اخطار رئیس کل بانک مرکزی را به شماری ازبانکها باید خیلی جدی گرفت.آن گونه که از قرائن بر می آید نتیجه سیاست های واگذاری این شده است که در ایران تعدادی شرکت های چند پایه ای شکل گرفته است که دررشته های گوناگون فعالیت دارند. هم بانکداری می کنند هم درتولید خود رو فعال اند و هم این که درسیمان دستی دارند. شماری از این شرکت های بزرگ درکنار فعالیت های دیگر خویش « شرکت های سرمایه گذاری» نیز تاسیس کرده اند که بر خلاف نام وظیفه عمده اش خرید سهام شرکت یا شرکت های مادر در بازار است. به سخن دیگر، این گونه که بر می آید حضرات مکانیسمی ایجاد کرده اند که برای سهام خویش بطور کاذب ایجاد تقاضا می کنند والبته که بیشتر شدن تقاضا موجب می شود قیمت ها بالا برود. بالا رفتن قیمت سهام هم بر خلاف دیگر قیمت ها باعث « مقبول تر» شدن آن سهام می شود و سازوکاری که خود را بازتولید می کند ایجاد خواهد شد. البته این دنباله نظری این کاری است که در ایران می کنند. واقعیت این است که چیزی شبیه بلائی که بر سرانران در امریکا آمد در مقیاس کوچکتر تکرار می شود. یعنی این نوع افزایش قیمتها به واقع کمک به ایجاد قیمت های بادکنکی است و بادکنک هم به گوهر، دیر یا زود باید بترکد و می ترکد. در آن صورت همان گونه که درشرایط مشابه در دیگر بازار ها پیش آمد این سهام داران کوچک وخرده پا هستند که دست و پنچه شان می سوزد و گذشته از زیان مالی، از بازاربورس در می روندو تتمه سرمایه خود را در بازار ارز و یا بازار زمین ومستغلات و طلا به کار می اندازند. ناگفته روشن است که بیرون بردن سرمایه از بازار بورس و بکار گرفتن اش در بازار ارز یا زمین، فرایند تورمی در این بازارها را تشدید می کند به نظر من اخطار رئیس کل بانک مرکزی بسیار جدی است و اگر دکتر عبده تبریزی- دبیر کل بورس تهران- به واقع نمی تواند سلامت معاملات بورس را تضمین کند که به نظر نمی تواند، بهتر است تا قبل از این که مجبور به استعفاء شود از کار کنار برود تا شاید کسی که می تواند در برابر این عبدالله شر خرهای مدرن ایستادگی نماید مسئولیت اداره بورس را به گردن بگیرد.
عدم توجه به اخطار بانک مرکزی زیان های بسیاری در پی خواهد داشت.
0 نظر:
ارسال یک نظر