۱۳۸۴ تیر ۲۰, دوشنبه

فرصتی که سوخت:


در چند روز گذشته، سران 8 کشور صنعتی جهان در اسکاتلند جمع شده و برای اقتصادجهان تصمیم گیری کرده اند. اگرچه این کنفرانس تحت الشعاع حملات جنایتکارانه تروریستی در لندن قرار گرفت ولی متاسفانه، برخلاف تبلیغات رسانه های عمومی، دست آوردهایش آش چندان دهن سوزی نبود. به یک عبارت، باز فرصتی بود که سوخت وسران این کشورها با چند تائی وعده فعلا قضیه را رها کرده اند تا بعد. یادآوری کنم که این کنفرانس به دنبال جلسه شورای وزیران مالیه 7 کشور صنعتی که در 10-11 ژوئن برگزارشده بود، برگزار شد. در جلسه ژوئن، به دلایلی که حداقل بر من روشن نیست، وزیر مالیه روسیه شرکت نکرد. نکته اصلی واساسی این است که گذشته ازهرچه های دیگر، دو مقوله است که در اقتصاد جهانی، یک برخورد جدی و بدون وقفه می طلبد.
- گسترش و گستردگی فقر
- وضعیت بدهی خارجی بسیاری از کشورهای پیرامونی
در خصوص مشکل اول، اگرچه تا به همین اواخر، حتی از پذیرش این واقعیت نیز شانه خالی می کردندولی واقعیت های تلخی زمینی با زشت چهرگی قابل توجهی، این واقعیت را برسیاست پردازان تحمیل کرده است که فقر و گستردگی اش در جهان بسیار هم جدی است.. به عنوان نمونه، داده های آماری رسمی حاکی است که هر ده ثانیه یک کودک در افریقا می میرد که به یک حساب سردستی، می شود روزی 8640 نفر، به اندازه جمعیت یک شهر کوچک در هر کجای جهان. از سوی دیگر، این را هم می دانیم که 40 درصد جمعیت این قاره، درآمدروزانه شان از یک دلار کمتر است. به گمان من، شیوه منطقی برای تخفیف این مصائب این است که در وهله اول این مشکلات را ریشه یابی کرده و پس آن گاه برای تخفیف و در نهایت حذف شان سیاست پردازی و برنامه ریزی کنیم. امروزه بربسیاری از اقتصاددانان روشن شده است که علت اصلی و اساسی گسترش فقر و به حد انفجار رسیدن بدهی خارجی در این کشورها، اجرای همین برنامه های اقتصادی نئولیبرالی است که از سوی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی براین کشورها تحمیل می شود. جلسه وزیران مالیه، و جلسه رهبران در اسکاتلند اگرچه وجود این واقعیت ها را پذیرفته است ولی در باره علل آن هم چنان خود را به کوچه علی چپ می زند وخواستار اجرای هرچه بیشتر همین سیاست هاست. این به اعتقاد من، به این می ماند که طبیبی داروئی به شما تجویز کند وشما با مصرف اولین قرص یا کپسول گرفتار اسهال واستفراغ بشوید و بعد، طبیب به شما بگوید، که شما به جای روزی یک کپسول، باید روزی 6 تا کپسول مصرف کنید. هم چنان، پیش شرطهای بهره مند از این امکانات، خصوصی سازی گسترده، رها سازی بازارهای داخلی و آزاد سازی تجارت بین المللی است. البته وعده داده اند که تا سال 2010، میزان کمک به افریقا را افزایش بدهند و حتی ازرقم 50 میلیارد دلار سخن گفته اند. البته که رقم قابل توجهی است ولی به یادداشته باشیم که بیش از 30 سال پیش همین کشورها وعده دادند که به میزان 0.7 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به کمک ها اختصاص بدهند و اگر حافظه ام خطا نکند به غیر از دانمارک، هیچ کشور دیگری تا کنون به این وعده وفا نکرده است. یعنی می خواهم بگویم وعده یک چیز است وعمل کردن به آن کاملا یک چیزد یگر. وعده داده اندکه یارانه های پرداختی به بخش کشاورزی در اتحادیه اروپا و امریکا را لغو کنندولی این جا، نیز نه تاریخی مشخص شده است و نه تعهد ویژه ای به گردن گرفته اند. جالب این که پیشنهاد انگلیس، برای این که 2010 سال پایان فقر و بحران بدهی باشد، به تصویب نرسید. در خصوص لغو بدهی ها، نیز که این برنامه ها قرار است شامل 18 کشور به شدت فقیر و به شدت بدهکار بشود. تازه برای بهره مند شدن از بخشودگی بدهی، باید تعهد نمایند:
- شرایط را برای سرمایه گذاری آماده نمایند.
- شرایط برای فعالیت بخش خصوصی، بازتر و آماده تر شود.
- آزادی تجارت خارجی- یعنی تخفیف ولغو تعرفه ها و دیگر محدودیت ها.
به ظاهر البته این شرایط مسئله ای ایجاد نمی کند ولی مشکل این است که:
- اولا، نه اتحادیه اروپا و نه امریکا، چنین تعهداتی را به گردن نمی گیرند که برای نمونه، موانع بر سرواردات محصولات کشاورزی را برطرف نمایند.
- ثانیا، اگرچه در حرف پذیرفته اند که پرداخت سوبسید قابل توجه به بخش کشاورزی، یکی از موانع اساسی برسرراه گسترش صادرات کشورهای پیرامونی است وباید بر طرف شود، ولی هیچ برنامه زمان بندی شده ای در دستورکار قرار نگرفته است.
- ثالثا، اجرای این پیش شرط ها، در عمل به این معناست که امکانات بیشتری در اختیار شرکت های بزرگ فراملیتی قرار بگیرد.
به اعتقاد من، عمده ترین دست آورد کنفرانس سران 8 کشور در اسکاتلند، این بود که امریکا برای اولین بار پذیرفته است که تا مسئله اعراب و اسرائیل حل نشود و راه حل ایجاد دو دولت- دولت مستقل فلسطین- به اجرا درنیاید، بسیاری از مسایل دیگر حل نخواهد شد. برای همین منظور، یک برنامه کمک مالی به میزان 3 میلیارد دلار برای دولت خود گردان فلسطین به تصویب رسید.با این همه، صاحب این قلم براین امید است که بر خلاف وعده های این سران در اجلاسیه های دیگر، این بار، به وعده عمل کنند و این فرصت به دست آمده، به واقع، فرصتی سوخته دیگری نباشد که یک بار دیگر، به نتایج ملموس برای کاهش فقر و تخفیف بحران بدهی خارجی منجر نشده باشد.

0 نظر: