دوست تر داشتم در پاسخ دوستانی که بر پست قبلی من کامنت نوشتند، یادداشتی بنویسم ولی با وضعیتی که در وبلاگستان پیش آمده است شاید هم بد نیست این شعر را بگذارم. دوستان گرامی در پاسختان خواهم نوشت. ا.س
وقتی تمام جهان سبز است
و آسمان خدا آبی ست
و غاز های مهاجر، مثل نظامیان بازآمده از جنگ
سرود رجعت می خوانند
در انتظار بهاران بودن
به این می ماند كه بگوئی
آری،
درخت سیب، سیب می دهد.
گركرد می توانی، در این زمهریر توان سوز
این فصل یخ
كه انجماد و برودت بیداد می كند
بیاد بهاران باش
در خاك های مرده
تك دانه ای بكار
مارچ 1994
و آسمان خدا آبی ست
و غاز های مهاجر، مثل نظامیان بازآمده از جنگ
سرود رجعت می خوانند
در انتظار بهاران بودن
به این می ماند كه بگوئی
آری،
درخت سیب، سیب می دهد.
گركرد می توانی، در این زمهریر توان سوز
این فصل یخ
كه انجماد و برودت بیداد می كند
بیاد بهاران باش
در خاك های مرده
تك دانه ای بكار
مارچ 1994
0 نظر:
ارسال یک نظر