متاسفانه حال وروز خوشی ندارم و درضمن، بیشتر از همیشه هم گرفتاری های دیگری دارم و به همین خاطردربروز کردن این وبلاگ کمی زیادی تنبلی کرده ام. شرمنده ام. ولی دوستی خواسته است که درباره بحران چیزی بنویسم. با وجود این که دراین باره دانش دندان گیری ندارم این یادداشت را نوشته ام که شاید آگاهان و آنان که حتما بیشتر می دانند از سرلج هم که شده در این باره بنویسند. بهرحال
«.....من با اجتماعی کردن زیان های بخش خصوصی مخالفم ولی شاید برای اولین بار پیش آمده است که با آقای بوش موافقم که وضعیت را به جائی رسانده اند که به غیر از این، راه دیگری نیست. ....»
پ.ن: درباره این موضوع و بطور کلی اقتصاد، نوشته های این وبلاگ را حتما بخوانید
پ.ن.2.امشب ( شب جمعه) در تلویزیون از زبان ویل هتن- یکی از محترم ترین اقتصاددانان این ولایت - شنیدم که دولت فخیمه انگلیس تا کنون بیش از 250 میلیارد پوند برای کنترل بحران مالی هزینه کرده با تعهد به گردن گرفته است که باز به گفته او، حدودا 30% تولید ناخالص داخلی این ولایت است. درباره ضمانت دولت ایرلند هم به نکته جالبی اشاره کرد که مبلغی که از سوی دولت ایرلند « ضمانت» شده است، دو یا سه برابر تولید ناخالص آن کشور است (دربرنامه« یک هفته در سیاست» بی بی سی یک)
0 نظر:
ارسال یک نظر