با همه انتقادی که به فرایند انتخابات در ایران وارد است و به یک معنا به دلیل مداخلات بی رویه و غیر دموکرایتک « شورای» نگهبان، انتخابات معنی داری نیست ولی درعین حال، روشنگر نکته های بسیاری است که به نوبه خود بسیار جالب است. تا به همین امروز 8 تن در این « مسابقه» شرکت داشتند و امروز خبردارشدیم که یکی از نامزدها- محسن رضائی- از این برنامه کنار کشیده است و در نتیجه 7 تن باقی مانده اند که درروز جمعه در انتخابات شرکت خواهند کرد. در چند هفته گذشته، چه در سایت های خصوصی و چه در تبلیغات انتخاباتی مسایل ونکته های زیادی مطرح شده اند که به نظرم از بسیاری جهات قابل توجه اند. اگر خودمان را به آن چه که این نامزدها در موارد مکرر گفته اند محدود کنیم چند نکته روش می شود:
- برخلاف تبلیغات رسمی، پروژه « جمهوری اسلامی» پروژه ای است که سرتاپایش بحران زده است به غیر از آقای رفسنجانی بقیه نامزدها در این خصوص بسیار گفته اند.
- سوءاستفاده از بیت المال بسیار گسترده است که باید چاره جوئی شود.
- فساد مالی و اقتصادی صاحبان قدرت همه جا گیر و گسترده است.
- فقر ونداری در این کشور اسلامی بیداد می کند.
- از عدالت و انصاف در این جامعه نشان زیادی نیست.
- بیکاری در این مملکت بیداد می کند.
- به غیر از اقلیت بسیار کوچکی که در مراکز قدرت جا خوش کرده اند، هیچ گروه و دسته ای نیست که به صورتی مورد زورگوئی واجحاف این نظام قرار نگرفته باشد.
- یک الیگارشی کوچک وعمدتا فامیلی ولی بسیار قدرتمند اغلب ابزارهای سیاسی و اقتصادی را در کنترل خویش گرفته است.
- ساختاردولت و دولتمردان اغلب به فساد مالی واقتصادی آلوده اند که باید چاره جوئی شود.
- توزیع درآمدوثروت در این کشور بسیار نابرابرتر از همیشه است.
- اگرچه قرار بود به قول بینانگذار این جمهوری، « میزان رای مردم باشد» ولی قدرتمندان تا کنون مردم را به حساب نمی آورده اندو این وجهی است که باید تغییر کند.
مستقل از این که چه کسی در روز جمعه یا پس از دور دوم پیروزخواهد شد البته که این اشتباه خطیری خواهد بود اگر کسی به حل این مشکلات از این جماعت امیدی داشته باشد. چون درعین حال این نکته نیز گفتنی است که اگرچه نامزدها این گونه القاء کرده اند که انگارهمین دیروز از سیاره دیگری به «ایران اسلامی» وارد شده اند ولی واقعیت این است که همین آش بد مزه به واقع دست پخت همین آقایان در 26 سال گذشته است.