بگذارید از همین ابتدا بگویم که من الان سالهاست که به آمارهای تجارت خارجی ایران اندکی « آلرژی» دارم. چون مرا به یاد یک بیماری و به واقع یک بیماری مزمن می اندازد. داشتم می خواندم که در 8 ماه اول امسال، کل صادرات غیر نفتی ما اندکی بیش از 10 میلیارد دلار و کل واردات ما برای همین دوره نزدیک به 27 میلیارد دلار بوده است. متوسط درآمدمان برای صادرات هر تن محصول غیر نفتی، 477 دلار بود د رهرحالی برای هر تن واردات مان هم نزدیک به 985 دلار پرداخته ایم.
- اگر همین روند برای بقیه سال ادامه یابد کل صادرات غیر نفتی ما 15 میلیارد دلار و کل واردات هم 40 میلیارد دلار می شود، یعنی بدون محاسبه درآمدهای بادآورده نفتی، ما 25 میلیارد دلار کسری تراز پرداختها داریم. منهم می دانم که د رحال حاضر با « رونق» بخش نفت مشکلی نخواهیم داشت، ولی آیا پدرآمرزیده ای می تواند به من بگوید که اگر دلارهای نفتی نباشد یا کم باشد، چه باید بکنیم؟
- به وضوح روشن است که به ازای هر تن کالائی که وارد می کنیم باید دو تن کالا صادر کنیم. سئوال من این است چرا؟ آیا هیچ برنامه ای برای افزودن ارزش کالای غیر نفتی صادراتی داریم یا خیر؟
و اما، داشتم درسایت گمرک ایران دنبال آمارهای دیگر می گشتم. دیدم که سازمان گمرک در گزارشی کل صادرات غیر نفتی را برای سه ماه اول امسال فقط 1.75 میلیارد دلار و کل واردات را هم برای همان دوره 8.8 میلیارد ذکر کرده است. اگربا این ارقام اندکی مزاح کنم، در 5 ماه بعدش صادرات نفتی ایران تقریبا 6 برابرافزایش یافته است در حالی که نرخ افزایش واردت فقط 3 برابر بوده است! نکته دیگر، اگر همین روال برای بقیه سال ادامه می یافت ، کل صادرات غیر نفتی ایران 7 میلیارددلار و کل واردات ما هم اندکی بیشتر از 35 میلیارد دلار می شد. سئوال اول، آیا دلیل خاصی هست که توضیح بدهد چرا این روند ادامه نیافت و نرخ افزایش صادرات غیر نفتی و واردات به ایران شدت گرفت. بهرحال در این جا هم- میزان کسری احتمالی ما 28 میلیارد دلار خواهد بود. نکته جالب این که صادرات غیر نفتی با وجود افزایش 48 درصدی به نسبت سال قبل، به نسبت برنامه 25 درصد کسری داشت در حالی که واردات واقعی نزدیک به 10 درصد از برنامه پیشی گرفته است! با این همه اگرکل ارزش تولید شده برای یک کارگر را درسال معادل 8000 دلار بگیریم- که می شود ماهانه ای اندکی بیشتر از 600 هزار تومان- کسری تراز پرداخت های 25 میلیارددلاری ما، یعنی 3125000 فرصت شغلی که اگرچه می توانند ایجاد بشوند ولی نمی شوند. به ازای محصولات وخدماتی که اگرچه درایران مصرف می شوند ولی در جای دیگری تولید می شوند.
من نمی دانم چرا برای جانشینی بعضی از اقلام وارداتی کاری نمی کنیم؟
- اگر همین روند برای بقیه سال ادامه یابد کل صادرات غیر نفتی ما 15 میلیارد دلار و کل واردات هم 40 میلیارد دلار می شود، یعنی بدون محاسبه درآمدهای بادآورده نفتی، ما 25 میلیارد دلار کسری تراز پرداختها داریم. منهم می دانم که د رحال حاضر با « رونق» بخش نفت مشکلی نخواهیم داشت، ولی آیا پدرآمرزیده ای می تواند به من بگوید که اگر دلارهای نفتی نباشد یا کم باشد، چه باید بکنیم؟
- به وضوح روشن است که به ازای هر تن کالائی که وارد می کنیم باید دو تن کالا صادر کنیم. سئوال من این است چرا؟ آیا هیچ برنامه ای برای افزودن ارزش کالای غیر نفتی صادراتی داریم یا خیر؟
و اما، داشتم درسایت گمرک ایران دنبال آمارهای دیگر می گشتم. دیدم که سازمان گمرک در گزارشی کل صادرات غیر نفتی را برای سه ماه اول امسال فقط 1.75 میلیارد دلار و کل واردات را هم برای همان دوره 8.8 میلیارد ذکر کرده است. اگربا این ارقام اندکی مزاح کنم، در 5 ماه بعدش صادرات نفتی ایران تقریبا 6 برابرافزایش یافته است در حالی که نرخ افزایش واردت فقط 3 برابر بوده است! نکته دیگر، اگر همین روال برای بقیه سال ادامه می یافت ، کل صادرات غیر نفتی ایران 7 میلیارددلار و کل واردات ما هم اندکی بیشتر از 35 میلیارد دلار می شد. سئوال اول، آیا دلیل خاصی هست که توضیح بدهد چرا این روند ادامه نیافت و نرخ افزایش صادرات غیر نفتی و واردات به ایران شدت گرفت. بهرحال در این جا هم- میزان کسری احتمالی ما 28 میلیارد دلار خواهد بود. نکته جالب این که صادرات غیر نفتی با وجود افزایش 48 درصدی به نسبت سال قبل، به نسبت برنامه 25 درصد کسری داشت در حالی که واردات واقعی نزدیک به 10 درصد از برنامه پیشی گرفته است! با این همه اگرکل ارزش تولید شده برای یک کارگر را درسال معادل 8000 دلار بگیریم- که می شود ماهانه ای اندکی بیشتر از 600 هزار تومان- کسری تراز پرداخت های 25 میلیارددلاری ما، یعنی 3125000 فرصت شغلی که اگرچه می توانند ایجاد بشوند ولی نمی شوند. به ازای محصولات وخدماتی که اگرچه درایران مصرف می شوند ولی در جای دیگری تولید می شوند.
من نمی دانم چرا برای جانشینی بعضی از اقلام وارداتی کاری نمی کنیم؟
0 نظر:
ارسال یک نظر