بدون این که بخواهم در باره فرایند انتخابات در ایران و یا مسایل پیش آمده بعدی در رابطه با سابقه آقای احمدی نژاد چیزی بگویم در این سری یادداشتها می خواهم توجه را به دیدگاه های اقتصادی آقای احمدی نژاد جلب کنم. البته این جا و آن جا خوانده ام که دوستان دیگری نیز به این وجوه پرداخته و پوپولیست بودن نظریات ایشان را یکی از دلایل پیروزی ایشان دانسته ام.
همین جا بگویم که سعی کردم برای کسب تازه ترین نکات و دیدگاهها، به سایت شخصی ایشان مراجمع کنم ولی متاسفانه آن سایت انترنتی دیگر نیست. به همین خاطر، ناچار شده ام به اطلاعاتی که دردسترس داشتم تکیه کنم.
اجازه بدهید همین ابتدا بگویم وبگذرم که تا جائی که من دیده ام رئیس جمهور جدید هیچ سیاست اقتصادی مشخصی ندارد، ایشان کاری که کرده اند این که شماری از مسایل و معضلات اقتصادی را بدون ارایه راه حل فهرست وار به مردم اطلاع داده اندو مردمی که از بی توجهی فاجعه آمیز « اصلاح طلبان» به معشیت خود به واقع کلافه شده بودند بدون توجه به این که آقای احمدی نژادهم برای تخفیف این دردها، داروئی در آستین ندارد، به ایشان رای داده اند.
بگویم و بگذرم که هر آن چه که در «» بیاید، منبع اش سایت رسمی ایشان است به زمانی که بود. توضیحات واضافات را من افزوده ام.
احمدی نژاد می گوید، « منابع ملی باید از چنته دولت آزاد و دراختیار مردم قرار گیردتا در خدمت پیشرفت کشور قرار گیرد». این عبارت، اگرچه برای توده مردمی که گذران زندگی شان به دست انداز افتاده بسیار جذابیت دارد ولی هیچ گونه کاربرد عملی ندارد. یعنی بخش اول، که بیان موجز سیاست خصوصی سازی درایران است که دست بر قضا، نه درخدمت پیشرفت کشور قرار گرفت و نه اموال دولتی را در « اختیار مردم» قرار داد. پرسش بعدی این است که آیا احمدی نژاد، موافق واگذاری بلاعوض این اموال دولتی به اقشار مردم است یا خیر- مثل آن چه که در کشورهای اورپای شرقی خصوصی کردن باکوپن نامیده می شود. ناگفته روشن است که اگر چنین برنامه ای نداشته باشد، یعنی، اگر خواهان واگذاری بلاعوض این اموال به مردم نباشد، بدیهی است که همانند آن چه که در این 16 سال گذشت، کسانی این اموال را خواهند خرید، که ثروت داشته باشند. و این یعنی، تداوم همین سیاستی که ابتدادردوره آقای هاشمی وبعد با سرعت و گسترش بسیار زیاددر دوره آقای خاتمی دنبال شد. در نتیجه، انتقاد مکرر ایشان از این 16 سال صرفا یک تاکتیک اتنخاباتی می شود. البته آقای احمدی نژاد به دنبالش ادعا می کند که « در نظام اجرائی کشور، سپردن کارها به مردم، خصوصی سازی تفسیر شدو خصوصی سازی نیز مفهموم جز فروش اموال دولتی پیدا نکرد و عرصه های مختلف برای تحرک مردم نه تنها باز نشد بلکه هر روز بیش از گذشته فضا را به روی مردم تنگ تر کردند». ایراد احمدی نژاد به عملکرد دولت ها در این مدت درست است. ایراد اصلی به خودایشان ولی در این است که که آشکار نیست که برنامه و سیاست شان برای این که این گونه نشود، چیست؟ رفع این گونه مسایل و مشکلات برنامه ریزی و اراده سیاسی می خواهد که ظاهرا وجود ندارد. البته تا آن جا که من دیده و خوانده ام، احمدی نژاد در باره ساختار اقتصادی ایران هیچ برنامه و حرف معنی داری نزده است. برای نمونه در باره نظام بانکی، می گوید، « بانک های خصوصی به شکل فعلی آن نه تنها نقش مثبت و سازنده ای را در اقتصاد کشور بازی نمی کنند بلکه آثار تخریبی آنها در چرخه اقتصادی کشور بسیار زیاد است». وبعد اشاره می کند به بانکی که با سرمایه اولیه 15 میلیارد تومان در طول 4 سال سرمایه ای معادل 200 میلیارد تومان به هم زده است. آن چه که نقل کرده ام صرفا بیان مشکل است نه راه حلی برای برون رفتن از آن. اگر بانک های خصوصی فعلی نقش مثبتی و سازنده ای در اقتصاد کشور بازی نمی کنند:
- با آنها چه باید بشود؟ یعنی آیا آقای احمدی نژاد خیال و برنامه دارد آنها را دولتی کند؟
- آیا می خواهد، آنها را تعطیل کند؟
- چرا این بانکها به صورت کنونی، نقش مثبت بازی نمی کنند؟ اشکال از چیست و مشکل در کجاست؟
- اگر این مشکلات شناخته شده اند، که برای رفع شان چه برنامه ای دارد؟
- برای « مثبت کردن» نفش این بانکها شان د راقتصاد چه برنامه ای دارد؟
- اگر این موسسات کنونی، « مخرب اند» آیا ایران در دوره ریاست جمهوری ایشان به « بانک» نیاز دارد یا خیرو اگر پاسخ مثبت است، ایشان چه نوع بانکی را برای ایران مد نظر دارند!
- البته اگر غرض شان این باشد که بانکهای موجود به صندوق های قرض الحسنه جایگزین شوند، که این به واقع دفع فاسد به افسد است. چون تجربه مردم با این صندوق ها اگر از تجربه شان با بانکها بدتر نباشد، بهتر نیست. در همین رابطه می گوید که « یکی دیگر از علت های فساد وفقر و تبعیض سودبانکی است» خوب تا این جا که این ادعا، ادعائی بی معنی است ولی در توضیح این دیدگاه، اضافه می کند« سود بالای بانکی عامل اختلاف طبقاتی و تمرکز فرصت ها د راختیار عده ای خاص است». این جای بحث احمدی نژاد یک حلقه گم شده دارد و بعد گریز می زند که « سود 24 درصد در نظام بانکی به هیچ وجه گسترش تولید پایه، توسعه کشور و ایجاد اشتغال را به دنبال نمی آورد». در این عبارت، این کنا رهم چیدن مشکلات را بهتر می شود مشاهده کرد. البته که درست است که کشور باید توسعه یابد، و اشتغال باید ایجاد شود ولی، اگر سود بانکی هم کاهش یابد، در وضعیتی که دیگر شرایط وجود ندارد، چگونه می توان مشوق تولید شد تا در نتیجه آن هم توان تولیدی پایه بیشتر شود و هم اشتغال ایجاد گردد؟ اگر بخواهد در شرایطی که اقتصاد از تورم به نسبت بالا عذاب می کشد، نرخ بهره بانکی را بطور مصنوعی پائین بیاورد، در آن صورت، مردم انگیزه ای برای پس آنداز کردن نخواهند داشت واین مسئله به احتمال زیاد اگر به صورت فرار سرمایه از کشور در نیاید، در معاملات قماری و یا زمین ومستغلات هزینه می شود که اگر چه اشتغالی ایجاد نمی کند و تولید پایه را بیشتر نمی کند، ولی به یقین به فشارهای تورمی دامن می زند و کار را ازآن چه که هست خرابتر خواهد کرد. از طرف دیگر، ولی نکته این است که درصورت وجود تورم- که یک بلیه سابقه داردراقتصاد ایران است- رهیافت رئیس جمهور جدید برای حفظ قوه خرید پول چیست؟ یعنی درشرایط تورمی، چگونه می خواهند مردم را به پس انداز کردن تشویق کنند و اگر میزان پس انداز در اقتصاد، کاهش یابد، در آن صورت، برسرمنابع لازم برای سرمایه گذاری- فرض می کنیم که دیگر شرایط آماده می باشد، که متاسفانه نیست- چه خواهد آمد؟ احمدی نژاد معتقد است که اگر مسئله نرخ بهره در بانکداری ایران حل نشود، آنها که با این نرخ بالا از بانکها پول قرض می گیرند « دنبال کار تولیدی و اصیل نمی روندو به سمت خرید وفروش و سوداگری کشیده می شوند تا بتوانند این سود را به بانک برگردانند». همان گونه که پیشتر گفتم، اگرچه به عنوان بیان مشکلات با احمدی نژاد اختلاف نظری ندارم ولی نمی دانم، برای مقابله بااین مشکلات چه برنامه ای دارند؟ به سخن دیگر، سیاست های لازم برای مقابله با این وضعیت مشخص نیست. احمدی نژاد به درستی می گوید که « بیش از 80 درصد سپرده های بانکی متعلق به 3 درصد مردم است». بدیهی است که این برای توسعه متوازن کشورخیلی هم بد است. ولی اقتصاد را با شعار ومباحث اخلاقی نمی توان به راه راست هدایت کرد. برنامه رئیس جمهور جدید برای کاهش از نابرابری در توزیع درآمد وثروت درایران کدام است؟ پیشتر گفتم که به نظر نمی رسد که احمدی نژاد موافق واگذاری بلاعوض واحدهای دولتی به مردم باشد. برخلاف یکی دیگر از نامزدهای انتخاباتی که وعده پرداخت ماهی 50 هزار به هر ایرانی می داد، در برنامه احمدی نژاد از این پرداختها خبری نیست. قرارهم نیست با تغییر ساختار مالیاتی، یعنی کاهش از مالیات های برمصرف و افزودن بر مالیات ثروت و درآمد وصرف آن برای کمک به خانواده های فقیر وندارتغییری در این حوزه ها ایجاد شود. در آن صورت روشن نیست از انتقاد ایشان به نابرابری ها در ایران چه می آید؟ این جا هم تنها یک شعار شنیده ایم ولی برنامه ای برای تغییرآن اعلام نمی شود.
دنباله دارد ....
همین جا بگویم که سعی کردم برای کسب تازه ترین نکات و دیدگاهها، به سایت شخصی ایشان مراجمع کنم ولی متاسفانه آن سایت انترنتی دیگر نیست. به همین خاطر، ناچار شده ام به اطلاعاتی که دردسترس داشتم تکیه کنم.
اجازه بدهید همین ابتدا بگویم وبگذرم که تا جائی که من دیده ام رئیس جمهور جدید هیچ سیاست اقتصادی مشخصی ندارد، ایشان کاری که کرده اند این که شماری از مسایل و معضلات اقتصادی را بدون ارایه راه حل فهرست وار به مردم اطلاع داده اندو مردمی که از بی توجهی فاجعه آمیز « اصلاح طلبان» به معشیت خود به واقع کلافه شده بودند بدون توجه به این که آقای احمدی نژادهم برای تخفیف این دردها، داروئی در آستین ندارد، به ایشان رای داده اند.
بگویم و بگذرم که هر آن چه که در «» بیاید، منبع اش سایت رسمی ایشان است به زمانی که بود. توضیحات واضافات را من افزوده ام.
احمدی نژاد می گوید، « منابع ملی باید از چنته دولت آزاد و دراختیار مردم قرار گیردتا در خدمت پیشرفت کشور قرار گیرد». این عبارت، اگرچه برای توده مردمی که گذران زندگی شان به دست انداز افتاده بسیار جذابیت دارد ولی هیچ گونه کاربرد عملی ندارد. یعنی بخش اول، که بیان موجز سیاست خصوصی سازی درایران است که دست بر قضا، نه درخدمت پیشرفت کشور قرار گرفت و نه اموال دولتی را در « اختیار مردم» قرار داد. پرسش بعدی این است که آیا احمدی نژاد، موافق واگذاری بلاعوض این اموال دولتی به اقشار مردم است یا خیر- مثل آن چه که در کشورهای اورپای شرقی خصوصی کردن باکوپن نامیده می شود. ناگفته روشن است که اگر چنین برنامه ای نداشته باشد، یعنی، اگر خواهان واگذاری بلاعوض این اموال به مردم نباشد، بدیهی است که همانند آن چه که در این 16 سال گذشت، کسانی این اموال را خواهند خرید، که ثروت داشته باشند. و این یعنی، تداوم همین سیاستی که ابتدادردوره آقای هاشمی وبعد با سرعت و گسترش بسیار زیاددر دوره آقای خاتمی دنبال شد. در نتیجه، انتقاد مکرر ایشان از این 16 سال صرفا یک تاکتیک اتنخاباتی می شود. البته آقای احمدی نژاد به دنبالش ادعا می کند که « در نظام اجرائی کشور، سپردن کارها به مردم، خصوصی سازی تفسیر شدو خصوصی سازی نیز مفهموم جز فروش اموال دولتی پیدا نکرد و عرصه های مختلف برای تحرک مردم نه تنها باز نشد بلکه هر روز بیش از گذشته فضا را به روی مردم تنگ تر کردند». ایراد احمدی نژاد به عملکرد دولت ها در این مدت درست است. ایراد اصلی به خودایشان ولی در این است که که آشکار نیست که برنامه و سیاست شان برای این که این گونه نشود، چیست؟ رفع این گونه مسایل و مشکلات برنامه ریزی و اراده سیاسی می خواهد که ظاهرا وجود ندارد. البته تا آن جا که من دیده و خوانده ام، احمدی نژاد در باره ساختار اقتصادی ایران هیچ برنامه و حرف معنی داری نزده است. برای نمونه در باره نظام بانکی، می گوید، « بانک های خصوصی به شکل فعلی آن نه تنها نقش مثبت و سازنده ای را در اقتصاد کشور بازی نمی کنند بلکه آثار تخریبی آنها در چرخه اقتصادی کشور بسیار زیاد است». وبعد اشاره می کند به بانکی که با سرمایه اولیه 15 میلیارد تومان در طول 4 سال سرمایه ای معادل 200 میلیارد تومان به هم زده است. آن چه که نقل کرده ام صرفا بیان مشکل است نه راه حلی برای برون رفتن از آن. اگر بانک های خصوصی فعلی نقش مثبتی و سازنده ای در اقتصاد کشور بازی نمی کنند:
- با آنها چه باید بشود؟ یعنی آیا آقای احمدی نژاد خیال و برنامه دارد آنها را دولتی کند؟
- آیا می خواهد، آنها را تعطیل کند؟
- چرا این بانکها به صورت کنونی، نقش مثبت بازی نمی کنند؟ اشکال از چیست و مشکل در کجاست؟
- اگر این مشکلات شناخته شده اند، که برای رفع شان چه برنامه ای دارد؟
- برای « مثبت کردن» نفش این بانکها شان د راقتصاد چه برنامه ای دارد؟
- اگر این موسسات کنونی، « مخرب اند» آیا ایران در دوره ریاست جمهوری ایشان به « بانک» نیاز دارد یا خیرو اگر پاسخ مثبت است، ایشان چه نوع بانکی را برای ایران مد نظر دارند!
- البته اگر غرض شان این باشد که بانکهای موجود به صندوق های قرض الحسنه جایگزین شوند، که این به واقع دفع فاسد به افسد است. چون تجربه مردم با این صندوق ها اگر از تجربه شان با بانکها بدتر نباشد، بهتر نیست. در همین رابطه می گوید که « یکی دیگر از علت های فساد وفقر و تبعیض سودبانکی است» خوب تا این جا که این ادعا، ادعائی بی معنی است ولی در توضیح این دیدگاه، اضافه می کند« سود بالای بانکی عامل اختلاف طبقاتی و تمرکز فرصت ها د راختیار عده ای خاص است». این جای بحث احمدی نژاد یک حلقه گم شده دارد و بعد گریز می زند که « سود 24 درصد در نظام بانکی به هیچ وجه گسترش تولید پایه، توسعه کشور و ایجاد اشتغال را به دنبال نمی آورد». در این عبارت، این کنا رهم چیدن مشکلات را بهتر می شود مشاهده کرد. البته که درست است که کشور باید توسعه یابد، و اشتغال باید ایجاد شود ولی، اگر سود بانکی هم کاهش یابد، در وضعیتی که دیگر شرایط وجود ندارد، چگونه می توان مشوق تولید شد تا در نتیجه آن هم توان تولیدی پایه بیشتر شود و هم اشتغال ایجاد گردد؟ اگر بخواهد در شرایطی که اقتصاد از تورم به نسبت بالا عذاب می کشد، نرخ بهره بانکی را بطور مصنوعی پائین بیاورد، در آن صورت، مردم انگیزه ای برای پس آنداز کردن نخواهند داشت واین مسئله به احتمال زیاد اگر به صورت فرار سرمایه از کشور در نیاید، در معاملات قماری و یا زمین ومستغلات هزینه می شود که اگر چه اشتغالی ایجاد نمی کند و تولید پایه را بیشتر نمی کند، ولی به یقین به فشارهای تورمی دامن می زند و کار را ازآن چه که هست خرابتر خواهد کرد. از طرف دیگر، ولی نکته این است که درصورت وجود تورم- که یک بلیه سابقه داردراقتصاد ایران است- رهیافت رئیس جمهور جدید برای حفظ قوه خرید پول چیست؟ یعنی درشرایط تورمی، چگونه می خواهند مردم را به پس انداز کردن تشویق کنند و اگر میزان پس انداز در اقتصاد، کاهش یابد، در آن صورت، برسرمنابع لازم برای سرمایه گذاری- فرض می کنیم که دیگر شرایط آماده می باشد، که متاسفانه نیست- چه خواهد آمد؟ احمدی نژاد معتقد است که اگر مسئله نرخ بهره در بانکداری ایران حل نشود، آنها که با این نرخ بالا از بانکها پول قرض می گیرند « دنبال کار تولیدی و اصیل نمی روندو به سمت خرید وفروش و سوداگری کشیده می شوند تا بتوانند این سود را به بانک برگردانند». همان گونه که پیشتر گفتم، اگرچه به عنوان بیان مشکلات با احمدی نژاد اختلاف نظری ندارم ولی نمی دانم، برای مقابله بااین مشکلات چه برنامه ای دارند؟ به سخن دیگر، سیاست های لازم برای مقابله با این وضعیت مشخص نیست. احمدی نژاد به درستی می گوید که « بیش از 80 درصد سپرده های بانکی متعلق به 3 درصد مردم است». بدیهی است که این برای توسعه متوازن کشورخیلی هم بد است. ولی اقتصاد را با شعار ومباحث اخلاقی نمی توان به راه راست هدایت کرد. برنامه رئیس جمهور جدید برای کاهش از نابرابری در توزیع درآمد وثروت درایران کدام است؟ پیشتر گفتم که به نظر نمی رسد که احمدی نژاد موافق واگذاری بلاعوض واحدهای دولتی به مردم باشد. برخلاف یکی دیگر از نامزدهای انتخاباتی که وعده پرداخت ماهی 50 هزار به هر ایرانی می داد، در برنامه احمدی نژاد از این پرداختها خبری نیست. قرارهم نیست با تغییر ساختار مالیاتی، یعنی کاهش از مالیات های برمصرف و افزودن بر مالیات ثروت و درآمد وصرف آن برای کمک به خانواده های فقیر وندارتغییری در این حوزه ها ایجاد شود. در آن صورت روشن نیست از انتقاد ایشان به نابرابری ها در ایران چه می آید؟ این جا هم تنها یک شعار شنیده ایم ولی برنامه ای برای تغییرآن اعلام نمی شود.
دنباله دارد ....
0 نظر:
ارسال یک نظر