عمرآقای خاتمی دراز باد. باز هم ایشان برای مردم « معما» طرح کرده اند! گفته اند که « نقشه ای وجود دارد که باید آن را برهم زد». اولین پرسش این است که این نقشه، نقشه چه کسی است؟ یا کدام قدرت است که دارد نقشه می کشد و باید برهم زده شود و بلافاصله افزودند که « ما باید این بازی را به هم بزنیم به هر صورتی که میسر است». باز هم همان پرسش، بازیگران کیان اند؟ چرا برای این مردمی که استخوان هایش در زیر بار فشار های اقتصادی دارد خرد می شود معما طرح می کنید؟ یعنی چی که باید این بازی را بر هم زد و بعد می رسیم به معمای دیگر، که « در انتخابات مظلومانه اما با نشاط شرکت میکنیم». من نمی فهمم اگر قرار است با « نشاط» شرکت کنید پس دیگر چرا مظلومانه، ولی اگر در اغلب حوزه ها نامزد ندارید که دیگر چگونه می توان « بانشاط» شرکت کرد؟ او می گوید که « اگر مجلس در جایگاه خود قرار گیرد» و « از واقعیت حضور مردم در صحنه حمایت کند می توان از فریب ها جلوگیری کرد» . ابتدا به ساکن، اگر انتخابات مجلس آزاد و بدون مداخله دست نباشد که متاسفانه نیست، چگونه مجلسی که به آزادی نمایندگانش انتخاب نشده اند می تواند در جایگاه خویش قرارگیرد؟ تازه جایگاه مجلس در نظامی که یک فرد برآن قدرت مطلقه دارد، چه جایگاهی است؟ مگر تجربیات مجلس ششم از یادتان رفته است که با چند حکم حکومتی آن مجلس به همه کبکبه و دبدبه اش از حیز انتفاع افتاد. ایشان از « بازگشت استبداد» سخن می گویند! آقای خاتمی خواب بودید یا خواب هستید! صحت خواب. استبداد کجا رفته بود که حالا باز گردد! یعنی از بگیر وببندها، یعنی از آن چه که بر علیه کارگران، زنان، دانشجویان، و دیگراقشار در کنار گوشتان می گذرد خبر ندارید؟ یا خودتان را زده اید به کوچه علی چپ؟ آقای خاتمی پس از مقداری کلی بافی دیگر، صحت حرفهایش را تعلیق به محال می کند یعنی می گوید« البته در شرایطی که احزاب و رسانه های منتقد نیز اجازه فعالیت داشته باشند» و خود ایشان می دانند که احزاب و رسانه های منتفد یا حق فعالیت ندارند و یا قاچاقی نفس می کشند. یادش بخیر زمان ناصرالدین شاه قاجار وقتی به جریانات رژی می رسیم، یک میرزای شیرازی هست که فتوا می دهد ولی امروز، کار مملکت به جاهای باریک کشیده است و واقعا مملکت با مازاد عرضه « صادر کنندگان فتوا» مواجه شده است. ظاهرا ایشان خبر ندارند حتی رئیس کنونی مجلس که قرار نیست فتوی بدهد ولی فتوا داده است که « تضعیف دولت از ناحیه مجلس و یا هر دستگاهی كه باشد همیشه حرام است» و خود آقای خاتمی هم می داند که این ادعای مضحک رئیس مجلس یعنی، تنگ تر شدن فضای بحث و نقادی درایران. تازه ایشان از قداره بندان حاکمیت نیست. با این حساب، اگرچه از« شرکت با نشاط» سخن می گویند ولی خودشان درادامه گفته اند که « در حال حاضر برای جریان اصلاح طلب که مورد توجه بخش اعظم جامعه است، در اکثر حوزه ها انتخابیه امکان رقابت وجود ندارد». خوب اگر این گونه است پس تکلیف « مشارکت با نشاط» شما چه می شود؟ آقای خاتمی مگر با مردم شوخی دارید؟ یا دوست دارید دست شان بیندازید؟ 8 سال در دومین مقام ذینفود جمهوری اسلامی به همین شیوه ی نه سیخ بسوزد نه کباب رفتار کردید، خودتان خسته نشده اید! دراین شرایطی که خودتان بهتر از دیگران می دانید که چه می گذرد، چگونه روی تان می شود از « انتخابات پر شور» سخن بگوئید! آقای خاتمی حتی افرادی که صلاحیت شان تائید نشده را « به باقی ماندن در صحنه انتخابات و تشویق مردم به حضور در پای صندوق ها دعوت کرد» و دلیل جالبی هم ارایه می دهد، « زیرا نامزدهای رد صلاحیت شده نزد جامعه از اعتبار برخوردارند». به عبارت دیگر، آقای خاتمی می خواهد یک بار دیگر در لوای حمایت از « حاکمیت جمهوری اسلامی» با سوء استفاده از احساسات پاک مردمی که به ایشان و همانندان ایشان دل بسته اند، سوء استفاده نموده و جفت و بند سرکوب را در این مملکت شوربخت مامحکم تر نماید. ولی آقای خاتمی، همان بار قبلی که 8 سال در عمل این چنین کرده بودید، کافی که زیادمان هم بود. آقای خاتمی یکی ازنامزدهای مورد حمایت خود شما این سخن نغز را گفته است که « ديگر كار دارد از اصلاحطلبانه و غيراصلاحطلبانه در بسياري جاها ميگذرد، چون گرسنگي، مضيقه و مسكن و معيشت و تحصيل و ازدواج و شغل، اصلاحطلب و اصولگرا نميشناسد». ولی شما چه نظری دارید! اگر این سخن درست باشد، که هست، جریان از شرکت « مظلومانه ولی با نشاط» اندکی جدی تر می شود! فکر نمی کنید آیا که دراین شرایط، شرکت پرشور و پرنشاط به قول شما، یعنی مشروعیت سیاسی بخشیدن به همان جریاناتی که اوضاع مملکت را به شرایط بحرانی کنونی رسانده اند! آقای خاتمی، به خاطر خدا، برای یک بار هم که شده با مردم شریف ایران صادق باشید و آنها را یک باردیگر پی نخود سیاه نفرستید.
۱۳۸۶ اسفند ۱۷, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظر:
ارسال یک نظر