در شرایطی كه اندیشیدن انسان به مخاطره می افتد، بدیهی است اندیشمندان كه قرارا كاری غیر از « اندیشیدن » ندارند، بطور كلی از جامعه ای كه فرهنگ و سیاست حاكم بر آن اندیشیدن را بر نمی تابد و هزار و یك مانع بر سر راه اندیشیدن می گذارد، « طلبكار» می شوند و به همین خاطر است كه من می خواهم در این نوشتار از « روشنفكران از زمانه طلبكار» حرف بزنم. پی آمد مخرب این شیوة كار بر فرایند اندیشه ورزی در جامعه روشن تر از آن است كه توضیح بیشتری بطلبد.