شما هم حتما خوانده اید که
عربستان سعودی برنامه دارد تا پایان سال 27 میلیارددلار از بازارهای مالی
با صدور اوراق قرضه وام بگیرد[1]. قراربراین
است که درماههای باقی مانده امسال ماهی 20 میلیاردریال سعودی( یعنی 5.3
میلیارددلار) اوراق قرضه صادر شود. علاوه براین خبرداریم که در ماه ژوئیه هم دولت
4میلیارددلار ازبازارهای داخلی خود قرض گرفته است. گفته می شود که علت اصلی آن است
که بهای نفت دربازارهای جهانی سقوط کرده است و دولت سعودی نمی تواند با قیمت های
کنونی بودجه خود را به توازن برساند.
و اما به گمان من مسئله ازاین اندکی پیچیده تر است. اگر چه
منکر نقش سقوط قیمت نفت نیستم ولی در کنار آن چند عامل دیگر هم هست.
فهرست وار سعی می کنم تصویری کلی به دست بدهم.
-
دربازارهای نفت عربستان با امریکا- به ویژه با تولید کنندگان نفت شل در رقابت
است و می کوشد با پائین نگاه داشتن بهای نفت درواقع شرایط را برای ورشکستگی تولید
کنندگان امریکائی مهیانماید. امید این است که اگر این گونه بشود بهای نفت مجددا رو
به افزایش خواهد گذاشت و عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت جهان از
این افزایش قیمت بهره مند خواهد شد.
-
اگرچه افزایش عرضه نفت- با توجه به افزایش تولید نفت درامریکا- واقعیت دارد
ولی از آن مهم تر به گمان من وضعیت بحرانی اقتصاد جهانی است که احتمالا باعث کاهش
تقاضا برای نفت شده است. به عنوان مثال نرخ رشد اقتصادی چین در حال حاضر تقریبا
نصف رشدی است که چین درگذشته ای نه چندان دورداشت. اوضاع اقتصادی منطقه یورو که هم
چنان متزلزل است و همین روایت است درباره شماری از اقتصادهای دیگر به ویژه در میان
کشورهای نوظهور. با این حساب من بعید می دانم که بازار نفت به شرایطی که یکی دوسال
پیش داشت برگردد.
-
عربستان به عنوان یک « جوجه امپریالیسم[2]» منطقه ای
به ویژه در رقابت با یک « جوجه امپریالیسم» دیگر- ایران بربودجه نظامی اش افزوده
است و درشرایطی که درآمدهای نفتی سیر نزولی دارد افزایش هزینه های نظامی تنها می
تواند به صورت کسری بودجه در بیاید. برآورد شده است که درسال مالی کنونی میزان
کسری بودجه عربستان برابر با 20% خواهد بود که رقم بسیار چشمگیری است. بدنیست
اشاره کنم که برای سال 2015 بودجه نظامی ایران 6.3میلیارددلار است درحالی که بودجه
نظامی عربستان سعودی هم 56.7 میلیارددلارمی باشد[3]
-
به خاطر تجاوز نظامی به یمن هزینه های نظامی عربستان سعودی افزایش یافته است.
-
اگرچه برآورد می شود که بیش از 6 میلیون خارجی درعربستان سعودی کار می کنند
ولی درعین حال، درمیان « شهروندان» خودی یکی از مشکلات جدی عربستان نرخ بیکاری به
نسبت بالای مردم است. برای مثال نرخ بیکاری میان جوانان 16-29 ساله 29 درصد است.
سیاست پردازان دولتی براین باورند که اگرپرداخت های رفاهی به این تعداد کثیر
بیکاران صورت نگیرد بعید نیست به صورت یک مشکل اجتماعی دربیاید. از سوی دیگر
دراوایل به اصطلاح « بهارعربی» سیاست پردازان سعودی برای مقابله با سرایت آن به
عربستان به قول معروف سرکیسه را اندکی زیادی شل داده بودند و ناگفته روشن است که
تامین مالی چنین برنامه ای در کشوری که مالیات بردرآمد ندارد و بهای انرژی- بنزین
برای نمونه- احتمالا کمترترین بهای بنزین در جهان است به سادگی عملی نیست.
برآوردشده است که ملک عبدالله درعکس العمل به تحولات کشورهای عربی، هزینه ها را
120 میلیارددلار افزایش داد و پروژه های متعددی درکشورآغاز شد. عبرت آموز این که
وقتی ملک عبدالله درگذشت و ملک سلمان به سلطنت رسید به « میمنت» سلطنت خود دستور
داد به همه کسانی که درعربستان سعودی کار می کنند دوماه پاداش داده شود که هزینه
این برنامه هم 36 میلیارددلار برآورد شده است. البته دردوره ای که بهای یک بشکه
نفت بالای 120 دلاربودتامین مالی این برنامه ها دشواری زیادی نداشت ولی درحال حاضر،
بهای هربشکه نفت کمتر از 50 دلار است و طبیعتا دیگر نمی توان به شکل وصورت گذشته
خاصه خرجی کرد. برآوردشده است که اگرعربستان سعودی قراراست کسری بودجه نداشته
باشد، بهای نفت باید بشکه ای 106 دلارباشد که البته این چنین نیست. مشکل عربستان
سعودی این است که برای رقابت باامریکا- دربازارهای نفت- باید مدافع نفت ارزان باشد
در حالی که برای توازن حسابهای خود باید بهای نفت حداقل دوبرابر بشود. خود سعودی
ها هم می دانند که افزایش بهای نفت مشوق افزایش تولید نفت درامریکا می شود و
درمیان مدت و دردرازمدت احتمالا به نفع عربستان سعودی نیست. درعین حال نفت ارزان
هم به نوبه مشکلات خاص خودش را برای اقتصاد عربستان ایجاد خواهد کرد. با این همه
بدون تردید برای مدتی – که البته به دقت قابل اندازه گیری نیست- می تواند به این وضعیت ادامه بدهد.
چون درعین حال می دانیم که میزان ذخیره ارزی عربستان بیش از 700 میلیارددلار است.
البته میزانش درگذشته به مراتب بیشتر بود ولی در یکی دوسال اخیردولت مجبور شد کسری
بودجه را ازاین منبع تامین مالی کند. برای نمونه درسال گذشته میزان ذخیره 65
میلیارددلار کاهش یافت.
این که آینده چه خواهد شد مشخص نیست. یا حداقل این که من از
آن بی خبرم. ولی منطقه خاورمیانه بعید نیست آبستن حوادثی باشد که فعلا قابل تصور
هم نیستند.
4 نظر:
استاد با عرض سلام
در مورد مقالات اخیر شما که در مجله هفته هم منتشر شده اند سوالات زیادی طرح شده
با سلام
آقای دکتر سیف من از دانشجویان دکتری دانشگاه تهران هستم و رساله ام درباره تغییرات حقوق و نظام قضایی در ایران نیمه اول قرن بیست هست. می خواستم از شما در مورد منابع در برخی زمینه ها مشورت بگیرم. آیا براتون امکانش هست بهتون ایمیل بزنم؟
و ایا ایمیلتون همینه: I.Seyf@hotmail.co.uk
با تشکر
آقای رمضانی با سلام آدرس ایمیل من درست است ولی در باره موضوع پژوهش شما من اطلاع خاصی ندارم که خود شما نداشته باشید. توجه دارید که من از سال 1348 درایران نبوده ام درنتیجه نمی دانم چه کتابها یا اسنادی دراین باره درایران منتشر شده اند. با این وصف اگر هم چنان فکر می کنید که ممکن است من بتوانم کمک بکنم در خدمت شما هستم.
ایرج
آقای دکتر ممنون که قبول کردید باهاتون مکاتبه کنم.
من براتون با جیمیل ایمیل فرستادم با عنوان «درخواست راهنمایی درباب تحولات حقوقی دوره مشروطه».
ارسال یک نظر