشورهای نوظهور ( به اصطلاح کشورهای بریکز) است. با
این ترتیب، فریب نباید بخوریم و گمان کنیم که ارسال اسلحه به کردها عمدتا به خاطر
این است که با داعش می جنگند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اصل مقاله را به انگلیسی در
این لینک بخوانید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="file:///G:/Imperialism/ZCommunications%20%C2%BB%20The%20Rise%20of%20German%20Imperialism.html">file:///G:/Imperialism/ZCommunications%20%C2%BB%20The%20Rise%20of%20German%20Imperialism.html</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"> </span><span dir="LTR" style="color: #333333; font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 10.5pt; line-height: 150%;"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-37153921203149084662015-11-30T04:28:00.005+03:302015-11-30T04:28:29.337+03:30حقیقت ستیزی اوباما<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">کرگ موری<o:p></o:p></span></b></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">چهارتن از متصدیان بمب اندازان
بدون سرنشین</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> (drone)
</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> نیروی هوائی امریکا اخیرا دست به افشا گری زدند
که این برنامه ترور فردی</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> با استفاده از این بمب اندازان چقدر وحشیانه است
و کمترین توجهی به قربانیان شخصی و بیگناه هم ندارد ( حالا بماند که رسانه های
رسمی اشاره ای به این افشاگری ها نکردند). دیروز متوجه شدند که حسابهای بانکی و
همه کارتهای اعتباری شان به دستور دولت امریکا بلوکه شده است. پی آمد آن روی زندگی
روزانه شان چشمگیر است. منبع اصلی من وکیل این 4 تن ، جسلین راداک است از طریق
شرکت سام آدامز( که هر دوی ما عضو آن هستیم).<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">هیچ گونه اتهام جنائی علیه این
4 تن اقامه نشده است، اگرچه چندین بار بطور کتبی آنها را تهدید کرده بودندکه تحت
تعقیب قرارخواهند گرفت. به نظر می رسددارائی های آنها با یک دستور از مقامات بالا
درپوشش قوانین ضدتروریستی ضبط شده است. نمونه دیگری از استفاده از قدرت « ضد ترور»
علیه کسانی که به هیچ ترتیبی تروریست نیستند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">دردوره ریاست اوباما درمقایسه
با حمع کل همه رئوسای جمهور پیشین امریکاتعداد بیشتری از افشاگران زندانی شده
اند. با این همه مقامات امریکائی به نظر
می رسد از تبلیغ منفی که تعقیب این متصدیان به دنبال خواهد داشت واهمه دارند چون
آنها تنها از پی آمد کشتارو اغلب قتل بی هدف که مجبور به آن شده بودند برسلامت خود
سخن گفته اند. به این ترتیب، زندگی شان به شکل وصورت های دیگری هم دارد نابود می
شود. لطفا مرابخشید اگر مجبورم یادآوری کنم که من دقیقا می دانم که آنها چه می
کشند چون خود من دقیقا همین را تجربه کرده ام. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">وقتی من درباره این که
بریتانیا درباره شکنجه و زندان مخفی خود را به جهالت می زندافشاگری کردم چندین بار
بطور کتبی از سوی وزارت امورخارجه بریتانیادرپوشش قانون مسائل سری تهدید شدم. و برای مدتی هرروزه فکر
می کردم که مرا دستگیر خواهند کرد. آن چه برای من دردناک بود انکار دائمی جک
استروا و این ادعای اوبود که بریتانیا هرگز به مقوله شکنجه کم توجه نبوده وآن را
زیرسبیلی در نکرده است و چیزی به عنوان زندان های مخفی وجودندارد و بعد درموارد
مکرر به روزنامه نگاران و سیاستمداران می گفت که من مشکل روحی روانی دارم و الکلی
هستم. البته هیچ گاه حسابهای بانکی مرا نبستند ولی درکوشش من برای گرفتن کار
مداخله کردند و نگذاشتند کار دیگری بگیرم. با این همه، من خوش شانس بودم! چلسی
مانینگ در17 دسامبر تولد خودرا در زندان جشن خواهد گرفت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">بدنیست یادآوری کنم که متصدیان
بمب اندازان بدون سرنشین چه گفته اند:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">«براینت گفت کشتن شهروندان با
بمب اندازهای بدون سرنشین مشکل تروریسم را تشدید می کند. « ما 4 تن را می کشیم و
10 تن میلیشیا تولید می کنیم» براینت گفت. « اگرشما پدر کسی را بکشید، عمو یا
برادرش را که کاری به کار کسی ندارند بکشید، اعضای فامیل می خواهند انتقام بگیرند».
دولت اوباما بسیار کوشید تا جزئیات برنامه بمب اندازهای بدون سرنشین مخفی بماند
ولی دربیانیه امروزشان متصدیان پیشین ازفرهنگی که درمیان کسانی که مسئول پیش بردن
این برنامه هستند شکل گرفته سخن گفتند. هس گفت فرهنگ متصدیان را تغییر دادند تا
آنها انسانیت کسانی که مورد هدف قرار می گیرند را انکار کنند. او گفت« دورنمای
معیوبی درباره کسانی که ما برآنها نظارت می کردیم به دست داده می شد» « هدف
قراردادن باید موردستایش قرار می گرفت و چیزی بود که ما باید انجام می دادیم». هس گفت
قتل کودکان و افزاد عادی از سوی بسیاری از این متصدیان عقلائی ارزیابی می شد. به
عنوان یک معلم پرواز هس ادعا می کند که بدون این که دادگاهی شده باشد از سوی
متصدیان ارشد خود توبیخ شد چون دانشجوئی را که «تمایل زیادی به کشتن دیگران داشت»
را رد کرده است. هس هم چنین از استفاده گسترده از الکل و مواد مخدربوسیله خلبانان
سخن گفت. متصدیان بمب اندازهای بدون سرنشین، با استفاده از نمک حمام و همین طور
مارجوآنای مصنوعی مست و بی اختیار می شدند برای این که بتوانند از آزمایش مواد
مخدر بگذرندو درکوشش برای این که « واقعیت را وارونه نمایند و تصویری از خود داشته
باشند که انگار درآن واقعیت نبوده اند». هس می گوید او حداقل 6 تن را از واحد خودش
می شناسد که استفاده از نمک حمام و مواد مخدر آنها را در طول ماموریت « مخمور»
کرده بود. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اصل یادداشت را به انگلیسی در
این لینک بخوانید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://www.globalresearch.ca/obamas-war-on-truth-usaf-drone-operators-who-blew-the-whistle/5492275">http://www.globalresearch.ca/obamas-war-on-truth-usaf-drone-operators-who-blew-the-whistle/5492275</a><span dir="RTL" lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-21301118730045924452015-11-29T05:10:00.000+03:302015-11-29T05:10:05.046+03:30چگونه تروریسم را متوقف کنیم- دست از این نوع فعالیت ها بردارید<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"><b>دیوید میلر<o:p></o:p></b></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اولین کاری که کشورهای غربی
برای توقف تروریسم باید بکنند این است که خودشان دست از تروریسم بردارند. زندان
های مخفی، شکنجه، کشتن افراد با بمب های خود هدایت شونده، یا بوسیله گروه های
ترور، و قتل عام شهروندان عادی ایجاد وحشت می کند و تروریست تولید می کند. ما می
دانیم داعش فرزند بلافصل سیاست فاجعه بار دولت بلربرای اشغال عراق است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">معماران آن جنگ اکنون اعتراف
کرده اند که دلایل دولت دربهترین حالت براساس یک دورنمای قلابی بود. امروز هم دولت
با استفاده از مبلغان تبلیغاتی می کوشد برای عمل نظامی خود حمایت جلب کند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">دیوید کامرون ادعا می کند« هفت
طرح فعالیت های تروریستی در بریتانیا در یک سال گذشته» از سوی « داعش هدایت می شده
و یا از تبلیغات آن گروه نشئت گرفته بود». خوب دقت کنید او می گوید « طرح ترور» که
از سوی سازمان های امنیتی ادعا می شود که انجام گرفته است ولی هیچ جزئیاتی از آن
دردست نیست. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">ما می دانیم وقتی جزئیات این
طرح های ترور معلوم می شود شواهدی به دست می آید که نشان می دهد آنها اصلا آن چه
که ادعا می شود نیستند. کسانی از ما به یاد دارند که « طرح ریسین» نه ریسین داشت و
نه طرحی بود. یک کارخانه شیمیائی در شرق لندن بود که وجود نداشت و همین روایت بود
درباره ادعای « بمب گذار بالقوه گلاسگو» درماه اوت سال قبل. باز دقت کنید که « از تبلیغات این گروه نشئت
گرفته بود». درواقع، یعنی این که هیچ ارتباط واقعی با داعش وجود ندارد. استفاده
فریبکارانه از زبان دراین ادعا هم حاضر است که این « کودتای تبلیغاتی» برای داعش
خواهد بود اگر نمایندگان مجلس به درستی تصمیم بگیرند و به ماجراجوئی کامرون رای
منفی بدهند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">این ادعا که ایدئولوژی « افراط
گرائی اسلامی» نیروی محرکه داعش و دیگر گروه هاست هم با هیچ شاهدی از جبهه ها
حمایت نمی شود. لیدا ویلسون از مرکز حل درگیری ها ی دشوار در دانشگاه آکسفورد
درباره تجربه مصاحبه با زندانیان داعش درعراق گزارش می دهد. او از یکی از این
زندانیان نقل قول می کند که چرا می جنگد « امریکائی ها آمدند» او می گوید« آنها
صدام را بردند ولی درعین حال امنیت ما را هم از ما گرفته اند. من اصلا از صدام
خوشم نمی آمد. در زمان او گرسنگی می کشیدیم ولی حداقل جنگ نداشتیم. ولی وقتی شما
آمدید جنگ داخلی شروع شده است» <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">اصل مطلب را به انگلیسی در این
لینک بخوانید.<o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span dir="LTR">http://www.globalresearch.ca/how-to-stop-terrorism-stop-committing-it/5492026</span><span lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-7469206531101142482015-11-21T05:00:00.000+03:302015-11-21T14:55:21.938+03:30چیزی که نمی تواند جلوی ترور را بگیرد، جنگ بیشتر است<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">الکس نانس</span></b><span lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">مرا خودخواه بدانید ولی من
دوست ندارم دریک حمله تروریستی به یک کنسرت کشته شوم. احتمالا ما باید سیاستی
متفاوت از مارپیچ جنگ با ترور را امتحان کنیم؟ همه چیز به کنار به نظرنمی آید این
جنگ موثربوده است. در 2001 وقتی 11 سپتامبر اتفاق افتاد، جهادگرایان یک گروه کوچکی
از شهروندان عربستان سعودی بودند که درکوههای افغانستان زندگی می کردند. امروزه
جهادگرایان بیش از نیمی از سوریه را درکنترل خوددارند، یک سوم عراق و بخش بزرگی از
لیبی را. آنهادر یمن، درافغانستان ( هنوز)، پاکستان، سومالی ودرنیجریه می جنگند. درهمین یک سال گذشته، دو
بار به پاریس حمله کردند، همین طور در سوس، شرم الشیخ، بیروت، و جاهای دیگر. اگر
غرب ازسپتامبر 11 به این سو کوشیده است جهادگرایان را متوقف کند، به وضوع این هدف
به دست نیامده است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">ولی واقعیت از این هم بسیار
وخیم تر است. هدف جهادگرایان این است که مسلمانها را تکان بدهند تا – آن گونه که
ادعا می کنند- بیدارشوند و به مبارزه آنها بپیوندند. بن لادن دراین باره به وضوح
سخن می گفت. یک تاکتیک برای رسیدن به این هدف این است که غرب را به عکس العمل شدید
تحریک بکنی و غرب هم ظاهرا بدش نمی آید این کاررابکند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">حمله واشغال عراق واضح ترین
مثال این مدعاست که بطور مستقیم به ایجاد دولت اسلامی عراق در 2007 منجر شد. از
طرف دیگر حمله های تروریستی موجب می شود که نظارت و بازرسی زندگی ما از سوی دولت
ها هم بیشتر می شود، هدف قراردادن جوامع مسلمان
نشین و تقسیم احتماعی بیشتر.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">بزرگترین متحد جهادگرایان
سیاست مداران وروزنامه نگارانی هستند که از هرکوششی برای درک این وضعیت جلوگیری می
کنند. فضای رسانه ای ما امروز پراز آدمهای سحطی نگری است که می گویند آنچه درپاریس
اتفاق افتاد حمله ای بود به آزادی و فرهنگ غرب، درنتیجه لازم نیست بیشتر برای درک
علل آن فکر و اندیشه کنیم. ولی درپنجشنیه داعش 43 نفر را دربیروت با دو تروریست
انتهاری کشت. یعنی آنها از فرهنگ اعراب هم متنفرند؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">فکر می کنم که ما به همان چرخه
ایکه از 2001 با موفقیت به نفع جهادگرایان کارکرده است ادامه خواهیم داد. ولی شخصا
و به خاطر منافع شخصی خود ترجیح می دهم که ما شیوه متفاوتی را تجربه کنیم. برای
نمونه به مشکل عربستان سعودی بپردازیم جائی که ایدئولوژی جهادی از آنجا می آید و
ترجیح می دهد تا داعش و دیگر گروه های جهادگرا موفق بشوند حتی اگر این پیروزی به
این معنا باشد که مسلمانان شیعه نمی توانند زندگی کنند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">یا مثلا دست از حمایت ترکیه
برداریم که سازمان های امنیتی اش به جبهه النصرت کمک می کنند و دربرخورد به داعش
خودشان را به کوری می زنند چون از کردها بیشتر از جهادگرایان متفرند و درحالی که
ناتو هم می داند کردها را بمباران می کنند. یا مثلا سعی کنیم از انهدام کشورهائی
چون عراق و لیبی دست بر داریم دو کشوری که اکنون بطور عمده در کنترل جهادگراها
هستند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">با مثلا بطور جدی وواقعی برای
پایان بخشیدن به جنگ در سوریه کوشش کنیم که هم دشوار است و هم پیچیده ولی انگلیس
حداقل کاری که می تواند بکند این که مثل مذاکرات صلح در ژنو یک و ژنو 2 در 2012 و
در 2014 مانع
این مذاکرات نشود و آن را بلوک نکند. انگلیسی ها، فرانسوی ها و امریکائی برای
چندسال براین باور بودند که منافع استراتژیک شان دراین است که جنگ سوریه هم تداوم
یابد. یعنی با تضعیف سوریه که متحد ایران است و در نتیجه دشمن اسرائیل را ناک اوت می
کنند. ولی این سیاست درراستای منافع ما، مردم و به یقین هزاران سوری که در این
میان کشته شدند نبود. مثلا به پناه جویان که می کوشند از این زندگی وحشتناک
بگریزند کمک کنیم چون ما باید به کسانی که نیازمندند کمک کنیم و هم چنین به این
دلیل که این عاقلانه نیست که بگذاریم میلیونها انسان دراین شرایط وحشتناک در این
کمپ ها زندگی کنند تنها کاری که می کند نارضایتی انباشت می شود. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">می دانم هروقت که یک حمله
تروریستی اتفاق می افتد اولین عکس العمل مردم این است که بطور مستقیم به آنها حمله
شود، کسانی که دست به این حملات می زنند را تنبیه کنیم تا دیگران درس بگیرند. ولی
این نوع عکس العمل ها از 2001 با نتایج منهدم کننده ای دنبال شده اند و جهادگرایان
درواقع تنها برندگان آن بودند و درواقع بخش مرکزی استراتژی آنهاست. من نمی دانم
چرا ما همیشه با این نگاه همراهی می کنیم. فکر می کنم بهتر است دست به کارهائی
بزنیم که احتمال دارد بهتر کار بکند. </span><span dir="LTR"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
http://www.redpepper.org.uk/the-one-thing-that-wont-stop-terror-is-more-war/<o:p></o:p></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-80699476384258179682015-11-18T05:10:00.002+03:302015-11-18T05:10:37.281+03:30مشکل امپریالیسم است نه داعش<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA">الکس
کالینیکوس<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">به یقین احمقانه ترین حرفی که
درباره حملات به پاریس گفته شد آن چه ای است که رئیس جمهور فرانسه فرانسیس اورلاند
گفت وقتی اعلام کرد که آن چه که اتفاق افتاد « یک عمل جنگی» بود. البته که بود ولی
این جنگ درجمعه هفته گذشته شروع نشده است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">خیلی که به عقب برگردیم جنگ با
جنگ خلیج در1990-1991 آغاز شد، یعنی اولین مداخله دورتازه مداخله امپریالیستها در
خاورمیانه.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA"> البته این مداخلات امپریالیستی، کشتار و بمب
افکنی درپاریس را بخشی از یک مبارزه ضد امپریالیستی نمی کند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">کشتاربدون تبعیض غیر نظامیان
از سوی هرکس که باشد می خواهد داعش بوده باشد و هوادارانش و یا امریکا و متحدانش،
غلط است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">ولی اشتباه است اگر فکر کنیم این
تقابل یک تقابل بین دو ابلیس یا یک دیگر برابر است- همان طور که خیلی ها درچپ چنین
می اندیشند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">داعش یک نهضت ارتجائی و
ضدانقلابی است. ولی درضمن نتیجه انهدامی است که از اشغال 2003 عراق به این سود و
تداوم اشغال و شکست بهارعربی صورت گرفته است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">مسئولیت نهائی صعود داعش
درواقع به گردن قدرت های امپریالیستی غربی و دست نشاندگان شان در منطقه است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">وزیر عدلیه درسایه حزب کارگر-
لرد فالکنر که در دولت تونی بلر وزیربود وبرای اشغال عراق رای داده بود دربرنامه
اندورما ر در یک شنبه گذشته چندین بار به « شکست داعش» اشاره کرد. این عبارت حتی
از سوی اتئلاف برای توقف جنگ که با قاطعیت با اشغال عراق مخالفت کرده بود هم بکار
گرفته می شود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">ولی « شکست داعش» با توجه به
وضعیت موجود درعراق و سوریه- که داعش در این دوکشور قوی تر است- حرف مفتی بیش
نیست.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">پاتریک کوکبرن اخیرا درلندن
ریویو او بوکز نوشت « چند سال پیش یک سیاستمدار عراقی دربغداد به من گفت، مشکل
عراق این است که طرف های درگیر هم خیلی قوی هستند و هم خیلی ضعیف. یعنی قوی اند
چون نمی شود شکست شان داد. ضعیف اند یعنی نمی توانند پیروز شوند».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">امروزه همین وضعیت در سوریه
وجود دارد. حتی اگر یک نیروی درگیر تقابل با شکست موقت روبرو شود حامیان خارجی
برحمایت خود می افزایند، بخش غیر داعش اپوزیسیون در سوریه که در حال فروپاشی بود
با کمک های عربستان سعودی، قطرو ترکیه در 2014 نجات داده شد و امسال هم اسد بوسیله
روسیه، ایران حزب الله نجات یافت.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">همین شرایط درپیوند با قدرت
های امپریالیستی هم وجود دارد- امریکا و روسیه- که اکنون در سوریه درگیرند. پس از
شکست شان در عراق و افغانستان، هیچ کدام دوست ندارند دست به مداخله نظامی زمینی
بزنند. درنتیجه کاری که می کنند سوریه را بمباران و موشک باران کرده اند و می
کنند. بی نتیجگی این سیاست درروزی که پاریس مورد حمله قرارگرفت آشکار شد. درروز
جمعه دیوید کامرون در بیرون از شماره 10 دانینگ استریت یک مصاحبه مطبوعاتی انجام
دادتانقش انگلیس درقتل با درون محمداموازی را توضیح داده روشن نماید. چندساعتی
بیشتر طول نکشید تا روشن شد این گونه « دفاع از خود» به شهروندان غربی هیچ گونه
حمایت و امنیتی نمی دهد. داعش یک ماشین عظیم برای مبارزه ایجاد کرده است که براساس
ترکیبی است از غارت سازمان یافته و تندروی ایدئولوژیک. کاری که می کند خشم و نفرت
ناشی از مداخلات غربی ها را به شکل معیوبی کانالیزه می کند. لیدا ویلسون درنشریه
نی شن درباره مصاحبه خود با شماری از جنگ جویان اسیرشده داعش نوشته و آنها را «
کودکان برنامه اشغال» نامیده است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">«آنها به دنبال یک دولت بی مرز
اسلامی خلیفگی نیستند بلکه داعش اولین گروهی است که پس از فروپاشی القاعده به این
مردان جوان تحقیر و سرکوب شده امکان می دهد تا از کرامت، خانواده و قبیله خود دفاع
نمایند»<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">تنها احیای انقلاب های عربی
است که می تواند آن چنان نیروی اجتماعی تولید کند که بتواند از پس داعش برآید و از
همه مهم تر این که این انقلاب باید بتواند راههای بهتری برای استقامت دربرابر سلطه
امپریالیستی و سرنگونی طبقه حاکمه محلی ارایه نماید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">کامرون درواقع این ارتباط را
کاملا واضح بیان کرد وقتی حدودا یک هفته قبل ازقتل های پاریس دربیرون شماره 10
دانینگ استریت ایستاد تا به پرزیدنت فاتح السیسی قصاب انقلاب مصر خوش آمد بگوید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">این ادعا که به کشتار پاریس با
« جنگ بدون گذشت» عکس العمل نشان خواهیم داد- آن طور که اورلاند می گوید- تنها
باعث تداوم این دورتسلسل مداخله، کشتار خواهد شد و مرگ و عذاب درخاورمیانه و
درمراکز امپریالیستی افزایش خواهد یافت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA">درغرب ما نمی توانیم داعش را «شکست
بدهیم» ولی می توانیم سهم مان را درانهدام این دورتسلسل ایفا نمائیم با سازمان دهی
نهضت های توده ای و فشار برروی رهبران ما
که دست از اذبت و آزار امپریالیستی بردارند.</span><span dir="LTR"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
https://socialistworker.co.uk/art/41713/Our+job+is+to+defeat+imperialism%2C+not+Isis<o:p></o:p></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-65307981682468006202015-10-13T21:25:00.002+03:302015-10-13T21:25:56.657+03:30<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div dir="rtl" style="text-align: right;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;">این مطلب را در29 اسفند 1388 نوشته ام الان یک با ردیگرخواندمش به قول ناصرالدین شاه قاجار« خودمان خوشمان آمد» گفتم بگذارمش اینجا برای این که شما هم بخوانید.</span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Helvetica Neue, Arial, Helvetica, sans-serif; font-size: large;"><a href="http://niaknameh.blogfa.com/post-13.aspx"><span lang="AR-SA">به یاد و
به احترام دکتر محمد مصدق</span></a><span dir="LTR"><o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span lang="AR-SA">مگر می شود به </span><span lang="FA">۲۹</span><span lang="AR-SA"> اسفند رسید و یادی نکرد از پیراحمدآباد که
انگار "پیر" به دنیا آمده بود ولی خیلی خیلی "جوان" بود
که از دنیا رفت. با همه یاوه هائی که علیه مصدق بافته می شود- نوبرترین اش
لاطائلاتی است که فرزند ارشد کاشانی به هم بافته است- ولی مصدق نه فقط « دردایران»
را خیلی خوب شناخته بود بلکه راه های برون رفت را هم نیک می دانست</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span lang="AR-SA">هرآن کس که نطق کوبنده اش را در جریان تغییر سلطنت بخواند و بدون حب و
بغض دلایل مخالفت مصدق با شاه شدن رضا خان را بشنود درمی یابد ای کاش
دیگرانی هم بودند که همانند مصدق مضار خودکامگی را فریاد می زنند. می دانیم که این
گونه نمی شود و جامعه ایرانی ما </span><span lang="FA">۱۵</span><span lang="AR-SA"> سال بعد از انقلاب مشروطیت متاسفانه به
ساختار سیاسی ماقبل مشروطه باز می گردد. خودکامه جدید که تظاهرات «
تجدد طلبی» هم دارد از جمله کلاه پهلوی را اجباری می کند. پیر احمد آباد
برای </span><span lang="FA">۸</span><span lang="AR-SA"> یا </span><span lang="FA">۹</span><span lang="AR-SA"> ماه از خانه به درنمی آید و پاسخ اش هم روشن است و به واقع عبرت
آمیز- نه می خواهد زیر بار خودکامگی برود و نه می خواهد « قانون شکنی»
بکند و این دقیقا استدلالی است که مصدق ارایه می دهد. در</span><span lang="FA">۱۳۰۸</span><span lang="AR-SA"> با نصرالله فلسفی قراردادی امضا می کند برای ترجمه کتاب « تمدن قدیم»
نوشته فوستل دوکولانژ و قرار می گذاردصفحه ای " </span><span lang="FA">۶</span><span lang="AR-SA"> قران" به او بپردازد- که به احتمال زیاد برای آن
موقع پول قابل توجهی بود- و بعد التماس دعا هم دارد" عقیده بنده
تغییر نکرده" « استدعا دارم که هیچ اسمی از بنده درکتاب برده نشود»[نامه
های مصدق جلد دوم ص </span><span lang="FA">۶۷] « </span><span lang="AR-SA">البته
مجانی بودن کتاب را هم درروی جلد و درصفحه بعد قید خواهند فرمود». بعد با خبر می
شویم که « مبلغ سیصد تومان که مرقوم فرموده اید توسط حامل تقدیم» شد. وجهی که
درآن موقع با آن احتمالا می شد درتهران خانه ای خرید</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>! <o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>۲۲</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="AR-SA">سال بعد پیراحمد آباد نخست وزیر می
شود. هنوز جوهر فرمان نخست وزیری اش خشک نشده به شهربانی
کل کشوردستور می دهد « درجراید ایران آن چه راجع به شخص این جانب
نگاشته می شود هرچه نوشته باشند و هرکس که نوشته باشد نباید مورداعتراض و تعرض
قرار گیرد.... به مامورین مربوطه دستور لازم دراین باب صادر فرمائید که
مزاحمتی برای اشخاص فراهم نشود» [ نامه های مصدق جلد اول </span><span lang="FA">۱۶۵]. </span><span lang="AR-SA">و بعد ترکیبی
از مرتجعین داخلی و اربابان خارجی شان کودتای ننگین </span><span lang="FA">۲۸</span><span lang="AR-SA"> مرداد را سازمان می دهند
و نه تنها تجربه ارزشمند ایرانی ها با دولتی که به خاطر ابزار عقیده به
زندان شان نیندازد به آخر می رسد بلکه دو باره بر می گردیم به حاکمیتی قانون
ستیز. پیراحمد آباد به سه سال زندان محکوم می شود. در</span><span lang="FA">۷</span><span lang="AR-SA"> مرداد </span><span lang="FA">۱۳۳۵</span><span lang="AR-SA"> یعنی کمی
مانده تا اززندان به درآمده و به تبعید دائم به احمد آباد بروددر نامه ای به
سرلشگر آزموده- دادستان ارتش می نویسدوبدون این که حرفش ابهامی داشته باشد می
گوید" من ازآن رای دادگاه فقط آن قسمتی را قبول می کنم که
عنوان «جنابی» را از من سلب کرده است چونکه همیشه از این عنوان پوچ و
توخالی متنفر بوده ام» [همان ص </span><span lang="FA">۲۷۳</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>]<o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span lang="AR-SA">چه در آن </span><span lang="FA">۲۵</span><span lang="AR-SA"> سال بعد از مرداد ننگین </span><span lang="FA">۱۳۳۲</span><span lang="AR-SA"> و چه در این </span><span lang="FA">۳۱</span><span lang="AR-SA"> سال گذشته
دولتمردان از هیچ کوششی برای پاک کردن یادو خاطره پیرمرداحمد آباد از ذهن ایرانی
ها کوتاهی نکرده اند. کم نبوده اند قلم به مزدانی که بدون این که به واقع
سندی ارایه نمایند مصدق را «جاه طلب» و «نام جو» و «غیردموكرات»
خوانده اند. جالب این که در نظر نگرفته بودند که پیراحمد آباد اگر
هیچ نكرده باشد و اگر هیچ نكته مثبتی نداشته باشد، حداقل این هوشمندی و درایت را
داشت كه وقتی شنید می خواهند برای قدردانی از او مجسمه بریزند، رسما با صدور
بیانیه ای و :</span><span dir="LTR"><o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><b><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>« بصدائی رسا كه تا
پایان حیات و بلكه بعد از مرگ من اثر خود رادر ضمیر وطن پرستان بگذارد اعلام می
كنم كه به لعنت خداو نفرین رسول گرفتار شود هر كس كه بخواهد در حیات ومماتم بنام
من بتی بسازد و مجسمه بریزد زیرا هنوز رضایت وجدان برای من حاصل نشده و آنروز كه
بخواست خداوند این مقصود حاصل شود تازه نشانه انجام وظیفه است كه هر كس بدان مكلف
می باشد و حقا سزاوار خوشباش پاداش نیست « </span></b><span lang="AR-SA">[</span><span dir="LTR">i</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>]<o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span lang="AR-SA">واما، پی آمد این درایت را می
بینیم. هنوز كه هنوز است معاندان او، پس از این همه سال مذبوحانه می كوشند تا
موقعیت و مقام مصدق را در ذهنیت مای ایرانی مخدوش نمایند و ما را به زغم خود از
این « اشتباه تاریخی» در باره مصدق در بیاورند. ولی، آنچه كه می شود درست در
نقطة مقابل خواسته ها واهداف این جماعت است. مصدق سرفرازتر از همیشه، هم چنان به
عنوان نماد سیاستمداری ایران دوست و صادق برجسته تر می شود و این معاندان اویند كه
در پیله خود تنیده رسوا تر و بی آبروتر می شوند. مصدق در </span><span lang="FA">۶۶</span><span lang="AR-SA"> سال پیش در
مجلس، از نویسندگان مطبوعات خواست » خدمت « تنقید از او و طرح اورا »
بعهده تاریخ واگذارند «[</span><span dir="LTR">ii</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>] و
امروز، با همه كوششی كه مكی ها و كاشانی ها و زاهدی ها و دیگر معاندان او كرده اند
و می كنند، من یكی تردید ندارم، تاریخ قضاوت خویش را كرده است. پیراحمدآباد، نه
مجسمه ای لازم دارد و نه ضروری است كه خیابان و میدانی به نام او نامگزاری شود.
این ترفندها ارزانی مردگان!<o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA"><span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;">به احترامت از جایم بر می خیزم و
دربرابرت تعظیم می کنم.<br clear="all" />
<o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span lang="AR-SA">[</span><span dir="LTR">i</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>]به نقل ازنطق ها مكتوبات مصدق، جلد دوم، دفتر سوم، انتشارات مصدق،
اسفند 1350، ص 50<o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="margin: 0cm 0cm 0.0001pt; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Trebuchet MS, sans-serif;"><span lang="AR-SA">[</span><span dir="LTR">ii</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>] بنگريد به حسين كي استوان: سياست موازنه منفي، جلد اول، انتشارات
مصدق، 1355، ص 231<o:p></o:p></span></span></div>
<div dir="rtl" style="text-align: justify;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-85813966801496967872015-09-01T01:22:00.002+04:302015-09-01T01:22:58.804+04:301- روند "توسعه" در ایران را بعد از انقلاب، چطور ارزیابی می کنید؟<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoListParagraph" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 200%; margin-bottom: 10.0pt; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Tahoma, sans-serif;">اگرچه سالهاست درایران نبوده ام و تجربه عینی و شخصی ندارم ولی به همت انترنت
و دردسترس بودن اغلب روزنامه های مملکتی و همین طور دیگر منابع اطلاعاتی می کوشم
به این پرسش شما جواب بدهم. من این روند را متاسفانه مثبت و هوشمندانه نمی بینم.
به نظرمن به خصوص از پایان جنگ عراق با ایران نوعی اغتشاش درعرصه اندیشه ورزی
اقتصادی وجه مشخصه دولتمردان اقتصادی ایران است که نتوانسته بودند یک مجموعه سیاست
های هم خوان با منافع درازمدت کشور را به اجرا دربیاورند. برای این که بتوانم درحد
امکانات محدودخودم به این پرسش شما جواب بدهم باید اندکی مقومه چینی بکنم تا نکته
ای که می خواهم برآن تاکید کرده باشم روشن شود.</span><span style="font-family: Tahoma, sans-serif;"> </span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">دراین که
اقتصاد ایران هزارویک درد بی درمان دارد شکی نیست. دراین هم تردیدی نیست که این
اقتصاد می تواند بسی بهتر ومفید تر اداره شود. دردوره دولت قبلی که نورعلی نورهم
شده بود یعنی، بحران سیاسی هم به بحران اقتصادی اضافه شد. و این ترکیب، می خواهد
درایران باشد و یا در هرکشور دیگری، ترکیبی است مرگبار که دراغلب موارد متاسفانه
دودش به چشم مردمی می رود که معمولا دراین قضایا نقش تعیین کننده ای ندارند. از
سوی دیگر دریکی دوسال گذشته کم نیستند ناظران و مفسرانی که که ریشه همه مشکلات را
در درهمین 8 سال گذشته می بینند وطوری سخن می گویند که انگار قبل از به قدرت رسیدن
آقای احمدی نژاد درسال 1384 ما درایران تخم دو زرده می گذاشتیم. من با چنین تحلیلی
موافق نیستم و نظرم این است که مشکلات و مصائب اقتصادی ایران از آن چه که آقای
احمدی نژاد کرد یا نکردبسی پیچیده تر است. دراین فضای محدودی که دارم سعی می کنم
به گوشه هائی از این فرایند بپردازم. به سخن دیگر حرف حساب من، اگر حرف حسابی
باشد، این است که اگرچه اقتصاد درآن 8سال – دردوره آقای احمدی نژاد- به نحو هراس آوری
بد اداره شده است ولی این بداداره شدن متاسفانه بدعت و نوآوری آقای احمدی نژاد نبود.
قبل از او هم اداره اقتصاد ایران چنگی به دل نمی زد.</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; mso-bidi-language: FA;">درحوزه سیاست پردازی اقتصاد کلان هم
بین دولت احمدی نژاد و دولت رفسنجانی و خاتمی تفاوت قابل توجهی وجود ندارد. ممکن
است اینجا و آنجا درعرصه های فرعی اختلاف دیدگاه وجود داشته باشد که به اعتقاد من
تعیین کننده نیستند.</span><span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">
دراین مختصرسعی می کنم گزارش مختصری ازاین روندها و فرایندها به دست بدهم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">پیچیدگی اداره
ی یك اقتصاد سرمایه داری دیر آمده وقتی با بی قابلیتی و نظر تنگی و حرص وآز تمام
نشدنی اداره كنندگان آن اقتصاد توام شود، نتیجه همین اقتصاد بی در وپیكر كنونی
ایران می شود كه به هر جایش كه دست می زنید، از آن نكبت و فلاكت می بارد. باید
یادآوری بکنم كه اگرچه آغاز بیماری اقتصادی ایران به سالهائی بسی پیشتر از بهمن
1357 بر می گردد ولی تردیدی نیست كه حاكمان جدید نه فقط در معالجه آن بیماری مزمن
توفیقی نداشته اند، بلكه با تحمیل آن چه كه «اقتصاد اسلامی» اش می خواندند موجب
تعمیق بیماری و حتی ظهور «امراض» دیگر گشته اند. «اقتصاد اسلامی» و یا نوع شیك ترش
كه « اقتصاد توحیدی» اش می خواندند، درگوهر چیزی غیر از یک نظام سرمایه داری دلال
مسلك و رانت سالار نبود كه در آن« كاسب حبیب خداست» و اگر چه « معاملات ربوی» را جایز نمی شمارد
ولی به جایش تا دلتان بخواهد برای اخاذی و باج ستانی، كلاه شرعی دوخته است. اگر چه
برای وام « بهره ای» در كار نیست ولی چنان « كارمزدی» از متقاضی وام می ستانند كه
آدم مقروض بی اختیار حسرت « كفن دزد» اولی را می خورد. و به همین روایت است وضع در
بسیاری عرصه های دیگر. فراتررفته و می گویم که ساختار اقتصادی ایران در سالهای پیش
ازانقلاب اسلامی، با همه ی داستان هائی كه در باره اش گفته می شود ساختاری بود به
شدت شكننده، غیر مولد، مصرف زده و به مقدارزیادی نابرابر. این ساختار، در نتیجه
ی مجموعه ای از عوامل تاریخی- فرهنگی، و
سیاسی ساختاری بود تولید گریز و مبلغ و
مشوق دلالی و دلال مسلكی و به مقدار زیادی انگل پرور و رانت سالار که به خصوص پس
از اهمیت یافتن نفت به حالتی درآمد که بین تولید و مصرف درآن، شکاف وجود داشت و
این شکاف هم با دلارهای نفتی تامین مالی می شد. در این خصوص، به چند عامل می توان
اشاره نمود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- دیرآمدگی
تاریخی در پیوند با پیدایش ساختار سرمایه داری. نه فقط در قرن نوزدهم و قرون قبل
از آن بلکه حتی در نیمه اول قرن بیستم هم هرچه که ساختار اقتصادی ایران بوده باشد،
تردیدی نیست که آن ساختار، ساختاری ماقبل سرمایه داری بود. اگرچه در دهه اول قرن
بیستم، وابستگی این اقتصاد به درآمدهای نفتی آغاز می شود، ولی برای چندین دهه،
مناسبات ماقبل سرمایه داری بر کشاورزی که بخش عمده اقتصاد است، غالب است. تولیدش
هم در وجه عمده تولید طبیعی است و از علم و روشهای علمی و ماشین آلات مدرن نیز
درآن استفاده زیادی نمی شود. و درهمه این
سالها نیز بین تولید و مصرف دراین جامعه شکاف روزافزونی وجود دارد که با دلارهای
نفتی تامین مالی می شود. اگرمیزان این شکاف در آخرین سال حکومت شاه بیش از 13
میلیارد دلار است ( تفاوت بین واردات و صادرات غیر نفتی در سال 1356<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn1" name="_ednref1" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>) در4 سال اول ریاست آقای
احمدی نژاد میزان متوسط این شکاف کمی
بیشتر از 40 میلیارددلار درسال می شود (متوسط واردات سالانه کشور طی دوره 4 ساله
دولت نهم نزدیک به 55میلیارددلاربود و متوسط صادرات غیرنفتی سالانه کشور هم طی
همان 4 سال دولت نهم 14.9 میلیارددلار، یعنی برای همین 4 سال میزان این شکاف 160.5
میلیارددلار بود<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn2" name="_ednref2" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[2]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>).
<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- سرمایه داری
وارداتی و نا همخوان با نهادهای سیاسی، فرهنگی و قانون گذاری. منظورم از سرمایه
داری وارداتی این است كه تحولاتی كه در مناسبات تولیدی ایران پیش آمد، نه در نتیجه
رشد و گسترش نیروهای تولیدی و مولده دراقتصاد ایران، كه در پیوند با نیازهای
سرمایه داری جهانی بوده است. برای نمونه، حتی در همان دوردست قرن نوزدهم، بافندگانی
كه در كاشان برای كمپانی زیگلر قالی می
بافتند و یا كسانی كه در حفاری های نفت در مسجد سلیمان در سالهای میانی قرن بیستم
كار می كردند، با بقیه ی اقتصاد ایران پیوندی اندامواره نداشتند. هم قالی های
زیگلر در وجه عمده برای مصرف دربیرون از اقتصاد ایران بافته می شد و هم نفت ایران،
بیشتر به کار اروپائیان می خورد تا خود ایرانیان. اگرچه وابستگی مالی اقتصاد کشور
به دلارهای نفتی بیشتر شد، ولی برای محصول نفت دراقتصاد ایران تقاضای زیادی وجود
نداشت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- سرمایه داری
نفتی . هر چه كه گستردگی و دامنه ادعاهای مدافعان سلطنت و دیگران باشد، ساختار
اقتصادی ایران در همه ی آن سالها، نفت سالار بود. یعنی نه فقط بین 90 تا 95 درصد
درآمدهای ارزی ایران از نفت به دست می آمد، و همین برای وابسته كردن زندگی ایرانی
ها به نفت كفایت می كرد، بلكه، دامنه ی فعالیت اقتصادی در دیگر بخش ها نیز به درآمدهای
نفتی وابسته بود. از پارچه كفن مردگان تا برنج تایلندی وامریكائی كه با چلوكباب
نوش جان می شد و حتی گوشتی كه كباب می شد و یا
به صورت دیزی و آبگوشت درمی آمد ، همه و همه با دلارهای نفتی تامین مالی می
شد. در دیگر شاخه ها نیز همین وضعیت وجودداشت. كار به جائی رسیده بود كه در طول یك سال [ دو سه سالی قبل از روی كار
آمدن حكومت اسلامی]، دولت ایران نزدیك به یك میلیارد دلار به كمپانی های كشتی رانی
كه كشتی های مملو از واردتشان در خلیج فارس سرگردان شده بودند ونه امكانات بندری
كافی برای تخلیه وجود داشت ونه راه و راه آهن برای توزیع آنها، جریمه پرداخت. پول
نفت بود كه می رسید و به دست « سرمایه داران» دلال مسلك و عمدتا رانت جوی ایران به
هدر می رفت. سیمان های وارداتی سنگ می شد وگوسفندهای وارداتی تلف می شدند و كار به
جائی رسیده بودكه حتی داد نمایندگان دست چین شده مجلس رستاخیزی نیز در آمده بود<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn3" name="_ednref3" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[3]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. از سوی دیگر، مصیبت عقب
ماندگی به صورت های دیگری هم در می آمد. به عنوان مثال، مملكتی كه در همه ی زمینه های زندگی اقتصادی و
اجتماعی كمبود داشت، در آخرین بودجه ای كه آخرین نخست وزیر حکومت سلطنتی به مجلس
رستاخیزی ارائه نمود، بودجه وزارت جنگ به تنهائی از بودجه تخصیص داده شده به وزارت
خانه های آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر، بهداری، كشاورزی و عمران، دانشگاههای ایران،
سازمان تربیت بدنی بیشتر بود.<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn4" name="_ednref4" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[4]</span></span><!--[endif]--></span></span></a> نزدیک به 40 سال از آن زمان
گذشته است ولی اداره اقتصاد اگرناگوارترازگذشته نشده باشد، بهبودی نیافته است.
هنوز هم نبض اقتصاد دربخش عمده با واردات می زند و هنوز عمده فعالیتی که دراین
جامعه انجام می گیرد، فعالیت های دلالی و رانت طلبانه است. هنوز هم نظامیان و
امنیتی ها همه کاره اند و درعین حال وابستگی به نفت و دلارهای نفتی اگر بیشتر نشده
باشد، کمتر نشده است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- کمبود
نهادها، تقریبا درهمه عرصه ها مشخصه اقتصاد ایران کمبود- اگر نگویم فقدان-
نهادهاست، نهادهای رسمی و غیررسمی، نهادهای بازارو غیر بازار، نهادهای اقتصادی و
غیر اقتصادی. درهمه این سالها البته بوروکراسی عریض و طویل داریم ولی درهیچ دوره
ای از تاریخ معاصر ما، بوروکراسی ایران کارآمد نیست. تا 1906 که هیچ گونه قانون
مدون نداریم. نهادهای مربوط به بازار، از جمله، نهادهای مدافع حقوق مالکیت، تنظیم
گر، بیمه های اجتماعی، و مصالحه و مدیریت بحران هم نیستند. نهادهای غیر رسمی،
ازجمله باورهای مذهبی و یا الگوهای فرهنگی و اخلاقی هم به واقع مخل رشد اقتصادی و
ایجاد ثروت اند و ستایشگر فقر و نداری و یک زندگی دست به دهانی برمبنای « هرآن کس
که دندان دهد نان دهد» و از « این ستون به
آن ستون فرج است». <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">اینها را گفتم
تا این را بگویم که بیماری اقتصادی ایران، بسی عمیق تر و ریشه دار تر از آن است که
در نگاه اول به نظر می رسد. البته که همواره می توان درهرزمانه ای به حکومت گران
ایران انتقاد داشت که چرا برای تغییر این وضعیت بیمارگونه کم کاری می کنند ولی در
این که این بیماری، به صورت « بومی» و « مزمن» درآمده است، من یکی تردیدی ندارم. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">وارسیدن علل
فاعلی انقلاب بهمن هنوز آنطور كه باید و شاید صورت نگرفته است، اگرچه تزها و تئوری
های توهم آلود و توطئه زده كم نیست. برای مثال، سلطنت طلب ها از توطئه همگان بر علیه سلطنت در ایران، داستان ها می گویند غیر از بی عرضگی و فساد
سالاری خودشان و بخشی از مذهب سالاران نیز كه نه از خدا می ترسندو نه از بندگان
خدا شرم می كنند هم چنان به بازنویسی وتحریف تاریخ معاصر ما مشغولند. یعنی بی توجه
به آنچه که خود کرده و می کنند، هم چنان با آنتن های قوی خود « توطئه» های رنگارنگ
استکباری « کشف» می کنند و این جا هم ظاهرا همگان مسئولیت دارند به غیر از کس و
کسانی که دراین نزدیک به 40 سال و حتی قبل از آن، در ایران بلازده برسریر قدرت
نشسته بودند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">در ایران
معاصر- یعنی از کودتای 28 مرداد 1332 به این سو- تا انقلاب بهمن 57 از سوئی
قدرقدرتی حكومت مطلقه شاه بود و خشونت و كورذهنی ماموران امنیتی اش و از سوی دیگر،
ازسالهای میانه دهه 40 از خود گذشتگی و
سعه صدر و خود فداكردن چند صد جوان پاك باخته و صادق كه در سازمان های معتقد به
مبارزه مسلحانه جان بر كف گرفته ودر چارگوشه ی ایران بلاكشیده به خاك می افتادند.
هرچه بود ولی واقعیت تاریخی این است كه در بهمن 1357، در پی آمد یكی از بزرگترین
حركت های توده ای این قرن، حاكمیت شاه سرنگون شد. دیگر جنبه های تغییر و تحولات که
بایدبه جای خود بررسی شوند به کنار، آنچه كه دراین نوشتار مورد نظر من است این كه
نظام سرمایه داری نفتی و عمدتا رانت خوار ایران، «مسلمان» شد. نگرش دلال باوری و
تولید گریزی نه فقط دست نخورده باقی ماند، تشدید شد. دلیلش نیز در وجه عمده این
است كه آنچه كه نام بی مسمای اقتصاد اسلامی بر خویش گرفته است و شماری از «
دانشمندان» ریز و درشت ما نیز در باره اش
قلمفرسائی كرده اند، چیزی غیر از مجموعه ای از گفتارهای متناقض برای سامان دهی و
سازمان دهی دلالی و دلال مسلكی و رانت خواری نیست. حرف مرا قبول ندارید؟ به كتاب
های اقتصادی شان بنگرید. تا دلتان بخواهد در باره « كسب و كار» و انواع « معامله»
و در بهترین حالت « احیای موات» و « اراضی مفتوحه» قلمفرسائی كرده اند. ولی هنوز
كه هنوز است نه وضعیت « بانك و بانكداری» و « بیمه» و « بازار سهام» در این اقتصاد سرمایه داری شده
به روشنی مشخص است و نه وضعیت مقوله هائی كه از مقوله ی « تصرف زمین» فراتر برود.
از سوئی راه را برای هر نوع « زالو صفتی» باز می كنند و بعد، بر منابر و كرسی های
مجلس و مسجد بر علیه « زالو صفت ها و زراندوزان» شعار می دهند. مجسم کنید، از
پایان چنگ عراق با ایران به این سو، ( از 1368 به بعد) از سوئی با مساعدت طلبه های صندوق بین المللی
پول می خواهند سیاست تعدیل ساختاری را درایران پیاده کنند و از سوی دیگر و درهمین
دوره، برای مثال، نماینده كرمانشاه در مجلس خواستار « قطع دست زالو صفتان و
تروریست های اقتصادی و مجازات» آنها می شود<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn5" name="_ednref5" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[5]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. ناگفته روشن است که این «
زالو صفتان و تروریست های اقتصادی» به
واقع همان کسانی هستند که قرار است با اجرای سیاست های تعدیل ساختاری دست بالا را
دراقتصاد داشته و آن را سامان بدهند! <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">باری، در سال
آخرحكومت شاه، شماری از « سرمایه داران بزرگ» كه اندك دوراندیشی ای داشتند با
گروگذاشتن سرمایه ی غیر منقول خود در نزد بانكها، تا توانستند وام گرفتند و وام را
به صورت منقول از ایران خارج كردند. در همین راستا، ممكن است لیست منتشره از سوی
بانك مركزی در ماههای قبل از فروریزی سلطنت دقیق نبوده باشد - تو گوئی كه ما
درایران آمار دقیق هم داریم! - ولی واقعیت این است كه سرمایه داران « دوراندیش» كه
در زیر سایه حكومت سر نیزه شاه به آب و نانی رسیده بودند، جزو اولین گروهی بودندكه
از ایران با مال ومنال فرار كردند. در فردای فروپاشی، حكومت نوپای اسلامی ماند و
شماری از كارخانه ها كه اگرچه در وضعیت خوبی نبودند ولی به بانكهائی كه آنها نیز
دولتی شده بودند، بیش از سرمایه خویش بدهی داشتند. درموارد زیادی نیز حکومت تازه
به مصادره اموال منقول و غیر منقول دست زد و این اموال و خانه ها و کارخانه های
مصادره شده هم وسیله ای شد تا تعداد دیگری از نو آمدگان به این لشگر روبه رشد رانت
خواران بپیوندند. خانه های مصادره شده از سوی شماری از قدرتمندان « مصادره» شد و
یا به قیمتی که حتی مرغ پخته را به خنده وا می داشت « خصوصی» شد و به تملک این
سرداران و سربازان گمنام و نه چندان گم نام امام زمان و حتی آخوندها درآمد. همین
روایت بود درباره کارخانه ها. گردانندگان حكومت تازه، از مغز متفكر اقتصادی اش
گرفته تا متخصص مبارزه با رژیمش، و تا سیاست مداران پر سابقه اش، متاسفانه قابلیت
اداره یموقوفات یك مسجد را نیز نداشتند ولی خود را در وضعیتی دیدند كه باید
اقتصاد مریض ایران را اداره نمایند. نه بالا و پائین اقتصاد را می شناختند و نه
برای اداره اش برنامه ای داشتند. همانگونه كه پیشتر به اشاره گفتیم و گذشتیم، اقتصاد دانان اسلامی نیزعمدتا اندر « احیای
زمین های موات» و یا تنها در حوزه ی « توزیع» [ كسب و كاسبی] قلم می زدند و نه از
بیمه چیزدندان گیری می دانستندو نه از بانكداری و نه از بازارسهام. از سوی دیگر، پوپولیسم استبدادی اسلامی هم بود كه به همگان
وعده مجانی شدن آب وبرق و گاز داده بود، در نتیجه، نمی توانست در فردای به قدرت رسیدن خود بخش
عمده ی كارخانه های ایران را تعطیل كرده
كارگران را در جامعه ای كه هیچ گونه برنامه رفاه عمومی ندارد به امان
خدارها كند. درکنار این مسایل که باعث رشد قابل توجه بخش دولتی شد، قشریت نظری
باعث گشت كه از همان روزهای اول، حتی در دوره ی زنده یاد بازرگان نیز، تصفیه های
گسترده آغاز شود. اگر دست بازرگان از این دنیا كوتاه است ولی همكاران ایشان بهتر
از هر كسی می دانندكه درآن روزها، به واقع با در پیش گرفتن این سیاست - تصفیه
گسترده ادارات و سازمان ها از كسانی كه تتمه مهارتی داشتند ولی ریش و پشم بهم نزده
بودند- مرتكب هول انگیزترین خبط سیاسی خود
شدند. هم زیراب قدرت خود را زدندو هم دست و بال روحانیون تشنه قدرت را برای قبضه
كردن امورات باز نمودند و هم در عرصه ی اقتصاد، اقتصاد فقیر و بی رمق ایران را به
ورشكستگی كشاندند. بهر تقدیر، در فردای انقلاب بهمن، از سوئی حكومتی برسركار آمد
كه نه قابلیت حكومت كردن داشت ونه از قشریت آزادبود ولی از سوی دیگر، با رشد
سرطانی بخش دولتی هم روبرو شده بود. تردیدی نیست كه بزرگترشدن بخش دولت، توام با تصفیه گسترده و كار
را به دست كارنادانان سپردن باعث شد كه منابع عظیم اقتصادی تلف شود. بر خلاف باور
همگانی، به غیر از درهم شكستن واحدهای زراعتی كه مدتی بعد در پوشش سازمان های ریز
و درشت« انقلابی» احیاء شدند، سیاست
اقتصادی حاكمیت تازه دروجوه عمده هم چنان «سلطنتی» باقی ماند. عمده ترین وجه سیاست
اقتصادی دراین سی وچند سال گذشته- همانند بیست سال پیشترش- این بود كه نفت هم چنان
حاكمیت تمام وكامل داشت و حتی با لطماتی که به کشاورزی و بخش نحیف صنعتی خورده
بود، از گذشته مهمتر شده بود و بعلاوه، در این حکومت « اسلامی شده» هم هم چنان
رابطه حکومت می کرد و ضابطه ای در کار نبود و یا بکار گرفته نمی شد. اگرهم به ظاهر
ضابطه ای بود، این « ضابطه» تقابل قلابی « تعهد» بود دربرابر« تخصص» که باعث شد
بخش قابل توجهی از سرمایه انسانی- اگردرقربانگاههای متعدد نابود نشده باشد- عطای
ایران را به لقایش ببخشد و از ایران برود. در کنار این تحولات، ولی برای روشن شدن
وضعیت کلی به دو عامل دیگر هم اشاره می کنم:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- با ركود
حاكم بر بخش های غیر نفتی اقتصاد كه قبل از ركودنیز چندان قابل توجه نبود، بر
اهمیت حیاتی نفت افزوده شد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- تكیه بر نفت
به عنوان اهرم اصلی اقتصادی، با تنبلی و تن پروری تاریخی مانیز جور در می آمد. از
تصادف روزگار سرزمین ایران نفت داشت و در پی آمد عدم ثبات ناشی از انقلاب ایران،
بازار نفت دست خوش ناآرامی شدكه این ناآرامی به صورت افزایش چشمگیر قیمت نفت در
آمد. در مقطعی پس از روی كار آمدن جمهوری اسلامی نفت بشكه ای نزدیك به 40 دلار به
فروش می رفت که برای آن زمان رقم بسیار بالائی بود. وقتی بتوان با فروش یك بشكه
نفت، بدون این كه در تولیدش زحمتی كشیده شود این مقدار ارز به دست آورد، دیگر چه
نیازی و یا حتی چه ضرورتی به ایجاد و گسترش صنایع غیر نفتی؟ نه در گذشته ونه در
سالهای پس از سقوط سلطنت، كسی به این سرانجام نیاندیشید كه اگر روزی باشد كه ایران
باشد ولی درآمد نفت به این صورت نباشد- یعنی وضعیتی كه در سالهای 1980 پیش آمدو یا
حتی اكنون داریم کم کم با آن روبرو می
شویم- چه باید كرد؟ هم در گذشته دست به دامان « دائی جان ناپلئون» استاد ایرج
پزشگزاد زده بودیم و هم امروزه، دست از سر دائی جان بر نمی داریم. یعنی، هم چنان
در عالم هپروت خویش، همه ی ناكامی ها را ناشی از توطئه دیگران بر علیه خویش می
انگاریم! <a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn6" name="_ednref6" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[6]</span></span><!--[endif]--></span></span></a> <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">مستقل از علل
اشغال ایران بوسیله ی عراق، جنگ عراق با ایران گذشته از همه هزینه های انسانی و
غیر انسانی چشمگیرش، اوضاع اقتصادی را از آنچه كه بود، بسی درهم تر و پیچیده تر
كرد و ایران به وضوح در یك شرایط جنگی با احتمال پیدایش گرسنگی و قحطی قرارگرفت.
شرایط جنگی پیش گرفتن اقتصاد جنگی را ضروری ساخت و اقتصاد ایران در كنار نفتی -
اسلامی بودن، كوپنی هم شد. یکی از پی آمدهای هراس انگیز کوپنی شدن اقتصاد ظهور و
گسترش بورژوازی رانت خوارکوپنی درایران بود. مراكز سپاه و مساجد از سوئی به صورت
مراكز توزیع كوپن در آمدند ولی در عین حال، به صورت گسترده ترین شبكه های امنیتی
رژیم هم دگرسان شدند. اگر برای مردم این دوره، دوره ای بسیار دشوار بود ولی برای
مدافعان اقتصاد دلال گردان و رانت سالار ما، گستردگی كوپن به واقع نشانه ی « بركت»
بود. وقتی فروشنده كوپن راضی باشد و خریدار هم به همین نحو، در آن صورت معامله
تماما « شرعی» است و به كسی چه ربطی دارد كه اصولا كوپن برای چه به كار گرفته شده
است! البته كه از این نوع معاملات « شرعی»
سرمایه داران نوكیسه ی اسلامی پروار و پروار تر شدند. گذشته از اعمال كنترل
همگانی برمردم، اقتصاد كوپنی برای حكومت
یك استفاده ی اضافی نیز داشت. بخش
عمده ای از نیروی جوانی كه بیكار مانده بود و یا میان سالان بیكار شده به دستور نوباوگان بی ریش و سبیلِ به ریاست و مدیركلی رسیده، توانسته بودند در
این « بازار» مشغول شوند. برای نمونه، اگر
كسی در آن سالها به میدان 24 اسفند سابق سر می زد می دانست چه می گویم. سرتاسر این
میدان بزرگ پر بود از دلالانی كه به خرید وفروش آزادانه كوپن مشغول بودند و از این
راه « حلال» نان می خوردند [ در دیگر مناطق تهران نیز، این نوع « بازار» بود كه
مثل قارچ سبز می شد. مدتی بعد كه به دستور قشریون صندوق بین المللی پول، ارز را
شناور كردند، در خیابان فردوسی، در هول وحوش سفارت انگلیس، هنگامه ای شد از دلالان
كه فتوكپی پول خارجی به دست، به « كسب وكار» مشغول بودند. یكی می گفت اگر كسی می
خواهد تورم را به چشم ببیند، باید به تهران، به دوروبر سفارت انگلیس و یا میدان 24
اسفند سر بزند.] با این همه، این سیاست اقتصادی دلال سالار و رانت دوست در گوهر،
تورم آفرین بود و تورم نیز در اقتصاد سرمایه داری به نوبه موثر ترین وسیله تجدید
توزیع درآمدها به زیان فقرا و به نفع ثروتمندان است، یعنی پروارتر شدن آنانی كه
دارند به ضرر آنانی كه ندارند. ایران از این قاعده ی كلی نمی توانست جدا باشد. بی
سبب نبود و نیست که دراین سالها شاهد گسترش هراس آور فقر و فلاکت درایران بوده
ایم! <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">پی آمد
اقتصادی جنگ، تنها انحطاط بیشتر در عرصه ی
اندیشه اقتصادی نبود، كمر اقتصاد
علیل ایران نیزبه واقع شكست. از هزینه های هراس آور انسانی این جنگ و تقابل جوئی
مسخره چشم می پوشم، بر اساس برآوردهائی كه در دست داریم می دانیم كه خسارات
اقتصادی مستقیم و غیر مستقیم جنگ در فاصله سالهای 67-1359 بیش از سه برابركل در
آمدهای ایران از نفت در طول 67-1338 بوده است.<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn7" name="_ednref7" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[7]</span></span><!--[endif]--></span></span></a> اگر مقدار این خسارات را با
ارزش كل ناخالص سرمایه های ثابت در طول 67-1337 مقایسه كنیم، این نسبت تقریبا 5
برابر می شود. برای این كه تصویری از میزان خسارات مستقیم و غیر مستقیم به دست
داده باشم، مقدار ریالی آن را 65353 میلیارد ریال برآورد كرده اند كه با توجه به
دلار 7 تومانی در آن سالها، معادل 933 میلیارد دلار می شود كه اگر در آمد نفت
ایران را در آن دوران، در سال بطور متوسط 20 میلیارد دلار در نظر بگیریم، یعنی، كل
درآمدهای نفتی ایران برای 47 سال! به این ترتیب، مشاهده می کنید که نه تنها آن چه
که باید انجام می گرفت- یعنی دگرسان کردن ساختار اقتصادی ایران و کوشش برای کاستن
از وابستگی اش به دلارهای نفتی و تشویق فعالیت های تولیدی- انجام نگرفت بلکه، وضع
ازآن چه بود بسی خراب تر هم شد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">با خاتمه
یافتن جنگ و مرگ آیت الله خمینی، جمهوری اسلامی با همه تظاهرات ضد غربی اش، دست به
دامان طلبه های صندوق بین المللی پول شدو برای اقتصاد دلال مذهب و معتاد به رانت
ایران، سیاست تعدیل اقتصادی را در پیش گرفت. از این تاریخ به بعد است كه سرمایه
داری نفتی- اسلامی- كوپنی ایران، دلاری نیز شد. دراین دوره اگرچه « خصوصی سازی» را
درپیش گرفتند ولی درواقعیت امر، کاری که کرده بودند عمدتا « اختصاصی سازی» بود و
از جمله پی آمدهایش هم ظهور وگسترش « بورژوازی آقازاده ها» بود که درعرصه های
گوناگون اقتصادی بار خویش رابستند. این روایت دلاری كردن اقتصاد كشورهائی چون
ایران، اگر چه از دیدگاه اقتصادخوانده ها و نخوانده های راست برای « تصحیح» كاركرد
« عوامل بازار» ضروریست ولی در واقعیت زندگی به این صورت در می آید كه اگرچه قیمت
ها دلاری می شوند، ولی مزدها و درآمدهای اكثریت مردم به همان واحد پول محلی وبومی
باقی می ماند. با یك كار اگر زندگی نگذرد، هم كارهای « غیرقانونی» [ قاچاق و فحشاء
] هست، و هم این كه، هر آن كس كه می تواند، دو كار و سه كار می كند. معلمش، در
كنار تدریس عمومی و خصوصی، راننده تاكسی نیز می شود، [ البته اگر خوشبخت باشد و
پیكان یا پراید قراضه ای داشته باشد] و اگر پیكان و پراید ندارد كه می تواند دلالی
كند و اگر هیچ كدام از دستش بر نمی آید، كه جواب سلام متقاضی را بدون رشوه نمی
دهد. ملی شدن و سراسری شدن رشوه خواری ، رشد چشمگیر فساد اخلاق در جامعه ی «
اسلامی» ایران فقط با توجه به این زمینه هاست كه قابل درک می شود والا می توان هم
چنان، دست به دامان تئوری های رنگارنگ توطئه زد و خود و دیگران را فریفت. در نتیجه
ی این تحولات، رابطه بین درامدها و هزینه ها بهم می ریزد. برای نمونه اگرچه هزینه
یك خانوار شهری در 1370، نزدیك به 2.3 میلیون تومان در سال بود، ولی متوسط درامد
فقط 2 میلیون تومان بود. در روستاها وضع از این هم، نامساعد تر است. هزینه متوسط
یك خانوار در سال 1.63 میلیون تومان و متوسط درآمد 1.25 میلیون تومان، یعنی با
نزدیك به 25 در صد كسری، برآورد می شود<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn8" name="_ednref8" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[8]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. دیگر متغیرهای اقتصادی، خرد و كلان نیز،
تغییراتی مشابهی نشان می دهند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">در این كوشش
برای « تعدیل» ساختار، شماری به آب و نان فراوانی می رسند. بورس تهران، اگر چه
هنوز بلاتكلیف باقی مانده و سرنوشت روشنی ندارد، ولی برای اقلیتی منشاء پول های باد
آورده زیادی می شود ( به خصوص كسانی كه اطلاعات درونی دارند) و مدتی نمی گذرد كه
برای اكثریتی كه بوی كباب شنیده بودند، بورس تهران به صورت یك بلیه در می آید.
شماره ی قابل توجهی از شركت های خصوصی شده به ورشكستگی می افتند و با خویش سیاست «
تعدیل» حكومت اسلامی را به ورشكستگی می
كشانند. بانك های دولتی شده برای حفظ ظاهر این شركت ها را در كنترل می گیرند و به
مصداق معروف « مال بد بیخ ریش صاحب،» بخش
عمده ی واحدهای « خصوصی شده» به دامن پرمهر
دولت باز می گردانند تا باز، یك بار دیگرولی این باربه دست توانای آقای خاتمی و «
طرح ساماندهی» ایشان كه به واقع « طرح سامان زدائی» برایش مناسب تر است، به بخش
خصوصی واگذار شوند. رئیس جمهور پیشین و
رئیس كنونی شورای عالی مصلحت، كه اقتصاد
ایران را برای سامان دادن به وضع اقتصادی خود واعوان و انصارش به كفایت « تعدیل
ساختاری» كرده بود، با دنیائی دروغ و ریا، از روزنامه نویسان قلم به مزد عنوان «
سردار سازندگی» می گیرد. روزنامه ها هر روزه از افتتاح پروژه های تازه خبر می دهند
و بازار وعده و وعید گرم می شود كه با افتتاح این پروژه ها، مشكلات اقتصادی ایران
نیز حل خواهد شد. عنوان بی مسمای « سردار سازندگی» نیز از همین وعده های دروغ نشئت
می گیرد. مدتی نمی گذرد كه طشت رسوائی «
سازندگی سردار» از بام فرو می افتد و معلوم می شود كه رئیس جمهور پیشین به گسترده
ترین حالت ممكن « آینده خوری» كرده است. گذشته از سد های معیوب، اغلب پروژه ها
تنها در مراحل اولیه خویشند و تا به بهره برداری رسیدن راه بسیار دراز و هزینه
ارزی و ریالی كمر شكنی در پیش دارند<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn9" name="_ednref9" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[9]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. در كنار این دروغ گوئی
تاریخی، دولت از سوئی با كسری مزمن بودجه روبرو می شود و ناچار می شود كه هم چنان
بر عرضه ی نقدینگی در ایران بیافزاید و از سوی دیگر، در حسابهای خارجی و بین
المللی خویش گرفتار بحران می شود. و باز پرداخت بدهی های خارجی كه بسیار سریع در
دوره ی « سردار سازندگی» رشد كرده بود، بطور بسیار جدی مسئله آفرین می شود. ابتدا
می كوشند با تحریف مقوله ی بدهی، مسئله را ماستمالی كنند ولی نمی شود. اوراق
اعتباری ایران بطور كامل در بازارهای بین المللی بی اعتبار می شود. وابستگی اقتصاد
به واردات ولی هم چنان ادامه دارد. بازار ارز كه به زعامت طلبه های صندوق بین
المللی پول « شناور» شده بود، به داد واردكنندگان می رسد. واردكنندگان به این
بازار سرازیر می شوند و آن را هرروزه متورم تر می كنند. در نتیجه بالارفتن هر روزه
ی قیمت ارز- یا بی ارزش شدن ریال- افزایش قیمت ها دراقتصاد ایران که بیشتر از
همیشه به واردات وابسته است، هر روزه بیشتر می شود. جمهوری اسلامی اگرچه اعلام
افلاس نمی كند ولی قادر به بازپرداخت بدهی های خویش نیست. سرانجام پس از مدتها
مذاكره، دولت با طلبكاران خویش با پذیرفتن شرایط نامساعد تر به توافق می رسد و «
استمهال» می طلبد. روایت « بدهی خارجی» ولی در مه غلیظی از ابهام باقی می ماند.
همگان می دانند ایران با بحران ارزی روبرو شده است ولی كمتر كسی است كه از میزان
واقعی این بحران خبر داشته باشد. باهنر،
یكی از نمایندگان ذینفوذ مجلس در آن سالها
به اعتراض بر می آید كه « تعهد خارجی بدهی محسوب نمی شود». به زبان بی
زبانی می گوید كه دولت باید تجارت خارجی را كنترل كند<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn10" name="_ednref10" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[10]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. رئیس</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">وقت مجلس كشف مهمی می كند،
«تمام كشورهای دنیا بدهی عقب افتاده دارند. تنها ایران نیست» و كل بدهی ایران را
8-7 میلیارد دلار می داند. مجلس نشینان ولی یكی از اركان عمده ی سیاست اقتصادی
دولت را منشاء بحران می دانند و به « وجود مناطق آزاد» می تازند كه به صورت بندر «
ورود كالا» به ایران در آمده اند<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn11" name="_ednref11" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[11]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. دلالان ارز در بازار
تهران ولی از متخصان اقتصادی دولت، اقتصاد خوانده ترند. یكی می گوید، عامل افزایش
بی رویه قیمت دلار، « مشكلات كنونی اقتصاد» كشور است و به درستی ارزش پول ملی را
به وضعیت كلی اقتصادی مربوط می كند. دلال دیگری بر نكته دیگری انگشت می گذارد كه
علت بحران، « بدهی های معوقه بانك مركزی به شركت های خارجی » است چون « وامهای
گرفته شده... در اموری سرمایه گذاری شدند كه از آنها بازده مطلوبی به دست نمی آید
و دولت نمی تواند بدهی های خود را از محل عایدات حاصل از محصولات آنها بدهد» و بالاخره دیگری، گناه را به گردن بانك مركزی جمهوری
اسلامی می اندازد كه نتوانست به وعده های خویش عمل كند و به بحران بی اعتمادی دامن
زد<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn12" name="_ednref12" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[12]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. با همه ی این تفاصیل،
آنچه را كه می دانیم این كه، ایران متعهد می شود كه برای بازپرداخت بدهی های خویش
در طول 2000-1994، در مجموع نزدیك به 22 میلیارد دلار بپردازد<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn13" name="_ednref13" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[13]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. مدتی نمی گذرد كه
اقتدارگرایان داخل حکومت به راه حل چماقی مشكل ارز متوسل می شوند و دولت- اگرچه هم
چنان براجرای سیاست های تعدیل پافشاری می کند، ولی- معاملات « بازار شناور ارز» را
غیر قانونی اعلام می كند. وقتی در اردبیهشت 1374، قیمت دلار در بازار شناور 720 تومان
می شود، دولت راسا دست به كار می شود و قیمت دلار را در 300 تومان « تثبیت » می
كند و دو هفته بعد، در 31 اردبیهشت 1374، مسئله ارز به دست توانای « وزارت
اطلاعات» واگذار می شود<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn14" name="_ednref14" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[14]</span></span><!--[endif]--></span></span></a> . و بعد، هر روزه در
روزنامه ها می خوانیم كه دلال های خیابانی دستگیر می شوند و دار وندارشان ضبط می
شود. با همه ی ترفندهائی كه حساب سازان دولتی به كار می گیرند تا بودجه دولت را
بدون كسری نشان بدهند، كسری بودجه هر ساله بیشتر می شود و به همراهش حجم نقدینگی
را در اقتصاد بیشتر می كند و به تورم لجام گسیخته شدت می بخشد.ناتوان از مقابله با
مشکلات اقتصادی متعدد، سیاست پردازن دولتی باز دست به دامن بازار سیاه ارز می
شوند. یعنی اگرچه رسما اعلام نمی كنند ولی دلالان ارز دو باره پیدا می شوند. به
نظر من دلیل این کار حکومت این بوده است
كه دولت یك بار دیگر می كوشد كسری بودجه را با فروش دلار های نفتی در بازارهای
« شناور» تامین مالی كند و برای این كار لازم بود كه چماق وزارت اطلاعات را از
بالای سر بازار ارز بر دارد و البته که این چنین هم کردند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">بالارفتن بدهی
خارجی، تورم افسار گسیخته، شورش های تعدیل ساختاری باعث شد كه دولت برنامه ی تعدیل
را در میانه ی راه رها نماید. البته شماری از شركت های خصوصی شده در حال ورشكستگی
بودند و با تحت كنترل دولت درآمدن دو باره شان یك بار دیگر، زیان شركت های خصوصی
شده بوسیله ی بانكها كه در ایران در مالكیت دولت قرار دارند، اجتماعی شد. در عین
حال، ولی شماری از موسسات سودآور خصوصی شده نصیب سرمایه داران نوكیسه اسلامی شد كه
اكثریت شان از وابستگان سببی و نسبی حاكمان تازه به دوران رسیده بودند. امروزه
اگرچه نه بطور دقیق ولی بطور پراكنده می دانیم كه ماموران وزارت اطلاعات نیز از
این خوان یغما بی بهره نمانده بودند. یعنی اگرچه در دوره آقای احمدی نژاد پادگانی
شدن اقتصاد ما شدت گرفت ولی این فرایند به واقع از سالها پیش- دردوره آقای
رفسنجانی آغازشد. ادعای سخیف دولتمردان را جدی نمی گیریم كه وابستگان اطلاعاتی در
همه ی كشورها برای فعالیت های خویش محمل های اقتصادی دست و پا می كنند ووضعیت
ایران استثناء بر قاعده نیست. ولی اگر دیدگاه رسمی را در مورد قتل نویسندگان و
دیگرقربانیان حاكمیت بپذیریم، حضرات اطلاعاتی ها اگر چه محمل اقتصادی داشتند ولی
در عمل به صورت «ابزاری در دست دولت اسرائیل» عمل كرده بودند. با این همه وارسیدن آن مقوله ازچارچوب این
نوشته فرا می گذرد و می پردازم به بررسی اقتصاد ایران و گوشه ای از مشكلاتش را
وارسی می كنم. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">با همه ی بوق
و كرناهای مطبوعاتی درباره« سردار
سازندگی»، میراث اقتصادی آقای رفسنجانی اقتصادی بدهكار و شكننده بود. با حساب سازی
و دروغ، كسری بودجه را به « صفر» رسانیده بودند و این همه در حالی بود كه قرض از
بانك مركزی را با قرض از بانك های بین المللی تاخت زده بودند. نابرابری درآمدها و
ثروت در همین دوره « رونق» بود كه از همیشه بدتر شد. آقای خاتمی كه به جای آقای
رفسنجانی رئیس جمهور شد، اگر چه با اقبال گسترده رای دهندگان رو برو بود ولی به
یاد ندارم که به این میراث اقتصادی پرداخته باشد. سكوت خاتمی به جناح یكه سالارتر
حكومت كه همانند گذشته اركان های قدرت را دردست دارد و مسبب اصلی اغلب نابسامانی
ها نیز هست این امكان را داد كه دست به دو كار عمده بزند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- خاتمی و
دولت او را مسبب این بدبختی روزافزون اقتصادی بداند كه نادرست بود. انتقاد از
حكومت خاتمی در عرصه های اقتصادی، به جای انتقاد از رفسنجانی در همه یعرصه ها
نشست<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn15" name="_ednref15" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[15]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- اگرچه به
گمان من ساختار سیاست درایران به گونه ای است که با رفرم و اصلاحات موثرجمع شدنی
نیست، ولی همان نیروهائی که جدی تراز دیگران با این رفرمها همراه نیستند، با سوء
استفاده از شكست های اقتصادی دولت رفسنجانی که به حساب دولت خاتمی واریزشد،
كوشیدند و به مقدار زیادی توفیق هم یافتند تا همان حركت لاك پشتی رفرم طلبانه
خاتمی را در ایران به دست انداز بیاندازند و متوقف نمایند. پیروزی احمدی نژاد
درانتخابات سال 1384، گذشته از ناهنجاری های انتخاباتی که احتمالا شد- به
مقدارزیادی بازتاب این توفیق راست گرایان بود.
<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">از این نكته
ها گذشته، مدتی پس از دوم خرداد 1376، در پوشش « طرح ساماندهی» كه قرار بود نتیجه
ی مشورت گسترده دولت تازه با متخصصان ایرانی باشد، مشاوران خاتمی كوشیدند همان
سیاست اقتصادی حكومت پیشین، رفسنجانی را اجرا نمایند. تفاوت قضیه، اگر تفاوتی وجود
داشت، تاكید آقای خامنه ای و به دنبالش تاكید دولت خاتمی بر عمده بودن « عدالت
اجتماعی» بود كه اگرچه از سوئی، طرح را « مقبول تر» می كرد ولی در عین حال، نشان
می داد كه به قول معروف، آش آن چنان شور شده است كه حتی خان نیز فهمیده است! <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">با «چپاندن»
وصله ی ناجور عدالت اجتماعی در طرح ساماندهی دولت جمهوری اسلامی، كه چیزی غیر از
سیاست های تاچریستی عریان نبود، روشن شد كه این طرح ساماندهی، نه طرحی برای سامان
دهی اقتصاد، بلكه « چتری» برای كتمان و لاپوشانی مسائل و مشكلات گوناگون بود. در
زمان اعلام این طرح، خاتمی ابتدا فهرستی از مسائل اقتصادی ایران به دست داد و اگر
چه از رسیدگی به «مسائل روزمره اقتصادی» سخن گفت ولی در ضمن ادعا كرد كه « بخش
مهمی» از « تلاش فكری و عملی و برنامه ریزی دولت» مصروف « فكر های اساسی در باره
اقتصاد» شد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">نزدیک به دو
دهه از آن تاریخ گذشته است. عبرت آموز این که دولت آقای احمدی نژاد هم با همه ژست
هائی که می گرفت، ولی سیاست اقتصادی اش به گوهر همان سیاست اقتصادی دولت آقای
رفسنجانی و آقای خاتمی بود و پی آمدها هم متاسفانه همان است که درگذشته بود.
ادعاهای دولت ها به كنار، ولی شواهد موجود نشان می دهد كه درهیچ زمینه ی اقتصادی
این سیاست درایران با موفقیت روبرو نبوده است. مطابق تازه ترین آمارهای دولتی،
بیكاری و فقر و ضعف های بنیادین اقتصاد دراین سالها افزایش هراس آوری داشته اند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraph" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: 10.0pt; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">و
اما، علل ناكامی اقتصادی به گمان من دو دسته اند:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- عوامل درون
نظامی، یعنی تضاد طبقاتی موجود و جنگ قدرتی که دردرون هیئت حاکمه ایران وجود دارد
و به صورت، جبهه گیری یك جناح حاكمیت بر علیه جناح دیگر خود را نشان می دهد.
شایددردوره آقای احمدی نژاد نتوان از چنین مشکلی سخن گفت ولی مشخصا در 8 سالی که
آقای خاتمی برسرکار بود،خرابكاری مستمر مافیای اقتصادی را هم داشتیم كه به صورت
بینادهای نه خصوصی و نه دولتی [ بنیاد مستضعفان، بنیاد 15 خرداد.....] هیئت
موتلفه، و دلال مذهبان دیگر جلوه گر می شود كه علاوه بر بوروكراسی نه چندان سالم و
عریض و طویل « ولایت فقیه»، که درآن سالها قوه ی قضائیه و قوه مقننه را هم بطور
كامل در اختیار داشتند. اگرچه قوه مقننه پس از انتخابات مجلس ششم از دست این جناح
به درآمده بود ولی شورای نگهبان و وابستگان به دفتر رهبری همانند شمشیر های
داموكلس بیشتر از سابق قدرت نمائی کردند. امیدهای كاذبی كه قوه ی قضائیه پس از
بازنشستگی آقای یزدی به آن دامن زده بود، با عملكرد آن قوه به سرانجام منطقی خویش
رسید كه از آن امام زاده انتظار معجزه داشتن به واقع آب در هاون كوبیدن بود. البته
درانتخابات های بعدی، قوه مقننه هم کاملا به حوزه نفوذ مافیای اقتصادی بازگشت و به
جای این که نظارت گری کند، درعمل به صورت، زائده قوه مجریه درآمد که با انتخابات
1384 به آقای احمدی نژاد رسید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">- مقوله یخود
نظام، یعنی ضعف نظری « جمهوری» اسلامی در كلیت خویش و به ویژه درعرصه اقتصاد كه
می كوشد اقتصاد ایران را در قرن بیست ویكم میلادی با توسل جستن به احادیث اداره
نماید. اگرچه به تکرار از «اقتصاد اسلامی» سخن می گویند، ولی مختصات این اقتصاد-
از جمله مقوله مالکیت و سازوکارهای توزیع فرآورده های تولیدی درآن مشخص و روشن
نیست. نامشخص بودن قضایا عمده ترین زمینه دامن زدن به ناامنی است و ناامنی هم مهم
ترین عاملی است که روزنه ای برای برنامه ریزی درازمدت باقی نمی گذارد. اگربه
مالکیت خصوصی میدان بیشتری بدهند و آن را به رسمیت بشناسند و سازو کار توزیع هم از
طریق نیروهای بازار باشد که درآن صورت این
اقتصاد درکلیت خویش سرمایه داری است. در آن صورت شعارهای مخالف سرمایه داری که از
سوی سیاست پردازان درایران تکرار می شود، علاوه براغتشاش آفرینی درحوزه برنامه
ریزی، هزینه های اداره اقتصاد را بالا می برد و مشکل آفرین و مسئله ساز می شود.
کما این که تا کنون این چنین شده است. به عنوان یكی از چندین نمونه می گویم. نزدیک
به 40 سال گذشته است و حداقل در 25 سال گذشته، جمهوری اسلامی به جد كوشیده است تا
از طریق ایجاد بازار سهام در تهران، یكی از عمده ترین سیاست های خویش - خصوصی سازی
- را اجرا نماید. با این همه، تكلیف «
شرعی» معاملات در بازار سهام هنوز به درستی روشن نیست. بانكداری مملكت پس از این
همه سال، اگرچه به ادعای دولتمردان «اسلامی» شده و « بی بهره» است ولی « كارمزد»
پرداختی برای وام در این بانكداری صددرصد اسلامی، از « بهره» در بازار های غیر
اسلامی به مراتب بیشتر است و هنوز كه هنوز است روشن نیست كه این « كارمزد»
پرداختی، که حتی اخیراتا 40% هم گزارش شده است، به واقع نام دیگر« ربا» هست یا خیر؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">بی پرده باید
گفت كه حاملان چنین دیدگاهی،قابلیت درك مسائل و مشكلات اقتصادی یك اقتصاد سرمایه
داری پیرامونی را ندارند تا چه رسد به توانائی در یافتن وارایه راه حل برای تخفیف
این مسائل و مشكلات. به عنوان نمونه، در نظر بگیرید كه آقای خامنه ای از سوئی به
درستی بر « عدالت اجتماعی» و مسئولیت دولت در عمده دانستن آن پافشاری می كند و در
عین حال، این بنیادهای عریض و طویل را كه بیش از 50 درصد از اقتصاد ایران را در
كنترل دارند از پرداخت مالیات به همین دولت معاف می دارد و پاسخ این پرسش ساده نیز
روشن نمی شود كه بودجه دولت كه باید برای دست یابی به عدالت اجتماعی هزینه شود، به
غیر از نفت، از چه راهی باید تامین شود؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">یا مثلا آقای
خاتمی دراواخرریاست جمهوری خویش به تکرار از اقتصاد بیمار ایران حرف می زد كه بی
گمان راست می گفت و این هم بی گمان راست بود كه بیماری اقتصاد ایران سابقه طولانی
تری از نظام اسلامی دارد. ولی آن چه دربررسی خاتمی از اقتصاد جایش خالی بود نقش
حاكمیت تازه در تعمیق این بیماری از 1357 به این سو بود. شاید انتظار زیادی است كه
بخواهیم رئیس قوه مجریه ی « جمهوری» اسلامی به نقد دست آوردهای این حاكمیت، آن هم
در ملاء عام بپردازد ولی از طرف دیگر، من بر آن سرم كه بدون وارسیدن این نقش و
كوشش در تصحیح آن، یافتن راه برون رفت غیرممكن است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">مشكل اساسی
این بود و هست كه می بایست برای افزودن بر توان تولیدی در اقتصاد كار می كردند كه
نكردند. می بایست به شیوه ی اداره كشور سروسامان می دادند كه با حاكمیت مطلقه و شبكه اختاپوسی مدرسه حقانی، قوه قضائیه و وابستگان
و پیوستگان به شورای نگهبان چنین كاری ممكن نیست. با دنیائی تبلیغات از مبارزه با
فساد اقتصادی سخن گفتندو می گویند و چندتنی – از جمله شهرام جزایری- را به محاكمه
كشاندند ولی بعد روشن شد كه به غیراز مرحوم خواجه حافظ شیرازی بخش عمده ای از
بزرگان اصلاح طلب و اصلاح ناپذیر « جمهوری» اسلامی سهم بران عمده این سرقت های
علنی بودند و تا آنجا که من خبر دارم کسی هم به این حضرات نگفت بالای چشمتان
ابروست و هیچ یک از سیاست مداران کج دست ایران به این اتهام محاکمه نشده اند.
اگرچه جزایری تابه همین اواخر درزندان بود ولی بهره مندان از فساد اقتصادی او،
کوچکترین تاوانی پس نداده اند. مدتی پیشتر
ارقامی از حیف ومیل و سرقت در سازمان صدا و سیما به مطبوعات درزکرده ودر مجلس مطرح
شد كه به احتمال زیاد با اشاره قدرتمندان از گردونه خارج شد و مافیای قدرت هم چنان
به غارت منابع ملی ادامه می دهد<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn16" name="_ednref16" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[16]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. درچند سال اخیر که نمونه
های حیرت آوری از فساد و اختلاس علنی شد که روایت اش هم چنان ادامه دارد و روشن
نیست که سرانجام به کجا رسیده است. خصوصی سازی گسترده را در پیش گرفته اند ولی
درپوشش این واگذاری ها، می کوشند اقتصاد را به تمام پادگانی نمایند. ناگفته روشن
است كه در صورت تکمیل این برنامه های غارت و چپاول، تنها مافیای اقتصادی ایران است
كه بار خود را خواهد بست. در آن صورت این سئوال پیش می آید كه اگر اغلب امكانات
دولتی به بخش خصوصی- بخوان مافیای اقتصادی- واگذار شود در آن صورت تكلیف « عدالت
اجتماعی» که این همه موردتوجه« ولایت فقیه» بود، چه می شود؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">آن چه که
دردوره احمدی نژاد اتفاق می افتد این که بی نظمی مالی و اقتصادی بیشتر می شود.
دولت به طور علنی عدم باورش به مبانی اقتصاد را جارمی زندو اگرچه قرار است با
مدیریت همین دولتمردان و اجرای اصل 44 قانون اساسی، 80 % اموال عمومی به « بخش
خصوصی» واگذارشود، ولی درخوشبینانه ترین حالت تنها 13% ازآن چه که دراین سالها
واگذارشده به بخش خصوصی بود<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_edn17" name="_ednref17" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 11pt; line-height: 150%;">[17]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. و بقیه، یعنی 87% بقیه را
هم به بخش « اقتصاد شترمرغی» ایران واگذار کرده اند. بخشی که نه تابع ضوابط و
مقررات بخش خصوصی دراقتصاد است و نه حسابرسی های قانونی و دولتی را برمی تابد. از
ارقام بودجه سهم دارد ولی دراغلب موارد مالیات بردرآمد نمی پردازد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif";">این که دولت
آقای روحانی چه می کند داستانی است که باید در جای دیگری گفته شد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportEndnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="edn1">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref1" name="_edn1" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> کیهان 8 فروردین 1357 نوشت « درمقابل 13.5
میلیارددلارواردات، صادرات غیر نفتی کشور حتی به 500 میلیون دلار نرسید» ص 8<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn2">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref2" name="_edn2" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[2]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> سرمایه 7 مهر1388 ص2. از شبهات و تردیدهائی که
درباره صحت ارقام صادرات غیر نفتی ایران دراین سالها وجود دارد می گذرم<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn3">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref3" name="_edn3" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[3]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> مشاهده کنید رستاخیر 11 خرداد 1357 دراین باره
چه نوشته بود: « بحث برسراین نیست که واردات بی حدو حساب و فزاینده چه به روزو
روزگار کشاورزی و دامپروری می آورد و یا چرا پاره ای از اقلام وارداتی نظیر تخم
مرغ و غیره که با پول و دارائی ملت ولی بدون در نظر گرفتن جوانب امر اخیرا از خارج
خریداری شده اینک معدوم می شود و یا چگونه بسیاری از لاشه هیا گوسفندان وارداتی به
علت فساد روانه چاهها شده و یاچه تعداد گوسفندان زنده خریداری شده از ممالک
گوناگون به علت ضعف دربین راه یا به محض ورود تلف می شوند و یا موارد دیگر درهمین
زمینه که به قول ایشان باید جداگانه بررسی شود»، سخن رانی دکتر ستاری ص 22 <o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn4">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref4" name="_edn4" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[4]</span></span><!--[endif]--></span></span></span></a><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">روزنامة
<i>رستاخیر،</i> 16 بهمن 1356 [ویژة بودجه] این ارقام را به دست داده
است. [ ارقام به میلیارد ریال]. <o:p></o:p></span></div>
<div align="right">
<table border="0" cellpadding="0" cellspacing="0" class="MsoNormalTable" dir="rtl" style="border-collapse: collapse; mso-padding-alt: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-table-dir: bidi; mso-table-layout-alt: fixed;">
<tbody>
<tr style="mso-yfti-firstrow: yes; mso-yfti-irow: 0; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">وزارتخانه<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">1356<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">1357<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 1; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>1- جنگ<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">556<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">700<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 2; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>2- آموزش و پرورش<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">170<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">213<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 3; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>3-فرهنگ و هنر<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">5.4<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">6.3<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 4; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>4-بهداری<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">45.4<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">56.6<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 5; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>5-كشاورزی وعمران<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">21.3<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">18.1<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 6; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>6-</span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"> دانشگاههای</span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"> ایران<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">46<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">57<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 7; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>7-تربیت بدنی<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">2.6<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">3.6<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
<tr style="mso-yfti-irow: 8; mso-yfti-lastrow: yes; page-break-inside: avoid;">
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 76.25pt;" valign="top" width="102">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">جمع ردیف
7-2 <o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 35.45pt;" valign="top" width="47">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">290.7<o:p></o:p></span></div>
</td>
<td style="padding: 0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; width: 42.5pt;" valign="top" width="57">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">354.6<o:p></o:p></span></div>
</td>
</tr>
</tbody></table>
</div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%;">
<br /></div>
</div>
<div id="edn5">
<div align="right" class="MsoEndnoteText" style="text-align: right;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref5" name="_edn5" title=""></a><span style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;">
<span dir="RTL" lang="FA">رسالت 2 دی 1372 ص 5</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA"><span dir="LTR"></span> </span></span><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: Tahoma, sans-serif; font-size: 8pt; line-height: 150%;">[5]</span></span><!--[endif]--></span></span><span dir="RTL" lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn6">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref6" name="_edn6" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[6]</span></span><!--[endif]--></span></span></span></a><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"> حكومت اسلامی كه برایش توطئه پنداری هم
استراتژی و هم تاكتیك است. به نشریاتی كه از ایران می رسد بنگرید. برای دورة پیشین
نیز، كتاب « <i>پاسخ به تاریخ</i>» شاه سابق و حتی كتاب خواندنی « <i>دیروز،
امروز، فردا»</i> نوشتة داریوش همایون نیز بسیار روشنگرند. و هیچ كس هم به این
پرسش ساده جواب نمی دهد كه مگر ایران در معادلات بین المللی چكاره است كه این همه
توطئه بر علیه اش لازم باشد؟ واقعیت تلخ این
بود كه در همةاین سالها، فقط كافی بود یك ماه از ما نفت نخرند. نه از « اقتصاد
ما» توانی باقی می ماند و نه از « سیاست ما». حالا تا كی این حضرات می خواهند به این
نحو، سرشان را در برف فرو كرده، این داستانها را بگویند، نمی دانم. كل فروش ایران از نفت در 4سال دولت نهم که
افزایش چشمگیری یافته بود، 380 میلیارددلار بود درحالی که فقط سه کمپانی غربی-
رویال داچ شل، اکسون موبیل و بی پی درسال 2008، درکل 1267 میلیارد دلار درآمد
داشته اند. یعنی درآمدسالانه سه کمپانی غربی بیش از سه برابر درآمد نفت ایران در 4
سال دولت نهم بود. این حضرات طوری سخن می گویندكه اگر نفت ایران در مبادلات جهانی
نباشد، اقتصاد بین المللی به زمین خواهد خورد! و در نظر نمی گیرند كه وابستگی خود
ما به دلارهای نفتی چندین بار از وابستگی احتمالی
اقتصاد دیگران به نفت ما بیشتر است. برای موقعیت مالی این شرکت ها بنگرید
به : </span><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;">http://money.cnn.com/magazines/fortune/global500/2009/full_list</span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="RTL"></span>/ </span><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn7">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref7" name="_edn7" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[7]</span></span><!--[endif]--></span></span></span></a><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"> ناصر حق جو: بررسی « اقتصادی» خسارات جنگ،
(67-1359)، ایران فردا، شمارة 8، مرداد-شهریور 1372، ص 23</span><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn8">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref8" name="_edn8" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[8]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span>
رسالت 20 مهر 1371، ص 15<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn9">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref9" name="_edn9" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[9]</span></span><!--[endif]--></span></span></span></a><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;"> برای مثال، تنها به یك نمونه اشاره می كنم. در روزنامه
ها خواندم و در تلویزیون دولتی به چشم خویش دیدم كه از افتتاح شهری به نام « پردیس»
در مجاور رودهن سخن گفته بودند. آنچه در تلویزیون دیده بودم به نظر چشمگیر می آمد.
یك هفته بعد از جاده هراز به شمال می رفتم. در آنسوی رودهن غیر از اسكلت چند
ساختمان و یك ساختمان تمام شده ( ظاهرا همانی كه مورد بازدید رئیس جمهور قرار
گرفته بود) ، اثر و نشانه ای از شهر « پردیس» نبود. این که این شهر را تمام کرده
اند یا خیر، خبر ندارم مضافا که چند سالی
است که به ایران سفر نکرده ام. </span><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn10">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref10" name="_edn10" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[10]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="RTL"></span><span style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> </span><span lang="AR-SA" style="font-size: 8.0pt;">رسالت، 13 آذر 1372، ص 15</span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn11">
<div align="right" class="MsoEndnoteText" style="text-align: right;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref11" name="_edn11" title=""></a><span style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"> <span dir="RTL" lang="FA">رسالت
15 آذر 1372 ص 15</span><span dir="LTR"></span><span lang="FA"><span dir="LTR"></span>
</span></span><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="font-family: Tahoma, sans-serif; font-size: 8pt; line-height: 150%;">[11]</span></span><!--[endif]--></span></span><span dir="RTL" lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn12">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref12" name="_edn12" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[12]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;">رسالت 16 آذر 1372 ص 15</span><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn13">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref13" name="_edn13" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[13]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> صفحه
اول، شهریور 1373، ص 19<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn14">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref14" name="_edn14" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[14]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> پیام
امروز، شماره 6، ص 129<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn15">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref15" name="_edn15" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[15]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> بعید نمی دانم که افشاگری روزنامه نگاران اصلاح
طلب ازرفسنجانی که دردوره خاتمی انجام می گرفت، به این خاطر بوده باشد، یعنی می
خواستند این را گفته باشند که ریشه مشکلات دوره خاتمی به دوره قبل از او بر می
گردد.<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn16">
<div class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref16" name="_edn16" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 8.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[16]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-size: 8.0pt;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-size: 8.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> برای اطلاعات بیشتر بنگرید به « فساد اقتصادی
درایران، زمینه ها و پی آمدها» به همین قلم در آرش، شماره 101 ژوئیه 2008.<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="edn17">
<div align="right" class="MsoEndnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ednref17" name="_edn17" title=""><span class="MsoEndnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoEndnoteReference"><span style="color: black; font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-fareast-language: EN-GB;">[17]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR"> http://www.asle44.ir/special/_13.php</span><span lang="FA"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-56962935319777811862015-08-25T05:29:00.001+04:302015-08-25T05:29:25.754+04:30بحران مالی بعدی:<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">همه شواهد درمعرض دیدند نگوئید به
شما اخطار داده نشد.<o:p></o:p></span></b></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">بیل هولتر<o:p></o:p></span></div>
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhSgVWI82PL4tie8WJk8_3He2Xw1-djQKGR95el0GMBJdTWxmMAbH16Hy-eSQoFSjYig4PZuj1N3UUh74qZsHXtCg_bC_s5L4xJieR_3QmuOKqzEYi-X7Tp6AfyLkVsydBVQyDf/s1600/%2524BURNING.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="284" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhSgVWI82PL4tie8WJk8_3He2Xw1-djQKGR95el0GMBJdTWxmMAbH16Hy-eSQoFSjYig4PZuj1N3UUh74qZsHXtCg_bC_s5L4xJieR_3QmuOKqzEYi-X7Tp6AfyLkVsydBVQyDf/s320/%2524BURNING.jpg" width="320" /></a></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">درقبل از سقوط مالی قبلی گفته می شد که « کسی نمی دانست که
چه دارد اتفاق می افتد». البته آن موقع هم به واقع این گونه نبود همان طور که الان
هم آن گونه نیست. اگردر2007 به دنبال حقیقت بودید یک سرمایه گزار متوسط به اندازه
کافی از منابع متعدد هشدار دریافت کرده بود که چه دارد اتفاق می افتد و اما
هشدارها الان بسیار جدی ترندوساده تر شنیده می شوند حتی از سوی بعضی از
اقتصاددانان جریان اصلی و حتی « از منابع رسمی». ولی آیا کسی گوش می کند؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ولی وقتی بزرگترین سقوط مالی واجتماعی درتاریخ اتفاق می افتد « آنها» می
گویند که به شما هشدارداده بودیم. ولی این « آنها» کیان اند و دقیقا چه هشدارهائی
داده بودند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">برای چندین سال و به ویژه در 12 ماه گذشته صندوق بین المللی
پول و بانک بین المللی هشدارپس ازهشدار صادرکرده اند. آنها به راستی به همه ما
همان طور که نشان خواهم داد هشدارداده اند. آیا من باور دارم که از خوش قلبی این
کاررا کرده اند؟ نه. فکر می کنم این قضیه شوخی بود با لبخندی که بعد زدند چون
گوسفندان تا زمانی که اندکی دیر می شود می خوابند. درنتیجه کاری که لاری وایت کرده<a href="file:///K:/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%86/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%A8%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%20%D8%A8%D8%B9%D8%AF%DB%8C.docx#_ftn1" name="_ftnref1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a> یک لیست
کاملی از هشدارهای داده شده دردسترس است. من این هشدارها را درسال گذشته دیده ام و
حتی درباره بعضی ها کامنت هم گذاشته ام ولی هرگز به ذهنم هم نرسید که تعدادشان
چقدرزیاد است. من به همه این مقاله ها لینک نمی دهم فقط برای این که ببینید چه
تعدادهشدارداده شده است و چقدر این هشدارها جدی اند لیستی ارایه می دهم. به نظر
خودم سه تا مقاله مهم تر از بقیه را با یک
ستاره مشخص می کنم ولی در طول 12 ماه گذشته 16 بار هشدارداده شد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئیه 2014: بانک بین المللی درباره « حباب دارائیها»
هشدارجدی داد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئیه 2014: صندوق بین المللی پول به نقل از بلومبرگ: صندوق
درباره ریسک بالقوه رشد جهانی هشدارداد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اکتبر 2014: بانک بین المللی « هیچ کس نمی دانست چه دارد
اتفاق می افتد».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اکتبر 2014: وبلاگ صندوق بین المللی پول: چه می تواند باعث
شود تا 3.8 تریلیون دلار اوراق قرضه جهانی بسوزد؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اکتبر2014: گزارش صندوق بین المللی پول: « موج داغ» افزایش
ریسک مالی درامریکا<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">دسامبر 2014* بانک بین المللی در باره بازارها هشدارداد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">دسامبر 2014: بانک بین المللی درباره دلار امریکا هشدارداد<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">فوریه 2015: صندوق بین المللی پول: بانکداری درسایه، هشدار
دیگری از صندوق ولی این بار درباره بانکداری درسایه.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">مارچ 2015: پیتردویل محقق پیشین صندوق بین المللی پول«
ازصندوق بین المللی پول انتظار نداشته باشید که درباره بحران تازه هشدارزودهنگام
بدهد».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">آوریل 2015* صندوق بین المللی پول« شوک نقدینگی» صندوق به
ناظران می گوید برای شوک نقدینگی آماده باشند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">مه 2015 بانک بین المللی: « به قواعد تازه نیازمندیم»: بانک
بین المللی زمانش رسیده به فکر قواعد تازه بازی باشیم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئن 2015: بانک بین المللی گزارش ریسک اعتباری: گزارش
مدیریت ریسک جدید اعتباری.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئن 2015: صندوق بین المللی پول: هوزه وینال از صندوق بین
المللی پول می گوید بانکهای مرکزی باید بازارساز بشوند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئن 2015* بانک بین المللی ( به نقل از دیلی تلگراف): بانک
هشدار می دهد که جهان دربرابر بحران مالی بعدی کاملا بی دفاع است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئیه 2015: صندوق بین المللی پول هشدار می دهد که نظام
مالی امریکا هم چنان شکننده است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ژوئیه 2015: صندوق بین المللی پول هشدارمی دهد که صندوق های
باز نشستگی درامریکا حامل ریسک ساختاری هستند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">مشاهده می کنید! هشدار هاداده شده است. درواقع نه یک بار
بلکه بارها و درعین حال از کسانی که دستی از نزدیک برآتش دارند. ولی هر روزه در
روزنامه های رسمی می خوانیم درواشنگتن پست یا دروال استریت ژورنال که نگران
نباشید، خوش باشید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">یکی از این مقاله ها از سوی بانک بین المللی دراکتبر2014 می
گوید « هیچ کس نمی دانست چه دارد اتفاق می افتد» و این عبارتی است که درسالهای
2008-2009 بارها تکرارشده بود و شنیده بودیم. آنها می بینند که چه دارد اتفاق می
افتد و دریک سال گذشته هم بارها هشدارداده اند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">خواهش می کنم سعی کنید بفهمید چه دارد می گذرد. بانک بین
المللی « بانک مرکزی» بانکهای مرکزی دنیاست. هیچ کس به خوبی اینها وضعیت درونی
بازارهای مشتقات را نمی شناسد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اگربه حرفهای من و کسانی مثل من که می کوشند این هشدارها را
به اطلاع شما برسانند گوش نمی کنید حداقل به صندوق بین المللی پول و بانک بین
المللی گوش کنید. آنها پیشقدم شده اند و پس از این که بحران دوباره اتفاق افتاد
خواهند گفت « ما کوشیدیم به شما هشداربدهیم».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">یادآوری مترجم:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">به غیر از موردآخرکه لینک اش در اصل مقاله مشکل دارد برای
کسانی که می خواهند درباره این هشدارها بیشتر بدانند، لینک آنها را به دست می دهم.
ا.س.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/07/bis-issues-strong-warning-on-asset.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/07/bis-issues-strong-warning-on-asset.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/07/bloomberg-imf-warns-of-potential-risks.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/07/bloomberg-imf-warns-of-potential-risks.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/10/no-one-could-foresee-this-coming.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/10/no-one-could-foresee-this-coming.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/10/imf-direct-article-asks-what-could-make.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/10/imf-direct-article-asks-what-could-make.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/10/imf-report-heat-wave-rising-financial.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/10/imf-report-heat-wave-rising-financial.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/12/bank-of-international-settlements.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/12/bank-of-international-settlements.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/12/more-on-bis-warnings-about-us-dollar.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2014/12/more-on-bis-warnings-about-us-dollar.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/02/yet-another-warning-from-imf-this-time.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/02/yet-another-warning-from-imf-this-time.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/03/former-imf-peter-doyle-dont-expect-any.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/03/former-imf-peter-doyle-dont-expect-any.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/04/imf-tells-regulators-to-brace-for.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/04/imf-tells-regulators-to-brace-for.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/05/bis-time-to-think-about-new-global.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/05/bis-time-to-think-about-new-global.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/06/bis-new-credit-risk-management-report.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/06/bis-new-credit-risk-management-report.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/06/imfs-vinals-says-central-banks-may-have.html">http://lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/2015/06/imfs-vinals-says-central-banks-may-have.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://www.telegraph.co.uk/finance/economics/11704051/The-world-is-defenseless-against-the-next-financial-crisis-warns-BIS.html">http://www.telegraph.co.uk/finance/economics/11704051/The-world-is-defenseless-against-the-next-financial-crisis-warns-BIS.html</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://money.cnn.com/2015/07/07/investing/imf-warns-us-financial-risks/">http://money.cnn.com/2015/07/07/investing/imf-warns-us-financial-risks/</a><span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> <span lang="FA"> <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">لینک مقاله به انگلیسی:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="http://www.globalresearch.ca/the-next-financial-crash-the-writing-is-on-the-wall-dont-say-you-werent-warned/5467194"><span dir="LTR" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;">http://www.globalresearch.ca/the-next-financial-crash-the-writing-is-on-the-wall-dont-say-you-werent-warned/5467194</span></a><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText">
<a href="file:///K:/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%86/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%A8%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%20%D8%A8%D8%B9%D8%AF%DB%8C.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: AR-SA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.lonestarwhitehouse.blogspot.co.uk/<span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-24411490509461979302015-08-24T19:54:00.003+04:302015-08-24T19:54:31.180+04:30طرح های امپراطوری برای ایران<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 16.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">پپه اسکوبار<o:p></o:p></span></b></div>
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">به راستی دولت اوباما درباره ایران می خواهد چه بکند؟ چه
نوع محاسبات استراتژیک باعث شد به اینجا
برسیم که درواقع یک تغییر تاکتیک مهم ژئوپولیتیک است؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">رئیس جمهور اوباما حتما به این نتیجه رسیده است که دیوار 36
ساله عدم اطمینان علیه ایران درحال فروریزی است.
سروران واقعی جهان در واشنگتن- آنها که به واقع دولت را کنترل می کنند-
همیشه می دانستند که شلوغ بازی در باره« سلاح اتمی» بکلی دروغ بود. این بخشی از تصمیم استراتژیک بود
تاجمهوری اسلامی تا جائی که عملا ازغرب منزوی بشود و درنهایت تغییررژیم با زور
انجام بگیرد. « این سیاست» با سرشکستگی ناموفق بود. در نتیجه طرح ب اوباما رسیدن
به یک توافق اتمی بود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">پس از رسیدن توافق چرا تهران را تحریک نکنیم تا با غرب
برسراداره خاورمیانه همکاری کند و یعنی رسما وارد شود وحتی بهتر ازآن کمک کند تا
داعش را شکست بدهیم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">این درواقع پژواک تاریخی جالبی اززمان شاه خواهدبود-
ژاندارم پیشین خلیج[ فارس] که وقتی با انقلاب اسلامی از قدرت خلع شداستثنائی بودن
را به صورت دهه ها ناآرامی درآورد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">بعلاوه دولت اوباما و بعضی از جناح های درون دولت فدرال به
نظر می رسد اعتقاد دارند که رهبری جناحی تهران </span><span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">–</span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";"> وقم- به آنها امکان می دهد که از آن
برای پیشبرد منافع امریکا بهره برداری نمایند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">حتی قبل از توافق لوزان و درراستای رسیدن به توافق وین تحت
عنوان« بحث درباره مسائل منطقه ای» جان کری، وزیر امورخارجه امریکا، وزیر
امورخارجه ایران جواد ظریف و سرجی لاوروف وزیرامورخارجه روسیه این مباحث را بحت
کرده اند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">دریک تصویر بزرگترو بی خبرازپیچیدگی ناشی از مشکلات تکنیکی،
سروران واقعی جهان </span><span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">–</span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";"> که دولت درسایه شان دولت اوباماست- هم به بررسی یک معادله ساده پرداختند. گاز
ایران درنهایت باید جایگزی گازروسیه بشود برای عرضه کردن به اتحادیه اروپا. روسیه
باید و حتما لطمه خواهد خورد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">حالا بماند که گسپرام از دو نظر یک ماشین تجاری عظیم است.
وحدت اقتصادی اروپا و آسیا و هم چنین نادیده بگیرید که گسپرام درحال سامان دهی
فعالیت های مهمی درپیوند با انرژی با تهران است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">با این هم جنگ انرژی هیچ گاه متوقف نمی شود. رژه گسترش
طلبانه ناتو درهمسوئی با واشنگتن با موفقیت درکار جریان جنوب خرابکاری کرده است و
حالا واشنگتن دست به هرکاری خواهد زد تا جریان ترکیه را هم خراب بکند و می
کوشدتایونان صدمه دیده از ریاضت اقتصادی را وادارکند به جریان لوله گازی و نفتی
نپیوندند. حیرت آور است ولی به نظر می رسد که یک بار دیگر ایران به عنوان نامزد
محبوب امریکا درجریان لوله سازی آینده درآمده است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">به رهبر گوش کنید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">وزیرامورخارجه ایران جواد ظریف این روزها درگیر « فروش»
توافق با پنج به اضافه یک به افکار عمومی داخلی بود. او دائما تکرار می کند که
همین که شرکت های خارجی وارد ایران بشوند آنها به صورت مانعی در مقابل برقراری
مجدد تحریم ها عمل خواهند کرد که درحال حاضر برای نئو محافظه کاران و نئولیبرالهای
محافظه کارمقدس شده است. طرحریزان ایرانی سرگرم برنامه ریزی برای بازسازی بخش های
مختلف اقتصاد هستند- پروژه های نفت و گاز ایران- اغلب با داده هائی از سوی شرکت
های عمده خارجی- که تا 2020 برآورد می شود ارزش اش 185 میلیارددلار باشد. در20
ژوئیه شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا توافق وین را تصویب کرد و 7 قطع نامه
پیشین از 2006 به این سوکه این تحریم ها را وضع کرده است لغو کرد. عکس العمل کنگره
امریکا- دست نشانده شرکتها به این تصویب- ناامیدی و ا ستیصال بود. ای کاش کسی برای
این جمع توضیح می داد که این یک توافق بین المللی است. اتحادیه اروپا ولی در 21
ژوئیه این توافق را تصویب کرد چون اعضای اصلی اتحادیه مشتاق به برقراری مناسبات
تجارتی اند و الان به صورت کاروان عازم ایران اند. حالا که قطع نامه شورای امنیت
تصویب شده است، تا 90 روز دیگر قرار است تحریم ها لغو شوند. اگرواقع بینانه برخورد
کنیم اغلب تحریم های سازمان ملل و اتحادیه اروپا و حتی بعضی از تحریم های شخص ثالث
امریکا دراوایل 2016 لغو خواهد شد. واقعیت این است که هرچه که مبارزه نئو محافظه
کاران و یا اسرائیل و عربستان سعودی باشد ساختار اصلی تحریم ها بخصوص مالی ودرعرصه
بانکداری دیریا زود فرو می پاشد. ایران بزودی برای تجارت برای همه کشورهای اروپا و
آسیا باز می شود. در18 ژوئیه حتی قبل از رای سازمان ملل ولایت فقیه ایران آیت الله
خامنه ای دوباره با یک ضربه واردماجرا شد که توضیح بدهد ایران از نظر ژئوپلیتیک به
کجا می خواهد برسد. او تاکید کرد« توافق اتمی سیاست تهران را دربرابر « استکبار»
دولت امریکا تغییر نخواهد داد. جان کری دلخورشد انگار که براساس محاوره های طولانی
اش با ظریف او خبر نداشت. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">خوب پس چه می توان گفت. هویج پیشنهادی واشنگتن توفیقی
نخواهد داشت همان طور که چماق امریکا موفق نشد. آن چه ایران برای دوره پسا تحریم
می خواهد آن چیزی است که در بازی جدی آسیا و اروپا درحال شکل گیری است، ادغام بهم
پیوسته که از راه ابریشم جدید به رهبری چینی ها و همین طور اتحادیه اقتصادی آسیا
واروپا به زعامت روسیه و تامین مالی پروژه های زیربنائی از سوی بانک توسعه جدید
بریکز، و بانک سرمایه گزاری زیربنائی آسیائی- به رهبری چین را شامل می شود. ایران
می خواهد به سازمان همکاری شانگهای بپیوندندو به فرایندی که از سوی کشورهای آسیا و
اروپا برای کنار گذاشتن دلار درجریان است و می خواهد که تجارت و بازرگانی طبیعی با
اروپا داشته باشد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">سه امیگو های آسیا و اروپائی <o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">استراتژی جدید پنتاگون به روشنی توضیح داده است که موضوع
اصلی برای سروران جهان- مستقل از این که چه کسی درکاخ سفید جاخوش کرده است- این
است که ازنظر استراتژیک روسیه و چین را منزوی کرده و شراکت استراتژیک شان را بهم
بزند. هرچقدر که این سیاست غیرواقعی باشد وممکن است به صورت جنگ گرم دربیاید،
پنتاگون این انتخاب راهم روی میز گذاشته است. سروران جهان بسیار فراتر از دست
نشاندگانشان در دولت اوباما سیاست پردازی کرده و تا به همین جا درباره پس از 2016
با یک استراتژی سه پایه نظامی درگیرند. ومقامات امنیتی درروسیه، چین و ایران </span><span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">–</span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";"> سه کشور برجسته در ادغامآسیا و اروپا
بخوبی می دانند که چه می گذرد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">کشوری با یک دولت ناموفق- اوکراین- صرفا بهانه ای برای
گسترش دائمی ناتو است. تهدید بخش قابل توجهی از بخش جنوبی روسیه تا غرب ایران، از
داعش استفاده ابزاری می کنند. تفرقه بینداز وحکومت کن </span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">که به صورت طرح
اسکایس- پیکوت<a href="file:///K:/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%86/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%A8%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%B7%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ftn1" name="_ftnref1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a> درآمد که برای یک مداخله
دیگراز سوی پنتاگون در سوریه، عراق زمینه سازی می کند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">و اما در منطقه آسیا و اقیانوس اطلس، « ستون آسیا» اگرچه
درحال حاضر غیر واقعی می آید ولی هم چنان درجریان است که درمسائل مربوط به چین
دردریای جنوب چین مداخله شود. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">از سوریه به اوکراین و تا مناطق جنوبی دریای چین، روند نشان
دهنده « استثنابودن» است که درمیان سه قدرت اتحادیه آسیا و اروپا دردسرآور است.
این پیشاپیش شوکی است که به دو الگو واردآمده است که پیشتر توصیف کرده ام، یکی
ادغام در میان اعضای آسیا و اروپا علیه امپراطوری بی سروسامانی.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">سروران جهانی به نظر می آید براین باورند که « ستون آسیا»
کارنخواهد کرد البته اگر بتوان ایران را به صورت یک دولت دست نشانده برای طرح
امپراطوری برای بخش غربی آسیا درآورد. ولی اگربه حرفهای خامنه ای گوش کنیم چنین
چیزی اتفاق نخواهد افتاد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">راهی که در مقابل ایران است ترکیبی است ازادغام در اتحادیه
آسیا و اروپا به رهبری وشراکت چین و روسیه و مناسبات تجاری هرروزگسترش یابنده و
برای هردو طرف مفید با اروپا. درواقع بازتاب یک شعار قدیمی انقلاب اسلامی است « نه
شرقی، نه غربی»<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: "Times New Roman";">امپراطوری نمی تواند یک دولت نشانده تازه بخرد یا با رشوه
به دست بیاورد. درنتیجه چشم انتظار احیای دیواربی اعتمادی حتی قبل از این که
ساختارتحریم کنونی سرانجام از میان برود باشید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div align="right" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed;">
<a href="http://www.globalresearch.ca/the-imperial-designs-on-iran/5464353"><span dir="LTR">http://www.globalresearch.ca/the-imperial-designs-on-iran/5464353</span></a><span lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%86/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%A8%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%B7%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR" style="font-size: 12.0pt; mso-bidi-font-family: Koodak;"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: AR-SA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR" style="font-size: 12.0pt; mso-bidi-font-family: Koodak;"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 12.0pt; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span> اشاره است به قرارداد بین انگلیس و فرانسه در
1916 برای تعیین منطقه نفوذ در خاورمیانه که درواقع زمینه ساز تقسیم بخش عرب نشین
امپراطوری عثمانی به کشورهای مختلف شد. ( این توضیح اضافی ازمن است. ا.س.)<o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-89874907201808800792015-08-22T06:06:00.001+04:302015-08-22T06:06:09.511+04:30عقلانیت « غیر عقلائی»<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Tahoma, sans-serif; font-size: 12pt; line-height: 150%;">مدافعان اقتصاد سرمایه داری براین باورند که هر عامل
اقتصادی بسته به وضعیتی که درآن است هدفی دارد وکه برای رسیدن به آن و به حداکثر
رسانیدنش تلاش می کند. مصرف کننده برای حداکثر سازی مطلوبیت تصمیم گیری می کند و
بنگاه و سرمایه دار هم برای حداکثر سازی سود می کوشند.</span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اگراین شیوه کار را عقلائی بدانیم من برآن سرم که مادر نظام
سرمایه داری با « عقلانیت غیر عقلائی» روبروهستیم یعنی وقتی همه برای حداکثر سازی
سود می کوشند پی آمد به واقعیت نزدیک ترش این است که نظام اقتصادی به بحران می
رسد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اجازه بدهید اندکی توضیح بدهم و از بخش مالی نمونه بدهم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">وقتی بانکداری مدرن ایجاد شد طولی نکشید که بانک به صورت
کانالی درآمد بین کسانی که پس انداز دارند و دیگرانی که به وام نیازمندند. بانک
درازای ودیعه ای که می پذیرد متعهد می شود به ودیعه گزاربهره بپردازد و بعد همان
ودیعه را به دیگری وام می دهد و برای این خدمت بهره ای می گیرد که از بهره پرداختی
به ودیعه گزار اندکی بیشتر است. هم ودیعه گزار درآمد دارد هم وام ستان کارش راه می
افتد و هم بانک عاقبت بخیر می شود. حالا این وضعیت را درنظر بگیرید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">بانکی را درنظر بگیرید که صد میلیون تومان- آن موقعی که
تومان تومان بود- سرمایه آن است و 400 میلیون تومان هم ودیعه می پذیرد که باید به
ازایش سالی 3% بهره- نزول بپردازد. فرض کنید که بانک دراین کشور خیالی ما ناچار
است که ده درصد از کل سرمایه و ودیعه را به صورت ذخیره دربانک مرکزی نگاه بدارد. این
بانک بقیه امکانات مالی را با نرخ بهره 8%به متقاضیان وام می دهد. یک ضرب و تقسیم
ساده نشان می دهد که درآن صورت سود سالیانه بانک 24 میلیون تومان می شود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">حالاهمین بانک را در نظربگیرید که علاوه بر400 میلیون تومان
ودیعه 500 میلیون تومان هم از بازارهای مالی و یا دولت وام می گیرد و به
ازایش 4% هم بهره می پردازد. به همان روال
قبلی ده درصد کل باید به صورت ذخیره درنزد بانک مرکزی بماند و بقیه را به 8% به
متقاضیان وام می دهد. اگرچه میزان سرمایه بانک تغییر نکرده است ولی سود بانک از
24میلیون تومان به 40 میلیون تومان افزایش می یابد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ناگفته روشن است که اگر این بانک درفکر « حداکثرکردن سود»
باشد باید میزان بازهم بیشتری وام بگیرد و میزان بیشتری وام بدهد چون در آن صورت
میزان سودش بیشتر می شود. توجه دارید که اگر ادعای اقتصاددانان نئولیبرال راست
باشد دیگر بانکها هم به همین شکل باید بیشتر و بیشتر وام بگیرند ووام بدهند. روشن
است وقتی این گونه می شود پول بیشتری مهیا شده است که باید وام داده شود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"> من فکر می کنم که
درنتیجه رقابت بین بانکها برای وام دادن فرایند وام دادن به این شکل در بیاید.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpFirst" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Tahoma;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">درمرحله اول بانک ها به متقاضیان و بنگاههائی وام می دهند
که می توانند اصل و فرع وام دریافتی رابپردازند. به سخن دیگروام به گونه ای مصرف
می شود که برای وام گیر یک جریان درآمدی ایجاد می کندو ازدرآمدبیشتر می توان اصل
وفرع را پرداخت. البته توجه دارید که ریسک سوختن این نوع وامها اگرچه صفر نیست ولی
میزان ریسک قابل قبول و قابل تحمل است. و اما واقعیت دارد که با رقابتی که بین
بانکها در می گیرد این نوع وام ستانها به زودی اشباع می شوند و دیگر از این جماعت
عاملی باقی نمی ماند که وام بخواهد یا وام نگرفته باشد.</span><span dir="LTR" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpLast" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Tahoma;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">درمرحله دوم بانکها به سراغ کسان و بنگاههائی می روند که
اگرچه درپرداخت فرع مسئله ای ندارند ولی جهت پرداخت اصل باید منتظر موقعیت مناسب
بمانند. احتمال این که این گروه وام ستانها درمقایسه با گروه اول نتوانند وام خود
را بطور کامل کارسازی کنند بیشتر است. براساس آن چه اندکی پیشتر گفتم جدیت بانکها
در وام دهی باعث می شود که این گروه هم بزودی اشباع بشوند و کسی نماند ازاین
گروه که وام بخواهد یا وام نگرفته باشد.
ولی وام دهندگان البته هنوز مشتاق اندکه سود خودرا حداکثر نمایند یعنی باز هم وام
بدهند. اینجا دیگر به سراغ کسان و یا بنگاههائی می روند که نه توانائی دارند فرع
را بطور منظم بپردازند ونه اصل را. به این وامها به اصطلاح وام پونزی می
گوئیم.ساده ترین توصیف این وامها این است که استفاده از آن یک جریان درآمدی ایجاد
نمی کند- برای مثال گرفتن وام برای خرید خانه برای سکونت خویش. چرا این نوع وامها
داده می شود؟ برای این که وام دهنده اگرچه از این وضعیت خبر دارد ولی خانه و
آپارتمان خریداری شده را تا زمان بازپرداخت کامل اصل وفرع به عنوان وثیقه نگاه می
دارد تا در صورت بروز حادثه- عدم پرداخت اصل وفرع- بتواند آن را برای بازیابی
پولهای وام داده شده بفروشد و نقد کند. </span><span dir="LTR" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">و امادرسالهای قبل از بحران 2008 نوآوری دیگری هم صورت
گرفت. از اواسط دهه 80 قرن گذشته لاری فینک فرایند به صورت مالی درآوردن وامهای
مسکن را ابداع کرد. اگر بااندکی تسامح به ساده کردن این فرایند مجاز باشم « وام
مسکن» هم به صورت کالا درآمد و به فروش رسید. از جمله پی آمدهایش این بود که
فرایند بررسی ریسک دراعتبار سنجی متقاضی وام به فراموشی سپرده شد چون مستقل از این
که وام گیرنده درچه وضعیتی قرارداشت وام دهنده اول می توانست با فروش وام وام
اهداشده را باز بیابد. اگرچه قراربود نوآوری فینک بررسی ریسک را کارآمدتر بکند ولی
وارسی ریسک تقریبا بطور کامل حذف شد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ازجمله درنتیجه این نوآوری بود که درطول 2002-06 کل بدهی
درامریکا از 31.84 تریلیون دلار به 45.32 تریلیون دلار رسید یعنی میزان بدهی 13.5
تریلیون دلار بیشتر شد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">و اما اجازه بدهید برگردم به داستان وام دادن و وام گرفتن
که داشتم می گفتم. وقتی وامی داده شود که جریان درآمدی ایجاد نمی کندروشن است که
ریسک سوخت اش بالاست وهمین که این فرایند
شروع می شود- بعضی از وام دهندگان خانه های ضبط شده بدهکاران ورشکسته را برای فروش
وارد بازار می کنند و چون عرضه خانه زیاد می شود قیمت اش سقوط می کند و وقتی این
طوری می شود ارزش وثیقه ها هم پائین می آید و قوزی می شود روی قوزهای دیگر. اجازه
بدهید برگردم به روی دیگر سکه وام ستانی ووام دهی که مشخصه بانک داری در سالهای
قبل ازبحران بزرگ 2008 بود. برای سادگی کار در نظر بگیرید که بانکی 50 میلیون
تومان سرمایه دارد و 50 میلیون تومان هم وام می گیرد و بعد 100 میلیون تومان راوام
می دهد. اگربا توجه به فرایندی که پیشتر گفتم فقط 10% از وام گیرندگان قادر به
پرداخت اقساط نباشند و نکول کنند بانک 20% سرمایه اش را از دست می دهد. حالا مجسم
کنید که همین بانک به جای 50 میلیون تومان 450 تومان وام بگیرد و این پولها را وام
بدهد. ( حداکثر کردن سود را به یادداشته باشید). اگرهمان 10% از وامها نقد نشود
تمام سرمایه بانک از دست می رود و بانک ورشکست می شود. حالا که این را خواندید خبر
داریم که بعضی ازبانکها 90 وحتی تا 97%
وامی که می دادند را خودشان وام گرفته بودند. دراینجا نقدنشدن 3% باعث ورشکستگی می
شود.<o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; line-height: 150%; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 18.0pt; margin-top: 0cm; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">و این سرانجام دقیقا آن چیزی است که اتفاق افتاد. جالب این
که سیاست پردازان ولی آن را «کمبود نقدینگی» ارزیابی کردند و به همین دلیل تزریق
نقدینگی عمده ترین بخش سیاست اقتصادی در این سالها شد. جسارت است ولی من در نوشته
ای از این سیاست </span><span dir="LTR" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">Quantitative Easing</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> <span lang="FA">تحت عنوان « اسهال پولی» نام برده ام که روایت
دیگری دارد که می ماند برای فرصتی دیگر. <o:p></o:p></span></span></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-33859030903035478802015-08-08T05:33:00.004+04:302015-08-08T05:33:51.833+04:30اقتصاد« جوجه امپریالیسم» در بحران:<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">شما هم حتما خوانده اید که
عربستان سعودی برنامه دارد تا پایان سال 27 میلیارددلار از بازارهای مالی
با صدور اوراق قرضه وام بگیرد<a href="file:///K:/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D9%862015/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85.docx#_ftn1" name="_ftnref1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>. قراربراین
است که درماههای باقی مانده امسال ماهی 20 میلیاردریال سعودی( یعنی 5.3
میلیارددلار) اوراق قرضه صادر شود. علاوه براین خبرداریم که در ماه ژوئیه هم دولت
4میلیارددلار ازبازارهای داخلی خود قرض گرفته است. گفته می شود که علت اصلی آن است
که بهای نفت دربازارهای جهانی سقوط کرده است و دولت سعودی نمی تواند با قیمت های
کنونی بودجه خود را به توازن برساند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">و اما به گمان من مسئله ازاین اندکی پیچیده تر است. اگر چه
منکر نقش سقوط قیمت نفت نیستم ولی در کنار آن چند عامل دیگر هم هست.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">فهرست وار سعی می کنم تصویری کلی به دست بدهم.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpFirst" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Arial;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">دربازارهای نفت عربستان با امریکا- به ویژه با تولید کنندگان نفت شل در رقابت
است و می کوشد با پائین نگاه داشتن بهای نفت درواقع شرایط را برای ورشکستگی تولید
کنندگان امریکائی مهیانماید. امید این است که اگر این گونه بشود بهای نفت مجددا رو
به افزایش خواهد گذاشت و عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان از
این افزایش قیمت بهره مند خواهد شد. </span><span dir="LTR" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Arial;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اگرچه افزایش عرضه نفت- با توجه به افزایش تولید نفت درامریکا- واقعیت دارد
ولی از آن مهم تر به گمان من وضعیت بحرانی اقتصاد جهانی است که احتمالا باعث کاهش
تقاضا برای نفت شده است. به عنوان مثال نرخ رشد اقتصادی چین در حال حاضر تقریبا
نصف رشدی است که چین درگذشته ای نه چندان دورداشت. اوضاع اقتصادی منطقه یورو که هم
چنان متزلزل است و همین روایت است درباره شماری از اقتصادهای دیگر به ویژه در میان
کشورهای نوظهور. با این حساب من بعید می دانم که بازار نفت به شرایطی که یکی دوسال
پیش داشت برگردد.</span><span dir="LTR" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Arial;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">عربستان به عنوان یک « جوجه امپریالیسم<a href="file:///K:/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D9%862015/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85.docx#_ftn2" name="_ftnref2" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[2]</span></span><!--[endif]--></span></span></a>» منطقه ای
به ویژه در رقابت با یک « جوجه امپریالیسم» دیگر- ایران بربودجه نظامی اش افزوده
است و درشرایطی که درآمدهای نفتی سیر نزولی دارد افزایش هزینه های نظامی تنها می
تواند به صورت کسری بودجه در بیاید. برآورد شده است که درسال مالی کنونی میزان
کسری بودجه عربستان برابر با 20% خواهد بود که رقم بسیار چشمگیری است. بدنیست
اشاره کنم که برای سال 2015 بودجه نظامی ایران 6.3میلیارددلار است درحالی که بودجه
نظامی عربستان سعودی هم 56.7 میلیارددلارمی باشد<a href="file:///K:/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D9%862015/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85.docx#_ftn3" name="_ftnref3" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[3]</span></span><!--[endif]--></span></span></a></span><span dir="LTR" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpMiddle" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Arial;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">به خاطر تجاوز نظامی به یمن هزینه های نظامی عربستان سعودی افزایش یافته است.</span><span dir="LTR" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoListParagraphCxSpLast" dir="RTL" style="direction: rtl; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 0cm; margin-right: 36.0pt; margin-top: 0cm; mso-add-space: auto; mso-list: l0 level1 lfo1; text-align: justify; text-indent: -18.0pt; unicode-bidi: embed;">
<!--[if !supportLists]--><span style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Arial;">-<span style="font-family: 'Times New Roman'; font-size: 7pt; font-stretch: normal; line-height: normal;">
</span></span><!--[endif]--><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اگرچه برآورد می شود که بیش از 6 میلیون خارجی درعربستان سعودی کار می کنند
ولی درعین حال، درمیان « شهروندان» خودی یکی از مشکلات جدی عربستان نرخ بیکاری به
نسبت بالای مردم است. برای مثال نرخ بیکاری میان جوانان 16-29 ساله 29 درصد است.
سیاست پردازان دولتی براین باورند که اگرپرداخت های رفاهی به این تعداد کثیر
بیکاران صورت نگیرد بعید نیست به صورت یک مشکل اجتماعی دربیاید. از سوی دیگر
دراوایل به اصطلاح « بهارعربی» سیاست پردازان سعودی برای مقابله با سرایت آن به
عربستان به قول معروف سرکیسه را اندکی زیادی شل داده بودند و ناگفته روشن است که
تامین مالی چنین برنامه ای در کشوری که مالیات بردرآمد ندارد و بهای انرژی- بنزین
برای نمونه- احتمالا کمترترین بهای بنزین در جهان است به سادگی عملی نیست.
برآوردشده است که ملک عبدالله درعکس العمل به تحولات کشورهای عربی، هزینه ها را
120 میلیارددلار افزایش داد و پروژه های متعددی درکشورآغاز شد. عبرت آموز این که
وقتی ملک عبدالله درگذشت و ملک سلمان به سلطنت رسید به « میمنت» سلطنت خود دستور
داد به همه کسانی که درعربستان سعودی کار می کنند دوماه پاداش داده شود که هزینه
این برنامه هم 36 میلیارددلار برآورد شده است. البته دردوره ای که بهای یک بشکه
نفت بالای 120 دلاربودتامین مالی این برنامه ها دشواری زیادی نداشت ولی درحال حاضر،
بهای هربشکه نفت کمتر از 50 دلار است و طبیعتا دیگر نمی توان به شکل وصورت گذشته
خاصه خرجی کرد. برآوردشده است که اگرعربستان سعودی قراراست کسری بودجه نداشته
باشد، بهای نفت باید بشکه ای 106 دلارباشد که البته این چنین نیست. مشکل عربستان
سعودی این است که برای رقابت باامریکا- دربازارهای نفت- باید مدافع نفت ارزان باشد
در حالی که برای توازن حسابهای خود باید بهای نفت حداقل دوبرابر بشود. خود سعودی
ها هم می دانند که افزایش بهای نفت مشوق افزایش تولید نفت درامریکا می شود و
درمیان مدت و دردرازمدت احتمالا به نفع عربستان سعودی نیست. درعین حال نفت ارزان
هم به نوبه مشکلات خاص خودش را برای اقتصاد عربستان ایجاد خواهد کرد. با این همه
بدون تردید برای مدتی </span><span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">–</span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"> که البته به دقت قابل اندازه گیری نیست- می تواند به این وضعیت ادامه بدهد.
چون درعین حال می دانیم که میزان ذخیره ارزی عربستان بیش از 700 میلیارددلار است.
البته میزانش درگذشته به مراتب بیشتر بود ولی در یکی دوسال اخیردولت مجبور شد کسری
بودجه را ازاین منبع تامین مالی کند. برای نمونه درسال گذشته میزان ذخیره 65
میلیارددلار کاهش یافت.</span><span dir="LTR" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">این که آینده چه خواهد شد مشخص نیست. یا حداقل این که من از
آن بی خبرم. ولی منطقه خاورمیانه بعید نیست آبستن حوادثی باشد که فعلا قابل تصور
هم نیستند. <o:p></o:p></span></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText">
<a href="file:///K:/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D9%862015/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: AR-SA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></a> <a href="http://www.ft.com/cms/s/0/e9e197fe-3b5d-11e5-8613-07d16aad2152.html#axzz3iB08PUg">http://www.ft.com/cms/s/0/e9e197fe-3b5d-11e5-8613-07d16aad2152.html#axzz3iB08PUg</a>0<span dir="RTL" lang="AR-SA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="ftn2">
<div class="MsoFootnoteText" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<a href="file:///K:/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D9%862015/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85.docx#_ftnref2" name="_ftn2" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: AR-SA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[2]</span></span><!--[endif]--></span></span></a><span dir="LTR"> </span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><span dir="RTL"></span> اگر ازمن یک معادل انگلیسی بخواهید احتمالا
خواهم گفت </span><span dir="LTR">sub-imperialism</span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><span dir="RTL"></span> که نمی دانم تعبیر درستی
هست یاخیر. آن چه عربستان در یمن می کند اگرچه ممکن است در« توافق» با امپریالیسم
جهانی باشد ولی به نظر من رفتاری « امپریالیستی» است.<o:p></o:p></span></div>
</div>
<div id="ftn3">
<div class="MsoFootnoteText">
<a href="file:///K:/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%20%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D9%862015/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%20%D8%AC%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85.docx#_ftnref3" name="_ftn3" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: AR-SA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[3]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.globalfirepower.com/countries-listing.asp<span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com4tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-24450783571586813372015-08-07T04:24:00.001+04:302015-08-07T04:24:09.460+04:30بمب اتمی و منطق سرمایه داری<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhZuEITKwm9OLZ9alhSYzBWdNBGCqQ0d5uPej9Oq8FF-NTF7engSygsIL86eabnroHW-wJzN-ijOwGVvjDuORn9rxCPqVdyz4Gli43CnZJCwhC0UnDk1vQEwQM4KydXQ_epx1kB/s1600/Slide1.GIF" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em; text-align: center;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhZuEITKwm9OLZ9alhSYzBWdNBGCqQ0d5uPej9Oq8FF-NTF7engSygsIL86eabnroHW-wJzN-ijOwGVvjDuORn9rxCPqVdyz4Gli43CnZJCwhC0UnDk1vQEwQM4KydXQ_epx1kB/s320/Slide1.GIF" width="320" /></a></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">درصبح 6 اگوست 1945 یک بمب
اتمی را روی شهر هیروشیما منفجرکردند. رئیس ستاد ارتش امریکا ادمیرال لی گفت« استاندارد
اخلاقی ما همان است که درعصر عتیق بربرها ازآن استفاده می کردند» ولی هیچ خودکامه
قرون وسطائی نمی توانست چنین سطح عظیمی از ویرانی بباربیاورد. تنها چند ثانیه بعد
60درصد شهر هیروشیما از روی زمین پاک شد و از یک شهری که 350000 نفر جمعیت داشت
140000 نفر کشته شدند. سه روز بعد بمب اتمی دیگری را روی شهر ناکازاکی منفجرکردند
و نصف جمعیت آن شهر را کشتند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">حمله اتمی را به عنوان تنها
بدیل نظامی قابل قبول توجیه کردند و هنوز چنین می کنند. ولی واقعیت این است که
ژاپن در وضعی نبود که جنگ را ادامه بدهد. حتی قبل از حمله اتمی رهبران ژاپن خود را
برای تسلیم آماده می کردند. وینستون چرچیل دراین باره نوشت « اشتباه است اگر فرض
کنیم که سرنوشت ژاپن با بمب اتمی مشخص شد. شکست ژاپن قبل ازانفجار بمب اول حتمی
شده بود». ولی بمب به این معنا بود که امریکا و بریتانیا برای شکست ژاپن به
سربازان روسی دیگر نیاز نداشتند. مسئله وجه بازدارندگی بمب اتمی هم نبودواین هم
نبود که با جنگ طلبان زبان نفهم روبروبودند. استفاده از بمب اتمی وسیله ای درجنگ
برای کنترل استراتژیک بود. رئیس جمهور امریکا هاری ترومن تا حدودی این نکته را
پذیرفت چون او گفت« بمب احمتالا ما را درموقعیتی قرارداده است که می توانیم شرایط
پایان جنگ را دیکته کنیم». کمیته هدف امریکا- که وظیفه اش این بود تا مشخص کند که
بمب درکجا باید منفجرشود- نوشت انتخاب هیروشیما درواقع « به این دلیل بود که
استفاده اولیه به اندازه کافی چشمگیر باشد تا اهمیت این اسلحه درعرضه بین المللی
پذیرفته شود». به سخن دیگر طبقه حاکمه امریکا می خواست با استفاده از این سلاح
اتوریته خود را بردنیا حاکم گرداند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">اتفاق می افتد که مردم عادی
حفظ صلح را پی آمد داشتن بمب های اتمی می دانند. چنین ادعائی بی پایه است. دراین
70 سالی که از ویرانی هیروشیما می گذرد جنگهای خونین سرتاسر زمین را مسموم کرده
است. جنگ های پی درپی حتی خطر حمله های اتمی را بیشتر کرده است. در 50 سال گذشته
دو ابرقدرت شدیدا مسلح جهان کوشیدند درتولید این سلاحهای مرگ بار با یک دیگر رقابت
نمایند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">سلطه<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">سلاح اتمی اگرچه مسخره است
ولی نتیجه منطقی نظامی است که براساس رقابت اقتصادی، سیاسی و نظامی استوار است. به
همان شکلی که بنگاهها با یک دیگر در تولید کالا رقابت می کنند دولت های
امپریالیستی برای نشان دادن سلطه خود با انباشت سلاح بیشتر با یک دیگر رقابت می کنند.
بهترین نمونه هم مسابقه تسلیحاتی بین امریکا وشوروی در دوره جنگ سرد بود. این
رقابت همه ارجحیت های کل نظام سرمایه داری را مشخص می کرد. منابع عظیمی درجهان صرف
سلاح و دیگر ابزارهای کشتار جمعی شد. درحال حاضر درجهان آن قدر بمب و سلاح هست که
می توان بارها و بارها کره زمین را منهدم کرد. امروز سلاح اتمی در جهان به مراتب
از آن چه در دوره جنگ سرد بود بیشترشده است. بسیاری از این بمب ها حتی بیش از 40 برابر
از بمب هائی که هیروشیما و ناکازاکی را در1945کاملا منهدم کردند قوی ترند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">چین، فرانسه، هندوستان،
اسرائیل، پاکستان و بریتانیا بمب اتمی دارند. و این به این معناست که حتی جنگ های
منطقه ای هم می تواند به صورت یک جنگ اتمی دربیاید. ایران و امریکا در ماه قبل یک
توافق امضا کردند. مثل دیگر قراردادها این قرارداد درباره بازی قدرت و موقعیت بود
و چیزی درآن نیست که سیاره زمین را امن تر کند. این قرارداد به توسعه سلاح اتمی
اجازه می دهد ادامه یابد. و استفاده از بمب اتمی کثیف- نه از سوی تروریست ها بلکه
امریکا بطور مکرر درعراق اتفاق افتاد یعنی استفاده از بمب هائی با اورانیومی که به
اندازه کافی غنی نشده بود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;">سلاح اتمی هم چنان ابزاری
است که به ملت های قدرتمند امکان می دهد
به سلطه شان ادامه دهند. ما باید خودمان را ازاین بمب ها و از نظامی که تولیدشان
می کند خلاص کنیم. <o:p></o:p></span></div>
<div align="right" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Neirizi; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><a href="http://www.socialistworker.co.uk/art/41031/The+nuclear+bomb+took+capitalist+logic+to+its+obscene+conclusion"><span dir="LTR">http://www.socialistworker.co.uk/art/41031/The+nuclear+bomb+took+capitalist+logic+to+its+obscene+conclusion</span></a></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; mso-ascii-font-family: Neirizi; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Neirizi;"> <o:p></o:p></span></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-15980682645484067402015-08-06T14:37:00.002+04:302015-08-06T14:37:29.618+04:30دوروئی به شیوه اوباما<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: 'Times New Roman', serif; font-size: 14pt; line-height: 150%;">بریان کلوگلی</span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">بیانیه استقلال 1776 ایالات متحده امریکا از جورج پادشاه
بریتانیا بارها اززبان رئوسای جمهور امریکابیان شده است و حتی آقای اوباما هم
اخیرا گفت « ما به کرامت انسانی اعتقادداریم که همه برابر به دنیا آمده اند» او هم
چنین درسال گذشته دراروپا گفت که « ما به دموکراسی اعتقاد داریم – با انتخاباتی که
آزاد و عادلانه است. قوه قضائیه مستقل ووجود احزاب مخالف، جامعه مدنی و اطلاعات
سانسور نشده». <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">بیانیه استقلال یک سند بسیار مهمی است. اگردنیا
هم اصول آن را بپذیرد ما دربهشت زندگی
خواهیم کرد. ولی بشر یک موجود ناقصی است و زمین هم اکنون جائی شده است که نسل های
متعددی از انسانها اجازه یافتند و حتی تشویق شدند تا درمردابهای متعفنی پرازوحشی
های بی اصول و بدخواه زندگی کنند که تنها توضیح
برای رفتار بربرمنشانه شان باورشان به ارزش های مافوق و اسلامی شان است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">درمخالفت با بربریتی که برخود نام« دولت اسلامی»
نهاده بخش عمده ای از جهان صف کشیده اندو دراین میان حتی گروهی از کشورهائی هستند که
اعمال شان را باباور به یک دنیای روحانی توضیح می دهند. این مخالفان اصول گرایان دولت اسلامی رژیم های
سلطنتی دیکتاتوری خلیج فارس هستند که ثروت حیرت آورشان ازیک تصادف زمین شناسانه به
دست می آیدیعنی درزیرزمین شان منابع عظیم نفت و گاز وجود دارد که اگر آنها نبودند
دنیا اندکی نامنظم تر می شد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">حاکمان این کشورها در خانواده های حکومتگر به
دنیا می آیند که ثروت عظیم و قدرت نامحدودشان نه نتیجه کاروزحمت است و نه حتی
نتیجه پیروزی در جنگ. این حاکمان به شهروندان پاسخگونیستند ولی ادعا می شود که به
شکل و شیوه هائی به همان قدرت مافوق روحانی که درواقع توجیه گرهمه خشونت های
فاشیست های اسلامی است پاسخ خواهند داد. امیرها، شاهان، و سلطان های دنیای عرب
مذهب را یک وسیله می بینند- درواقع یک اسلحه- که با آن تضمین می کنند که زیردستان
هم چنان فرمان بردارباقی بمانند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">هیچ امکانی وجود ندارد که مردم در این سرزمین ها
ازچیزی نزدیک به آزادی هائی که مردم در ایالات متحده امریکا دارند برخوردار بشوند-
همان که بنا بر بیانیه استقلال « هرگاه یک شکل حکومتی درپیوند با آزادی مردم مخرب
بشود این حق مردم است که آن حکومت را تغییرداده و ازبین ببرند و دولت تازه ای
ایجاد نمایند».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">ولی واشنگتن از تغییرحکومت های مطلقه خلیج فارس
که حق و حقوق سرف هایش را انکار می کند حمایت نمی کند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">وزارت امورخارجه امریکا درباره عربستان سعودی می
نویسد« شهروندان حق و وسیله حقوقی برای تغییر حکومت ندارند» درحالی که « محدودیت
های شدیدی برسرراه حقوق بشر- یعنی آزادی بیان، آزادی اجتماعات، تحرک و مذهب و حق و
حقوق مساوی برای زنان وجود دارد». این به دشواری قابل تصور است که در سال 2015 »
زنان سعودی که زیر 45 سال سن دارند نمی توانند بدون یک مرد همراه به سفرخارج از
کشور بروند» و اجازه ندارند درکشور خویش رانندگی کنند. وزارت امورخارجه امریکا
دربررسی حقوق بشر در عربستان سعودی می نویسد « شاه نشین عربستان سعودی یک حکومت
سلطنتی دارد که درصدر آن شاه قراردارد که هم رئیس دولت است و هم رئیس حکومت. دولت
مشروعیت خود را از تفسیرش از شرعیات و قانون پایه 1992 می گیردکه مشخص کرده است که
شاه باید از بازماندگان موسس عربستان سعودی باشد» . درعربستان سعودی هرمذهب دیگری
غیر از اسلام ممنوع است و درنتیجه نه یک
کلیسای مسیحی وجود دارد و نه یک کنیسای کلیمی یا عبادتگاه بودائی یا هیچ عبادتگاه
غیر اسلامی دیگر در سرتاسر کشور وجود ندارد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">رئیس جمهور اوباما در 15ژانویه 2015 اعلام کرد
که « تبلیغ و تشویق آزادی باورهای مذهبی همیشه یک هدف کلیدی سیاست خارجی دولت من
بوده است» ولی او دررسیدن به این هدف قابل
احترام خیلی دست چین شده عمل می کند. وزارت امورخارجه دولت خودش نوشته است « آزادی
مذهب نه در قوانین عربستان سعودی وجود دارد و نه از آن حمایت می شود». ده روز پس
از این بیانیه اوباما برای یک بازدید رسمی به هندوستان رفته بود که خبررسید پادشاه
عربستان سعودی پادشاه عبدالله درگذشت. آقای اوباما سفرش به هند را ناتمام گذاشته و
سریعا به ریاض رفت و با احترام و محبت مورد استقبال شاه انتخاب نشده ولی تازه قرار
گرفت که با رئیس جمهور بطور دموکراتیک انتخاب شده « جلسه ای یک ساعته برگزار کرده و
درباره موضوعات متعددی بحث کردند از جمله مبارزه با دولت اسلامی». « موضوعات
متعدد» مورد بحث شامل « آزادی مذهب» نبود که نه از سوی بربرهای دولت اسلامی حمایت
می شود و نه از سوی متحد امریکا در منطقه- عربستان سعودی که حکومت اش به گفته
وزارت امورخارجه « از شکنجه و دیگر ابزارهای سرکوب استفاده می کند».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">عربستان سعودی و دولت اسلامی هردو قوانین اسلامی
را اساسی می دانند و هردو درملاعام گردن می زنند. وزارت امورخارجه می نویسد که در
عربستان سعودی« درطول سال تعدادی از افراد به اتهام جادوگری اعدام شده اند». هردو
برای مجازات مردم دستهای شان را قطع می کنند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">درنوامبر سال گذشته گاردین از قول سفیر امریکا
دربیروت گزارش کرد که او به شدت نگران « فلج شدن نهادهای سیاسی» درلبنان است و
خواستار برگزاری انتخابات شد که باید دراسرع وقت صورت بگیرد. وبلاگ نویسی که خود
را « عرب خشمگین» می نامد کامنت داد که « من می خواهم از سفیر امریکادرعربستان
سعودی خواهش کنم خواستار انتخابات دراسرع وقت در عربستان سعودی بشود». البته
واشنگتن به این کامنت جوابی نداشت بدهد ( فقط اگراین عرب خشمگین در عربستان سعودی
بود احتمالابه او هزار ضربه شلاق می زدند). همین روایت است در باره برخورد دستچین
شده اوباما به مقوله همجنسگرائی و مسایل مربوط به ترانسجندر.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">یک سال پیش آقای اوباما اعلام کرد « ما به کرامت
انسانی اعتقادداریم که همه برابر به دنیا آمده اند» که البته یک اصل بسیار
محترمانه ای است. ووقتی که دربرنامه تونایت شاو
مصاحبه می کرد درباره روسیه گفت « من خیلی روشن حرفهایم را زده ام وقتی شما
براساس نژاد، مذهب، جنسیت، تمایلات جنسی تبعیض قائل می شوید شما اساسی ترین اصلی
که باید درهمه کشورها مورد احترام باشد را زیر پا گذاشته اید. من نمی توانم
کشورهائی را تحمل کنم که با همجنسگراها و
افرادترنسجندرطوری رفتار می کنند که باعث آزارآنها شده و به حالشان مضر
است».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">ولی به نظر می رسد تحمل آقای اوباما در باره
عربستان سعودی حد ومرزی ندارد کشوری که به گفته وزارت امورخارجه حکومت خودش «
براساس قوانین شریعت روابط توافق شده
جنسی بین دو هم جنس بسته به جدی بودن آن مجازات شلاق تا اعدام دارد». برای مثال
دادگاه جنائی مدینه یک مرد 24 ساله را به سه سال زندان و 450 ضربه شلاق محکوم
کردچون با استفاده ازتوئیترکوشیده بود با مردان دیگر روابط جنسی برقرارکند. آقای
اوباما برای انتقاد از عربستان سعودی در برنامه تونایت شاو شرکت نکرد تا بگوید«
تبعیض براساس تمایلات جنسی.....» یا از پادشاه سلمان بخواهد که « انتخابات آزاد و
عادلانه برگزارکند». <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">برای این شیوه رفتار ما یک عبارت ویژه ای داریم.
بدون تعارف و به سادگی آقای اوباما آدم دوروئی است.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<a href="http://www.counterpunch.org/2015/07/31/hypocrisy-obama-style/"><span dir="LTR" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">http://www.counterpunch.org/2015/07/31/hypocrisy-obama-style</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>/</span></a><span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-55545045636991898502015-08-04T21:32:00.003+04:302015-08-04T21:32:31.435+04:30امریکا، ترکیه و اسرائیل به عنوان نیروی هوائی داعش عمل می کنند<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;">ترکیه که عضو ناتواست به طور غیرقانونی حجم عظیمی نفت از
داعش می خرید درواقع منبع اصلی مالی داعش همین بود و حالا عمده ترین دشمن داعش
درعرصه نبرد را- سربازان کرد- با استفاده از نیروی هوائی خود بمباران می کند. خیلی
ها براین اعتقادند ه ترکیه از مدتها قبل بطورمستقیم از داعش حمایت می کرده است.
نیروی هوائی اسرائیل هم نزدیک پایتخت سوریه، دمشق را بمباران کرده است و به
امکانات کشاورزی و انبارها یورش برده است ( درکنار کردها دولت سوریه هم مخالف جدی
دیگر داعش درسوریه است).</span><span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;"> </span><span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;">ارتش اسرائیل
اخیرا اعتراف کرده است که از جهادی ها درسوریه حمایت می کند</span><a href="file:///K:/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%86/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%A8%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87%20%D9%88%20%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%20%D9%88%20%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84.docx#_ftn1" name="_ftnref1" style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><span dir="LTR"><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span></span></span></a><span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;">. </span><span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;"> </span><span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;">نویسندگان جریان اصلی درامریکا ازشمار توماس
فریدمن هم رسما ازامریکا خواسته اند که از داعش حمایت کند.</span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">سناتور جمهوری خواه تد کروز با مداخله نظامی امریکا درسوریه
مخالف است و می گوید ارتش امریکا نباید « به صورت نیروی هوائی القاعده دربیاید».
به همین ترتیب، دنیس کوچینیچ که از حزب دموکرات در گذشته عضو کنگره بود می گوید
حمله به سوریه ارتش امریکا را به صورت « نیروی هوائی القاعده » در می آرود. ( داعش
درواقع اسم تازه القاعده است). کوچینیج می
گوید « خب، یعنی ما داریم به شکل نیروی هوائی القاعده در می آئیم؟». « این یک
موضوع خیلی خیلی جدی است که پی آمدهای گسترده بین المللی خواهد داشت». برای حداقل
کردن پی آمدها ادعا می کنند که ما « فقط چند حمله هدف مندی شده » خواهیم داشت، ولی
این کاراعلام جنگ است. این چیزی نیست که بتوان آن را دست کم گرفت ( مصاحبه 2013).<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">درواقع اخبار ان بی سی ژورنال وال استریت و سی ان ان و دیگر
گزارش ها نشان می دهند که امریکا تا به همین جا خود را متعهدکرده است که به مسلمان
های جهادی سوریه با نیروی هوائی خود پوشش بدهد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">به این ترتیب، ترکیه، اسرائیل، و ایالات متحده امریکا همگی
اکنون به صورت نیروی هوائی داعش عمل می کنند تا بتوانند دولت سوریه را سرنگون
کنند.</span><span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;"> </span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><a href="http://www.globalresearch.ca/usa-turkey-and-israel-act-as-air-force-for-the-islamic-state-terrorists-isis/5467022"><span dir="LTR">http://www.globalresearch.ca/usa-turkey-and-israel-act-as-air-force-for-the-islamic-state-terrorists-isis/5467022</span></a></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<br />
<div>
<!--[if !supportFootnotes]--><br clear="all" />
<hr align="left" size="1" width="33%" />
<!--[endif]-->
<div id="ftn1">
<div class="MsoFootnoteText">
<a href="file:///K:/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D9%86/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%20%D8%A8%D8%B4%D9%88%D8%AF/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87%20%D9%88%20%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%20%D9%88%20%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84.docx#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span class="MsoFootnoteReference"><!--[if !supportFootnotes]--><span class="MsoFootnoteReference"><span style="font-family: "Calibri","sans-serif"; font-size: 10.0pt; line-height: 150%; mso-ansi-language: EN-GB; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: AR-SA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-fareast-font-family: Calibri; mso-fareast-language: EN-US; mso-fareast-theme-font: minor-latin; mso-hansi-theme-font: minor-latin;">[1]</span></span><!--[endif]--></span></a> http://www.washingtonsblog.com/2014/09/turkey-israel-directly-supporting-isis-al-qaeda-syria.html<span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
</div>
</div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-47191355338332032862015-08-04T02:39:00.004+04:302015-08-04T02:39:58.068+04:30کمبود جدی دموکراسی دراروپا<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">جو امرسبرگر<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">در 10 ژوئیه براساس یک نظر سنجی یوگاو عموم درآلمان به شدت
حامی نقش چشمگیر و رهبری کننده دولت مرکل درانهدام اقتصاد یونان هستند. فقط 9درصد
آلمانی ها ترویکا – اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول- را
درخصوص شرایط کنونی اقتصاد یونان مقصر می دانند. میزان نادانی درسوئد و دانمارک
حتی از این هم بیشتر است و فقط 6درصد و 4درصد به ترتیب ترویکا را برای بحران یونان
مسئول می دانند. درآلمان 59 درصد دولت های کنونی و قبلی یونان را تنها مسئول بحران
ارزیابی می کنند. در سوئد و دانمارک هم این رقم 65 درصد و 70 درصد است. این ارقام
نشان می دهد که رسانه ها چگونه می توانند زیراب دموکراسی را بزنند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">درنظر بگیرید دراشپیگل- یک رسانه آلمانی- چگونه مسایل را
برای خوانندگان خود جمع بندی می کند:<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">« یونان اندکی بیشتر از یک دولت کاملا ناموفق است که با
پارتی بازی و رشوه خواری اداره می شدکشوری که اقتصادش چیزی برای عرضه کردن ندارد
به غیر از روغن زیتون و بارهای ساحلی.... این نکته 5 سال پیش هم درست بود وقتی
دولت مستقر درآتن اعتراف کرد که بدهی هایش سه برابر آن چیزی است که تا آن زمان
اعلام کرده بود، اعترافی که سرآغاز بحران یورو شد»<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اززبان توهین آمیز و خودپسندانه این عبارت که چشم پوشی
کنیم، « بحران یورو» درواقع با رکود جهانی از سال 2009 به بعد آغاز شد . این رکود
باعث نابودی کشورهائی چون اسپانیا شد که برخلاف یونان حتی بودجه شان مازاد هم داشت
و دولت شان هم در باره وضع مالی شان دروغ نگفته بود. بعلاوه تبرئه طلبکاران یونان
با بیان این که تا2010 این طلبکاران فریب خورده بودند واقعا شرم آور است. وام دهندگان قراراست تقلب و سرمایه گذاری بد و
ریسکی را تشخیص بدهند. این نقشی از نظر احتماعی مفید است که این ها قراراست
ایفانمایند. داستانی که دراشپیگل برای
خوانندگانش بیان می کند از این هم بدتر می شود. عدم توازن خطرناک تجاری درمنطقه
یورو- مخصوصا دریونان، ایرلند، اسپانیا قبل از بحران بزرگ در حال شکل گیری بود.
دین بیکر متذکر شدکه بانک مرکزی اروپا بی عرضه تر از آن بود که کاری بکند. بیکر
ادامه داد« حالا که امکان پذیر است حقوق
بازنشستگی یونانی ها را که عمری برایش کار کرده اند از آنها گرفت آیا حقوق
بازنشستگی به مراتب بیشتر مسئولان بانک مرکزی
اروپا را هم می توان از آنها
گرفت».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">البته مسئولان بانک مرکزی اروپا لازم نیست نگران باشند تا
زمانی که دراشپیگل و شماره نامحدودی نشریات مشابه دراروپا آنها را زیر بال خود
گرفته اند. بازنشستگان یونانی ولی مصیبت های زیادی باید تحمل کنند و آن چه هائی که
درباره اش نگران باشند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">تبرئه طلبکاران از آن چه دریونان تا 2010 گذشت به واقع
مسخره است ولی نادیده گرفتن نقش شان از آن چه از آن تاریخ به بعد گذشت سطح بالاتری
از دنائت لازم دارد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">به گفته دراشپیگل« قبل از روی کارآمدن سیپراس اقتصادخیلی
بهتر شده بود، درآمد ملی بالاخره از هزینه ها بیشتر شد ولی دولت سیپراس نظام ریاضت
اقتصادی را شل کرد، با بیانیه های تناقض
آمیز باعث عدم ثبات بخش بازرگانی ومصرف کنندگان شده و از خصوصی کردن اموال دولتی
خودداری کرد» <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">خودپسندی مستتر دراین عبارت حتی گوبلز را هم متحیر خواهد
کرد. یک نموداری که پاول کروگمن در نوشته اش استفاده می کند نادرستی این ادعاها را
ثابت می کند. شما می توانید یک خط مستقیم بین میزان ریاضت اقتصادی ( کاستن از
بودجه )که دولت یونان در 5 سال گذشته تحمیل کرد ( به دستور ترویکا) و سقوط حیرت
آور اقتصادی اش ترسیم کنید. نسبت بدهی دولت و هزینه بازنشستگی دولتی به تولید
ناخالص داخلی به شدت افزایش یافت چون اقتصاد یونان در نتیجه ریاضت اقتصادی کش رفت.
یک بهبود خیلی رقیقی درزمان روی کارآمدن سیپراس آغاز شده بود که قراربود به ادعای
ترویکا سالها پیشتر آغاز شده باشد. واقعیت این است که دستورهای ترویکا اطاعت شدند
که سراز فاجعه اقتصادی که با رکود بزرگ سالهای 1930 قابل مقایسه است دربیاورد. نظر
سنجی ای که به آن اشاره کرده بودم نشان می دهد که رسانه ها در اروپا چه شاهکاری
زده اند که این حقایق ساده را از خوانندگان خود کتمان بکنند ولی داستان به همین جا
ختم نمی شود. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">همان بهبود با تاخیر یونان با حرکت بدخواهانه بانک مرکزی
اروپا متوقف شدو این توقف برخلاف ادعای دراشپیگل ربطی به سیپراس نداشت که تازه چند
ماه نیست که سرکارآمده است. از آن گذشته درطول همین مدت هیچ گاه هم نتوانست بدون
نظارت و مدیریت سروران اروپائی دست به عمل بزند. همان طور که مارک ویسبورت توضیح
می دهد« فقط ده روز بعد از انتخابات، بانک مرکزی اروپا عمده ترین خط اعتباری خود
را به بانکهای یونانی قطع کرد اگرچه هیچ دلیل قابل قبولی برای این قطع وجود نداشت.
طولی نکشید که بانک مرکزی اروپا برسراین که بانکهای یونانی چه میزان می توانند به
دولت قرض بدهند هم حد گذاشت، محدودیتی که دولتهای قبلی با آن روبرو نبودند. وقتی
دولت سیپراس درعکس العمل به « پیشنهاد» 28 ژوئن ترویکا برای 5 ژوئیه اعلام
رفرراندم کرد بانک مرکزی اروپا برتهاجمش افزود و عملا بانکهای یونان را واداشت تا
تعطیل شوند. برخلاف مردم آلمان و یا سوئد
یونانی ها باید با پی آمدهای ناهنجار سیاست های ترویکا زندگی کنند و تبلیغات و
فشار باعث نشد به شیوه ای که ترویکا علنا درخواست کرد دررفراندم رای بدهند. مجله
اکونومیست یادآوری کرد « هیچ کس نگفت درباره کمک مالی به یونان در هیچ کشور دیگری
رفرراندمی برگزار شود چون تقریبا همه می دانستند که نتیجه آن رفرراندم چه خواهد
بود». به عبارت دیگر، اروپائی هائی که درباره بحران یونان کاملا گمراه شده بودند و
از پی آمدهایش هم درامان هستند، مشتاقانه سخت گیری های دولت ها علیه یونانی ها را
تائید می کنند. مسئولان در آلمان علنا
بیان داشتند که اقتصادشان چگونه درمورد سقوط اقتصادی یونان خود را محافظت کرده است
و با توجه به تجربه چند سال گذشته این لاف زنی نبود. کسانی که به دموکراسی اعتقاد
دارند فرض می کنند که دموکراسی باعث می شود نفوذ مردم برتصمیماتی که برزندگی شان
بیشترین اثر را دارد بیشتر شود. به این دلیل است که کسی تائید نمی کند شهروندان
آتن برخلاف آنچه که ساکنان برلن می طلبند شهردار برلن را انتخاب کنند. همه آن کسانی که ادعا می کنند آلمان و متحدانش
با مشروعیت دموکراتیک دریونان عمل می کنند از مزخرفاتی این چنینی سخن می گویند.
درهمان مقاله، نویسنده اکونومیست می نویسد بانکهای آلمانی بوسیله ترویکا نجات
نیافتند « اگر تنها بانکها طلبکاران بودند کل قضیه احتمالا بسیار ساده تر قابل حل
بود. به توافق 2012 برگردیم، طلبکاران بخش خصوصی ( بانکها) مجبور شدند 50درصد زیان
را بپذیرند». ولی همان طور که جرومی روس نوشته است« کمک مالی در 2010 آغاز شد نه
از 2012 آن گونه که اکونومیست ادعا می کند. حتی اقتصاددانان صندوق بین المللی پول
هم نوشته اند که کمک مالی 2012 « تنها درخدمت این قرارگرفت که تجدید ساختار بدهی
به تاخیر بیفتد و به خیلی از طلبکاران بخش خصوصی امکان داد تا خودرا نجات بدهند، و
مالیات دهندگان و بخش رسمی در ماجرا باقی ماندند».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: "Tahoma","sans-serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">آدمهای درستکار آلمانی و کشورهای دیگر در اروپا که می
خواهند ترویکا را مسئول بدانند و بکوشند تا فشار برروی یونان تخفیف یابد نباید
مبارزه دشواری که در مقابل رسانه ها دارند را دست کم بگیرند. </span><span lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-font-family: Arial; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: minor-bidi; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<a href="https://zcomm.org/znetarticle/europes-massive-democratic-deficit/"><span dir="LTR">https://zcomm.org/znetarticle/europes-massive-democratic-deficit</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>/</span></a><span lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-75679887413604371212015-08-03T16:35:00.002+04:302015-08-03T16:35:48.156+04:30غارت مالزی: پرونده فساد مالی نجیب<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div align="center" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: center; unicode-bidi: embed;">
<b><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">بینوی کامپمارک<o:p></o:p></span></b></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">او همانند خیلی از همکارانش درسازمان ملی و متحد مالزی- </span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak;">United Malays National Organisation
(Umno)</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>- یک انگل کله خر است. نخست وزیر مالزی نجیب رزاق برای پاک کردن
کثافتی که پس از رو شدن این نکته که او درزمان مسئولیت خویش عملا مشغول غارت توام
با خرابکاری دولت مالزی بوده است واقعا دارد مبارزه می کند. افسوس دارد کشوری که
دارای منابع طبیعی است وسیاست های دولتی که به ارتباط با صنعت می نازد، ولی شرکای
خوابیده و تنبل درپیوند با کارآمدها دست بالارادارند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="AR-SA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;">به
اصطلاح افشاگری </span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>1MBD</span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;">نه
فقط نجیب را بدنام کرده است بلکه بعید نیست او را درطوفان حاکمیت دزدان غرق کند.
صندوق توسعه مالزی یا</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>1MBD</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> پر از سیب های
پوسیده است و همیشه این سئوال وجود داشت که آیا یکی از این سیب های پوسیده از دفتر
نخست وزیر می آید یا خیر. نجیب این صندوق راایجادکردو رئیس هیئت مدیره آن بود.
درطول مدیریت او، صندوق سرمایه گزاری دولت 11میلیارددلار بدهی انباشت کرد. سرمایه
گزاری های وعده داده شده انجام نشدو پروژه تون رزاق ارزی</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>(Tun Razak Exchange projet)</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> هم ناموفق
ماندوازسوی شرکا هم سرمایه گذاری صورت نگرفت. پس از اندکی کنکاش پرسش گرانه از سوی
ساراوا</span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;">ک ریپورت و وال استریت جورنال به اصطلاح یک رابطه بین
حسابهای شخصی رزاق دربانک خصوصی </span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;">AM</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>
درکوالالامپورو رد پولهای </span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>1MBD</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> </span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;"> </span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;"> <span lang="AR-SA">ایجاد
شد. کل مبلغ هم 681999976دلار ( یا بیش از 2.6میلیارد رینگت) بود که از شعبه بانک
فالکون سوئیس در سنگاپور که درمالکیت صندوق آبار ابوظبی است به شماره حسابی در
بانک </span></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak;">AM</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>
اندکی پیش از انتخابات مارس 2013 واریز شد. ماهیت « شراکت استراتژیک» این گونه
است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;">بعد مبلغ 42 میلیون رینگت رو شد که از کمپانی نه چندان
خوشنام </span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;">SRC</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> بین المللی </span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;">Sdn Bhd</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>
</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>-</span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;">کمپانی دیگری که با </span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>1MDB</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>
رابطه دارد</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia;">آمده بود. این پول هم سرازحساب نجیب درآورد
که ازیک صندوق غیرقابل ارزیابی که از سوی صندوق بازنشستگی عمومی </span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;">KW<span style="text-transform: uppercase;">AP</span></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> آمده بود تامین مالی شده بود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;">این افشاگری ها بیشتر از یک موج
ساده درسیاست مالزی ایجاد کرد. </span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; text-transform: uppercase;">Malaysiakini</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> جواب نخست وزیر را که ازیک جلسه با نخست
وزیرپیشین عبدالله آحمد باداوی می آمد مسخره کرد که گفته بود:« خوب که چی!» (1).
برای نشریه کرونیکال مالزی نواوی محمد معتقد است که مالزی اکنون « درخطر واقعی
است» چون نجیب « مثل یک حیوان زخمی است که گیر افتاده است»(2). درواقع این نشریه
به نظرمی آید از این بابت متاسف است یعنی درباره امکانات بالقوه کسی اظهار نظر می
کند که « احتمالا بهترین نخست وزیری است که مالزی درتاریخ اش داشت». پس می رسیم به
نکته اصلی: اگرقراراست فساد مالی اتفاق بیفتد نباید دررابطه با ادعای بازیافتن
هزینه های مالیاتی باشد که از نظر اخلاقی ناپسند است بلکه باید بطور سنتی به کمک
بانکداران خزانه را زد و ویرانش کرد. این الگو برای دهه ها در مالزی اجرا می شد. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;">عکس العمل معلوم دولت این است که
بکوشد کانال های ارتباطی افشاگری را ببندد. افشاگران را بکوبد. زندگی را برای
رسانه هائی که جزئیات را منتشرمی کنند باید هر چه سخت تر کردو حتی اگر امکان داشته
باشد همه سایت های افشاگررا باید تعطیل کرد و افشاگران را تحت تعقیب قرارداد. هفته
پیش شاهد بودیم که دولت مالزی وبسایت ساراوک انگلیس را بست به این خاطر که « مطالب
اش تائید شده نبود» و« باعث می شود که صلح و نظم به خطر بیفتد و حتی در مقیاس
بزرگتر می تواند کشور و ملت را بی ثبات کند» (3). از سوی دیگر دولتمردان حتی برای
هدف گزاری روی کلرراکاسل براون خیلی پیش رفته اند. وزارت کشور مالزی بسی بیشتر از
قرزدن اعلام کرد که امیدواراست همکاری دولت بریتانیا را درفرستادن ویراستار گزارش
ساراوک به مالزی برای محاکمه داشته باشد
البته اگر بتواند شواهد قابل اعتمادی ارایه بدهد. وزیر کشورمالزی داتوک سری احمد
زاهد حمیدی به بهانه های زیادی توسل جست که دولتها بدون مجازات بکار می برند
درمورد جنایت جنگی تا سرقت بزرگ. تفاوت دراین است که دراین دنیائی که دولتها بدون
هیچ مجازات این چنین می کنند آنها این بهانه ها را با ظرافت بیشتری مطرح می کنند. «
به عنوان یک مفهوم حاکمیت ملی از سوی همه مورد احترام است. من مطمئنم که انگلیسی
ها شهروندان خود را نمی بخشند اگر درامور دیگر کشورها مداخله کنند».<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;">روشن است که او اخبار را دنبال
نکرده است. همان طور که گزارش ساراوک
متذکر شد نشر این جزئیات هیچ چیزی که در تحت قوانین مالزی یا بریتانیا خلاف به
حساب بیاید مرتکب نشده است. درغیر این صورت باید همجنسگرایان را درخیابانهای لندن
بازداشت کرده و دسته دسته به کوالالامپور بفرستند»(4). آن چه که رویش بحث هست این
نیست که اسناد </span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA; text-transform: uppercase;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span>1MDB</span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> <span lang="FA">قلابی بودند بلکه آنها را با «نیت شر» منتشرکرده
اند. با مخلوط کردن مداخله در سیاست مالزی
با یک حمله جنایت کارانه، وزیر کشور تنها می توانست به گزارشگران بگوید که « تا به
همین جا روابط مفیدی بین پلیس مالزی و اسکاتلند یارد وجود دارد». روکاسل براون
معتقد است که دولت بریتانیا کوتاه نخواهد آمد. او ادامه داد نجیب» بهتر است دلایل
بهتری داشته باشد. حقایقی که نخست وزیر مالزی را عصبانی می کند درقانون انگلیس
جائی ندارد[خلاف نیست]»(5). حتی در مالزی که فشار و محدودکردن رسانه ها و ناشران
برای کسانی که واقعیت های نامطلوب را منتشرمی کنند یک روال عادی شده است ولی
نارضایتی سیاسی وجود دارد. وزیر پیشین تجارت بین الملل و صنعت تن سری رفیده رفیده
عزیز با این مباحث همراه نبود. « ما بعضی نشریات را تعطیل می کنیم. تعطیل کردن
نشریات مشکلی را حل نمی کند. اگر هم کاری بکند این که تعداد بیشتری ناراضی می
شوند»(6). نجیب با توجه به همه این مسایل دردرون نظامی که بوسیله مردقدرتمند سیاست
مالزی ماهاتیر بن محمد تکمیل شده بند بازی خواهد کرد. اگرچه ماهاتیر ازنوچه سابق
اش فاصله گرفت و حمایت اش را از رهبری او پس گرفته است ولی اثر ماهاتیر روی نظام
سیاسی فاسد مالزی هم چنان باقی است. <o:p></o:p></span></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;">یادداشتها:<o:p></o:p></span></div>
<div style="background: white; line-height: 20.4pt; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 7.5pt; margin-right: 0cm; margin-top: 0cm; text-align: justify;">
<a href="https://www.blogger.com/null" name="_ftn1"></a><a href="http://www.counterpunch.org/2015/07/28/ransacking-malaysia-the-najib-corruption-dossier/#_ftnref1"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">[1]</span></a><span class="apple-converted-space"><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"> </span></span><a href="http://www.malaysiakini.com/news/306215"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">http://www.malaysiakini.com/news/306215</span></a><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"><o:p></o:p></span></div>
<div style="background: white; line-height: 20.4pt; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 7.5pt; margin-right: 0cm; margin-top: 0cm; text-align: justify;">
<a href="https://www.blogger.com/null" name="_ftn2"></a><a href="http://www.counterpunch.org/2015/07/28/ransacking-malaysia-the-najib-corruption-dossier/#_ftnref2"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">[2]</span></a><span class="apple-converted-space"><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"> </span></span><a href="http://malaysia-chronicle.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=559761:najib-cornered-like-a-wounded-beast-malaysia-in-real-danger&Itemid=2#axzz3gyl8xrqK"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">http://malaysia-chronicle.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=559761:najib-cornered-like-a-wounded-beast-malaysia-in-real-danger&Itemid=2#axzz3gyl8xrqK</span></a><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"><o:p></o:p></span></div>
<div style="background: white; line-height: 20.4pt; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 7.5pt; margin-right: 0cm; margin-top: 0cm; text-align: justify;">
<a href="https://www.blogger.com/null" name="_ftn3"></a><a href="http://www.counterpunch.org/2015/07/28/ransacking-malaysia-the-najib-corruption-dossier/#_ftnref3"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">[3]</span></a><span class="apple-converted-space"><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"> </span></span><a href="http://www.abc.net.au/news/2015-07-21/malaysia-blocks-uk-based-whistleblower-website-after-allegation/6638350"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">http://www.abc.net.au/news/2015-07-21/malaysia-blocks-uk-based-whistleblower-website-after-allegation/6638350</span></a><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"><o:p></o:p></span></div>
<div style="background: white; line-height: 20.4pt; margin-bottom: .0001pt; margin-bottom: 0cm; margin-left: 7.5pt; margin-right: 0cm; margin-top: 0cm; text-align: justify;">
<a href="https://www.blogger.com/null" name="_ftn4"></a><a href="http://www.counterpunch.org/2015/07/28/ransacking-malaysia-the-najib-corruption-dossier/#_ftnref4"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">[4]</span></a><span class="apple-converted-space"><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"> </span></span><a href="http://www.sarawakreport.org/"><span style="color: #333333; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;">http://www.sarawakreport.org/</span></a><span style="color: #111111; font-family: "Georgia","serif"; font-size: 13.5pt;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Georgia; text-transform: uppercase;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> </span><span style="color: #111111; font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-ascii-font-family: Georgia; mso-hansi-font-family: Georgia;"> </span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
<div class="MsoNormal" style="text-align: justify;">
<a href="http://www.counterpunch.org/2015/07/28/ransacking-malaysia-the-najib-corruption-dossier/">http://www.counterpunch.org/2015/07/28/ransacking-malaysia-the-najib-corruption-dossier<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span>/</span></a><span dir="RTL" lang="FA" style="font-family: "Arial","sans-serif"; mso-ascii-font-family: Calibri; mso-ascii-theme-font: minor-latin; mso-bidi-language: FA; mso-hansi-font-family: Calibri; mso-hansi-theme-font: minor-latin;"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-8526251.post-37236802367945299852015-08-02T21:49:00.002+04:302015-08-02T21:49:50.665+04:30امپراطوران عریان چین<div dir="ltr" style="text-align: left;" trbidi="on">
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: right; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-family: Koodak; font-size: 14pt; line-height: 150%;">پاول کروگمن</span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">سیاستمدارانی که درکشورشان رونق اقتصادی دارند درباره خود
گرفتارتوهم کاردانی می شوند. می توانید این نکته
در مسایل داخلی</span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span><span dir="LTR" lang="FA" style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><span dir="LTR"></span><span dir="LTR"></span> </span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span> هم ببینید. جب بوش تصورمی
کند که او رمز و راز رشد اقتصادی را می داند چون به تصادف وقتی او استاندار
فلوریدا بودآن ایالت یک رشد حبابی چشمگیری در بخش مسکن داشت ولی از خوش شانسی او
قبل از آن که این حباب پاره شود استانداری
اش به سر رسید. ما این را دربسیاری از کشورها مشاهده می کنیم. من به یاددارم که
درباره بوروکراتهای ژاپنی درسالهای 1980 چه ها گفته می شد قبل از آن که رکود
تقریبا دائمی ژاپن آغاز شود. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">این چارچوبی است که باید درآن شما وضعیت عجیب وغریبی که در
بازارسهام چین پیش آمده را بررسی کنید. بخودی خود قیمت سهام درچین نباید خیلی مهم
باشد ولی مقامات دولتی همه حیثیت خود را به میان گذاشته اند به خاطر آن چه که برای
کنترل بازارها انجام می دهند و دراین فرایند پا گذاشته اند که با وجود رشد چشمگیر
اقتصاد در25 سال گذشته رهبران چین اصلا نمی دانند که چه دارند می کنند.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">اجازه بدهید از مسایل پایه ای آغاز کنیم. چین به پایان یک
عصر رسیده است. عصر رشد فوق العاده که دروجه عمده به این خاطر امکان پذیر شد که
روستائیان نسبتا بیکار از روستاها به شهرها مهاجرت کردند. حالا این ارتش ذخیره
نیروی کار کاهش یافته است و این یعنی این
که نرخ رشد اقتصادی باید کمتر شود. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">ولی ساختار اقتصادی چین براین پیش گزاره که رشد باید زیاد
باشد استوار است. واحدهای تولیدی- بسیاری که درمالکیت دولت اند- درآمدها را انبار می کنند به عوض این که میان
عموم توزیع نمایند- که باعث می شود تا درآمد خانوار افزایش نیابد. درعین حال نرخ
پس انداز فردی هم از جمله به خاطر کمبود و نبود پرداخت های بازنشستگی و دیگر مساعدت
های اجتماعی بسیار بالاست و خانوارها درآمد نقدشان را انباشت می کنند. درنتیجه
مصرف در چین زیاد بالا نیست و این درحالی است که نرخ سرمایه گزاری زیاداست و سهم
مصرف درتولید ناخالص داخلی خیلی پائین است. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">این ساختار تازمانی قابل دوام بود که رشد اقتصادی زیاد
امکانات کافی برای سرمایه گزاری فراهم می کرد. ولی اکنون در چین نرخ بازگشت سرمایه
گزاری به شدت سیر نزولی گرفته است و نتیجه این که مشکل انتقال پیش آمده است. چه
خواهد شد اگر سرمایه گذاری کاهش یابد ولی مصرف به اندازه کافی بیشتر نشود تا این
شکاف را پر کند. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">آن چه چین نیاز دارد رفرمهائی برای پراکندن قدرت خرید است و
ناگفته نماند که البته کارهائی در این حوزه شده است. ولی آن چه مسلم است این کارها
کافی نبوده است. برای مثال چین چیزی شبیه به یک نظام بهداشت ملی ایجاد کرد ولی
درواقعیت زندگی بسیاری از کارگران به آن دسترسی ندارند. درضمن به نظرمی آید که
رهبران چین احتمالا به دلایل سیاسی از دورنمای رکود می ترسند. درنتیجه برای بیشتر
کردن تقاضا می کوشند ولی کاری که می کنند این که به زور به این نظام اعتبار بیشتری
تزریق می کنند- از جمله سیاستی که باعث رونق کاذب دربازارسهام شده است. این سیاست
ها برای مدت کوتاهی می تواند موثر باشد و احتمالا می تواند درست باشد اگررفرم ها
با سرعت کافی انجام بگیرد. متاسفانه این طور نیست و در نتیجه حباب مالی ایجاد شده
دارد می ترکد.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">بخش عمده ای از فعالیت های چین صرف افزایش قیمت سهام شده
است. سهام داران بزرگ از فروش سهام منع شده اند و به موسسات دولتی دستورخرید سهام
داده شد و به بسیاری از کمپانی هائی که بهای سهام شان در حال سقوط بوداجازه داده
شد تا خریدوفروش را متوقف کنند. این کارهائی است که شما برای چند روز انجام می
دهید تا ازیک واهمه غیر قابل توجیه و مشخص جلوگیری کرده باشید ولی مقامات چینی این
کار را بطور ادامه داردرباره بازاری می کنند که همچنان قیمت ها درآن بالاتر از
سطحی است که مدتی نه چندان دور بود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">به راستی مقامات چینی دارند چه می کنند؟<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">از یک نظر آنها احتمالا به خاطر پی آمدهای مالی نگران اند.
به نظر می رسد که بعضی از بازیگران درچین اندکی زیادی وام گرفته اند و برایشان هم
سهام را به عنوان وثیقه گذاشته اند و درنتیجه اگر بازارسقوط کند درنتیجه ممکن است
نکول بدهی پیش بیاید. این احتمال به ویژه بسیار نگران کننده است چون چین یک بخش
بانکداری درسایه خیلی بزرگ دارد که دروجه عمده تحت هیچ نظارتی نیست و به سادگی می
تواند به صورت یورش به بانکها برای به دربردن وثیقه ها درآید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">از طرف دیگر به نظرمی رسد دولت چین که شهروندان را به خرید
سهام تشویق کرده است حالا باید به خاطر شهرت خودش هم که شده از قیمت سهام دفاع
کند. ولی درواقع آن چه دارد اتفاق می افتداین که شهرت دولت به سرعت از دست می رود.<o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">درواقع هرگاه شما فکرمی کنید که مقامات دست به کاری زده اند
که شهرت شان را نابود می کند آنها دست به کارهای عجیب تری می زنند. دراین اواخر
مطبوعات عمدتا دولتی چین سقوط بازارسهام را- درست حدس زدید- به توطئه خارجی ها
علیه چین نسبت داده اند که بیشتر از آن چه شما فکر می کنید غیرمحتمل است. از زمان
های دور چین همه چیز را تحت کنترل داشته و خارجی ها را ازبازارسهام خود برکنار
نگاه داشته است ودرنتیجه دارائی هائی که به شما اجازه خرید نداده اند حالا هم شما
نمی توانید آنها را بفروشید. <o:p></o:p></span></div>
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;">تا به همین جا ما چه آموخته ایم؟ رشد باورنکردنی چین یک
سراب نبود و اقتصادش یک مجموعه بسیار مولد است. مشکل انتقال به نرخ رشد پائین تر
البته یک مشکل جدی است ولی ما مدتی است که از آن با خبریم. خبرعمده درباره اقتصاد
چین نیست بلکه درباره رهبران آن است. همه آن چه که درباره ذکاوت و دوراندیشی شان
شنیده اید را فراموش کنید. اگربراساس آن چه که اکنون می کنند واگربراساس تزلزل شان
قضاوت کنیم، آنها اصلا نمی دانند که دارند چه می کنند.<o:p></o:p></span></div>
<div align="right" class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; unicode-bidi: embed;">
<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-font-family: Koodak; mso-bidi-language: FA;"><a href="http://www.nytimes.com/2015/07/31/opinion/paul-krugman-chinas-naked-emperors.html?partner=rss&emc=rss&_r=2"><span dir="LTR">http://www.nytimes.com/2015/07/31/opinion/paul-krugman-chinas-naked-emperors.html?partner=rss&emc=rss&_r=2</span></a></span><span lang="FA" style="font-family: Koodak; font-size: 14.0pt; line-height: 150%; mso-bidi-language: FA;"><o:p></o:p></span></div>
<br />
<div class="MsoNormal" dir="RTL" style="direction: rtl; text-align: justify; unicode-bidi: embed;">
<br /></div>
</div>
احمدسیفhttp://www.blogger.com/profile/01640607652641595543noreply@blogger.com0