این فضاحت یارانه ها درایران دیگر خیلی ازآن چه به نظر می آید مسخره تر شده است. از طرفی دولت فخیمه اعلام می کند که برای پرداخت یارانه نقدی پول نداریم و ازطرف دیگر اعلام می شود که قرار است این پرداختها ادامه یابد حتی کوشش نیم بندی که برای «هدفمندی:» کرده بودند در نیمه راه متوقف شد و قرارشد که برخلاف عنوان این سیاست به همه یارانه نقدی بپردازند. عبرت آموز است که نمی دانم مدافعان رنگارنگ این برنامه فضاحت بار اقتصادی اکنون کجا هستند و چرا خفه خون گرفته اند. من ازهمان ابتدا موضع خود را روشن کرده بودم که با این نوع برنامه های هار نئولیبرالی برای جوامعی چون ایران مخالفم و معتقدم که کار را از آن چه هست خراب تر می کند. حالا به وضع ایران بنگرید! نمی دانم این حضرات آیا به یادشان هست چه وعده هائی می دادند. گریه آور این که دراتاق کارشان نشسته و از روی درس نامه ها سیاست پرداختند و حالا که فنر اقتصادی کشور دررفته است انگارنه انگار که رگ های گردن شان دردفاع از همین برنامه مسخره به حد انفجار می رسید.
الان هم پیشنهاد صادقانه من به سیاست پردازان دولت این است که حداقل برای یک بار که شده با مردم ایران صادق باشند. اولا بپذیرند که اشتباه کرده اند وبدون دوزوکلک به مردم خبربدهند که تداوم این برنامه « گداپروری دولتی» امکا ن پذیر نیست. هزینه اش برخلاف همه وعده های دروغین پیشین اندکی زیادی زیاد است. البته با وضعیتی که ایجاد کرده اند شاید نشود به یک باره و برای همگان این پرداخت هاراقطع کرد ( این کار هم برنامه ریزی می خواهد و باید کمک های دولت هدفمند شود). از نظر منابع مالی لازم من نظرم این است دولت می تواند فرمان 8 ماده ای آقای خامنه ای را بهانه کرده و اندکی دربرخورد به فساد مالی که دیگر نهادینه شده است جدی تر باشد و حداقل بخشی از این ثروت ملی به سرقت رفته را از حلقوم این سارقان و دزدان معمم و مکلا بیرون بکشد - مجسم کنید اگر آقای بابک زنجانی اموال دولتی را برگرداند و یا فساد سازمان بیمه های اجتماعی و شرکت ملی مس وشرکت بیمه ایران آن گونه که باید رفع و رجوع شود و از همه مهم تر این 100 میلیارددلاری که از قرار«گم» شده است اگر پیدا بشود می تواند برای مدتی که یک راه کم هزینه تری پیدا شود صرف کمک به اقشار آسیب پذیر شود. دوسه سالی است که اقتصاد کشور را بازیچه بلهوسی های نظری کرده اند و خواستند با حذف یارانه ها شرایطی فراهم نمایند تا بازار (ع) بتواند منابع کمیاب و محدود رابه بهترین صورت ممکن سامان دهی کند. وحالا اگربه قیمت ارز بنگرید به هر لیتربنزین بسی بیشتر از آن چه در سه سال پیش می پرداختند« یارانه » می دهند! و این شاهکار دولت فخیمه به واقع حیرت آور است....
الان هم پیشنهاد صادقانه من به سیاست پردازان دولت این است که حداقل برای یک بار که شده با مردم ایران صادق باشند. اولا بپذیرند که اشتباه کرده اند وبدون دوزوکلک به مردم خبربدهند که تداوم این برنامه « گداپروری دولتی» امکا ن پذیر نیست. هزینه اش برخلاف همه وعده های دروغین پیشین اندکی زیادی زیاد است. البته با وضعیتی که ایجاد کرده اند شاید نشود به یک باره و برای همگان این پرداخت هاراقطع کرد ( این کار هم برنامه ریزی می خواهد و باید کمک های دولت هدفمند شود). از نظر منابع مالی لازم من نظرم این است دولت می تواند فرمان 8 ماده ای آقای خامنه ای را بهانه کرده و اندکی دربرخورد به فساد مالی که دیگر نهادینه شده است جدی تر باشد و حداقل بخشی از این ثروت ملی به سرقت رفته را از حلقوم این سارقان و دزدان معمم و مکلا بیرون بکشد - مجسم کنید اگر آقای بابک زنجانی اموال دولتی را برگرداند و یا فساد سازمان بیمه های اجتماعی و شرکت ملی مس وشرکت بیمه ایران آن گونه که باید رفع و رجوع شود و از همه مهم تر این 100 میلیارددلاری که از قرار«گم» شده است اگر پیدا بشود می تواند برای مدتی که یک راه کم هزینه تری پیدا شود صرف کمک به اقشار آسیب پذیر شود. دوسه سالی است که اقتصاد کشور را بازیچه بلهوسی های نظری کرده اند و خواستند با حذف یارانه ها شرایطی فراهم نمایند تا بازار (ع) بتواند منابع کمیاب و محدود رابه بهترین صورت ممکن سامان دهی کند. وحالا اگربه قیمت ارز بنگرید به هر لیتربنزین بسی بیشتر از آن چه در سه سال پیش می پرداختند« یارانه » می دهند! و این شاهکار دولت فخیمه به واقع حیرت آور است....
0 نظر:
ارسال یک نظر