۱۳۸۴ شهریور ۲۷, یکشنبه

«بیانیه استقلال زنان»


نان و گل سرخ: بوستون 1970

یادآوری: این بیانیه برای اولین بار در 1970 میلادی منتشر شد. ترجمه و انتشار آن در این جا به معنای موافقت با همه دیدگاههای بیانیه نویسان نیست. ا.س.

وقتی در طول حوادثی در زندگی بشر، لازم می شود یک جنس وابستگی های سیاسی را که آنها را به هم متصل می کند، کنار بگذارد، و از میان قدرت های کره زمین، موقعیتی جدا و برابر پیدا کند که قانون طبیعت و خدای طبیعت به آنها داده است، برای احترام به باورهای زنان و بشر بطور کلی ضروری است علل و انگیزه های این جدائی بیان شود.
ما اعتقاد داریم این حقایق عیان اند که زن و مرد بطور برابر خلق می شوند ولی شرایط اجتماعی به این نابرابری های موجود منجر می شود.
- که زنان و مردان از سوی خالق خویش دارای حقوق غیر قابل انکاری هستند. حقوقی که می تواند از سوی یک گروه انکار شود ولی هیچ گاه کسی خود بخود از حق خویش نمی گذرد.
- از جمله این حقوق، حق زندگی، حق آزادی، وحق جستجوی نیک بختی است.
- برای حفاظت این حقوق، در میان زنان و مردان، حکومت بوجود می آید. قدرت های عادلانه این حکومت از مردم به دست می آید و حقوق غیر عادلانه اش از زورگوئی وستم بر حکومت شوندگان.
- هر گاه حکومتی منهدم کننده آزادی شمار قابل توجهی از مردم باشد، می خواهد بر مبنای نژاد یا طبقه باشد و و یا براساس گروه بندی سیاسی و جنسیت، این حق این مردم است که آن حکومت رابرچیده و حکومت تازه ای ایجاد نمایند که اساس اش بر این اصول استوار باشدو به شیوه ای قدرت را سازمان دهی کنند که شادی و امنیت شان تامین شود.
در عرصه اقتصاد
زنان باید براساس برابری با مردان در اقتصاد شراکت داشته باشند. ما اعتقاد داریم که ماهیت کار در نظام اقتصادی ما به گونه ای است که باعث سرشکستگی بشراست. ما نمی خواهیم زنها را فقط تا سطح دست یابی به مشاغل از خود بیگانه ای که مردان انجام می دهند ارتقاء دهیم. در عین حال، ما دیگر کارهای سطح پائین، با حقوق کم و کارهای خدماتی را انجام نمی دهیم. این گونه کارها باید بین زنها و مردها سرشکن شود، همان گونه که بخش عمده کارخانگی باید به شراکت انجام گیرد و به صورت یک کار قانونی به رسمیت شناخته شده و مزد بابت آن پرداخت شود. ما معتقدیم این دیدگاه درست است.
- ما معتقدیم همه افراد از جمله اطفال باید از سطح درآمدی که برای زندگی و حفظ استقلال و موقعیت خانوادگی شان لازم است برخوردادر باشند.
- ما معتقدیم همه کارفرما ها باید به رعایت قوانین مملکتی وادار شده و در اذای کار برابر مزد برابر بپردازند.
- تبعیض جنسی در عرصه اشتغال بر مبنای تعریف مشاغل باید پایان یابد. همه مشاغل مطلوب را با چشم پوشی از قوانین طوری تعریف می کنند که عمدتا مردها قادر به انجام آن هستند. کارریاست و منشی گری باید بین زنان و مردان سرشکن شود. مسئولیت ها بین دکترها و نرسها باید مشترک باشد.
- همه کارفرماها باید به اشتغال و ترفیع زنان ارجحیت بدهند به خصوص، دراستخدام زنان و نژادها و طبقاتی که برعلیه آنها تبعیض صورت گرفته است. برای انجام این تغییرات، هیچ مردی نباید از کار خود بیکار شود.
- نگه داری از اطفال در طول کار بوسیله مردها و زنان صورت می گیرد این خدمات بطور مجانی از سوی کارفرما تامین مالی شده بوسیله کارگران و جامعه کنترل می شوند.
- تبعیض بر علیه کسانی که نیمه وقت کار می کنند با یطور موقت شاغل اند که عمدتا زنان و جوانان اند، باید خاتمه یابد.
- تعطیلات بچه دار شدن برای زنان و مردان که نه فقط بازگشت شان به همان کار تضمین می شود بلکه حقوق کامل خود را دریافت کرده وا زنظر ترفیع لطمه ای نخواهند خورد.
کنترل بدن ما
زنان باید بتوانند بدن خود را کنترل کرده و هروقت که دوست دارند بچه دار بشوند یا نشوند. برای رسیدن به این هدف لازم است همه قوانینی که بر کنترل زاد وولد، کورتاژ- به غیر از قوانین مربوط به استاندازدهای حقوقی و بهداشتی وا منیتی- لغو شوند. هم چنین خدمات بهداشتی مطلوب باید به تساوی در اختیار همه زنان باشد. خدمات بهداشتی برای همه مردم باید مجانی باشد. به گمان ما، داشتن خدمات بهداشتی مجانی حق مردم است.
- کورتاژ، ابزارهای کنترل زادوولد، تست حاملگی باید در اختیار همه زنان باشد، در تحت شرایطی که از نظر بهداشتی امن است و باید مجانی باشد.
- مرخصی زایمان و مراقبت های بعد از زایمان باید بطور مجانی در اختیار همه زنان باشد. زنان باید بتوانند شیوه و محل زائیدن خود را مشخص نمایند.
- سرمایه گذاری دولتی در تحقیقات کنترل زادوولا باید افزایش یابد و زنان باید ارجحیت های پژوهشی را تعیین نمایند. آنهم به این دلیل که بهداشت آنها ست که موضوع این تحقیقات است.
- تحقیقات شرکت های داروسازی باید از استانداردهای بهداشتی بالاتری تبعیت نماید. سود این شرکت ها باید تنظیم شود. کمپانی ها ی داروئی نباید اجازه داشته باشند تا داروهای ناامن خود را برروی زنان در جهان سوم آزمایش نموده بعد همان داروها را به آنها به قیمت گزاف بفروشند. داروهای خطرناک نباید برروی کسانی که ناراحتی روانی دارند، و یا زندانیان تست شود.
- در همه نهاد ها باید اطلاعات کامل در باره بدن زن به عنوان حق آنها در اختیار آنها قرار بگیرد.
- به این استاندارد دو گانه باید پایان داده شود که تن فروشها را به زندان می افکنند ولی مشتریان آنها آزاد و رها می گردند.
- به سوء استفاده از بهداشت محیط باید پایان داده شود به ویژه هر آن چه پی آمدهای خوفناکی بر زنان و کودکان دارد- به عنوان مثال استفاده از استرانتیوم 90 و دی دی تی، باید فورا متوقف شود.
- اگرچه معتقدیم که کنترل جمعیت اساسی است ولی نباید کنترل جمیعت جایگزین کوشش ما برای مشارکت در بهره گیری از منابع جهان بین ملل غنی و فقیر بشود. در نتیجه ما خواهان پایان بخشیدن به آن نوع کنترل جمیعیت هستیم که تنها بر روی کنترل تمرکز می کند.
خانواده:
خانواده نباید به عنوان تنها واحد اجتماعی و اقتصادی قابل قبول جامعه در نظر گرفته شود. آن چه در رهائی زنان جایگاه مرکزی دارد ایجاد بدیل در برابر این الگوی موجود بچه دارشدن و کارهای خانگی است که تقریبا همه مسئولیت ها برای کودکان و خانه به گردن مادر خانه است. این بدیل باید براین اساس ایجاد شود تا زنان به انتخاب غیر قابل قبول بین بچه دارشدن و یا بطور مستقل کارکردن مجبور نشوند. در نتیجه،
- مراکز 24 ساعته نگه داری از اطفال که باید از سوی جامعه کنترل شده و مجانی باشد. کارمندان این مراکز، به تساوی از میان زنان و مردان، پیران و جوانان انتخاب خواهند شد.
- مسکن مناسب به قیمتی معقول، که از جمله باید شامل امکانات برای ایجاد شبکه های تعاونی نگهداری از اطفال، آشپزی اشتراکی برای همه مردم باشد.
- مناسب با هزینه های زندگی، افراد باید مستقل از موقعیت خانوادگی خود درآمد شخصی داشته باشند.
- دولت در مناسبات شخصی افراد نباید مداخله نماید. در این چارچوب ما خواستار لغو همه قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، و لغو قوانین تعیین کننده رفتار جنسی بین افراد هستیم. ما خواهان لغو تعاریف رسمی از حرامزادگی هستیم و هم چنی قوانین مخالف زندگی مشترک بدون ازدواج باید لغو شوند. کودکان باید در انتخاب زندگی با والدین، فامیلان، غیر فامیلان، کودکان دیگر، و یا ترکیبی از همه اینها آزاد باشند. منظور ما به رسمیت شناختن حقوق مدنی اطفال است. آنها نباید به خاطر انتخاب زندگی با پدر ویا مادر، از سوی عضو والدینی که انتخاب نشده است موزد اذیت و آزار قرار بگیرند. هرتعداد از افراد بالغ باید بتوانند بین خویش قراردادهای حقوقی امصاء نمایند به غیر از مراسم ازدواج که شامل مسئولیت دوگانه برای یک دیگر و یا در پیوند با اطفال است.
آموزش و فرهنگ
نظام آموزشی و مطبوعات در کشور ما به این باورهای ناروشن غیر دموکراتیک در بازه زنان، کارگران، رنگین پوستها دامن می زند. بعلاوه به این ها امکان نمی دهد تا در باره تاریخ خویش چیزی بدانند. نظام آموزشی و مطبوعات باید از سوی کسانی که مورد ستم آنها قرار می گیرند تجدید سازمان شوند برای این که بتوانند گذشته آنها را بیان نماید و هم چنین شرایطی رها از سرکوب روانی ایجاد نماید. در پیوند با زنان لازم است:
- در همه سطوح نظام آموزشی ما باید به جهت گیری جنسی خاتمه داده شود. منظور ما از جهت گیری جنسی، تدوین دوره هائی برای هر جنس بطوز مجزا ست. اشکال پوشیده تر جهت گیری جنسی، مثل تشویق پسران برای این که زرنگ باشند و تشویق دختران برای یاد گرفتن اخلاق های « خانمانه» باید خاتمه یابد.
- همه دوره های آموزشی از سوی زنان مورد بازبینی قرار بگیرد تا بتوانند آن چه را که باعت تداوم اسطوره برتری مرد است پایان داده شود.
- در تمام دروس مدارس، مقولاتی در باره نابرابری جنسی افزوده شو و دوره های جدیدی در باره فرهنگ وتاریخ زنان از سوی زنان تدوین شود.
- برنامه های مشاوره ای مدارس، کالج ها از اساس بازبینی شود تا زنان را به سوی مشاغل کم درآمد، غیر جذاب راهنمائی نکنند.
- پایان بخشیدن به تبلیغات تجاری که از بدن زن استفاده ابزاری می کند
- پایان بخشیدن به کلیشه سازی رایج در مطبوعات براساس نقش جنسی
- Bread and Roses, Boston 1970
- منبع Znet.org.

0 نظر: