درحالی که نمایندگان حماس به قاهره رفته اند تا با حسنی مبارک مذاکره نمایند یک جریان به اصطلاح دانشجوئی درحمایت از حماس برای «اعدام» حسنی مبارک جایزه می گذارد!
« امام جمعه» تهران هم نمی دانم جایزه می دهد یا نه، ولی بدون این که ذره ای شرم بکند و یا سخن اش ابهامی داشته باشد، دلش می خواهد که کسی پیدا بشود و وزیرامور خارجه اسرائیل را ترور کند.
وزیر صنایع هم انگار دارد درمیدان نمی دانم کجا می رود بالای منبر« در صورتی که نیاز باشد، خیلی سریع بازار خودرو کشور را از دست علامت های تجاری خارجی مانند شرکت های فرانسوی خارج می کنیم» دست برقضا عنوان نوشته هم این است « در صورت نیاز فرانسوی ها را از بازارخودروی ایران بیرون می کنیم». بعنی قانون قرارداد و حفظ قرارداد فقط مختص « مستکبران» است نه « انقلابی هائی » مثل آقای وزیر!
من نمی دانم تا کی باید اقتصادایران برای بلاهت بعضی ها هزینه بدهد! «دانشجو»یش وقتی می خواهد به چیزی اعتراض کند برای کشتن رئیس جمهور یک کشور دیگر، آنهم با آمادگی فروش کلیه خویش، جایزه می گذارد و این قدر ظاهرا شناخت ندارد که اگر کار به کشتن این یا آن بدکاره حل می شد، که ترور سادات می باید چاره ساز می شد! نه این که به ریاست کسی منجر شود که حالا این آقایان و خانمهای محترم با فروش احتمالی کلیه های خود می خواهند برای اعدامش 1.5 میلیون دلار بپردازند.
هرچه ادعای این جماعت باشد، نتیجه این بلاهت ها چیزی به غیر از افزودن بر ریسک سیاسی درایران نیست که دودش به چشم مردم و اقتصاد ایران خواهد رفت.
ای کاش یکی پیدا می شد و برای این حضرات مخاطرات « ریسک سیاسی» بالا و نقش موثرش در فراری دادن سرمایه گذاران داخلی و خارجی را توضیح می داد
« امام جمعه» تهران هم نمی دانم جایزه می دهد یا نه، ولی بدون این که ذره ای شرم بکند و یا سخن اش ابهامی داشته باشد، دلش می خواهد که کسی پیدا بشود و وزیرامور خارجه اسرائیل را ترور کند.
وزیر صنایع هم انگار دارد درمیدان نمی دانم کجا می رود بالای منبر« در صورتی که نیاز باشد، خیلی سریع بازار خودرو کشور را از دست علامت های تجاری خارجی مانند شرکت های فرانسوی خارج می کنیم» دست برقضا عنوان نوشته هم این است « در صورت نیاز فرانسوی ها را از بازارخودروی ایران بیرون می کنیم». بعنی قانون قرارداد و حفظ قرارداد فقط مختص « مستکبران» است نه « انقلابی هائی » مثل آقای وزیر!
من نمی دانم تا کی باید اقتصادایران برای بلاهت بعضی ها هزینه بدهد! «دانشجو»یش وقتی می خواهد به چیزی اعتراض کند برای کشتن رئیس جمهور یک کشور دیگر، آنهم با آمادگی فروش کلیه خویش، جایزه می گذارد و این قدر ظاهرا شناخت ندارد که اگر کار به کشتن این یا آن بدکاره حل می شد، که ترور سادات می باید چاره ساز می شد! نه این که به ریاست کسی منجر شود که حالا این آقایان و خانمهای محترم با فروش احتمالی کلیه های خود می خواهند برای اعدامش 1.5 میلیون دلار بپردازند.
هرچه ادعای این جماعت باشد، نتیجه این بلاهت ها چیزی به غیر از افزودن بر ریسک سیاسی درایران نیست که دودش به چشم مردم و اقتصاد ایران خواهد رفت.
ای کاش یکی پیدا می شد و برای این حضرات مخاطرات « ریسک سیاسی» بالا و نقش موثرش در فراری دادن سرمایه گذاران داخلی و خارجی را توضیح می داد
0 نظر:
ارسال یک نظر