داشتم وبگردی می کردم رسیدم به این وبلاگ و دیدم که نویسنده محترم اش با این مقدمه، به « نیاک» لینک داده است و منظورش از « استاد» هم من هستم که گردنم از موی نداشته ام باریکتر است. اول خود مطلب را بخوانید:
«بيچاره مردم
چند روزي به مسافرت رفته بودم و فرصت وبگردي پيدا نكردم. ديدم روزبه با حال و حوصله فراوان در اين مدت مشغول ثابت كردن اين مساله بوده كه اگر قيمت كالايي افزايش پيدا كنه ( با فرض اينكه باقي متغيرها ثابت باشه) قاعدتا توليدكننده آن كالا سعي ميكنه بيشتر از آن كالا توليد كنه نه كمتر. جالب هم اينجاست طرف مقابلش داره در يكي از دانشگاهها اقتصاد درس ميده.
يك سوال ساده: اگر در يك شهري به جاي يك دكتر هزار تا دكتر باشه , ويزيت دكتر كمتر نميشه ؟ دكترها هم سعي نميكنن با بالا بردن كيفيت كارشون با هم رقابت كنند؟جالب اينجاست مدرس اقتصادي مذكور عكس اين نظر رو داره. بيچاره شاگرداش؟ نه! بيچاره مملكتي كه كه براي توسعه چشم به نظرات چنين استادي داره.»
کاملا حق به جانب شماست آقای محترم. بیچاره مردم! ولی ای کاش مقاله مرا می خواندید و بعد آن چه را به من نسبت داده اید، نسبت می دادید!
لطف کنید و برای خوانندگان وبلاگ خودتان یا نیاک، توضیح بدهید که من در کجا، در کدام مقاله، چنین نوشته ام؟ آن چه که موردبحث بین من وروزبه بود، درباره بازار ارز بود نه بازار بطور کلی و یک شرایط خاص بود نه عام. ممکن است توضیح بدهید چرا کلیت اش می دهید؟ بهرحال این بعهده شماست یا از خوانندگان وبلاگ خود عذرخواهی کنید- من پوستم کلفت شده است و فحش خورم هم ملس
«بيچاره مردم
چند روزي به مسافرت رفته بودم و فرصت وبگردي پيدا نكردم. ديدم روزبه با حال و حوصله فراوان در اين مدت مشغول ثابت كردن اين مساله بوده كه اگر قيمت كالايي افزايش پيدا كنه ( با فرض اينكه باقي متغيرها ثابت باشه) قاعدتا توليدكننده آن كالا سعي ميكنه بيشتر از آن كالا توليد كنه نه كمتر. جالب هم اينجاست طرف مقابلش داره در يكي از دانشگاهها اقتصاد درس ميده.
يك سوال ساده: اگر در يك شهري به جاي يك دكتر هزار تا دكتر باشه , ويزيت دكتر كمتر نميشه ؟ دكترها هم سعي نميكنن با بالا بردن كيفيت كارشون با هم رقابت كنند؟جالب اينجاست مدرس اقتصادي مذكور عكس اين نظر رو داره. بيچاره شاگرداش؟ نه! بيچاره مملكتي كه كه براي توسعه چشم به نظرات چنين استادي داره.»
کاملا حق به جانب شماست آقای محترم. بیچاره مردم! ولی ای کاش مقاله مرا می خواندید و بعد آن چه را به من نسبت داده اید، نسبت می دادید!
لطف کنید و برای خوانندگان وبلاگ خودتان یا نیاک، توضیح بدهید که من در کجا، در کدام مقاله، چنین نوشته ام؟ آن چه که موردبحث بین من وروزبه بود، درباره بازار ارز بود نه بازار بطور کلی و یک شرایط خاص بود نه عام. ممکن است توضیح بدهید چرا کلیت اش می دهید؟ بهرحال این بعهده شماست یا از خوانندگان وبلاگ خود عذرخواهی کنید- من پوستم کلفت شده است و فحش خورم هم ملس
است- و یا نشان بدهید که « مدرس اقتصادی مذکور «کجا» عکس این نظر رو داره»؟
درضهمن نگران نباشید آقای محترم: آن مملکت با نظرات کسانی چون من اداره نمی شود. آدرس غلط ندهید لطفا:
پی نوشت: جالب نیست آیا؟ من از انحصار طبیعی حرف می زنم، جناب پویان مثال دکترها را می زند؟ از دو حال خارج نیست یا
خودش تفاوت این دو را نمی فهمد یا فکر می کند دیگران نمی فهمند!
نکته دوم: حتی در این مثال او هم در نظر نمی گیرد که دولت با ایجاد نظام پزشگی مداخله کرده است. یعنی هرکسی که دلش بخواهد
نمی تواند د راین بازار وارد شده و با دکترهای دیگر « رقابت» کند!
آن چه را که به پرسش گرفته ای، نه نظر « آن مدرس اقتصاد» بلکه شکل تحریف شده اش از سوی تست، حناب!
0 نظر:
ارسال یک نظر