۱۳۸۴ بهمن ۷, جمعه

درحاشیه ی انتخابات فلسطین

سرشب داشتم تلویزیون نگاه می کردم. همه اخبار در باره انتخابات فلسطین بود و پیروزی چشمگیر وغافلگیر کننده حماس. آن چه که برای من جالب است موضع رسمی دولتین غربی است که هنوز هیچی نشده، زیراب انتخاب فلسطین را زده اند. نه فقط با دولت حماس مذاکره نخواهند کرد بلکه، کشورهای کمک کننده به حکومت خودگردان فلسطین خبرداده اند که کمک های اقتصادی را هم قطع خواهند کرد. تنها راه حل قضیه هم این است که حماس « سیاست هایش» را تغییر بدهد!
اگر لازم است بگویم که من با خیلی از سیاست های حماس شدیدا مخالفم ولی واقعیت این است که در یک انتخاباتی که به گزارش ناظران بین المللی به آزادی بر گزار شده است، اکثریت مردم فلسطین به این سیاست ها رای داده اند. آخر من چلغوزیا چلغوزان دیگر مثل من، چه کاره ایم که به عنوان پیش شرط پذیرفتن نتیجه این انتخابات، خواهان تغییراین سیاست ها بشویم؟ در آن صورت ازمنطق این انتخابات چه باقی می ماند؟ به سخن دیگر، بی تعارف، کسانی که به عنوان پیش شرط از تغییر سیاست ها سخن می گویند، می خواهند حماس مثل احزابی عمل کند که مردم فلسطین به روشنی در این انتخابات نشان داده اند که آنها را نمی خواهند.
باری، خوبی این موضع گیری ها این است که خرمردرندی غربی ها در مسایل مربوط به آزادی و دموکراسی و انتخابات روشن می شود. یعنی دموکراسی و انتخابات فقط برای خودشان خوب است و برای ما، دوزخیان زمینی، هم تا آنجا خوب است که « رفقا و همفکران» آنها برنده بشوند. اگر هم، اکثریت « اشتباه » کرده و یک جریان سیاسی مثل حماس را انتخاب کردند، خوب، به یک معنا، « غلط» کردند!
من ولی می گویم دموکراسی و آزادی واقعی موقعی وجود دارد که همگان بپذیرند که ابنای زمانه حتی تا سرحد اشتباه کردن هم آزاد ند. والی، اگر کار به « دموکراسی هدایت شده» و « ارشادی» حل وفصل شدنی باشد، که به همت « شورای نگهبان» خودمان نوع خوب اش را درایران داریم که اجازه نمی دهد رای دهندگان از این « اشتباهات» مرتکب بشوند!

0 نظر: