قبل از این که برای شما این پرسش پیش بیاید که در این شرایط که این همه مشکلات دست و پا گیر داریم، فایده نوشتن درباره مباحثی از این قبیل- یا به قول زیدی « تاریخ پاریخ» در چیست توضیح مختصری عرض خواهم کرد. ولی من هم چنان براین باورم که کوشش برای شناختن این موانع اهمیت زیادی دارد....
متن کامل
توضیح: هر چه زورزدم که این نوشته را با پاورقی هایش دراینجا بگذارم نشد که نشد. اگردوستی می داند که چه گونه می شود این مشکل را حل کرد، التماس دعا دارم.
۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
3 نظر:
اتفاقن این دقیقن همان چیزیه که ما الان به ان احتیاج داریم
از نظر بنده ، اساسا" اقتصاد کشورهایی که که متکی درآمد یامفت نفت هستند را نمی توان به سادگی در قالب اقتصادهای موجود و واقعی دنیا قرار داد . 98 درصد از درآمد ما متکی به نفت است . من واقعا" من واقعا" معنی اصطلاح " تولید نفت " را نمی فهم . نفت کالایی تولید شده نیست بلکه اسکناسهایی افتاده بر روی زمین است . حکومتهای نفتی تنها کاری که می کنند این است که یک گونی بر می دارند و این دلارها را جمع می کنند . به چنین کاری و چنین شیوه ای دیگر نمی شود گفت اقتصاد .
مارکس صحبت از جامعه ای فئودالی و گذارش به سرمایه داری و سپس کمونیسم می کند . جامعهء ایران هرگز به مرحلهء فئودالیسم وارد نشد و هیچگاه سرمایه داری هم نبود و نیست . اقتصاد سوسیالیستی مختص جوامع صنعتی است . کشور عقب مانده ای مانند ایران بر پایهء درآمدهای یامفت حاصله از چاههای نفت و گاز خوزستان می چرخد و نه تولید . تمام کارخانه های ما یا تعطیل شده اند و یا سوددهی ندارند اما جای هیچگونه نگرانی نیست . ما اساسا" نیازی به داشتن کارخانه و تولید نداریم . نفت خام را می دهیم و هر آنچه را که بخواهیم وارد می کنم . جامعهء ایران یک جامعهء ارباب - رعیتی بود که در دههء پنجاه شمسی تبیدل به یک جامعهء دلالی شد . نه جامعهء ارباب رعیتی مان در قالبهایی مانند فئودالیسم جا می گرفت و نهنه جامعهء کنونی دلالی مان در ساختار سرمایه داری جا می گیرد .
کمونیستها می خواهند در ایران یک انقلاب کارگری راه بیندازند . کشور ایران کارخانه و کارگرش کجایش بود که بخواهد انقلاب کارگری کند؟ عمدهء گروههای کردی که در کردستان نفوذ و فعالیت دارند کمونیست هستند و به دنبال اتحاد کاگران برای انقلاب هستند . اما در سرتاسر کردستان را که بگردید یک کارخانه پیدا نمی کنید! ء
سوسیالیسم پاسخی به ستمهای بی رحمانهء نظام تولید در بعد از انقلاب صنعتی اروپا بود . اما یک عده روشنفکر هپروتی می خواهند سوسیالیسم را به عنوان نوشداروی اقتصاد انگلی و دلالی - نفتی ایران معرفی کنند. مگر میشود چنین چیزی؟
توان واقعی اقتصاد ایران در حدی کمتر از اقتصاد اتیوپی است .یعنی فروش نفت و گاز خام را که برداریم ، می شویم اتیوپی و اهالی تهران و تبریز و مشهد و اصفهان سنندج و کرمان و غیره باید بروند برگ درختها را بکنند و بخورند تا از گرسنگی نممیرند .
ما صد سال است که نفت استخراج می کنیم و هنوز قادر به تصفیهء آن هم نیستیم! باید برویم از چین و مالزی و بحرین! نفت پالایش شده و بنزین وارد کنیم . یعنی حتی در بخش نفت هم عاجز و فلج و ناتوان و زمینگیر بوده ایم و هستیم . ما تولیدمان کجایمان بوده؟ چه کارخانه ای؟ چه سرمایه داری؟ ما هیچ چیز نیستیم . رزم ارا گفت ما حتی نمی توانیم یک آفتابه تولید کنیم . کشتندنش! . اقتصاد انگلی و معیوب و ناقص الخلقه و فلج و عقب ماندهء ایران را با هیچ یک از تئوری های آکادمیک و موجود در علم اقتصاد نمی توان تجزیه و تحلیل کرد . این موجود بیمار و رو به موت است و فقط با سرمی بنام نفت که به حلقش وصل کرده اند زنده مانده است .
آقای عبادی دو نکته:
1) نمیدانم این رقم 98 درصد تولید ما متکی به نفت از کجا آمده است (و حتی تخفیف هم ندارد که مثلن 90 درصد باشد) 98 درصد تولید ما از نفت یعنی ارزشی معادل بیش از سی صد میلیارد دلار در سال! نفت در سالهای اخیر فقط 15 درصد تولید ناخالصی ایران را تشکیل داده است. در نفتی ترین دوران اقتصاد ایران (سالهای میانه دهه پنجاه) سهم نفت در تولید ناخالص ملی به 40 درصد نرسیده است. اقتصاد ایران طلاییترین دوران خودش را در دهه چهل و زمان قیمتهای خیلی پایین نفت (دو دلار) تجربه کرده است.
2) ما سالها است که قادریم نفت تصفیه کنیم. پالایشگاه آبادان دههها است که دارد توسط ایرانیها کار میکند. واردات بنزین یک دلیل خیلی ساده اقتصادی دارد: تولید بنزین در داخل اقتصادی نیست چون ظرفیت مازاد در دنیا زیاد است و ساخت ظرفیت اضافی معقول نیست. واردات یک کالا به خودی خود هیچ چیز بدی نیست و لزومن نشانی از ناتوانی ندارد. گاهی نشانه درایت در سرمایهگذاری نکردن برای تولید کالاهایی است که جای دیگر اقتصادیتر تولید میشود.
ارسال یک نظر