ازسقوط بازار سهام تهران که بگذرم، خوف دارم که بحران بزرگتری درراه باشد. دریکی دو سال گذشته، سیاست پردازان اقتصادی دولت مهرورز آمدند زیر ابروی « تورم» را درایران بردارند، زدند « چشم» اقتصاد ایران را کور کرده اند . چون دلارهای نفتی می رسید، از کنترل به در رفتن واردات هم به ظاهر مسئله ای نبود. به همین خاطر هم که درسال گذشته اگر حافظه ام خطا نکند کسری تراز پرداختهای ایران- بدون محاسبه دلارهای نفتی- از 40 میلیارددلار هم بیشتر شد. حالا با زمزمه هائی که می شود احتمال می دهند که نفت به بشکه ای 30 دلار برسد آن وقت، تکلیف ایران کمی نامشخص می شود. از سوئی،از تولید داخلی که خودش قبل از این خرابکاری علنی تعریفی نداشت تقریبا چیزی باقی نمانده است و در ثانی، اگرشماری از حدس و گمان ها راست باشد ایران با یک کسری 30 میلیارددلاری روبرو خواهد شد.
این هم شاید به خودی خود مسئله ای نباشد. ولی گذشته از وضعیت نابسامان مالی بین المللی، انزوای سیاسی دولت جمهوری اسلامی هم هست که بعید است بتواند مثلا از صندوق بین المللی پول وامی بگیرد.
نتیجه چه می شود؟ نمی دانم. فقط امیدوارم همان بلائی که در 2001 برسر آرژانتین آمد برسرایران نیاید
غیر از دعاچه کار دیگری از دست من بر می آید؟
0 نظر:
ارسال یک نظر