۱۳۸۴ فروردین ۸, دوشنبه

;کسری تراز پرداختهای ایران و سیاست های تجارتی بحران زا


روزنامه ایران در 6 فروردین 1383 تازه ترین آمارهای تجارت خارجی ایران را منتشر کرده است. آن چه که باعث نگرانی است تداوم همان روند گذشته است. یعنی کسری تراز پرداختهای ایران- بدون محاسبه بخش نفت- به نسبت پارسال افزایش یافته و معلوم نیست اگر با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی روبرو نمی شدیم وضعیت اقتصادی ایران به چه صورتی در می آمد؟
در سال 1383 در مجموع 15801.5 هزار تن کالا به ارزش 6837.9 میلیون دلار از ایران صادر شد که د رمقایسه با 1382 از نظر وزن11.1 درصد و از نظر ارزشی نیز 12.8 درصد افزایش نشان می دهد. به سخن دیگرما در 1382 به ازای هر تن صادرات غیر نفتی 424.4 دلار درآمد ارزی داشتیم و در 1383میزان درآمد ما به ازای هر تن به 432.7 دلار رسید. در مقابل این مقدار صادرات غیر نفتی، کل واردات به ایران در طول 1383 معادل 21321.2 هزار تن بود که به ازایش 34195.4 میلیون دلار پرداختیم. اولا در مقایسه با 1382، بیش از 1620 هزار تن بیشتر کالا وارد کردیم و به ازایش هم 9492.85 میلیون دلار بیشتر پرداختیم. در سال 1382 هزینه ارزی ما به ازای هر تن واردات به ایران 1204.9 دلار بود ولی در 1383 به ازای هر تن کالای وارداتی 1599.6 دلارهزینه داشتیم. به زبان دیگر اگر بگویم برای هرتن کالائی که وارد می کنیم ناچاریم بیش از 3.7 تن کالای غیر نفتی صادر کنیم. البته دوز و کلک و توطئه ای در کار نیست. مشکل اصلی واساسی اقتصاد ایران کمی کارهای تولیدی در آن است. به نظر می رسد که ایران به طور ادامه دار به صورت صادر کننده مواد اولیه- تفریبا بدون هیچ کار مولد بر روی آنها- و واردات کالاهای پردازش شده در آمده است. اختلاف بین این دو نیز، فعلا با درآمدهای بادآورده نفتی جبران می شود. خدا پدرآقای بوش و نئومحافظه کاران امریکائی را بیامرزد که با کوبیدن بر طبل جنگ و خرابکاری گسترده در خاورمیانه بطور کلی اختلال در بازارنفت باعث شده اند که قیمت نفت خام در سطح بالائی برقرار بماند. در غیر این صورت نمی دانم تکلیف ما با این کسری تراز روزافزون به چه شکلی در می آمد؟
گذشته از خطر بحران مالی که تداوم این وضعیت به آن دامن خواهد زد واقعیت این است که هرساله به ازای بیش از 34 میلیارد دلار مصرف در اقتصاد ایران، فرصت های شغلی زیادی در ایران ایجاد نمی شود چون این ها کالاهائی است که در بیرون از اقتصاد ایران تولید و در درون اقتصاد ایران مصرف می شود. البته شماری از دلالان و واردکنندگان ارقام نجومی به جیب می زنند. برای این که روشن شود اگر سیاست دیگری در پیش می گرفتیم و به جای تکیه بر واردات برای افزودن بر تولیدات داخلی می کوشیدیم، چه پیش می آمد این سناریو را در نظر بگیرید. فرض کیند که مزد هر کارگرماهی 400 هزارتومان باشد ( که البته می دانم و می دانید که این میزان نیست) و سیاست پردازان ایران با درپیش گرفتن سیاست های مفید و موثر برای افزایش تولید داخلی می کوشیدند. بلند پروازی هم نمی کنم. فرض کنید هدف را بر این مدار می گذاشتند که میزان کسری تراز پرداخت های ما( یعنی کل واردات منهای صادرات غیر نفتی) در سطح سال 1382 باقی بماند. می دانید نتیجه چه می شد؟
نتیجه اجرای این سیاست اگر سیاست پردازان ما به قدر کفایت مسئول بودند، ایجاد بیش از 1776000 فرصت شغلی در اقتصاد ایران می بود.
ولی در حضرات در ایران چه می کنند؟
در پوشش کاذب حمایت از مصرف کننده، در شرایطی که ازتولید در داخل غفلت می کنند درهای مملکت را باز کرده اند. در همین آمارهائی که به دست داده ام میزان کسری تراز پرداختهای غیر نفتی ایران در 1383 به نسبت 1382 با 53درصد رشد از 17774.65میلیون دلار به 27267.5 میلیون دلار رسید، یعنی حدودا 9.5 میلیارددلار بیشتر شد. مگر اقتصاد ما و درآمدهای ارزی ما از منابع دیگر چقدر است که بتوانیم این میزان افزایش را بدون توبره گدائی در دست گرفتن برای مدت طولانی تامین مالی کنیم. از سوی دیگر، آما اگرچه قرار بود به همت « طرح تثبیت قیمت های مجلس هفتم» تورم در ایران کنترل شود ولی بنگرید به سیر صعودی قیمت ها در بازارهای ایران. قیمت میوه و تره بار و تاکسی و گوشت.
آن چه ظاهرا درا یران قیمت زیادی ندارد، جان انسان است.

1 نظر:

ناشناس گفت...

شما همان احمد سیف هستید که در انگلیس استاد دانشگاه است ؟ همان که سری مقاله جنسیت و فرهنگ را نوشته؟
اگر اینطوره خیلی مخلصیم. اگر نیست هم همچنان مخلصیم ها ولی اگر هست بیشتر مخلصیم
:)))
جواب سوالتان را نوشتم عزیز.