درروزنامه انجمن تبریز، شماره 38 به تاریخ 21 ماه محرم 1327 که طبیعتا درتبریز چاپ می شد متن نامه ای آمده است از باقر خان- سالارملی- که بسیار خواندنی است.
خدمت مدیر محترم روزنامه ی انجمن مقدس زادالله افاضاته زحمت می دهد:
بنده تا حال صبر و تامل نموده و بکسی هم اظهار نکرده ملاحظه به روزنامه جات می نمودم دیدم ابدا معایب کسی درروزنامه ثبت و مندرج نمی شود و ابدا دراین گونه عوالمات سیری نمی نمائید و دیگرطاقت صبر نمانده لابد می نویسم. حال دوره دوره ی مشروطیت است باید یک مجلس استنطاق ترتیب فرمایند، استنطاق صحیح فرموده به کدام ماها تقصیر وارد آید از روی قانون مجازت سخت بشود. روزنامه عبارت از چه چیز است غیر از این است معایب اشخاص را ثبت نمایند عموم ملت خوانده اطلاعی بهم رسانند. علی الخصوص موکدا زحمت میدهم ملاحظه را کنار گذاشته هرروز در روزنامه معایب خود بنده را علنا درج فرمائید. روزنامه نویس نباید با ملاحظه رفتار نماید. باید معایب صادره را هر روز مندرج فرمائید. هرقدر معایب خود بنده را علنا درج فرمائیدآن قدر اسباب ممنونیت خواهد شد. زیاده زحمت است.
محل مهر: سالارملی
[به نقل از « روزنامه انجمن تبریز- جلد دوم- تهران 1376 ص 960] [تاکید ها ار افزوده ام]
حالا همین را مقایسه بفرمائید با آنچه معاون وزیر ارشاد به گوینده صدا و سیمای جمهوری اسلامی می گوید در سال 1431 هجری- یعنی 104 سال بعد از نوشته شدن این نامه از سوی کسی که هرچه داشت حداقل نه ادعای درس خواندگی داشت و نه اززمین و زمانه طلبکار بود و نه کیسه ای دوخته بود و نه رانتی بالا می کشید و نه.....
ولی یک آدم بود به معنای کامل کلمه
یادش بخیر. به احترامش از جایم بر می خیزم و دربرابرش با غرور وافتخار تعظیم می کنم
۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
1 نظر:
واقعاً ممنون
در عین سادگی عمیقاً آگاهی بخش بود
ارسال یک نظر