هرچه سعی می کنم در باره سیاست های روزمره ایران چیزی ننویسم، مثل این که نمی شود. یعنی دوستان بی تعارف، نمی گذارند این روزهای اول سال جدید ، دلمان را به نو شدن سال خوش کنیم. من درجای دیگری به اشاره نوشتم که یکی از پی آمدهای بی اختیاربودن تاریخی ما این است که تقریبا همه مان کشته و مرده توطئه پردازی هستیم. یعنی درذهنیت ایرانی ما وقتی خودمان اختیاری نداشته باشیم که نداریم، در نتیجه همه چیز پی آمد کارهای دیگران می شود و به این ترتیب، برای ما، چیزی نیست که با دخیل بستن به این یا آن توطئه قابل حل نباشد. فرق نمی کند. دولت فخیمه، از گرانی مسکن، یا تورم، و بیکاری بگیر تا برنامه هسته ای و مقولات فرهنگی را با « توطئه» توضیح می دهد و خودمان هم دراغلب موارد دست کمی از دولت فخیمه نداریم. یعنی، هرکاری که دولت فخیمه می کند از نظرما، بیان بیرونی یک توطئه است بر علیه ما. مدتی پیش آقای خاتمی، این تخم لق رادردهانها شکاند که با «مشارکت مظلومانه و با نشاط» از « بهم زدن بازی» سخن گفت- حالا بماند که با تجربه مجلس ششم، نمی دانم از کدام « بازی» سخن می گفتند! یعنی حتی اگرچیزی شبیه به مجلس ششم هم به دست آمدنی بود، که درآن « اصلاح طلب ها» اکثریت قاطع داشتند، باز هم دسته گلی به سرمردم نمی زدند کما این که نزدند. درکنار خورده شیشه داشتن جنس خودشان، مقدار زیادی هم به اعمال قدرت شورای نگهبان و احکام حکومتی بر می گشت. یعنی می خواهم بگویم وقتی شما در قانون اساسی چنین امکاناتی دارید، دیگر نیازی به بازی نیست که کسی بکوشد « بانشاط» یا با گریه و زاری آن را برهم بزند. با این همه الان در بیانیه تحلیلی حبهه مشارکت اسلامی ایران می خوانیم که اگرچه تکلیف 160 کرسی مجلس ازپیش روشن شده بود و اگرچه 90 درصد نامزدهای اصلاح طلب به ویژه غالب چهره های شاخص آنها رد صلاحیت شده بودند ولی همین دو تا و نصفی نامزدهای اصلاح طلبان «بازي اقتدارگرايان را، كه در پي حذف كامل يك جناح از انتخابات و زمينهسازي جهت حذف آنان از عرصه فعاليتهاي سياسي در آينده بودند، بر هم زد ». خوب انشاالله که مبارک باشد. داشتم با خودم کلنجار می رفتم که سر از این « بازی» و به خصوص بهم خوردنش در بیاورم که با خبر شدم که « بسیج دانشجوئی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران هم به مناسبت این انتخابات بیانیه ای صادر کرده و در آن خبر داده که « رای آگاهانه» مردم، نه فقط آب پاکی را بردست « اصلاح طلبان» که در این بیانیه « تجدید نظر طلبان» خوانده شده اند، ریخت بلکه « به معنای دقیق کلمه « بازیشان را بهم زد». مشاهده می کنید که باز رسیدیم به یک بازی دیگر. مسلما منظوربیانیه نویسان بسیج همان بازی ای نیست که آقای خاتمی از آن سخن گفته بود! البته بسیج دانشجوئی از ردصلاحیت ها که به گمانش « قانونی» است دفاع کرده و غیررقابتی خواندن « انتخابات» را نشان از توطئه دیگری می داند برعلیه جمهوری اسلامی. واقعا نمی دانم اگر روزی روزگاری « توطئه» ور بیفتد، تکلیف ما چه می شود؟ سئوالی که از زیادی سادگی ظاهرا به ذهن نویسندگان این بیانیه نمی رسد این که اگر به واقع به آن چه که می نویسید باور دارید، و خدای ناکرده دروغ نمی گوئید، خوب چه اشکالی دارد اجازه بدهید تا به قول خودتان « رای آگاهانه و معنادارمردم» این « توطئه گران» را برسر جای شان بنشانند! به واحدهای نظارت و شورای نگهبان دیگر چه نیازی که عملا با شیر یا خط و صرفا براساس باورهای سیاسی صلاحیت را تصویب و یا تکذیب کرده و به جای انتخاباتی که زیبنده همان مردم آگاه باشد، بالماسکه ای راه بیندازند که حتی خودتان هم می دانید نه رقابتی بود و نه آزاد. نویسندگان بیانیه از دیگران می خواهند که به معنای واقعی این رای ها بیندیشند که رهنمود بسیار وزینی است. اتفاقا همگان باید چنین کنند. ولی خودشما این را چگونه معنا می کنید که بخش کثیری از نمایندگان مجلس کنونی که تائید صلاحیت هم شده بودند ولی رای نیاوردندو انتخاب نشدند. به گمان شما، معنای این رای معنا دارچیست؟
۱۳۸۷ فروردین ۳, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظر:
ارسال یک نظر