عجب گیری افتاده ایم؟ همه جور دیپلماسی داشتیم غیراز دیپلماسی پائین تنه ای! من نمی دانم مارا چه می شود که نه زمان رامی شناسیم ونه زمانه را. آین آقای محترم که در مجلس نشسته است، می خواهد سیاست خارجی امریکا در باره ایران را با توسل به « پائین تنه» خانم رایس توضیح بدهد ( هم از شما پوزش می خواهم و هم ا زخانم رایس). خودتان مطلب را بخوانید و قضاوت کنید.
ولی باور کنید دنیا این گونه نیست! گیرم که « ضدیت امریکا با ایران» به خانم رایس مربوط می شود، نکند، آقای رمسفلد هم در جوانی یک دوست دختر عراقی داشته است! یا دریک زمان دیگر، چه می دانم، یک دوست دختر افغانی داشته است! آخر این دیدگاه چیست که این همه از این زمان و زمانه عقب مانده است!
بنده و چند تا از دوستان تا کنون نگران بودیم که شماری از سیاست پردازان محترم ما، الفبای اقتصاد را نادیده می گیرند- حالا می دانند یا نمی دانند، نمی دانم. ظاهرامشکل ما از این بسیار جدی تر است. امیدوارم که وزیر امور خارجه، این آقای محترم را به سفارت جمهوری اسلامی در کشوری منصوب نکند. چون به جای این که سعی کنند رمز و راز دیپلماسی را درک کنندوبراساس منافع ایران تصمیم بگیرند لابد مجبور می شوند درباره اطاق خواب سیاست پردازان آن کشور خاص « پژوهش» کنند.
واقعا عجب گیری افتاده ایم!
بی تعارف، شکوه ای هم دارم از همکار محترم جناب دکتر عبده تبریزی که روزنامه سرمایه را در می آورد. استاد محترم اگر مطلب کم داری، خوب برادر در مصرف کاغذ صرفه جوئی کن و روزنامه را با صفحات کمتر منتشر کن.
ولی باور کنید دنیا این گونه نیست! گیرم که « ضدیت امریکا با ایران» به خانم رایس مربوط می شود، نکند، آقای رمسفلد هم در جوانی یک دوست دختر عراقی داشته است! یا دریک زمان دیگر، چه می دانم، یک دوست دختر افغانی داشته است! آخر این دیدگاه چیست که این همه از این زمان و زمانه عقب مانده است!
بنده و چند تا از دوستان تا کنون نگران بودیم که شماری از سیاست پردازان محترم ما، الفبای اقتصاد را نادیده می گیرند- حالا می دانند یا نمی دانند، نمی دانم. ظاهرامشکل ما از این بسیار جدی تر است. امیدوارم که وزیر امور خارجه، این آقای محترم را به سفارت جمهوری اسلامی در کشوری منصوب نکند. چون به جای این که سعی کنند رمز و راز دیپلماسی را درک کنندوبراساس منافع ایران تصمیم بگیرند لابد مجبور می شوند درباره اطاق خواب سیاست پردازان آن کشور خاص « پژوهش» کنند.
واقعا عجب گیری افتاده ایم!
بی تعارف، شکوه ای هم دارم از همکار محترم جناب دکتر عبده تبریزی که روزنامه سرمایه را در می آورد. استاد محترم اگر مطلب کم داری، خوب برادر در مصرف کاغذ صرفه جوئی کن و روزنامه را با صفحات کمتر منتشر کن.
0 نظر:
ارسال یک نظر