امروزه به هركجا كه سر می زنید از « اطلاعات » و از « عصر انفورماتیك » سخن می گویند . هركسی به نحوی می كوشد كه به قافله بپیوندد و « اطلاعات » بهتر و مناسب تری كسب كند . شماری حتی ادعا می كنند كه اقتصادهای سوسیالیستی به خاطر عدم موفقیت در برآوردن این نیاز سقوط كردند. همل و پرا هالد بر این باورند :
« صنایع موجود - آموزش ، بهداشت ، حمل و نقل ، بانكداری، چاپ، خدمات ارتباطی، موسسات داروئی، خرده فروشی و غیره بطرز اساسی دگرگون خواهند شد. اتوموبیل هائی با سیستم كنترل خودكار كه تصادف نخواهد كرد، كتابهای الكترونیكی و برنامه های كامپیوتری آموزشی شخصی، انجام عمل جراحی از راه دور كه بوسیله رباتها كنترل می شود، كنترل بیماری از طریق تعویض ژن ... شماری از امكاناتی است كه در آینده به ظهور خواهد رسید»[i]
نشریه اكونومیست از سوی دیگر بر این اعتقاد است كه با « همه ادعاهای عجیب و غریبی كه می شود، واقعیت این است كه مدیران منطقی همیشه به مهارت های رویهم انباشت شدة كارگران خود اهمیت زیادی می دادند» . و اضافه می كند كه در سالهای 1930 در شركت امریكائی جنرال موتور« مجموعه ای از مدیران عمومی » وجود داشتند كه كارشان « جمع آوری اطلاعات در سطح كارخانه و از بازار بود كه سپس از آن اطلاعات برای تخصیص منابع استفاده می كردند»[ii]. دانینگ ولی با قاطعیت اعلام كرده است كه ازنظر او چیزی كاملا جدید در حال اتفاق افتادن است كه باعث شده شركت های جهانی با یكدیگر دست به همكاری های زیادی بزنند[iii].
هرچه كه واقعیت امر باشد از دونوع اطلاعات می توان سخن گفت :
- نوع اول اطلاعاتی است كه می تواند به صورت تكنیك های جدید دگرسان شده و باعث دگرگونی ساختار بازار شود. نتیجه این نوع اطلاعات نوآوری و اختراع است كه باید به سرعت تجارتی شود. این نوع اطلاعات درنهایت كالائی است كه در وهله اول باید تولید شود. پس آنگاه به عنوان یك كالای واسطه، در فرایند تولید كالائی دیگر به « مصرف » برسد . یا به سخن دیگر به كار گرفته شود.
- نوع دوم اطلاعاتی است كه وجود دارد ولی باید جمع آوری شود تا در مرحله بعدی مورد استفاده قرار بگیرد. كوشش برای درك ارجحیت های مصرف كنندگان ، یافتن عرضه كنندگان قابل اعتماد مواد اولیه از این نوع اطلاعات هستند. تردیدی نیست كه اطلاعات بیشتر از این نوع باعث كاهش ریسك تولید وبازرگانی می شود و شانس موفقیت در بازار را افزایش می دهد ولی از نظر ماهیت با اطلاعات نوع اول تفاوت دارد.
در این نوشته توجه من به اطلاعات نوع اول است. در خصوص این نوع اطلاعات وقتی به مقوله تولید و توزیع آن می پردازیم انبوهی از مشكلات و مصائب سر بر می زنند كه بررسی آنها و درك درست از این مشكلات برای تدارك و تضمین وجود این كالای واسطه اهمیتی حیاتی دارد .
بی گمان نادرست خواهد بود اگر « اطلاعات » را یك كالای واسطه مثل دیگر كالاهای واسطه ای در نظر بگیریم .
و اما، ویژگی « اطلاعات » در چیست ؟ به اختصار به جنبه ها ئی ازاین ویژگی اشاره می كنم .
- لازمة فعال بودن بازاری كه در آن « اطلاعات » خرید و فروش می شود این است كه خریداران ، متقاضیان ، در بارة آنچه كه طالبند ، حداقل آگاهی را داشته باشند و به همین دلیل آماده باشند تا بهای درخواستی ، قیمت« اطلاعات » را بپردازند .
- حداقل آگاهی مصرف كنندة « اطلاعات » بدیلش را در این می یا بد كه عرضه كنندة « اطلاعات » همة آگاهی را در كنترل دارد و بهمین دلیل می تواند از موقعیتی انحصاری بهره مند شود .
- بر خلاف بازارهای دیگر كه مصرف كننده می تواند با وارسی و بازرسی كالای مورد مبادله از كیفیت آن با خبر شود، در این بازار چنین امكانی وجود ندارد . از همین رو این امكان جدی وجود دارد كه پس از تكمیل مبادله ، بر مصرف كننده روشن شود كه كالای خریداری شده ، « اطلاعات » به دست آمده ، مطلوب و مفید نیست .
- در اغلب بازارها وقتی مصرف كننده خود را در چنین وضعیتی می یابد، می تواند كالای خریداری شده را به فروشنده عودت داده و بهای پرداختی را دریافت دارد . چنین امری در بازار « اطلاعات » امكان ناپذیر است . خصلت عمده و اساسی این بازار برگشت ناپذیر بودن عرضه است .
- خریدار « اطلاعات » مشروط به اینكه «اطلاعات » نامطلوبی نخریده باشد به صورت رقیب فروشندة « اطلاعات » در می آید . چنین وضعیتی در هیچ بازار دیگری وجود ندارد .
- كالای خریداری شده، « اطلاعات » می تواند در موارد متعدد به شكل و صورت متفاوت مورد استفاده خریدار قرار بگیرد . یعنی كاربرد « اطلاعات » گوناگون است . آنچه بی گمان درست است اینكه خریدار حق فروش مجدد آنچه را كه خریده است، ندارد. این نكته حتی در مواردی كه « اطلاعات » خریداری شده نامطلوب است هم صادق می باشد .
- اگرچه فرایند تولین این نوع اطلاعات بسیار پرهزینه است ولی در عین حال این نوع « اطلاعات » همه مختصات یك كالای عمومی (Public Good ) را خود نهفته دارد . یعنی استفاده هم زمان از آن بوسیله مصرف كنندگان متعدد امكان پذیر است و بعلاوه مصرف « اطلاعات » بوسیله مصرف كنندگان متعدد هزینة اضافی در بر ندارد. به سخن دیگر، هزینة تولید نهائی « اطلاعات » برابر صفر است .
با این مقدمات ، پرسش این است كه بازار این كالائی كه هرروزة اهمیت روزافزون تری می یابد ، یعنی « اطلاعات » چگونه بازاری باید باشد ؟
آیا می توان بحث ها ئی كه در حمایت از خصوصی سازی وواگذاری فعالیت ها به بخش خصوصی می شود را به بازار « اطلاعات » هم تعمیم داد ؟
« صنایع موجود - آموزش ، بهداشت ، حمل و نقل ، بانكداری، چاپ، خدمات ارتباطی، موسسات داروئی، خرده فروشی و غیره بطرز اساسی دگرگون خواهند شد. اتوموبیل هائی با سیستم كنترل خودكار كه تصادف نخواهد كرد، كتابهای الكترونیكی و برنامه های كامپیوتری آموزشی شخصی، انجام عمل جراحی از راه دور كه بوسیله رباتها كنترل می شود، كنترل بیماری از طریق تعویض ژن ... شماری از امكاناتی است كه در آینده به ظهور خواهد رسید»[i]
نشریه اكونومیست از سوی دیگر بر این اعتقاد است كه با « همه ادعاهای عجیب و غریبی كه می شود، واقعیت این است كه مدیران منطقی همیشه به مهارت های رویهم انباشت شدة كارگران خود اهمیت زیادی می دادند» . و اضافه می كند كه در سالهای 1930 در شركت امریكائی جنرال موتور« مجموعه ای از مدیران عمومی » وجود داشتند كه كارشان « جمع آوری اطلاعات در سطح كارخانه و از بازار بود كه سپس از آن اطلاعات برای تخصیص منابع استفاده می كردند»[ii]. دانینگ ولی با قاطعیت اعلام كرده است كه ازنظر او چیزی كاملا جدید در حال اتفاق افتادن است كه باعث شده شركت های جهانی با یكدیگر دست به همكاری های زیادی بزنند[iii].
هرچه كه واقعیت امر باشد از دونوع اطلاعات می توان سخن گفت :
- نوع اول اطلاعاتی است كه می تواند به صورت تكنیك های جدید دگرسان شده و باعث دگرگونی ساختار بازار شود. نتیجه این نوع اطلاعات نوآوری و اختراع است كه باید به سرعت تجارتی شود. این نوع اطلاعات درنهایت كالائی است كه در وهله اول باید تولید شود. پس آنگاه به عنوان یك كالای واسطه، در فرایند تولید كالائی دیگر به « مصرف » برسد . یا به سخن دیگر به كار گرفته شود.
- نوع دوم اطلاعاتی است كه وجود دارد ولی باید جمع آوری شود تا در مرحله بعدی مورد استفاده قرار بگیرد. كوشش برای درك ارجحیت های مصرف كنندگان ، یافتن عرضه كنندگان قابل اعتماد مواد اولیه از این نوع اطلاعات هستند. تردیدی نیست كه اطلاعات بیشتر از این نوع باعث كاهش ریسك تولید وبازرگانی می شود و شانس موفقیت در بازار را افزایش می دهد ولی از نظر ماهیت با اطلاعات نوع اول تفاوت دارد.
در این نوشته توجه من به اطلاعات نوع اول است. در خصوص این نوع اطلاعات وقتی به مقوله تولید و توزیع آن می پردازیم انبوهی از مشكلات و مصائب سر بر می زنند كه بررسی آنها و درك درست از این مشكلات برای تدارك و تضمین وجود این كالای واسطه اهمیتی حیاتی دارد .
بی گمان نادرست خواهد بود اگر « اطلاعات » را یك كالای واسطه مثل دیگر كالاهای واسطه ای در نظر بگیریم .
و اما، ویژگی « اطلاعات » در چیست ؟ به اختصار به جنبه ها ئی ازاین ویژگی اشاره می كنم .
- لازمة فعال بودن بازاری كه در آن « اطلاعات » خرید و فروش می شود این است كه خریداران ، متقاضیان ، در بارة آنچه كه طالبند ، حداقل آگاهی را داشته باشند و به همین دلیل آماده باشند تا بهای درخواستی ، قیمت« اطلاعات » را بپردازند .
- حداقل آگاهی مصرف كنندة « اطلاعات » بدیلش را در این می یا بد كه عرضه كنندة « اطلاعات » همة آگاهی را در كنترل دارد و بهمین دلیل می تواند از موقعیتی انحصاری بهره مند شود .
- بر خلاف بازارهای دیگر كه مصرف كننده می تواند با وارسی و بازرسی كالای مورد مبادله از كیفیت آن با خبر شود، در این بازار چنین امكانی وجود ندارد . از همین رو این امكان جدی وجود دارد كه پس از تكمیل مبادله ، بر مصرف كننده روشن شود كه كالای خریداری شده ، « اطلاعات » به دست آمده ، مطلوب و مفید نیست .
- در اغلب بازارها وقتی مصرف كننده خود را در چنین وضعیتی می یابد، می تواند كالای خریداری شده را به فروشنده عودت داده و بهای پرداختی را دریافت دارد . چنین امری در بازار « اطلاعات » امكان ناپذیر است . خصلت عمده و اساسی این بازار برگشت ناپذیر بودن عرضه است .
- خریدار « اطلاعات » مشروط به اینكه «اطلاعات » نامطلوبی نخریده باشد به صورت رقیب فروشندة « اطلاعات » در می آید . چنین وضعیتی در هیچ بازار دیگری وجود ندارد .
- كالای خریداری شده، « اطلاعات » می تواند در موارد متعدد به شكل و صورت متفاوت مورد استفاده خریدار قرار بگیرد . یعنی كاربرد « اطلاعات » گوناگون است . آنچه بی گمان درست است اینكه خریدار حق فروش مجدد آنچه را كه خریده است، ندارد. این نكته حتی در مواردی كه « اطلاعات » خریداری شده نامطلوب است هم صادق می باشد .
- اگرچه فرایند تولین این نوع اطلاعات بسیار پرهزینه است ولی در عین حال این نوع « اطلاعات » همه مختصات یك كالای عمومی (Public Good ) را خود نهفته دارد . یعنی استفاده هم زمان از آن بوسیله مصرف كنندگان متعدد امكان پذیر است و بعلاوه مصرف « اطلاعات » بوسیله مصرف كنندگان متعدد هزینة اضافی در بر ندارد. به سخن دیگر، هزینة تولید نهائی « اطلاعات » برابر صفر است .
با این مقدمات ، پرسش این است كه بازار این كالائی كه هرروزة اهمیت روزافزون تری می یابد ، یعنی « اطلاعات » چگونه بازاری باید باشد ؟
آیا می توان بحث ها ئی كه در حمایت از خصوصی سازی وواگذاری فعالیت ها به بخش خصوصی می شود را به بازار « اطلاعات » هم تعمیم داد ؟
0 نظر:
ارسال یک نظر