چشمهای مان را بسته بودند
و لبهای مان را دوختند
تا به تاریكی و سكوت معتادمان كنند
ایستاده ایم به تاریكی
چشمهای مان بسته است
و لبهای مان دوخته
با نعره های شكسته
در حفره حفره های گلوهامان
فریاد می كنیم
عادت نكرده ایم
عادت نمی كنیم.
Copyright © 2009. All right reserved. Theme by deniart. Converted by Keichala ترجمه شده برای بلاگر فارسی و توسط مجتبی ستوده | بهینه شده برای تمامی مرورگرها
0 نظر:
ارسال یک نظر