وقتی به اقتصاد ایران و بالا و پائین رفتن هایش فکر می کنم. وقتی به بگومگوهائی که در این اقتصاد بین کارشناسان در می گیرد نگاه می کنم عقلم سوت می کشد. چون هرچه که زور می زنم - نه این که ادعائی داشته باشم- از آن سر درنمی آورم و به همین خاطر است که دوست دارم آن را اقتصاد قاراشمیشی بنامم. واما چرا این عنوان: اجازه بدهید بابررسی مختصر ارزش ریال چند نکته را خدمت شما عرض بکنم.
لابد خبر دارید که کارشناسان اقتصادی ایران در این باره دو دیدگاه کاملا متناقض دارند.
- عده ای فکر می کنند که دولت به طور مصنوعی کوشیده از کاهش ارزش ریال در برابر پولهای دیگر جلوگیری کندو به همین سبب،با بالا نگاه داشتن مصنوعی ارزش ریال به اقتصاد ایران ضرر زده است ( روایت اش را در بیانیه اولیه اقتصاد دانان نئولیبرال ساکن ایران بخوانید). بدیهی است که اگر دیدگاه این جماعت حاکم شود ریال باید با کاهش ارزش بیشتری روبرو شود.
- گروه دیگری هم هستند که با اتکاء به گزارشاتی از صندوق بین المللی پول که کاهش ارزش ریال را اندکی زیادی و از نظر اقتصادی« غیر معقول» اعلام کرده است معتقدند که سیاست دولت باید کاملا در جهت عکس باشد. یعنی با مداخله دولت، ارزش ریال در بازار بالا برود.
صاحب این قلم بدون این که بخواهد در این دعوای عقیدتی جهت گیری بکند باید بگوید که از سالها پیشتر یعنی زمانی که بانک مرکزی به ریاست مرحوم نوربخش، برای تامین نیازهای بودجه ای دولت- کاهش ارزش ریال را به صورت یک سیاست رسمی درآورده بود، مخالفت خود را بااین سیاست مخرب اعلام کرده بود و به پی آمدهای زندگی سوز و تورم آفرین اش هم اشاره کرد . حتی امروز هم در روزنامه اعتماد خواندم که سال گذشته، حدود 500 میلیارد تومان از کسری بودجه دولت از این منبع- یعنی کاهش ادامه دار ارزش ریال- تامین مالی شده است.
واما علت نوشتن این یادداشت، این که وقتی ارزش ریال در برابر دلار و یورو و پوند پائین می رود، خوب یک چیزی. اگر چه به خصوص کاهش ارزش ریال در برابر دلار را با عوامل بازار نمی توان توضیح داد، ولی حداقل می توان گفت که این اقتصاد ها در مقایسه با اقتصاد ایران از توانمندی های بسیاربیشتری بر خوردارند و طبیعتا این توان مندی ها بر ارزش پول ملی شان هم تاثیر می گذارد. دلیل این که می گویم کاهش ارزش ریال در برابر دلار با عوامل بازار قابل توضیح نیست این است که در 18 ماه گذشته، دلار در برابر همه واحدهای پولی به مقدار زیادی تضعیف شده است به غیر از ریال و به گمان من، این نکته با عوامل بازار توضیح داده نمی شود.
و اما، نمی دانم خبر دارید یا نه که ریال ایران در برابر دینار عراق نیز به شدت تضیف شده است. د رعراق به قول معروف الان سگ صاحب اش را نمی شناسد و معلوم نیست که دلیل این که ارزش دینار عراقی در برابر ایران بالا می رود، آنهم در شرایطی که اقتصاددانان حکومتی گوشهای مان را اندر فواید رشد و گسترش فعالیت های اقتصادی در ایران کر کرده اند، دیگر چیست.؟ در باره اقتصاد عراق من که نمی دانم چه می توان گفت. در باره امنیت آن هم، کافی است به اخبار تا حدودی سانسور شده در باره عراق گوش کنید یا در تلویزیون ها به آن نگاه کنید تا جریان برای شما روشن شود. آیا این فرایند به این معناست که وضع اقتصادی ایران به آن حدی بد و نامطئمن است که ریال نه فقط « پول داغ» که به صورت « پول آتشین» درآمده است که هیچ کس نمی خواهد آن را به صورت بیان ثروت خود نگاه دارد و اگر دستش به دلار و یورو نرسد برای او، حتی بهتر است که ثروتش به دینار عراقی باشد تا ریال ایران؟ من البته پاسخ این سئوالات را نمی دانم ولی آن چه که در زیر می نویسم را لطفا به دقت مطالعه کرده و صاحب قلم را ارشاد بفرمائید. باور کنید گناه دارد که سر پیری این جوری مثل خر مرحوم ملانصرالدین در گل بمانم.
منبع این اطلاعاتی که به دست می دهم سایت بورس تهران است.
در 4 بهمن، یکی از کاربران بورس اعلام کرده است که قیمت یک میلیون دینارعراقی از 615000 تومان به 760000 تومان رسیده است، یعنی ریال در برابر دینار 23.5%ارزش اش را از دست داد.
در همان روز یکی دیگر از کاربران نوشت که برادر کجای کاری، 6 ماه قبل این قیمت تنها 450000 تومان بود. اگر این مبنای ما باشد کسری ارزش ریال در برابر دینار عراق، حدودا 69% درصد می شود.
در 5 بهمن، کاربری گزارش کرد که « همین الان قیمت به 920000 تومان رسید» که نشانه 104% کاهش ارزش ریال در 6 ماه گذشته است.
در 6 بهمن، در گزارش یک کاربر دیگر می خوانیم:»« قیمت 3 بعدازظهر 970 تا 1000 تومان». انشاالله که مبارک است. اگر حد پائین را بگیرم کسری ارزش ریال در برابر دینار در 6 ماه گذشته 115.5 % می شود و اگر سقف بالائی را یگیرم که میزان کاهش ارزش ریال هم 122$% درصد خواهد بود.
البته در 7 بهمن کاربری در این سایت می نویسد:
»بالا رفتن قيمت دينار نسبت به ريال درست است . ولي اين نشان از افزايش ارزش دينار ندارد چون نه وضع عراق بهتر شده . نه قدرت خريد مردم آن بالا رفته و نه ارزش برابري دينار به ارزهاي معتبر بين المللي افزايش يافته است . در اصل براي مردم عراق اتفاقي نيفتاده است ودر اين مدت هم پول ما اينقدر نمي تواند تضعيف شده با شد پس نتيجه مي گيريم فقط داخل ايران عده اي براي سود بردن و سفته بازي اقدام به خريد دينار عراق کرده اند که اين امر تقاضاي کاذب ايجاد کرده و باعث افزايش قيمت شده . همانطور که ديروز در بازار سکه طرح قديم با ناياب شدن سکه به علت تقاضاي بالا سکه طرح قديم ناياب شد و ناگهان 3500 تومان افزايش قيمت پيدا کرد. بهرحال مراقب باشيد مانند قضيه سهام نشود که افرادي سهام خاصي رادر کف قيمت جمع مي کنند و با تبليغات قيمت آنرا بالا مي برند و به من و شما غالب مي کنند و تا ما خبر دار بشويم چيزي توش نبوده با صف فروش و کاهش قيمت مواجه مي شويم . بهرحال عراق در حال حاضر بانک مرکزي قدرتمندي ندارد که از پولش حمايت کند و عراقيها هم به ريال ما محتاج نيستند و اگر رابطه ريال با دينار به هر علتي قطع شود مشتي کاغذ در دستتان خواهد ماند .«
من پیشتر گفتم و ناچارم تکرار کنم که من سراز سازوکارهای این اقتصاد در نمی آورم. به همین خاطر هم بود که اگر چه با توصیف این کاربر از اقتصاد عراق موافقم ولی نمی دانم چرا ایران که هم بانک مرکزی دارد و هم دولت فخیمه اش با پیشبردن سیاست نئولیبرالی اقتصاد را به مقدار زیادی « گلوبال» کرده است ( این همه به روایت بعضی از نئولیبرالهای خجالتی ما) با این همه، جرا پول ماحتی دربرابر دینار عراق که هیچ کدام از اینها را نداردو به و اقع آینده نامشخصی دارد، به این شکل و صورت دارد بی ارزش می شود.
به غیر از یک اقتصاد قاراشمیشی، چه نام دیگری می توان بر این اقتصاد نهاد؟
0 نظر:
ارسال یک نظر