اگرتاکنون تردیدی داشتم با خواندن حرفهای آقای الیاس نادران که درگذشته ای نه چندان یکی از حامیان پروپاقرص آقای احمدی نژاد بودد این تردید من دیگر برطرف شده است که چنته دست آوردهای اقتصادی آقای رئیس جمهور به شدت خالی است. چون اگر چنین نبود آقای نادران مارا درجریان این دست آوردها قرار می داد. البته خودتان فرمایشات ایشان را دراینجا بخوانید تا صحت عرایض بنده بر شما روشن شود.
تنها اشاره ای که به مقوله ای اقتصادی کرده اند اشاره ای گمراه کننده در باره تورم است که به آن می رسم.
نمی دانم از دست پاچگی است و یا عدم دقت که فرمایشات موافقان آقای رئیس جمهور سرودم اش جمع نمی شود. مثلا نادران ارشاد می کند که «چهار سال اخير دولت نهم را با 28 سال گذشته مقايسه كنند،» و من پاسخم این است که اگر این کار را بکنیم، می رسیم به زمان شاه، آیا منظور ایشان هم همین بود! تنها اشاره ای که به مقوله ای اقتصادی کرده است این که «اگر از گراني ناراحت هستند كه در زمان خودشان گراني 50 درصد افزايش يافت». و اما پرسشی که یک اقتصاد دان مدعی باید به آن جواب بدهد این که درشرایطی که دراقتصاد جهان اثر و نشانه ای از فشارهای تورمی نیست، چه شد و چه پیش آمد که نرخ تورم درایران در همین دوره 4 ساله بیش از دو برابر شده است؟ این که در فلان سال، آن هم احتمالا به خاطر اجرای سیاست هائی که احتمالا مورد تائید همین آقای نادران بود، تورم 50 درصد شد چه ربطی به بیش از دو برابر شدن تورم در همین 4 سال گذشته دارد؟ من هم با انتقاد ایشان از آقای کرباسچی موافقم که درفیلم آقای کروبی اندکی زیادی عوام فریبی کرد که بهتر بود نمی کرد ولی از آقای نادران می پرسم، آیا عوام فریبی سیاست مردان ایرانی همین یک مورد بود! خود ایشان در انتقاد از موسوی می گوید « بعد از 20 سال نقاشي كشيدن چگونه است كه وارد سياست شدهاند» و من می گویم که خود سخن گو هم می داند که دراین جا نه روی دانش مستعمین خود که اتفاقا از بی دانشی آنها دارد سوء استفاده می کند و این هم عوام فریبی است مخصوصا وقتی می زند به صحرای کربلا که «موسوي نسبت به حكم ارتداد سلمان رشدي موضع خود را مشخص نكردهاند ». این کار اگر عوام فریبی نیست پس چیست؟ خوب گیرم که این طور، این چه ربطی به اداره اقتصاد ایران دارد؟ و بعد یک دروغ خبرگذاری ها را تکرار می کند که خانمی که با آقای موسوی سخن گفته بود، هنرپیشه بود و بعد ادعا می کند که « همه كساني كه با كشور مشكل دارند» منتظرند ببینند چگونه احمدی نژاد را به زمین می زنند. نمی دانم چرا به یاد این شعار سخیف افتادم که یک شخصیت سیاسی را با ایران برابر کرده بود! یعنی حالا دیگر آقای احمدی نژاد شده ایران که به قول این استاد داشنگاه آنها که با کشور مشکل دارند- از این سخیف تر آیا می شود حرف زد؟- بخواهند با زمین زدن ایشان، « کشور» را به زمین بزنند. اگرچه استفاده از « اموال دانشگاه آزاد اسلامی» به نفع کاندیدای خاص « خلاف قانون و شرع» است ولی خرج بیت المال برای یک کاندیدای خاص دیگر، نه خلاف قانون است و نه خلاف شرع! کاش آقای نادران مستعمین را در این باره هم ارشاد می فرمودند.
وقتی از نامه نگاری های بی پاسخ آقای رئیس جمهور دفاع می کند، روشن می شود که چنته ایشان بیشتر از آن چه که به نظر می رسد، خالی است. آخر مرد حسابی، آیا واقعا با خودت صادقی وقتی ادعا می کنی که پس از ارسال آن نامه ها « ايران به قطب توجه سياسيون و مردم دنيا تبديل شود». دورغ و ناراستی تا کجا؟
و سرانجام، اگرچه « انحرافات بودجه» را به رسمیت می شناسد ولی به خاطر « عملیاتی نبودن قانون» نقش دولت فخیمه را ماست مالی می کند. خوب این دولت فخیمه چرا در این 4 سال این قوانین را عملیاتی نکرده است. اگرچه تا جائی که من دیده و خوانده ام هیچ مقام رسمی، توزیع تراول چک و پول را تکذیب نکرده است، آقای نادران، آن را « کذب محض» می خواند که امیدوارم راست گفته باشد! اگر چه بعید می دانم. با این همه، انتظار داشتم که آقای نادران، در عرصه های اشتغال آفرینی، و مدیریت تجارتی خارجی ایران که موجب شده تا کسری تراز پرداختهای غیر نفتی ایران درمقایسه با دوره آقای خاتمی نزدیک به دو برابر و در مقایسه با سه سال آخر ریاست آقای هاشمی 3.5 برابرافزایش یابد و به رقم هراس آور 140 میلیارد دلار برای 3.5 سال اخیر برسد، هم چیزی دردفاع از آقای احمدی نژاد می گفتند. که نگفتند، چون خودشان بهتر از هر کسی می دانند به دفاع از چیزی برآمده اند که هر آن کسی که دردایران داشته باشد، از آن دفاع نمی تواند کرد.
تنها اشاره ای که به مقوله ای اقتصادی کرده اند اشاره ای گمراه کننده در باره تورم است که به آن می رسم.
نمی دانم از دست پاچگی است و یا عدم دقت که فرمایشات موافقان آقای رئیس جمهور سرودم اش جمع نمی شود. مثلا نادران ارشاد می کند که «چهار سال اخير دولت نهم را با 28 سال گذشته مقايسه كنند،» و من پاسخم این است که اگر این کار را بکنیم، می رسیم به زمان شاه، آیا منظور ایشان هم همین بود! تنها اشاره ای که به مقوله ای اقتصادی کرده است این که «اگر از گراني ناراحت هستند كه در زمان خودشان گراني 50 درصد افزايش يافت». و اما پرسشی که یک اقتصاد دان مدعی باید به آن جواب بدهد این که درشرایطی که دراقتصاد جهان اثر و نشانه ای از فشارهای تورمی نیست، چه شد و چه پیش آمد که نرخ تورم درایران در همین دوره 4 ساله بیش از دو برابر شده است؟ این که در فلان سال، آن هم احتمالا به خاطر اجرای سیاست هائی که احتمالا مورد تائید همین آقای نادران بود، تورم 50 درصد شد چه ربطی به بیش از دو برابر شدن تورم در همین 4 سال گذشته دارد؟ من هم با انتقاد ایشان از آقای کرباسچی موافقم که درفیلم آقای کروبی اندکی زیادی عوام فریبی کرد که بهتر بود نمی کرد ولی از آقای نادران می پرسم، آیا عوام فریبی سیاست مردان ایرانی همین یک مورد بود! خود ایشان در انتقاد از موسوی می گوید « بعد از 20 سال نقاشي كشيدن چگونه است كه وارد سياست شدهاند» و من می گویم که خود سخن گو هم می داند که دراین جا نه روی دانش مستعمین خود که اتفاقا از بی دانشی آنها دارد سوء استفاده می کند و این هم عوام فریبی است مخصوصا وقتی می زند به صحرای کربلا که «موسوي نسبت به حكم ارتداد سلمان رشدي موضع خود را مشخص نكردهاند ». این کار اگر عوام فریبی نیست پس چیست؟ خوب گیرم که این طور، این چه ربطی به اداره اقتصاد ایران دارد؟ و بعد یک دروغ خبرگذاری ها را تکرار می کند که خانمی که با آقای موسوی سخن گفته بود، هنرپیشه بود و بعد ادعا می کند که « همه كساني كه با كشور مشكل دارند» منتظرند ببینند چگونه احمدی نژاد را به زمین می زنند. نمی دانم چرا به یاد این شعار سخیف افتادم که یک شخصیت سیاسی را با ایران برابر کرده بود! یعنی حالا دیگر آقای احمدی نژاد شده ایران که به قول این استاد داشنگاه آنها که با کشور مشکل دارند- از این سخیف تر آیا می شود حرف زد؟- بخواهند با زمین زدن ایشان، « کشور» را به زمین بزنند. اگرچه استفاده از « اموال دانشگاه آزاد اسلامی» به نفع کاندیدای خاص « خلاف قانون و شرع» است ولی خرج بیت المال برای یک کاندیدای خاص دیگر، نه خلاف قانون است و نه خلاف شرع! کاش آقای نادران مستعمین را در این باره هم ارشاد می فرمودند.
وقتی از نامه نگاری های بی پاسخ آقای رئیس جمهور دفاع می کند، روشن می شود که چنته ایشان بیشتر از آن چه که به نظر می رسد، خالی است. آخر مرد حسابی، آیا واقعا با خودت صادقی وقتی ادعا می کنی که پس از ارسال آن نامه ها « ايران به قطب توجه سياسيون و مردم دنيا تبديل شود». دورغ و ناراستی تا کجا؟
و سرانجام، اگرچه « انحرافات بودجه» را به رسمیت می شناسد ولی به خاطر « عملیاتی نبودن قانون» نقش دولت فخیمه را ماست مالی می کند. خوب این دولت فخیمه چرا در این 4 سال این قوانین را عملیاتی نکرده است. اگرچه تا جائی که من دیده و خوانده ام هیچ مقام رسمی، توزیع تراول چک و پول را تکذیب نکرده است، آقای نادران، آن را « کذب محض» می خواند که امیدوارم راست گفته باشد! اگر چه بعید می دانم. با این همه، انتظار داشتم که آقای نادران، در عرصه های اشتغال آفرینی، و مدیریت تجارتی خارجی ایران که موجب شده تا کسری تراز پرداختهای غیر نفتی ایران درمقایسه با دوره آقای خاتمی نزدیک به دو برابر و در مقایسه با سه سال آخر ریاست آقای هاشمی 3.5 برابرافزایش یابد و به رقم هراس آور 140 میلیارد دلار برای 3.5 سال اخیر برسد، هم چیزی دردفاع از آقای احمدی نژاد می گفتند. که نگفتند، چون خودشان بهتر از هر کسی می دانند به دفاع از چیزی برآمده اند که هر آن کسی که دردایران داشته باشد، از آن دفاع نمی تواند کرد.
0 نظر:
ارسال یک نظر