درکلاسهای قبل از اقتصاد سیاسی آب واقتصادسیاسی موادغذائی
سخن گفتیم و دراین مبحث می پردازم به اقتصادسیاسی انرژی هسته ای. همین جا اضافه
کنم که من کارشناس مسایل هسته ای نیستم و هدفم درواقع بررسی این نکته است که از
نظر اقتصادی و به خصوص با توجه به مشکلاتی که درپیوند با استفاده از انرژی های
فسیلی داریم انرژی هسته ای آیا بدیل مطلوبی هست یا خیر؟
ازهمین ابتدا بگویم که وقتی دردهه 50 انرژی هسته ای مطرح
شده بود لوئیس استراوس که درآن موقع رئیس کمیسیون انرژی اتمی بود در یک سخن رانی
ادعا کرد که هزینه تولید الکتریسته آن قدر پائین خواهد رفت که احتمالا « کنتور
گذاشتن برای الکتریسته» ممکن است صرف نکند. ولی 50 سال بعد به جائی رسیده ایم که
انرژی هسته ای پروژه پرهزینه ای است که بخش خصوصی به آن علاقه ای ندارد و در اغلب
کشورها- حتی در کشورهائی که بخش خصوصی در این حوزه ورود کرده است- کارشان بدون
یارانه چشمگیری که از دولت دریافت می کنند « صرف نمی کند». ممکن است از نظرگاه های
دیگر انرژی هسته ای مطلوب باشد ولی آن چه که تردید بر نمی دارد این که انرژی هسته
ای از نظراقتصادی منطق اش می لنگد. سعی می کنم در بقیه این درسگفتار به گوشه های
ازاین مسئله بپردازم. درهمین راستا بد نیست اشاره کنم که درسالهای
اخیر- یعنی در طول 2011 و 2013 بخش اعظمی از تسهیلات انرژی هسته ای که دردست
ساختمان بود از نظر هزینه آن چنان غیر اقتصادی برآوردشدند که تمام نشده تعطیل شدند[2]. در2013 پنج راکتور قبل از
موقع تعطیل شدندو قراراست شماربیشتری هم تعطیل شوند. مدافعان انرژی هسته ای تغییر
قیمت موادانرژی زای دیگر و یارانه پرداختی به انرژی را مسئول دانستند[3]. این ادعا به این دلیل خنده
دار است که در50 سال گذشته همه این کمک ها به انرژی هسته ای داده شد- از جمله
اجتماعی کردن هزینه بیمه و هزینه های مدیریت فضولات اتمی و حتی خرید الکتریسته به
مراتب گران تر از راکتورهای هسته ای – با این همه آن چه دارد اتفاق می افتد این که
همین که فضا اندکی رقابتی می شود یعنی بخش کوچکی از این کمک ها نصیب دیگر منابع
انرژی هم شده است داد مدافعان انرژی هسته ای درآمده است. یک نکته مهم اقتصادی که
به زیان انرژی هسته ای عمل می کند این که هزینه تولید انرژی خورشیدی، بادی، و آبی
با پیشرفت تکنولوژی هر روزه کمتر می شود و به عکس از اواسط سالهای 2000 به این سو
هزینه ساختن راکتورهای اتمی حداقل 5 برابر افزایش یافته است[4].
واما از هزینه ای که برای تولید انرژی هسته ای لازم است چه
می توان گفت؟ این هزینه ها را تحت 4 عنوان می توان بررسی کرد.
-
هزینه ساختمان راکتور اتمی
-
هزینه اداره راکتور اتمی و تولید انرژی هسته ای
-
هزینه مدیریت فضولات اتمی
-
هزینه برچیدن راکتور وقتی که عمر مفیدش به سر می رسد.
هزینه ساختمان راکتور اتمی اگرچه مهم ترین بخش هزینه است
ولی برآوردش بسیار دشوار است. ازفرانسه خبر داریم که هزینه مدیریت فضولات اتمی را
10% هزینه ساختمان یک راکتور اتمی برآورد کرده اند. و هزینه برچیدن راکتور اتمی
وقتی که عمر مفیدش به سر می رسد در امریکا بطور متوسط 300 میلیون دلار است.
درفرانسه و سوئد هم هزینه برچیدن را بین 10 تا 15% هزینه ساختمان یک راکتور اتمی
برآورد کرده اند. درانگلیس هزینه برچیدن هرراکتور را یک میلیاردپوند برآورد کرده
اند و برآورد شده است که هزینه برچیدن راکتور هانفورد درامریکا که 5.6 میلیارددلار
برآورد شده است احتمالا 2 تا 3 برابر این میزان هزینه خواهد داشت.[5]
از سوی دیگر، ایان شولتزمدعی شده است که درحالی که هزینه
ساختمان تولید الکتریسته با استفاده از گاز طبیعی برای هر کیلووات الکتریسته 850
دلار است همین رقم برای استفاده از انرژی هسته ای برای هر کیلووات 4000 دلار است.
درپیوند با انرژی هسته ای اگرچه هزینه مواد سوختی برای تولید انرژی به نسبت پائین
است ولی هزینه ساختمان و اداره و برچیدن آن به نسبت زیاد است و به همین دلیل بدون
دریافت یارانه از دولت انرژی هسته ای قادربه ادامه حیات نیست. نمونه ای که شولتز از هزینه ساختمان می دهد
راکتوری را درنظر می گیرد که قرار است با 4 میلیارددلار ساخته شود با چرخه زندگی
40 ساله اگر50% از سرمایه لازم از بازارهای مالی وام گرفته شود، برآورد شولتز این
است که درنهایت هزینه ساختمان این راکتور با بهره هائی که باید پرداخت شود تقریبا
17 میلیارددلار می شود که بیش از 4 برابر برآوردی است که درابتدای کارشده بود. [6]
به دلایل مختلف هزینه ساختمان یک راکتور اتمی به آسانی قابل
برآوردن نیست و دراغلب موارد هزینه تمام شده چندین برای هزینه ای است که درابتدا
برآورد می شود. از امریکا خبر داریم که
درطول 2002-2008 برآورد هزینه واحدهای در دست ساختمان که بین 2 تا 4 میلیارددلار
برآورد شده بود به 9میلیارددلار بازنگری شد. دراروپا هم همین وضعیت وجود دارد. به
همین دلیل است که بخش خصوصی به مشارکت در این برنامه ها علاقه ای ندارد و دراین
بخش مشارکت نمی کند. برآورد شده است که درامریکا اگر برنامه انرژی هسته ای طبق
برنامه تمام شود دولت باید بین 360 میلیارددلار تا 1.6 تریلیون دلار یارانه بدهد.
پژوهش های انجام گرفته درایالات فلوریدا و جورجیا در امریکا نشان می دهد که
الکتریسته تولید شده بوسیله انرژی هسته ای از شیوه های بدیل تولید الکتریسته – از
جمله باد و گاز – بسیار گران تر است[7]. درامریکا اگرچه قراربود با
صرف 45 میلیارددلار 75 راکتور ساخته شود ولی هزینه واقعی این راکتورها 145
میلیارددلار ازکاردرآمد. درهندوستان متوسط هزینه ساختن ده راکتور اتمی درسالهای
اخیر حداقل 300 درصد بیشتر از آن میزانی بود که برآورد شده بود. مشکل دیگر مسئله
زمان لازم برای تکمیل این راکتورهاست. درسالهای 1970 متوسط زمان لازم برای تکمیل
یک راکتور 66 ماه بود ولی درسالهای 1995-2000 این زمان به 116 ماه افزایش یافته
است. ناگفته روشن است که با طولانی شدن زمان اتمام کار هزینه ها هم روند صعودی
خواهد داشت. البته به اشاره بگویم و بگذرم که درگزارشی که « موسسه جهانی انرژی
هسته ای» در باره « اقتصاد انرژی هسته ای» منتشر کرده است روایتی کاملا متفاوت از
آن چه تاکنون گفته شد به دست می دهند. دراین نوشته ادعا می شود که « انرژی هسته
ای» به استثنای کشورهائی که دسترسی سهل و ارزان به منافع سوخت فسیلی دارند، دردیگر
کشورها از نظر هزینه به راحتی می تواند با دیگر شیوه های تولید انرژی رقابت نماید.[8] نقطه مقابل این بررسی این
مقاله مارک کوپر است که حدودا یک سال پیش در فوربس منتشر شده است و تصویری به شدت
منفی از انرژی هسته ای به دست می دهد.[9] یکی از جنبه های عدم اطمینانی که وجود دارد با
تراژدی فوکوشیما به هراس آورترین شکل ممکن عیان شد. گذشته از هزینه های انسانی
چشمگیر که هنوز هم ادامه دارد دریکی از تازه ترین بررسی هائی که از هزینه های این
تراژدی به عمل آمده هزینه را دوبرابر آن چه دولت ژاپن در ابتدای این تراژدی برآورد
کرده بود برآورد کرده و مقدارش را بیش از
11 تریلیون ین – یعنی 105 میلیارددلار برآورد کرده اند[10]. عبرت آموز این که این رقم
شامل هزینه برچیدن و رادیو اکتیو زدائی منظقه و پرداخت غرامت نمی شود و درضمن «
برنامه دولت این است که این هزینه ها از طریق مالیات و افزودن برهزینه الکتریسته و
گاز تامین مالی شود». درهمین مقاله هزینه رادیو اکتیو زدائی را 48 میلیارددلار
برآورد کرده اند.
خلاصه کنم:
اگربخواهیم در پیوند با انرژی همه توجه را به گازهای مضری
که به فضا تزریق می کنیم- اکسید دو کربن- متمرکز کنیم بی گمان انرژی هسته ای یک
بدیل بسیار مناسبی است چون تا جائی که من می دانم هیچ گاز اکسیددو کربنی تولید نمی
شود. ولی از سوی دیگر وقتی به هزینه ها می نگرم و بعد به تراژدی چرنوبیل و یا
فوکوشیمانگاه می کنم می بینم که مخاطرات این انرژی احتمالا به حدی است که بهتر است
کنار گذاشته شود.
[2] http://www.forbes.com/sites/energysource/2014/02/20/why-the-economics-dont-favor-nuclear-power-in-america/
[3] همانجا-
[4] همانجا
[6] http://large.stanford.edu/courses/2012/ph241/schultz2/
[8] http://www.world-nuclear.org/info/Economic-Aspects/Economics-of-Nuclear-Power/
[9] http://www.forbes.com/sites/energysource/2014/02/20/why-the-economics-dont-favor-nuclear-power-in-america/
[10] http://rt.com/news/183052-japan-fukushima-costs-study/
0 نظر:
ارسال یک نظر