دوستانی که به نیاک سر می زدند تا کنون بارها خوانده اند که من دراین صفحات نوشته ام « خیلی از ضوابط و معیارهای دنیای مدرن به ما نمی خورد و به ما نیامده است؟». البته گاه از بابت نوشتن وگفتن چنین حرفی دشنام هم شنیده ام که فدای سرتان.
حالا نگاه کنید به تازه ترین تصمیم مجلس، اسمش را گذاشته اند « منطقی کردن سود تسهیلات بانکی» و از جمله تصمیم گرفته اند که «در ماده واحده طرح كاهش سود تسهيلات بانكى دولت را ملزم كرديم تا هر شش ماه يك بار حداقل يك درصد از سود بانكى خود را كم كند تا در پايان اجراى برنامه چهارم توسعه سود بانكى تك رقمى شود.»
در این انگلیس آباد شده ای که من زندگی می کنم تا آنجا که من می دانم دولت در باره نرخ تورم هدف می گذارد و بعد آن را به بانک مرکزی اعلام می کند. وظیفه بانک مرکزی هم اجرای سیاست های پولی- بهرشکلی که می پسندد- برای رسیدن به آن میزان تورم است. این که نرخ بالا می رود یا پائین به دولت و پارلمان ربطی ندارد. بانک مرکزی یک کمیته پولی دارد که ماهی یک بار جلسه دارد و تصمیم می گیرد که با نرخ بهره چه کند! البته در همه کشورهائی که بانک مرکزی از دولت «مستقل» باشد این گونه عمل می کنند.
ولی درایران عزیز که باز تکرار می کنم هیچی مان به این دنیا نرفته است، ما ظاهرا به نرخ تورم کار نداریم بلکه می خواهیم نرخ بهره تک رقمی بشود ولازم است هر 6 ماه یک بار- مستقل از این که در اقتصاد ایران چه می گذرد، از نرخ حداقل یک درصد کاسته شود. خوب من می گویم که اگر این کار به این صورت شدنی است، چرا فقط یک درصد! اگر 2 درصد کم بکنید که نرخ بهره زودتر « تک رقمی» می شود! مجسم کنید اگر بخواهید هر 6 ماه 3 درصد کم بکنید... اصلا« محشر» می شود!
لاالله الا الله! عجب گیری افتاده ایم!
و اما پی آمد هائی این تصمیم:
- اگر نرخ تورم تغییر نکند وحتی بالا برود ولی نرخ بهره را کم کنند، بانکداری رسمی مملکت می خوابد و دوردور « عبدالله شرخر» ها می شود که در حاشیه و دربازارهای غیر رسمی نقش بازارهای رسمی را ایفا خواهند کرد.
- کسانی که پول دارند ولی می بینند که قدرت خرید پولشان بطور دائم سقوط می کند( وقتی نرخ بهره از نرخ تورم کمتر باشد)، طبیعتا، دست روی دست نمی گذارند. پول های شان را از بانک ها در می آورند و می اندازند به مستغلات و زمین و طلا. به خودی خود رونق این معاملات « ایرادی» نداردولی در این وضعیت با تورم افسار گسیخته در قیمت زمین ومستغلات روبرو خواهیم شد. آنهائی هم که پول ندارند که در این حوزه ها « بکار» بیندازند، می توانند در « چادر» زندگی کنند یا به « دولت دموکراتیک افغانستان» پناه ببرند!
- اگر این طوری بشود، به گمان من، فرارسرمایه از کشور تشویق و ترغیب می شود یعنی ریال داران می کوشند که پول خود را به ارزهای دیگر در آورده و احتمالا از مملکت خارج کنند. اگرچنین کنند، نرخ این ارزها به ریال بالا می رود و با رشد خطرناک واردات، به احتمال زیاد، این پدیده به صورت « تورم وارداتی» در می آید. یعنی قیمت این محصولات وارداتی به ریال بیشتر می شود. اگر « کاهش اجباری» نرخ بهره را درهم نظر داشته باشید، من فکر می کنم که این مجموعه این فرایند فروپاشی و سقوط را تشدید خواهد کرد.
- وقتی بازار رسمی پول لطمه بخورد، درایران عزیز، حضراتی که صاحب نفوذند با توطئه و هزار کوفت و زهر ومار دیگر از بازارهای رسمی به نرخ های پائین وام می گیرند و در بازارهای غیر رسمی همان پولها را به نرخ های خیلی بالاتر، وام می دهند. یعنی شیوه ای ایجاد می شود برای « رانت خواری» و « باج ستانی» کسانی که در نظام کنونی ایران صاحب قدرت ونفوذاند.
- این ها را گفتم پس این را هم بگویم که خواهش می کنم دوستان به حامد، پویان، روزبه ، علی «نزدیک» نشوند! بازدید کنندگان « نیاک» می دانند که من بااین شیوه اداره امور چندان موافق نیستم- تصمیم گرفته اید مملکت را با خصوصی سازی و آزادسازی اداره کنید، حداقل شیوه اداره کردنش را درست یاد بگیرید و دراین مملکت آباد شده ما اجرا کنید.
حالا نگاه کنید به تازه ترین تصمیم مجلس، اسمش را گذاشته اند « منطقی کردن سود تسهیلات بانکی» و از جمله تصمیم گرفته اند که «در ماده واحده طرح كاهش سود تسهيلات بانكى دولت را ملزم كرديم تا هر شش ماه يك بار حداقل يك درصد از سود بانكى خود را كم كند تا در پايان اجراى برنامه چهارم توسعه سود بانكى تك رقمى شود.»
در این انگلیس آباد شده ای که من زندگی می کنم تا آنجا که من می دانم دولت در باره نرخ تورم هدف می گذارد و بعد آن را به بانک مرکزی اعلام می کند. وظیفه بانک مرکزی هم اجرای سیاست های پولی- بهرشکلی که می پسندد- برای رسیدن به آن میزان تورم است. این که نرخ بالا می رود یا پائین به دولت و پارلمان ربطی ندارد. بانک مرکزی یک کمیته پولی دارد که ماهی یک بار جلسه دارد و تصمیم می گیرد که با نرخ بهره چه کند! البته در همه کشورهائی که بانک مرکزی از دولت «مستقل» باشد این گونه عمل می کنند.
ولی درایران عزیز که باز تکرار می کنم هیچی مان به این دنیا نرفته است، ما ظاهرا به نرخ تورم کار نداریم بلکه می خواهیم نرخ بهره تک رقمی بشود ولازم است هر 6 ماه یک بار- مستقل از این که در اقتصاد ایران چه می گذرد، از نرخ حداقل یک درصد کاسته شود. خوب من می گویم که اگر این کار به این صورت شدنی است، چرا فقط یک درصد! اگر 2 درصد کم بکنید که نرخ بهره زودتر « تک رقمی» می شود! مجسم کنید اگر بخواهید هر 6 ماه 3 درصد کم بکنید... اصلا« محشر» می شود!
لاالله الا الله! عجب گیری افتاده ایم!
و اما پی آمد هائی این تصمیم:
- اگر نرخ تورم تغییر نکند وحتی بالا برود ولی نرخ بهره را کم کنند، بانکداری رسمی مملکت می خوابد و دوردور « عبدالله شرخر» ها می شود که در حاشیه و دربازارهای غیر رسمی نقش بازارهای رسمی را ایفا خواهند کرد.
- کسانی که پول دارند ولی می بینند که قدرت خرید پولشان بطور دائم سقوط می کند( وقتی نرخ بهره از نرخ تورم کمتر باشد)، طبیعتا، دست روی دست نمی گذارند. پول های شان را از بانک ها در می آورند و می اندازند به مستغلات و زمین و طلا. به خودی خود رونق این معاملات « ایرادی» نداردولی در این وضعیت با تورم افسار گسیخته در قیمت زمین ومستغلات روبرو خواهیم شد. آنهائی هم که پول ندارند که در این حوزه ها « بکار» بیندازند، می توانند در « چادر» زندگی کنند یا به « دولت دموکراتیک افغانستان» پناه ببرند!
- اگر این طوری بشود، به گمان من، فرارسرمایه از کشور تشویق و ترغیب می شود یعنی ریال داران می کوشند که پول خود را به ارزهای دیگر در آورده و احتمالا از مملکت خارج کنند. اگرچنین کنند، نرخ این ارزها به ریال بالا می رود و با رشد خطرناک واردات، به احتمال زیاد، این پدیده به صورت « تورم وارداتی» در می آید. یعنی قیمت این محصولات وارداتی به ریال بیشتر می شود. اگر « کاهش اجباری» نرخ بهره را درهم نظر داشته باشید، من فکر می کنم که این مجموعه این فرایند فروپاشی و سقوط را تشدید خواهد کرد.
- وقتی بازار رسمی پول لطمه بخورد، درایران عزیز، حضراتی که صاحب نفوذند با توطئه و هزار کوفت و زهر ومار دیگر از بازارهای رسمی به نرخ های پائین وام می گیرند و در بازارهای غیر رسمی همان پولها را به نرخ های خیلی بالاتر، وام می دهند. یعنی شیوه ای ایجاد می شود برای « رانت خواری» و « باج ستانی» کسانی که در نظام کنونی ایران صاحب قدرت ونفوذاند.
- این ها را گفتم پس این را هم بگویم که خواهش می کنم دوستان به حامد، پویان، روزبه ، علی «نزدیک» نشوند! بازدید کنندگان « نیاک» می دانند که من بااین شیوه اداره امور چندان موافق نیستم- تصمیم گرفته اید مملکت را با خصوصی سازی و آزادسازی اداره کنید، حداقل شیوه اداره کردنش را درست یاد بگیرید و دراین مملکت آباد شده ما اجرا کنید.
با این همه، با تصمیم تازه مجلس صددرصد مخالفم.
حالا مجسم کنید این دوستان چه می کشند!!
0 نظر:
ارسال یک نظر