۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

مناظره و توهم جمهوریت نظام

هرمعیاری که بکار بگیرید مناظره اول نامزدهای از غربال رد شده انتخابات ریاست جمهوری خنده دار و  مضحک بود. 8تنی که از غربال های شورای نکبتی نگهبان گذشته اند تا یکی شان در« انتخاباتی» که برگزار می شود رئیس جمهور یک کشور نزدیک به 80 میلیونی بشود و اولین مقام اجرائی و دومین مقام جمهوری اسلامی باشد. همین جا بگویم که ما ایرانی ها قابلیت زیادی داریم که تقریبا همه چیز را به کاریکاتوری از خودش تبدیل کنیم. در صدسال گذشته حداقل، خیلی چیزها را از غرب گرفته ایم ولی « ایرانی» اش کردیم یعنی تبدیل کردیم به کاریکاتوری از خودش. این نکته هم درباره نهادها صادق است و هم درباره خیلی چیزهای دیگر. اتوموبیل درایران نه یک وسیله نقلیه که وسیله ای برای خودکشی عمومی است. خوشبختانه اکثریت مان در این کار موفق نمی شویم ولی به حدس و گمان می گویم بعید می دانم درایران خانواده ای وجود داشته باشد که عزیزی را در پیوند با این « وسیله نقلیه» از دست نداده باشد. یامی خواهد نهاد مجلس باشد. از مشروطه به این سو مفهوم « نهاد مجلس» را از غربی ها وام گرفتیم ولی متاثر ازاستبداد آسیائی خودمان آن را به یک « لطیفه» یک « جوک» و در نهایت کاریکاتوری از خودش تبدیل کردیم نه درگذشته اجازه انتخاب آزاد می دادیم و نه الان می دهیم. حافظه فراموش کار ایرانی ها در نظر نمی گیرد که نام « شورای نکبتی نگهبان» در قبل از بهمن 1357 « ساواک» بود که اجازه نمی داد انتخابات بدون دخالت و به اراده مردم بر گزار شود. این که ساواکی ها کراوات می بستند و احتمالا مینی ژوپ می پوشیدند و اعضای شورای نکبتی نگهبان دو وجب ریش دارند و تظاهر به دین داری می کنند  وزنی هم درمیانشان نیست توفیری در اصل ماجرا نمی دهد که دریک فرایند تاریخی این دو نهاد همزاد و همکار یک دیگرند.  باری خود این مناظره هم به تعبیری سوقات فرنگستان است. درانتخابات پیشین انگلیس رهبر سه حزب اصلی در یک مناظره شرکت کردند و درباره مسایل اساسی نظریات حزب خویش را بیان کردند. درامریکا هم اخیرا شاهد مناظره بین اوباما و رامنی بودیم. درایران حزب نداریم و طبیعتا بیان دیدگاه های حزب معنی ندارد واین نامزدها هم به یک معنا « مستقل اند» یعنی دفتر و دستکی ندارند ولی در عین حال با هزار پیوند به نظام حاکم وابسته اند. و اگرتوجه داشته باشید که درواقع درسی و چند سال گذشته از کارگزاران آن بودند درمقام و موقعیت های متعدد ولی طوری سخن می گفتند که مرابه یاد این لطیفه قدیمی می اندازد که یکی رفته بود احوال پرسی مریضی که مریضی اش را قبول نداشت ولی همین که پرسید « انشاالله که حالتون بهتر شده» مریض بدون این که جواب بدهد گفت « مریض اونورخنه کته» [ مریض دراتاق دیگری بستری ست]. باری من نمی دانم مسئولان تلویزیون و بطور کلی مدیران سیاسی نظام آیا احمق اند و یا خیلی زرنگ که چنین برنامه ای را تهیه دیدند که ظاهرا داد همه را درآورده است. من ولی خوانش دیگری دارم که اندکی دائی جان ناپلئونی است. من فکر می کنم آن چه اتفاق افتاد بازتاب تناقض بین « جمهوریت» و « اسلامیت» نظام است. یعنی کم نیستند کسانی که درمراکز عمده قدرت مشتاق تشکیل یک « حکومت اسلامی» اند و اصولا از مقوله « جمهوری» و « جمهوریت» هم خوششان نمی آید. کار دنیا را چه دیدید شاید وضعیتی پیش بیاید که مجبور بشوند به مردم پاسخگو هم باشند. این جماعت عاشق و کشته مرده یک نظام هرکی به هر کی هستند تا بتوانند بار این دنیائی شان را ببندند. من فکر می کنم این تناقض و تضاد دردوره احمدی نژاد تشدید شد. یعنی احمدی نژاد اگرچه هزار و یک عیب غیر قابل رفع دارد ولی بدون این که درک درستی از « جمهوریت» داشته باشد جمهوریت نظام را اندکی زیادی جدی گرفته بود. یادتان هست که درباره ریاست جمهوری چها می گفت و حتی مدعی شده بود که رئیس جمهور از مجلس مهم تر است و باقی قضایا. درگیر شدنش با بیت رهبری هم اگرچه یک بعد طبقاتی و اقتصادی هم دارد ولی درضمن نشانه عدم توافق برسرهمین تضاد بود. احمدی نژاد به راستی باورش شده بود که درخرداد 1388 آن همه رای داشته و طبیعتا دلیلی ندارد و درواقع زیبنده نیست که مثل آقای خاتمی بپذیرد که صرفا یک تدارکچی باشد. بیت رهبری و قدرت های دیگر پس پرده با تدوین مناظره به صورتی که برگزار شد قبل از هرچیز کوشیدند از مقام ریاست جمهوری « آبرو زدائی» بکنند یعنی به این 8 نفر گفته باشند که اهمیت شما درهمین حد است که باعث سرگرمی مردم بشوید یک مرتبه یابو برتان ندارد که درمسایل اساسی هم می توانید مداخله کنید. مجسم کنید به کسانی که قراراست رئیس جمهور یک کشوری بشوند عکس کشتی و یا معدن نشان می دهند که درباره شان اظهارفضل بکنند! یادآوری کنم که خامنه ای در نطقی مدتی پیش همین - بی اختیاری رئیس جمهور- را به زبان بی زبانی بیان کرده بود و این همان نکته ای بود که با زبان بی ادبانه جنتی تکرار شد و آن را « جوک» خواند. من فکر می کنم شیوه مدیریت مناظره نامزدها درواقع یک قدم عملی برای پایان دادن به توهمات موجود درباره « جمهوریت» نظام حاکم برایران است. اگر به شیوه دیگری همین نکته را باز بگویم تضاد بین ادعا وواقعیت « جمهوری اسلامی» دارد به نفع « واقعیت» حل می شود و قدرت مداران امیدوارند که مردم هم به « راه راست» هدایت شوند و «انتخابات» بطور کلی و « انتخابات» ریاست جمهوری به ویژه را جدی نگیرند تا وضعیتی مثل آن چه بعد از « انتخابات» کذائی 1388 پیش آمد پیش نیاید.

اول ژوئن 2013

 

0 نظر: