وقتی این نامه را خواندم نمی دانستم باید بخندم یا از غضب گریه کنم! 40 سال است دورازایران زندگی می کنم و چندین سال است که حتی برای چند روز یا هفته هم درایران نبوده ام و آن گونه که از قرائن برمی آید، بعید است به این زودی ها چشمم به جمال ایران روشن بشود. ولی نمی دانم براین کشور چه رفته است. که یک مقام رسمی مملکتی آنهم در نامه ای که به قول خودش به امام زمان می نویسد این قدر گستاخانه و حتی می گویم ناشیانه دروغ می گوید و این همه دروغ می گوید! یادم هست وقتی بچه بودم درآن سالهای خیلی دور، ملای محل مان می گفت، دروغ « گناه کبیره» است! حالا با سی سالگی حکومت اسلامی، این دیگر چه نوع اسلامی است که درآن دروغ گفتن انگار به صورت یک تکلیف شرعی حکومت گران درآمده است!
این هم یک افشاگری درباره بعضی از دروغ های این نامه!
این هم یک افشاگری درباره بعضی از دروغ های این نامه!
یکی دیگر از کسانی که انگار تکلیف شرعی دارد که دروغ بگوید در اینجا مدعی شده است: «اگر اكنون رايگيري مجدد انجام شود از آن 13 ميليون شايد سه الي چهار ميليون بيشتر راي ندهند، بنابراين آينده براي آنها به هيچ عنوان موثر نيست»
آقای بادامچیان اگر خودت به آن چه که می گوئی باور داری اثباتش کاری ندارد. بیائید و نه به زغامت شورای نگهبان- که دیگر مشروعیتی ندارد- بلکه ناظران سازمان ملل متحد انتخاباتی آزاد برگزار کنید تا این « اخلال گران» به واقع رسوا بشوند و معلوم بشود که شما و سرلشگر بسیجی دروغ نمی گوئید! جالب این که آقای سرلشگر اگرچه امام زمان را « مهدی جان» می نامد ولی خودش به عنوان « سرلشگر بسیجی» نامه اش را امضا می کند!
آقای بادامچیان اگر خودت به آن چه که می گوئی باور داری اثباتش کاری ندارد. بیائید و نه به زغامت شورای نگهبان- که دیگر مشروعیتی ندارد- بلکه ناظران سازمان ملل متحد انتخاباتی آزاد برگزار کنید تا این « اخلال گران» به واقع رسوا بشوند و معلوم بشود که شما و سرلشگر بسیجی دروغ نمی گوئید! جالب این که آقای سرلشگر اگرچه امام زمان را « مهدی جان» می نامد ولی خودش به عنوان « سرلشگر بسیجی» نامه اش را امضا می کند!
0 نظر:
ارسال یک نظر