۱۳۸۴ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

باز هم در باره تناقضات طرح آقای کروبی


آقای کروبی دراعتراض به کسانی که بر طرح ایشان نقد نوشته اند مطالب تازه ای را مطرح کرده است که لازم است به آنها توجه شود . چون نه فقط این توضیحات، طرح را قابل اجرا نمی کند بلکه نشان از مسایل دیگری دارد که ضروری است به آنها توجه شود.
آقای کروبی منتقدین را به « بيان آمار و ارقام ساختگى» متهم می کند که نمی دانم تا چه پایه صحت دارد. من در یادداشت پیشین خویش، به دونکته اشاره کرده بودم که با توضیحات آقای کروبی از آنها رفع ابهام نشده است.
گفته بودم که این طرح، به نظرمن، استفاده غیر معقول از دلارهای نفتی است.
محاسبات من در آن نوشته قبلی، براساس آمارهای رسمی دولتی و حتی ارقام آمده در مصاحبه خودایشان بود. الان هم مشاهده می کنم که ایشان ارقام دیگری ارایه داده اند.
نکته دوم هم این بود که ما الان بیش از 80 سال است که برسرتقسیم دلارهای نفتی با یک دیگر دعوا داریم. معقول تر آن است که دولتی که در یک انتخابات آزاد به قدرت می رسد، این دلارهای نفتی را برای افزودن بر توان تولیدی در اقتصاد ایران هزینه کند تا جویندگان کار، کارداشته و اقتصاد ما از این حالتی که از سرتاپایش بوی گند نفت می رسد خلاص شود. البته با تجربه انتخابات مجلس هفتم که خود آقای کروبی هم می پذیرد، با ساختار سیاسی کنونی انتخابات آزاد در ایران غیر ممکن است. پس دو نقطه می رویم سر سطر:
من گفته بودم از برنامه آقای کروبی بوی نفت می آید. آقای کروبی می گوید که « قيمت نفت در سال گذشته به پنجاه دلار رسيد و درآمدهاى نفتى نسبت به سه سال پيش دو برابر شده است و از هركس كه داعيه اداره كشور در چهار سال آينده را دارد انتظار دارند بگويد كه براى اين مازاد درآمد چه نقشه اى كشيده است.»
من هم با ایشان موافقم. ولی این درآمد، درآمدی است که به واقع به قول انگلیسی ها، نشانه فروش طلاو نقره های خانوادگی است و به اعتقاد من نباید در وجه عمده صرف تامین مالی هزینه های جاری بشود. چون هرچه که بازار نفت این روزها باشد و یا صندوق بین المللی پول یا دیگران بگویند، تردیدی نیست که دیر یا زود نفت ایران به اتمام می رسد. باید از این منابع ارزی- تا آن زمان که هست- برای ایجاد اقتصادی بدون نفت و یه اصطلاح یک بدیل غیرنفتی استفاده کرد. من که در طرح ایشان، چنین چیزی ندیده ام.
آقای کروبی منتقدین را متهم می کند که « واقعيت آشكار بالارفتن قيمت نفت و رشد درآمدهاى ارزى را ناديده گرفته»و امیدوارند مردم را به این خیال بیندازند که کروبی برای جلب رای مردم دست به این کارها می زند. ممکن است این ایراد ایشان به رقبای انتخاباتی ایشان وارد باشد ولی راقم این سطور متاسفانه هیچ گاه در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده است و خیال هم ندارد – تا زمانی که انتخابات بدون دخالت انجام نگیرد- در هیچ انتخاباتی شرکت کند و اگر چیزی در این راستا نوشته است از سر دلسوزی است نه هیچ چیز دیگر. آقای کروبی در این توضحیات حرف اصلی اش این است که درآمد نفتی بیشتر از آن چیزی است که منتقدین می گویند، خوب باشد. بحث بر سر میزان آن نیست بلکه من یکی حداقل، ایرادم به شیوه خرج کردن آن است. نمی دانم اشاره شان به یادداشت من است یا کس دیگر ولی می گویند:
« درآمد ساليانه نفتى را بيست يا حداكثر سى ميليارد دلار حساب مى كنند و مخارج طرح پيشنهادى ما را هم سالى سى يا سى وپنج ميليارد دلار به حساب مى آورند و نتيجه مى گيرند كه اگر همه درآمد ارزى دولت را خرج اين طرح كنيم باز هم كم مى آوريم. در حالى كه اولاً درآمدهاى نفتى در سال جارى بيش از چهل ميليارد دلار تخمين زده مى شود ثانياً مخارج طرح پيشنهادى ما ساليانه بيش از بيست ميليارد دلار نيست و ثالثاً چنان كه در مصاحبه قبلى گفته ام منبع تامين سه چهارم از نقدينگى لازم براى اجراى اين طرح اصلاً درآمدهاى نفتى نيست!»
در همین ارقامی که آقای کروبی به دست می دهد چند نکته باریکتر از مو هست که باید توجه شما را به آن جلب کنم.
در جای دیگری در همین توضیحات، آقای کروبی هزینه ریالی این طرح را 28000 میلیارد تومان به دست می دهد و معادل دلاری اش را در بالا، 20 میلیارد دلار می داند.
خوب اگر این گونه است که آقای کروبی یا می داند و یا برنامه دارد که ریال مظلوم ایران را بی ارزش تر کرده و به 1400 تومان برساند. برای این که 28000 میلیارد تومان معادل 20 میلیارد دلار باشد دلار باید 1400 تومان باشد. و اگر این رقم را با بهای دلار در بازار امروز تهران مقایسه کنید این به این معناست که دلار باید 57.5درصد دیگر افزایش ارزش پیدا کند یا ریال بی ارزش تر بشود.
به ظاهر حرفی نیست. نمی دانم واردات به ایران در آن موقع چقدر خواهد بود ولی اگر ارقام قطعی سال گذشته را در نظر بگیریم می دانیم که در 6 ماه پایانی سال 1383، بیش از 20 میلیارددلار کالا به ایران وارد شده است. که اگر همین میزان را برای شش ماه اول هم در نظر بگیریم کل واردات به ایران حدودا 40 میلیارد دلار خواهد شد.
فرض کنیم که واردات از این بیشتر نمی شود- که با اخباری که از ایران می رسد فرض درستی نیست- در آن صورت، اگر دلار هم 57 درصد با کاهش ارزش روبرو شود، نتیجه این می شود که باید نزدیک به 20500 میلیارد نقدینه بیشتر- فقط برای تامین مالی – به اقتصاد تزریق شود.( به جای 35560 میلیارد تومان، به 56000 میلیارد تومان نیاز خواهیم داشت.)
این قطعه را از توضیحات آقای کروبی بخوانید:
«در پايان سال هشتادوشش بيست و هشت هزار ميليارد تومان پول مورد نياز (به شرط ثابت ماندن قيمت جهانى دلار) معادل بيست ميليارد دلار خواهد بود.۲- درآمد ارزى كشور براى امسال بيش از چهل ميليارد دلار و در سال هشتاد و هفت حدود پنجاه ميليارد دلار تخمين زده مى شود و اگر قيمت نفت بالاتر برود مازاد درآمد از اين هم بيشتر خواهد بود (پيش بينى صندوق بين المللى پول هشتاد دلار براى هر بشكه است و حتى احتمال قيمت صد و بيست دلارى براى هر بشكه در نظر گرفته شده است) يعنى در سال اول اجراى اين طرح صرف نظر از بيست ميليارد دلارى كه براى بودجه لازم داريم و برنامه هاى جارى و عمرانى را با آن اجرا مى كنيم بيش از بيست ميليارد دلار مازاد درآمد ارزى خواهيم داشت.»
تا همین جا، در همان سطر اول، لازم است که ارزش دلار 57 درصد بیشتر بشود. در قسمت بعدی، روشن نیست که اگر مازاد ارزی داریم:
- چرا بدهی های خارجی را نمی پردازیم که به ازای شان بهره نپردازیم؟ اگرچه از جزئیات خبر نداریم ولی می دانیم که « استمهال» بدهی ها که در چند مورد صورت گرفته است، اغلب با پذیرش نرخ بهره بالاتر همراه بوده است.
- و اگر چیزی در ته دیگ صندوق ارزی یا حسابهای خزانه می ماند، چرا آن را به زخم سرمایه گذاری نمی زنیم که هم یک منبع پایدار درآمدی ایجاد کنیم و هم برای این بالغین- حداقل بخش هائی از آن- اشتغال مولد ایجاد کنیم تا لازم نباشد که یک نوجوان 18 ساله ایرانی از همان ابتدای امر، با این فرهنگ وابستگی به دولت به جوانی برسد. سوء تعبیر نشود من همیشه گفته ام که به گمان من، دولت های ما در برخورد به نسل جوان ایران پاک به بیراهه رفته و اغلب به غلط از « مشکل» جوانان سخن می گویند در حالی که اگر به نیازهای به حق این جوانان پاسخ شایسته داده شود و همین جوانان در کار و زندگی روزمره خویش با این همه محدودیت های مسخره روبرو نباشند، همین جوانان منبع لایزال انرژی و نیک بختی، نه فقط برای خویش بلکه برای کل ایران اند. ولی برنامه آقای کروبی به طور خلاصه این است که در حالی که در عرصه های دیگر کم کاری می کنیم، سرشان را به این 50 هزار تومان ها گرم کنیم که تا آن موقع- به خصوص با کاهش ارزش ریال که در محاسبات آقای کروبی هم وارد شده است- مبلغ قابل توجهی نخواهد بود که تاثیر قابل توجهی در زندگی شان داشته باشد. با این نرخ جدید، میزان اش می شود 35 دلار در ماه یعنی اندکی بیشتر از یک دلار در روز. و این آقای کروبی بدون کوشش برای بیشتر کردن توان تولیدی و ایجاد اشتغال مولد در ایران، زندگی در گدائی است که شایسته این جوانان نیست.
بلافاصلا آقای کروبی، میزان ارز مورد نیاز را کاهش می دهد و از رقم 5 تا 7 میلیارد دلار سخن می گوید که دلیل اش برای من روشن نیست. البته، منبع اش را هم به دست می دهد که با اوراق کردن ماشین های قراضه قرار است در مصرف بنزین صرفه جوئی های کلانی صورت بگیرد. خوب باشد. من که بخیل نیستم. ولی در یادداشت قبلی هم نوشتم که این طرح، نیز مقدار زیادی نقدینگی به اقتصاد ایران تزریق می کند.
برای خرید ماشین های قراضه، اگر تعدادش را 4 میلیون فرض کنیم، 12000 میلیارد تومان،
اگر این 4 میلیون ماشین قراضه باید نو بشود و به خریداران باید وام های مناسب بانکی داد، که در آن صورت 24000 میلیاردتومان دیگر باید به صورت اعتبار وارد این اقتصاد بشود.تا به همین جا، باید 36000 میلیاردتومان نقدینگی بیشتر تزریق شود. معادل دلاری به قیمت دلار در بازارامروز تهران می شود بیش از 40 میلیارد دلار و با نرخی که مورد استفاده آقای کروبی است، یعنی 1400 تومان، حدودا 26 میلیارددلار خواهد شد. یادآوری کنم که این دو رقم ربطی به آن 50 هزارتومان ها ندارد. این هزینه ها لازم است تا بتوانیم در مصرف بنزین صرفه جوئی کنیم و آن طرح را به اجرا دربیاوریم. آقای کروبی که این همه کارشناسی مشاوران خود را به رخ می کشد توجه نمی کند که برای این هزینه ها هیچ گونه برنامه ریزی نشده است. اگر آن 28000میلیارد تومان قبلی را اضافه کنیم، هزینه این طرح در مجموع تا به همین جا می شود 72 میلیارد دلار به قیمت دلار امروز یا 46 میلیارد دلار به نرخی که آقای کروبی در نظر دارد ( یعنی 1400 تومان)
وقتی به توضیجات آقای کروبی توجه می کنیم مشاهده می کنیم که ظاهرا خوش بینی شان در باره دلارهای نفتی بسیار زیاد است. چون اگرچه منبع درآمدی به دست نمی دهند ولی برای دولت خودشان میزان بسیار بیشتری خرج تراشیده اند. مشاهده کیند این هم گفته خود ایشان:
« اوراق كردن ماشين هاى خارج از رده، گازسوز كردن تاكسى ها و كرايه ها، به نتيجه رساندن سريع خطوط جديد مترو، گسترش و مدرن كردن اتوبوسرانى شهرى»
به اوراق کردن ماشین های قراضه اشاره کردم ولی گازسوز کردن تاکسی ها و کرایه ها و دیگر اقدامات برای صرفه جوئی بنزین، هرکدام خرج دارند ولی روشن نیست از کجا بایدتامین مالی بشود؟ البته آقای کروبی به مردم مژده دیگری هم می دهد: « و تغيير قيمت بنزين براى جلوگيرى از اسراف و قاچاق». اگرچه روشن نیست که قیمت ها به چه میزان باید افزایش یابند ولی در این توضیحات آقای کروبی آدم می تواند سرنخ هائی پیدا کند.

آقای کروبی می گوید، « در حدود ده ميليون ليتر از اين واردات از طريق قاچاق به كشورهاى همسايه مى رود كه قيمت بنزين در آنها بين سه تا ده برابر ايران است»
پس اگر قیمت باید برای جلوگیری از قاچاق بنزین افزایش یابد، آن چه که در یادداشت پیشین نوشتم، یعنی ده برابر شدن قیمت، اگرچه به حدس وگمان بود ولی اکنون از سوی آقای کروبی هم تائید می شود. یعنی قیمت بنزین باید ده برابر بشود. حرفهای قبلی ام را تکرار نمی کنم ولی تنها در ایران است که می توان برای کمک به مردم به آنها 600 هزارتومان در سال داد و بعد، وادارشان کرد سالی دو برابر این مبلغ را برای بنزین مصرفی خویش بپردازند. البته توجه دارید که کاهش ارزش ریال به میزان 57 درصد هم بدون پیامدهای دردناک برای این بخش جمیعت نیست. البته آقای کروبی مژده های دیگری هم می دهد.« بر صاحب نظران پوشيده نيست كه پرداخت مستمرى ماهيانه پنجاه هزار تومانى به همه بزرگسالان چه تغييراتى در ساختار بودجه مى دهد و چه امكاناتى براى حذف يا كاهش بسيارى از رديف ها فراهم خواهد كرد.» و بعد اشاره می کنند به « شرح وظايف كميته امداد و سازمان بهزيستى» یعنی، وقتی این 50 هزار تومان را دادیم می توانیم از این هزینه ها کم بکنیم!
بودجه دولت در 1387 قرار است به « بودجه سال هشتادوهفت با رشد معمول بيش از دويست و سى هزار ميليارد تومان خواهد بود صرفه جويى سه درصدى در آن به هفت هزار ميليارد تومان بالغ خواهد شد»
البته در کنار این صرفه جوئی ها که اتفاقا خیلی هم خوب است آقای کروبی هم چنان بر مخارج می افزاید و معلوم نیست با این همه افزایشی که برنامه ریزی کرده است چگونه این صرفه جوئی ها عملی خواهد شد. برنامه دیگر ایشان این است که
«برقرارى يك نظام كارآمد بيمه همگانى بهداشت و درمان كه همين قدر ساده و عملى و فراگير است و به خواست خدا به موقع اعلام خواهد شد». من نمی دانم هزینه اجرای این طرح برای مملکتی که بیش از 70 میلیون جمعیت دارد به چه میزان است ولی برای این که این طرح جدی گرفته شود باید، منبع درآمدی مشخص شود که نه آقای کروبی آن را مشخص می کند و نه دیگر نامزدهائی که از طرح مشابه سخن گفته اند.
وقتی آدم به پایان توضیحات آقای کروبی می رسد اندکی متعجب می شود چون با همه صحبت هائی که اندر فواید این طرحها کرده اند به یک باره متوجه می شویم که یک « اقتصاد ورشکسته» قرار است این شاهکارها را بزند! بفرمائید این هم فرمایش خود ایشان:« هدف نهايى ما خارج كردن اقتصاد ايران از حالت ورشكستگى فعلى (كه با اتكاء بر درآمدهاى نفتى پوشانده مى شود) و بالا بردن بهره ورى و فراهم كردن شرايط رشد واقعى و آمادگى براى رقابت در بازار اقتصاد جهانى است.»

به غیر از جمله اول، بقیه ادعاها بی تعارف، ادعاهائی بر روی هواست. معلوم نیست بهره وری چگونه قرار است در این اقتصاد ورشکسته بالا برود و از آن گذشته، اقتصاد ایران با چه ترفندی قرار است برای رقابت دربازار جهانی آماده بشود؟ البته همین جا بگویم که ارزان تر شدن ریال به صورتی که در بالا دیدیم و تزریق نقدینگی به میزانی که پیش بینی شده است، به چنان تورمی د راقتصاد ایران منجر خواهد شد که دیگر نمی توان صحبت از رقابتی کردن محصولات ایران – که تازه روشن نیست کجا قرار است تولید شوند- کرد. فرض کنید که کالائی در ایران امروز قیمت تمام شده اش 100 هزارتومان باشد که به دلار امروزه می شود حدودا 112.5 دلار ولی وقتی دلار 1400 تومان شد- یعنی وقتی ریال با کاهش ارزش روبرو شد، قیمت بنزین هم ده برابر شد آنهم در اقتصادی که از جان آدم تا شیرمرغ رانیازمند واردات است، این قیمت تمام شده، هم افزایش خواهد یافت. فرض کنید این قیمت بشود 180 هزار تومان، در آن صورت، حتی با ریال ارزان شده نیز، قیمت دلاری این محصول به 128.5 دلار می رسد یعنی بیش از 14 درصد افزایش می یابد.
البته نگرانی های آقای کروبی به جاست چون این سئوال را مطرح می کند که :« پرسش اساسى اين است كه آيا واقعاً مى توانيم از روند نگران كننده مهاجرت بكاهيم و به مردم اميد بدهيم كه در همين كشور مى توانند به كسب و كار و توليد و تجارت مشغول شوند و همين جا آموزش هاى جديد ببينند و با نيازهاى روز دنيا منطبق شوند يا نه؟»
در این که عده ای به دلایل اقتصادی از ایران مهاجرت کرده اند تردیدی نیست ولی آقای کروبی، خود شما هم می دانید که دلیل اصلی مهاجرت میلیونها ایرانی دلایل اقتصادی نیست. شما در این برنامه های خویش نه از بگیر وببند ها سخنی گفته اید نه از قتل های زنجیره ای و نه از قتل عام زندانیان سیاسی. نه از بسیج گفته اید و نه از لباس شخصی ها. نه از کوی دانشگاه حرفی زده اید و نه از طرشت. نه به قوه قضائیه اشاره کرده ایدو نه از رکوردداری روزنامه های تعطیل شده و روزنامه نگاران زندانی. نه از عدم امنیت قانونی وحقوقی در آن مملکت سخنی گفته اید و نه از مزاحمت های دائمی کسانی که معلوم نیست سرشان به کجا بند است برای مردم عادی کوچه و بازار. از فساد مالی واقتصادی که برای همگان اظهر من الشمس است هم حرفی نگفته اید. به رابط سالاری ها نیز اشاره ای نکرده اید. من اگرچه بیش از 30 سال است که خارج از ایران زندگی می کنم ولی این گونه که من می بینم، دلایل اصلی فراری شدن ایرانی ها این عوامل است که در برنامه شما تا به این جا، جائی نداشته اند.
وقتی از «روح پریشان» سخن می گوئید، درست می گوئید. ولی در یافتن علل آن و یافتن راه حل برای این که این روح های جوان پریشان نباشید، آقای کروبی به بیراهه می روید.

0 نظر: