با دوستانی چون روزبه می توانیم بر سر وکله یک دیگر بزنیم و برسراستراتژی اقتصادی درایران بگومگو بکنیم. ولی همان طور که پیشتر هم نوشته بودم من دارم به این نتیجه می رسم که هم من در این میان علافم و هم دوستم روزبه. مشکل اقتصادی ما درایران بر خلاف آن چه که به نظر می رسد مقوله دولت دربرابر بازار نیست. ما گیرمان در جای دیگری است.
وزیر جهاد کشاورزی می گوید: « جمهوری اسلامی ایران با همین امكانات فعلی توانایی تامین غذای ۳۰۰میلیون نفر را دارد و بزودی در بخش كشاورزی به خودكفایی كامل خواهد رسید»
البته نمی دانم این « بزودی» یعنی به واقع کی، ولی مهم نیست. بعد تقریبا هم زمان با افاضات وزیر، سخنان نمایندگان مجلس را می خوانی می بینی وکیل گرگان می گوید« انتظا رنمی رفت که درآمد سرشار نفت توسط دولت، صرف واردات گسترده شود و کشاورزان و دامداران و باغداران دچار آسیب شوند». از سوی دیگر سعید لیلاز مدعی است که « دولت با صفر کردن تعرفه واردات میوه و گوشت عملا با پول نفت به جنگ کشاورزان ایرانی به عنوان محروم ترین طبقات جامعه رفته است»
پس چند نکته به هم پیوسته:
ممکن است آن چه درایران اتفاق می افتد « آزادسازی» به معنای متعارف آن نباشد ولی اگر « واردات گسترده» و ادعای وزیر جهاد کشاورزی درست است که عرضه باید در اقتصاد ایران افزایش یافته باشد. در آن صورت، پس چرا افزایش قیمت ها دارد از کنترل خارج می شود! مهم نیست که سخن گوی دولت در این باره چه می گوید ولی رئیس مجلس هم به روشنی و بدون ابهام این افزایش لجام گسیخته قیمت ها را تائید کرده است.
اگر رسیدن به خود کفائی راست است پس چرا دولت، تعرفه واردات میوه و گوشت را حذف کرده است؟ این هم قابل توجه روزبه گرامی که تعرفه حذف شده است نه این که افزایش یافته باشد. جز این است آیا که دولت از وجود شکاف بین عرضه و تقاضا در این عرصه ها باخبر بوده است و برای « کنترل تورم» با صرف دلارهای بادآورده نفتی، به خیال خویش دارد این شکاف را پر می کند! حرف دیگر دوستان را تکرار نمی کنم این سیاست اگرچه همان طور که درایران شاهدیم تورم را چاره نخواهد کرد ولی بدون تردید بنیه تولیدی به شدت ضعیف و
بیمارگونه اقتصاد ایران را ضعیف تر و مردنی تر خواهد کرد.
با این نوع سیاست پردازی اقتصادی، خدا عاقبت همه مارا بخیر کند!
وزیر جهاد کشاورزی می گوید: « جمهوری اسلامی ایران با همین امكانات فعلی توانایی تامین غذای ۳۰۰میلیون نفر را دارد و بزودی در بخش كشاورزی به خودكفایی كامل خواهد رسید»
البته نمی دانم این « بزودی» یعنی به واقع کی، ولی مهم نیست. بعد تقریبا هم زمان با افاضات وزیر، سخنان نمایندگان مجلس را می خوانی می بینی وکیل گرگان می گوید« انتظا رنمی رفت که درآمد سرشار نفت توسط دولت، صرف واردات گسترده شود و کشاورزان و دامداران و باغداران دچار آسیب شوند». از سوی دیگر سعید لیلاز مدعی است که « دولت با صفر کردن تعرفه واردات میوه و گوشت عملا با پول نفت به جنگ کشاورزان ایرانی به عنوان محروم ترین طبقات جامعه رفته است»
پس چند نکته به هم پیوسته:
ممکن است آن چه درایران اتفاق می افتد « آزادسازی» به معنای متعارف آن نباشد ولی اگر « واردات گسترده» و ادعای وزیر جهاد کشاورزی درست است که عرضه باید در اقتصاد ایران افزایش یافته باشد. در آن صورت، پس چرا افزایش قیمت ها دارد از کنترل خارج می شود! مهم نیست که سخن گوی دولت در این باره چه می گوید ولی رئیس مجلس هم به روشنی و بدون ابهام این افزایش لجام گسیخته قیمت ها را تائید کرده است.
اگر رسیدن به خود کفائی راست است پس چرا دولت، تعرفه واردات میوه و گوشت را حذف کرده است؟ این هم قابل توجه روزبه گرامی که تعرفه حذف شده است نه این که افزایش یافته باشد. جز این است آیا که دولت از وجود شکاف بین عرضه و تقاضا در این عرصه ها باخبر بوده است و برای « کنترل تورم» با صرف دلارهای بادآورده نفتی، به خیال خویش دارد این شکاف را پر می کند! حرف دیگر دوستان را تکرار نمی کنم این سیاست اگرچه همان طور که درایران شاهدیم تورم را چاره نخواهد کرد ولی بدون تردید بنیه تولیدی به شدت ضعیف و
بیمارگونه اقتصاد ایران را ضعیف تر و مردنی تر خواهد کرد.
با این نوع سیاست پردازی اقتصادی، خدا عاقبت همه مارا بخیر کند!
0 نظر:
ارسال یک نظر