درجواب سئوال خبرنگار روزنامه دنیای اقتصاد که در دردوره وزیر نفت قبلی، در ایران ظرفیت پالایش نفت بیشتر نشده و این یکی از ضعف های مدیریت او بود، یکی از نمایندگان مجلس هفتم می گوید:
«ببينيد بعد از اتفاقات اخيري كه در آمريكا افتاد و پالايشگاهها آسيب ديدند روند مصرف نفت به گونهاي شد كه نياز به پالايشگاه سازي در ايران به وجود آمد كه اگر اين كار در ايران صورت پذيرد به اين معني است كه ما بايد نفت خام خود را به پالايشگاهها تزريق كنيم و در اين شرايط به جايي خواهيم رسيد كه ديگر نفت خامي براي صادر كردن نخواهيم داشت. ما نبايد در اين فكر باشيم كه نفت خام خود را پالايش كنيم بلكه بايستي پالايشگاههاي قديمي را كه محصولاتي با كيفيت پايين توليد ميكنند را ارتقا داده و محصولاتي با كيفيت بالاتر توليد كنيم و لازمه اين كار هم اين است كه پالايشگاهها را، خود گردان كنيم و همچنين ورودي و خروجي پالايشگاهها را به نرخ بينالمللي تغيير دهيم.»
لطفا این عبارت را دوباره بخوانید، به خصوص جمله ای را که من برجسته کرده ام! آیا اشتباه می کنم که این جناب، ترجیح اش به این است که صدور نفت خام، از پالایش نفت در واحدهای داخلی بهتر است؟ چرا نباید در فکر پالایش نفت باشیم؟ همه چیز به کنار- اشتغال و ارزش افزوده بیشتر- یعنی درآمدهای ناشی ازقاچاق بنزین، بعضی از نمایندگان مجلس را به این گونه « نمک گیر» کرده است که این گونه استدالال می کنند! خوب، به جهنم که نفت خام برای صدور نداریم! محصولات پالایش شده را صادر می کنیم. آیا در کتاب آسمانی ما آیه ای آمده است که تا ابد باید صادر کننده نفت خام باقی بمانیم! غیر از درآمدهای ناشی از قاچاق بنزین، این گونه با پالایش مخالفت کردن، چه دلیل دیگری می تواند داشته باشد؟
هرچه که بیشتر می گذرد این نکته بهتر خر فهمم می شود که چرا زنده یاد ابوالفضل لسانی، نزدیک به 60 سال پیش عنوان کتابش را گذاشت: « نفت، طلای سیاه یا بلای ایران؟»
اگر این لعنتی، بلای جان ما نشده است، پس چیست این دیدگاهی که حتی از سوی مجلس نشینان هم تبلیغ می شود؟
کی می شود این صاحب مرده تمام بشود!
من که منطق این نماینده مجلس را نمی فهم.
«ببينيد بعد از اتفاقات اخيري كه در آمريكا افتاد و پالايشگاهها آسيب ديدند روند مصرف نفت به گونهاي شد كه نياز به پالايشگاه سازي در ايران به وجود آمد كه اگر اين كار در ايران صورت پذيرد به اين معني است كه ما بايد نفت خام خود را به پالايشگاهها تزريق كنيم و در اين شرايط به جايي خواهيم رسيد كه ديگر نفت خامي براي صادر كردن نخواهيم داشت. ما نبايد در اين فكر باشيم كه نفت خام خود را پالايش كنيم بلكه بايستي پالايشگاههاي قديمي را كه محصولاتي با كيفيت پايين توليد ميكنند را ارتقا داده و محصولاتي با كيفيت بالاتر توليد كنيم و لازمه اين كار هم اين است كه پالايشگاهها را، خود گردان كنيم و همچنين ورودي و خروجي پالايشگاهها را به نرخ بينالمللي تغيير دهيم.»
لطفا این عبارت را دوباره بخوانید، به خصوص جمله ای را که من برجسته کرده ام! آیا اشتباه می کنم که این جناب، ترجیح اش به این است که صدور نفت خام، از پالایش نفت در واحدهای داخلی بهتر است؟ چرا نباید در فکر پالایش نفت باشیم؟ همه چیز به کنار- اشتغال و ارزش افزوده بیشتر- یعنی درآمدهای ناشی ازقاچاق بنزین، بعضی از نمایندگان مجلس را به این گونه « نمک گیر» کرده است که این گونه استدالال می کنند! خوب، به جهنم که نفت خام برای صدور نداریم! محصولات پالایش شده را صادر می کنیم. آیا در کتاب آسمانی ما آیه ای آمده است که تا ابد باید صادر کننده نفت خام باقی بمانیم! غیر از درآمدهای ناشی از قاچاق بنزین، این گونه با پالایش مخالفت کردن، چه دلیل دیگری می تواند داشته باشد؟
هرچه که بیشتر می گذرد این نکته بهتر خر فهمم می شود که چرا زنده یاد ابوالفضل لسانی، نزدیک به 60 سال پیش عنوان کتابش را گذاشت: « نفت، طلای سیاه یا بلای ایران؟»
اگر این لعنتی، بلای جان ما نشده است، پس چیست این دیدگاهی که حتی از سوی مجلس نشینان هم تبلیغ می شود؟
کی می شود این صاحب مرده تمام بشود!
من که منطق این نماینده مجلس را نمی فهم.
شما آیا می فهمید؟
0 نظر:
ارسال یک نظر