نمی دانم این شعر از کیست؟ و یادم نیست د رکجا خواندمش. ولی خودم خوشم آمد و به همین خاطر، به فارسی نوشتم اش که می گذارم این جا برای شما.
وقتی به دنیا آمدم
سیاه به دنیا می آیم.
سیاه رشد می کنم.
درآفتاب هم سیاهم
بیمارکه می شوم هم سیاهم
وقتی که می میرم، هنوز سیاهم
ولی تو
صورتی رنگ به دنیا می آئی
وقتی که رشد می کنی سفید می شوی
بوسه های آفتاب به تن، سرخ رنگ ات می کند
وقتی که یخ کنی کبود می شوی
وقتی می ترسی، رنگت پریده وزرد می شوی
وقتی بیماری که سبزرنگی
وقتی که می میری، به رنگ خاک درمی آئی
خنده دار نیست آیاتو به من می گوئی رنگین پوست!
سیاه رشد می کنم.
درآفتاب هم سیاهم
بیمارکه می شوم هم سیاهم
وقتی که می میرم، هنوز سیاهم
ولی تو
صورتی رنگ به دنیا می آئی
وقتی که رشد می کنی سفید می شوی
بوسه های آفتاب به تن، سرخ رنگ ات می کند
وقتی که یخ کنی کبود می شوی
وقتی می ترسی، رنگت پریده وزرد می شوی
وقتی بیماری که سبزرنگی
وقتی که می میری، به رنگ خاک درمی آئی
خنده دار نیست آیاتو به من می گوئی رنگین پوست!
0 نظر:
ارسال یک نظر