۱۳۹۴ مرداد ۱۵, پنجشنبه

دوروئی به شیوه اوباما

بریان کلوگلی
بیانیه استقلال  1776 ایالات متحده امریکا از جورج پادشاه بریتانیا بارها اززبان رئوسای جمهور امریکابیان شده است و حتی آقای اوباما هم اخیرا گفت « ما به کرامت انسانی اعتقادداریم که همه برابر به دنیا آمده اند» او هم چنین درسال گذشته دراروپا گفت که « ما به دموکراسی اعتقاد داریم – با انتخاباتی که آزاد و عادلانه است. قوه قضائیه مستقل ووجود احزاب مخالف، جامعه مدنی و اطلاعات سانسور نشده».
بیانیه استقلال یک سند بسیار مهمی است. اگردنیا هم  اصول آن را بپذیرد ما دربهشت زندگی خواهیم کرد. ولی بشر یک موجود ناقصی است و زمین هم اکنون جائی شده است که نسل های متعددی از انسانها اجازه یافتند و حتی تشویق شدند تا درمردابهای متعفنی پرازوحشی های بی اصول و بدخواه زندگی کنند که تنها توضیح  برای رفتار بربرمنشانه شان باورشان به ارزش های مافوق و اسلامی شان است.
درمخالفت با بربریتی که برخود نام« دولت اسلامی» نهاده بخش عمده ای از جهان صف کشیده اندو دراین میان حتی گروهی از کشورهائی هستند که اعمال شان را باباور به یک دنیای روحانی توضیح می دهند.  این مخالفان اصول گرایان دولت اسلامی رژیم های سلطنتی دیکتاتوری خلیج فارس هستند که ثروت حیرت آورشان ازیک تصادف زمین شناسانه به دست می آیدیعنی درزیرزمین شان منابع عظیم نفت و گاز وجود دارد که اگر آنها نبودند دنیا اندکی نامنظم تر می شد.
حاکمان این کشورها در خانواده های حکومتگر به دنیا می آیند که ثروت عظیم و قدرت نامحدودشان نه نتیجه کاروزحمت است و نه حتی نتیجه پیروزی در جنگ. این حاکمان به شهروندان پاسخگونیستند ولی ادعا می شود که به شکل و شیوه هائی به همان قدرت مافوق روحانی که درواقع توجیه گرهمه خشونت های فاشیست های اسلامی است پاسخ خواهند داد. امیرها، شاهان، و سلطان های دنیای عرب مذهب را یک وسیله می بینند- درواقع یک اسلحه- که با آن تضمین می کنند که زیردستان هم چنان فرمان بردارباقی بمانند.
هیچ امکانی وجود ندارد که مردم در این سرزمین ها ازچیزی نزدیک به آزادی هائی که مردم در ایالات متحده امریکا دارند برخوردار بشوند- همان که بنا بر بیانیه استقلال « هرگاه یک شکل حکومتی درپیوند با آزادی مردم مخرب بشود این حق مردم است که آن حکومت را تغییرداده و ازبین ببرند و دولت تازه ای ایجاد نمایند».
ولی واشنگتن از تغییرحکومت های مطلقه خلیج فارس که حق و حقوق سرف هایش را انکار می کند حمایت نمی کند.
وزارت امورخارجه امریکا درباره عربستان سعودی می نویسد« شهروندان حق و وسیله حقوقی برای تغییر حکومت ندارند» درحالی که « محدودیت های شدیدی برسرراه حقوق بشر- یعنی آزادی بیان، آزادی اجتماعات، تحرک و مذهب و حق و حقوق مساوی برای زنان وجود دارد». این به دشواری قابل تصور است که در سال 2015 » زنان سعودی که زیر 45 سال سن دارند نمی توانند بدون یک مرد همراه به سفرخارج از کشور بروند» و اجازه ندارند درکشور خویش رانندگی کنند. وزارت امورخارجه امریکا دربررسی حقوق بشر در عربستان سعودی می نویسد « شاه نشین عربستان سعودی یک حکومت سلطنتی دارد که درصدر آن شاه قراردارد که هم رئیس دولت است و هم رئیس حکومت. دولت مشروعیت خود را از تفسیرش از شرعیات و قانون پایه 1992 می گیردکه مشخص کرده است که شاه باید از بازماندگان موسس عربستان سعودی باشد» . درعربستان سعودی هرمذهب دیگری غیر از اسلام ممنوع است  و درنتیجه نه یک کلیسای مسیحی وجود دارد و نه یک کنیسای کلیمی یا عبادتگاه بودائی یا هیچ عبادتگاه غیر اسلامی دیگر در سرتاسر کشور وجود ندارد.
رئیس جمهور اوباما در 15ژانویه 2015 اعلام کرد که « تبلیغ و تشویق آزادی باورهای مذهبی همیشه یک هدف کلیدی سیاست خارجی دولت من بوده است»  ولی او دررسیدن به این هدف قابل احترام خیلی دست چین شده عمل می کند. وزارت امورخارجه دولت خودش نوشته است « آزادی مذهب نه در قوانین عربستان سعودی وجود دارد و نه از آن حمایت می شود». ده روز پس از این بیانیه اوباما برای یک بازدید رسمی به هندوستان رفته بود که خبررسید پادشاه عربستان سعودی پادشاه عبدالله درگذشت. آقای اوباما سفرش به هند را ناتمام گذاشته و سریعا به ریاض رفت و با احترام و محبت مورد استقبال شاه انتخاب نشده ولی تازه قرار گرفت که با رئیس جمهور بطور دموکراتیک انتخاب شده « جلسه ای یک ساعته برگزار کرده و درباره موضوعات متعددی بحث کردند از جمله مبارزه با دولت اسلامی». « موضوعات متعدد» مورد بحث شامل « آزادی مذهب» نبود که نه از سوی بربرهای دولت اسلامی حمایت می شود و نه از سوی متحد امریکا در منطقه- عربستان سعودی که حکومت اش به گفته وزارت امورخارجه « از شکنجه و دیگر ابزارهای سرکوب استفاده می کند».
عربستان سعودی و دولت اسلامی هردو قوانین اسلامی را اساسی می دانند و هردو درملاعام گردن می زنند. وزارت امورخارجه می نویسد که در عربستان سعودی« درطول سال تعدادی از افراد به اتهام جادوگری اعدام شده اند». هردو برای مجازات مردم دستهای شان را قطع می کنند.
درنوامبر سال گذشته گاردین از قول سفیر امریکا دربیروت گزارش کرد که او به شدت نگران « فلج شدن نهادهای سیاسی» درلبنان است و خواستار برگزاری انتخابات شد که باید دراسرع وقت صورت بگیرد. وبلاگ نویسی که خود را « عرب خشمگین» می نامد کامنت داد که « من می خواهم از سفیر امریکادرعربستان سعودی خواهش کنم خواستار انتخابات دراسرع وقت در عربستان سعودی بشود». البته واشنگتن به این کامنت جوابی نداشت بدهد ( فقط اگراین عرب خشمگین در عربستان سعودی بود احتمالابه او هزار ضربه شلاق می زدند). همین روایت است در باره برخورد دستچین شده اوباما به مقوله همجنسگرائی و مسایل مربوط به ترانسجندر.
یک سال پیش آقای اوباما اعلام کرد « ما به کرامت انسانی اعتقادداریم که همه برابر به دنیا آمده اند» که البته یک اصل بسیار محترمانه ای است. ووقتی که دربرنامه تونایت شاو  مصاحبه می کرد درباره روسیه گفت « من خیلی روشن حرفهایم را زده ام وقتی شما براساس نژاد، مذهب، جنسیت، تمایلات جنسی تبعیض قائل می شوید شما اساسی ترین اصلی که باید درهمه کشورها مورد احترام باشد را زیر پا گذاشته اید. من نمی توانم کشورهائی را تحمل کنم که با همجنسگراها و  افرادترنسجندرطوری رفتار می کنند که باعث آزارآنها شده و به حالشان مضر است».
ولی به نظر می رسد تحمل آقای اوباما در باره عربستان سعودی حد ومرزی ندارد کشوری که به گفته وزارت امورخارجه حکومت خودش « براساس قوانین شریعت   روابط توافق شده جنسی بین دو هم جنس بسته به جدی بودن آن مجازات شلاق تا اعدام دارد». برای مثال دادگاه جنائی مدینه یک مرد 24 ساله را به سه سال زندان و 450 ضربه شلاق محکوم کردچون با استفاده ازتوئیترکوشیده بود با مردان دیگر روابط جنسی برقرارکند. آقای اوباما برای انتقاد از عربستان سعودی در برنامه تونایت شاو شرکت نکرد تا بگوید« تبعیض براساس تمایلات جنسی.....» یا از پادشاه سلمان بخواهد که « انتخابات آزاد و عادلانه برگزارکند».
برای این شیوه رفتار ما یک عبارت ویژه ای داریم. بدون تعارف و به سادگی آقای اوباما آدم دوروئی است.


0 نظر: