بالاخره پس از مدتها انتظار آقای رئیس جمهوردریک گفتگوی زنده تلویزیونی درباره تورم سخن گفت. البته جای خوشبختی است که حداقل وجود تورم را به رسمیت شناخت ولی به گمان من دربازگوکردن عوامل و ریشه های تورم و گرانی، رئیس جمهور «اقتصاد دائی جان ناپلئونی» تحویل مردم داده است. البته این درست که « تورم موضوع امروز و دیروز کشورما نیست» و این هم تا حدودی درست است که « علتهاي اصلي و ريشهاي آن مربوط به گذشتههاي دور است» و لی این هم درست است که در همین دوسال چند ماهی که از ریاست جمهوری ایشان می گذرد، تصمیماتی اتخاذشده است که نه فقط مبنای علمی و منطقی نداشت بلکه درموارد مکرر به یاد داریم که ایشان و همکاران ایشان در دولت با منتقدان و دلسوزان به چه شیوه ای برخورد کرده بودند. برخلاف ادعائی که می کنند در «در سال 84 شاهد روند نزولي قيمت» نبودیم بلکه میزان افزایش قیمت ها اندکی کاهش یافته بود که احتمالا منظورشان هم همین است. در این گزارش آقای رئیس جمهور هم واردات مسبب تورم درایران است و هم صادرات، هم ایرانی ها مقصرند و هم خارجی- البته این تقصیرشامل خود ایشان و دولت ایشان نمی شود. و اما جالب ترین قسمت این گفتگو، که آدم را بی اختیار به یاد دائی جان ناپلئون می اندازد، مباحث ایشان در باره نقدینگی است. اگرچه آقای رئیس جمهور یکی از عوامل داخلی افزایش تورم را افزایش شدید نقدینگی دانست ولی افزود، «بايد از خود بپرسيم كه نقدينگي از كجا حاصل ميشود». و بعد یقه بانک ها را می گیرد که بخش اصلی « تورم» ناشی از فعالیت های آنهاست. و بعد این تکه به واقع محشر است. «دو گروه خلق پول كردند به اين صورت كه يكسري از بانكهاي دولتي در هنگام عوض شدن رييس بانك مركزي و كاهش يافتن عملكرد نظارت چك پول وسيعي چاپ كردند و منابع به سمت بازرگاني و خدمات رفت كه سهم بازرگاني بيشتر شد به عنوان مثال بازرگاني از چهار درصد سال 83 به 48 درصد ارتقا يافت و چك پولهايي كه چاپ ميشد خلاف قانون بود». اگر این چک پولها « خلاف قانون» بود، خوب آقای رئیس جمهور چرا جلوی آن را نگرفتید! هرروزه در گوشه و کنار کشور از فعال زنان گرفته تا دانشجو، و کارگر را به خاطر آن چه که نکرده اند- فقط می اندیشند- می گیرند و به زندان می اندازند و آن وقت، دولت فخیمه شما، شاهد چنین کارهای « خلاف قانون» به گفته خود شما، بود و تنها به نظاره گربودن بسنده کرد؟ آیا این عذر بدتر از گناه از شما پذیرفتنی است؟ وبعد درادامه می فرمایند، «همانطور كه مستحضريد بانكها ميتوانند 40 درصد داراييهاي نقدي وجاري خود را چك پول چاپ كنند كه در برخي از بانكها اين رقم به 200 درصد افزايش يافت». اگر این ارقام درست است که چگونه است که مقامات حقوقی و متولیان قانون در این کشور فخیمه چاپ 5 برابر چک پول را نادیده گرفته اند؟ و بعد، «طي شش ماههء اول بانكها ميتوانستند 24 هزار ميليارد تومان قدرت خريد با چك پولها ايجاد كنند اما در عمل اين امر به 120 هزار ميليارد تومان رسيد » و یک بار دیگر تکرار می کنند که چنین کاری «بر خلاف قانون بود» و دردنباله اش به واقع این حرف خنده دار را می زنند که «با فهميدن اين موضوع به مسوولان اقتصادي كشور تذكر دادم و آنان نيز با جستوجوهاي خود اين سخن مرا تصديق كردند». همین. مگر شما مسئول اجرای قوانین در این مملکت نیستید؟ مگر به گفته صریح خود شما کار خلاف قانون صورت نگرفته است؟ مگر همکاران شما در دولت، نظرگاه شما را تائید نکرده اند؟ آیا فکر نمی کنید باید از مردم عذر تقصیربخواهید که چرا فقط نظاره گر مانده وهیچ نکرده اید؟ ویا باید به آنها گزارش بدهید که چه نیروئی و چه سازمانی، و چه قدرتی درپس پرده است که با وجود توافق کابینه شما مبنی بر انجام فعل خلاف قانون، نگذاشته است شما اقدام نمائید؟ جالب این که رئیس جمهور مدعی است من به دوستان گفتم که «اين خيانت به كشور بود». اندکی بعد متوجه می شویم که « برخي موسسات مالي واعتباري از بانك مركزي مجوز نداشتند». خوب آقای رئیس جمهور، یک مترجم یک لاقبا و یا یک نویسنده دربدر، باید سالها منتظر بماند تا ترجمه و نوشته اش از وزارت ارشاد شما « مجوز» بگیرد و اگر مجوز نگرفته کتابش را چاپ کند، خودتان بهتر می دانید که با او چه می کنید، آن وقت در همین مملکت گل وبلبل هستند موسسات مالی و اعتباری که اگرچه براساس قانون باید از بانک مرکزی مجوز داشته باشند، ولی چنین مجوزی ندارند ولی با این همه با زندگی مردم و با آبروی اقتصادی مملکت بازی می کنند و شما هم که قراربود « دستشان» را کوتاه کنید، حالا که اقتصاد ایران دارد به گل می نشیند به این صورت گزارش می دهید و برای ما کی بود کی بود من نبودم بازی درآورده اید؟ خود شما فرموده اید « يكي از موسسات مالي و اعتباري كه كل سرمايهاش 50 ميليون تومان بود سه هزار ميليارد تومان وام داده بود و همچنين يكي ديگر از اين موسسات كه كل سرمايهاش 32 ميليون بود 650 ميليارد تومان وام داده است در حالي كه حداكثر تسهيلاتي كه اين موسسات ميتوانستند بدهند 12 برابر سرمايهشان بود». آیا به راستی خود واقف هستید که ازچه حجم عظیمی از فساد مالی واقتصادی دارید حرف می زنید. امیدوارم این ارقام درست نباشد. مگر می شود موسسه ای 60000 برابر سرمایه اش وام بدهد! یا در خصوص آن دیگری، میزان وام دهی بیش از 1700 برابر سرمایه موسسه است. فقط دلتان خوش است که «بانك مركزي به اين موسسات اخطار داده است ». خوب بعد چی! فرض کنیم که نرخ بهره ای که متقاضیان می پردازند همان 12 درصدی باشد که به دستور شما برقرار شد که خودتان هم می دانید بیشتر است. آیا به گمان شما این درست است که موسسه ای با سرمایه ای معادل 50 میلیون تومان، سالی 360 میلیاردتومان بهره بگیرد! و آن وقت چراغ به دست به دنبال این می گردید که سرمایه را به تولید سوق بدهید! وقتی دراقتصادی بتوان با زدو بند با فساد و وابستگی به مراکز قدرت، چنین درآمدهای افسانه ای داشت، مگر سرمایه دار مغز خر خورده است که بخواهد در تولید سرمایه گذاری بکند؟وقتی از« جنگ های روانی سازمان یافته در مورد تورم» سخن می گوید، اقای رئیس جمهور به راستی در قالب ایرچ پزشگزاد در می آید که انگار دارد درباره دائی جان ناپلئون قلمفرسائی می کند. به این نکته در فرصت دیگری خواهم پرداخت. فعلا گزارش مفصل این گفتگو را دراینجا واینجا بخوانید.
۱۳۸۶ آذر ۲۷, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظر:
ارسال یک نظر